4_6001591826878826564.mp3
5.11M
#حالا که می روی ..
#سینه_زنی ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
حالا که می روی از پیش بچه ها
ویرانه می کنی کاشانۀ مرا
بی خاطراتِ تو بی آرزویِ تو
درد دلامو من ، بی تو بَرم کجا ؟..
مرو زهرا ..
از داغ تو خمیده قامتِ من
گریونُ مضطرِ برا تو حسن
دلگیرم .. من بی تو می میرم
مرو زهرا ..
میشه سلامِ حیدرِت بی جواب
بیچاره ام من از غمت بی حساب
دلگیرم .. من بی تو می میرم
«مرو زهرا .. مرو زهرا ..»
با پیکرِ نحیف پیشِ علی بمان
ای آنکه از بلا قدت شده کمان
شرمندگی رو از چشمایِ من ببین
تو بین بستر و من هم که نیمه جان
پاشو زهرا ..
شونه بزن موهای زینبُ
پایین نیومده چرا تبِ تو
دلگیرم .. من بی تو می میرم
پاشو زهرا ..
سرفه نزن لبات میشه پرِ خون
این التماسِ حیدرِ که بمون
دلگیرم .. من بی تو می میرم
«مرو زهرا .. مرو زهرا ..»
این رنگِ صورتُ این دردِ بی حساب
این اشک چشم تو میده منو عذاب
انسیه ی علی آرامشم تویی
تو مثل لاله ای اما شدی گلاب
حالا که می روی از پیشِ بچه ها
ویرانه می کنی کاشانه ی مرا
بی خاطراتِ تو بی آرزوی تو
درد دلامو من بی تو بَرم کجا
خودم دیدم ..
داری قواره می کنی پیرُهن
دادی به جای کفن به زینبِ من
ای جانم .. از این غم ویرانم
خودم دیدم ..
گریون شدی برا غمایِ حسین
داری می گیری تو عزای حسین
ای جانم .. از این غم ویرانم
«مرو زهرا .. مرو زهرا ..»
#کربلایی_جواد_مقدم
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
#فاطمیه
.
#مرثیه #واحد
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بستر_بیماری
#وداع
#مثنوی
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ....
در بین بستری و مداوا نمی شوی
بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام
برخیز ای توسلِ شبزندهداری ام
برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن
با چشم کَم سویات به علی هم نگاه کُن
زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام
من کم محلی از همه ی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی
این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود
دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بی حساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیه های رفتن تو تند می شود
دارد نفس نفس زدنت کُند می شود
با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند
آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟
مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟
شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبه راه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم
ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند
جارو نزن..،تمام پرت درد می کند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم
نانی که پختهای بخدا لب نمی زنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن
بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه
باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
#بردیا_محمدی✍
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
https://eitaa.com/emame3vom/86835
.