.
#زمینه
#شهادت_حضرت_هادى
1⃣بند اول
تو نور هدایتی ، بانی شفاعتی ، معنای عبادتی
یا امام هادی
ای اصل هر مسیر ، مولای بینظیر، دست من رو بگیر
یا امام هادی
.
تو همه عزت شیعه ، تو همه باور مایی
تویی اصل مناجات و ، سایه ی رو سر مایی
.
تا میشینه غم روو قلبم، میخونم،دوباره ،از عشق تو آقا
پر میشکه این دلم با ، چه شوقی، به سمت ، زیارت سامرا
.
یا هادی المومنین یا کریم بن جواد
2⃣بند دوم
از لطف نگاه تو ، در ظل پناه تو ، دلبستم به راه تو
يا امام هادي
اي سامون دلم،لطف تو شاملم ،رحمي كه سائلم
يا امام هادي
.
به تو مديونم آقاجان ، تويي كه نور اين راهي
ميشه پيدا راهم از چاه ، تويي كه برا من پناهي
.
قَد مَنّ َ الله ُعلينا ، كه هستي ، تو آقا ، پناه اين نوكر
عاقبت من به خيره ، با عشقت ، كه دارم ، شفاعت محشر
.
يا هادي المومنين يا كريم بن جواد
#امام_هادی علیه السلام
#علی_عقابی
#زمینه
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
1⃣بند اول
غریب موندی بین
یه زندون سوت و کور
چقدر شنیدی آقا
تو از همه حرف زور
ای غریب در وطن
خیلی کبوده این بدن
دور از چش زنا و بچه ها
بغض این گلو شکست
ای وای من تو دست به دست
اومد تنت رو تخته پاره ها
دلت گرفته از ... غم و غصه ی دنیا
ای وای از بلا وای از بلا ای وای از بلا
2⃣بند دوم
تو باب حاجاتی و
اسیره در بند آقا
اینه ذکر رو لب هات
مدد مادرم زهرا
تازیونه خوردی و
با هر لگد تو مردی و
زنجیر گرفته هی توونه تو
ساق پای تو شکست
راه نفس به سینه بست
دیگه به لب رسیده جوونه تو
دل تو هر شب از...رضا میگیره سراغ
ای وای از فراق وای از فراق ای وای از فراق
3⃣بند سوم
رسید لحظه ی آخر
میذاری رو خاکا سر
کنار جسمت آقا
نبود ناله ی دختر
لحظه های پر غمه
ذکر لب تو این دمه
ای جان فدای غربت تو حسین
تشنه لب به زیر پا
میشه جدا سر از قفا
نگه نداشتن حُرمت تو حسین
جلو چشم زینب ...سرت رفت رو نیزه ها
ای وای کربلا وای کربلا ای وای از کربلا
#امام_کاظم علیه السلام
#علی_عقابی
👇
.
#امام_صادق
#زمینه
بند اول
آتیش ، دوباره ، کشیده ، زبونه
اما ، پیچیده ، بوی یاس ، توو خونه
.
تکرار میشه قصه بازم
غربت دوباره روضه خوونه
آقا رو با دستای بسته
بیرون آوردن از توو خونه
.
نکش نامرد ،چه بد رسمی شده توی مدینه
نکش نامرد ، تو روی مرکب آقا روو زمینه
میون راه ، زمین میخوره روی خاک کوچه
نکش نامرد ، داره چشمای بچه هاش میبینه
(غریب آقام)
بند دوم
کوچه ، غریبی ، ازدحام ِ ، دور آقا
یاد ِ ، یه مادر ، چشایِ ، خیس مولا
.
میسوخت بین شعله زهرا
آتیش رسیده تا به معجر
زینب صدا میزد که ای وای
افتاد به روی مادرم در
.
ببین بابا ،چه رد خونی افتاده روو دیوار
ببین بابا ، که کشت داداشمو داغیِ مسمار
صدا زد آه ، بیا فضه دیگه برس به دادم
ببین بابا ، جلو نیا دیگه زنونه شد کار
بند سوم
روضه ، میخونه ، دوباره ، زیر لب
از این ، که بی کس ، با دشمن ، مونده زینب
.
تنها اسیر دست دشمن
میدید حسین و بین میدون
داد میزد از بالای گودال
با پا تنش رو برنگردون
.
نبر نامرد ، مگه نمیبینی که کنده خنجر
نبرد نامرد ، سر از پسر جلوی چشم مادر
ببین داره ، چه جوری دست و پا میزنه روو خاک
نبر نامرد ، ببین که اربن اربا شده پیکر
(حسین جانم)
#علی_عقابی ✍
#شهادت_امام_صادق
👇