eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. کربلایی محل بده به منِ بینوا، فدات شوم دلم شکست ز دوری، بیا... فدات شوم اگر چه دامن تو بارها رها کردم رها نمی کنی آقا مرا، فدات شوم  میان نافله ی نیمه ی شبت آقا برای نوکر خود کن دعا، فدات شوم  (چه حرف ها! سر من فرش راه تو بشود؟! سرم کجا، کف پایت کجا؟! فدات شوم) خوش است کشته شوم در رهت هزاران بار دوباره زنده شوم بارها فدات شوم تو هم شبیه حسینی، سجیّتت کرم است ببر مرا سحری کربلا، فدات شوم  میان سلسله فرمود حضرت سجاد امامِ مانده روی بوریا، فدات شوم  چکید خون حسین از بلندی نیزه عقیله با دل خون زد صدا: فدات شوم عزیزِ بی کفنِ مادرم جُعِلتُ فِداک غریبِ تشنه لبِ سرجدا فدات شوم @emame3vom .
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟! به كسى جمال خود را ننموده‏یى و بینم همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گویى! غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى! به ره تو بس كه نالم، زغم تو بس كه مویم شده‏ام زناله، نالى، شده‏ام زمویه، مویى همه خوشدل این كه مطرب بزند به تار، چنگى من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تار مویى! چه شود كه راه یابد سوى آب، تشنه كامى؟ چه شود كه كام جوید زلب تو، كامجویى؟ شود این كه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت! من خشك لب هم آخر زتو تر كنم گلویى؟! بشكست اگر دل من، به فداى چشم مستت! سر خمّ مى سلامت، شكند اگر سبویى همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نه، بنشین كنار جویى! نه به باغ ره دهندم، كه گلى به كام بویم نه دماغ این كه از گل شنوم به كام، بویى زچه شیخ پاكدامن، سوى مسجدم بخواند؟! رخ شیخ و سجده‏گاهى، سرما و خاك كویى بنموده تیره روزم، ستم سیاه چشمى بنموده مو سپیدم، صنم سپیدرویى! نظرى به سوى(رضوانىِ)دردمند مسكین كه به جز درت، امیدش نبود به هیچ سویى‏ فصیح الزمان شیرازى .
امام حسین ع
مناجات با امام زمان(عج)! 🎙حاج مهدی رسولی 🔊چرا آواره کوه و بیابانم..... ⬇️⬇️⬇️
. کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم به سمت آسمان رو می کنم هر جمعه می پرسم کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم خدا می کرد چون زینب (س) پریشانم، نمی دانم شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم شاعر: عباس احمدی .