.
📃 بزن فریاد غیرت، سر بده
🎙 #دکلمه_خوانی از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_بیست_و_هشتم_ماه_رمضان_۱۴۰۰
بزن فریاد غیرت، سر بده آوای بیپروا
نمانده فرصتی دیگر، نمانده طاقتی حالا
بگو از داغ در سینه، وجودم به خروش آمد
ز خونی که در ایران از غم #افغان به جوش آمد
بگو از دختری که پای درسش عشق، انشاء کرد
و با خون خودش، پای شهادتنامه امضاء کرد
بگو آن مرد آمد، قامتش را غصّهها خم کرد
برای مادر دختر فقط یک جفت کفش آورد
همان کفشی که دنیا دید، فریاد جنون دارد
به روی بندهایش نالهای از جنس خون دارد
ببین دنیا! که یک مادر کنار نعش فرزندش
چگونه ضجّه میزد از غم فرزند دلبندش
چگونه ناله میزد مادری از غصّهی دختر
به خواب ناز رفته دختر از لالایی مادر
سوال اینجاست که این کینهها، این دشمنی با کیست؟
دلیل انفجار بمب در یک مدرسه از چیست؟
برادر! دشمن از ما کینهی دیرینهای دارد
عدو از روز فتح خیبر از ما کینهای دارد
از آن روزی که مولا روی پیشانیش یک سربند
به امر حضرت خاتم، در آن قلعه از جا کند
نمیدانند شیعه در سرش، شور جنون دارد
نمیدانند شیعه، عشقبازی بین خون دارد
از آن روز است، میخواهند پرچم بر زمین باشد
همان پرچم که ذکرش «یا امیرالمومنین» باشد
همین شد که علمدار علی را پشت در کشتند
علی میدید «زهرای علی» را چل نفر کشتند
علی میدید یک لشگر درون خانهاش آمد
و زهرا بین آتش، نالهی فضّه بیا میزد
همین شد مجتبایش را مذلالمومنین خواندند
زبانم لال، دین را باعث خواری دین خواندند
و جسمش در دل تابوت، خون از کینهی دشمن
همان حرفی که گفتم، کینهی دیرینهی دشمن
همین شد در دل گودال، شمر آمد روی سینه
نشست و گفت میبُرّم سرت را از روی کینه
همان کینه که از بابای تو دارم، حسین آخر
سرت را میبُرم هرچند که کُند است این خنجر
همین شد زینبش را به اسارت برد نامحرم
همین شد حقّ اهلبیت او را خورد نامحرم
علمدار حرم را با عمود آهنین کشتند
علیاصغر شش ماهه را از روی کین کشتند
#مسئولیت_اجتماعی
👇