eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. هوای وصل دلبر را به سر دارم در این شبها رسیده جان من بر لب دگر سیرم از این دنیا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... حسین جان بعد تو دیگر خمیده قامت خواهر بمیرد از غمت زینب همین امروزُ یا فردا اگر مویم سپید است و اگر من تار میبینم دلیلش هجر تو بوده کجایی ماه بی همتا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... در این یک سال و نیم از بعد عاشورا شده کارم بگیرم مجلس روضه ، کنم بزم عزا برپا لباس خونی ات را باز روی سینه ام دارم دوباره یادم افتاده غروب روز عاشورا به زور ضربه ی نیزه زِ روی اسب افتادی سپاهی حلقه زد دورت شدی در قتلگه تنها خودم دیدم که قاتل خنجری را دست و پا میکرد خودم دیدم که می آمد به روی سینه ات با پا خودم دیدم زِ روی تل که میلرزید دستانش جدا میکرد رأست را به پیش مادرم زهرا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... برادر جان پس از تو خیمه هایت سوخت در آتش عدو خوشحال و طفلانت فراری در دل صحرا به دست دشمنت عمامه و انگشترت دیدم میان عده ای بوده سر پیراهنت دعوا مرا با کعب نِی از کوفه میزد دشمنت تا شام به زیر تازیانه ناله ی من بود وا جَدا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... به روی نیزه تا دیدم جبین غرق در خونت به پای چوبه ی محمل شکستم من سر خود را زِ بام خانه های شام آتش بر سرم افتاد ولی دستان بی جان و کبودم بسته بود آنجا جسارت شد به دخترها میان بزم و محفل ها به پیش دیدگان خونی و شرمنده ی سقا عدو ما را میان کوچه های شام میگرداند شکسته شد غرور ما میان آن یهودی ها گدایی میکنم هر شب سر کوی تو یا زینب گدایی میکنم تا کربلای من شود امضاء ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... شاعر : ‌.👇
3. بهادری 12.94.mp3
زمان: حجم: 3.95M
( سلام الله علیها ) با صدای جناب بهادری 1394 ( یافاطمه ، یافاطمه مظلومه مادر فاطمه ) تکرار افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است برکت این زندگی از روضه های فاطمه است درس توحیدم بوَد زهرا شناسی ، زین سبب می پرستم آن خدا یی که خدای فاطمه است ( یافاطمه ، یافاطمه مظلومه مادر فاطمه ) تکرار هیچ وکس با پای خود در مجلس روضه نرفت هرکجا روضه بوَد ، مهمانسرای فاطمه است گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان عالم امکان ولی دولتسرای فاطمه است بین قبرم دو مَلک تا سینه ام را بو کنند پیش خود گویند و به به ، این گدای فاطمه است ( یافاطمه ، یافاطمه مظلومه مادر فاطمه ) تکرار شاعر :
. هوای وصل دلبر را به سر دارم در این شبها رسیده جان من بر لب دگر سیرم از این دنیا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... حسین جان بعد تو دیگر خمیده قامت خواهر بمیرد از غمت زینب همین امروزُ یا فردا اگر مویم سپید است و اگر من تار میبینم دلیلش هجر تو بوده کجایی ماه بی همتا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... در این یک سال و نیم از بعد عاشورا شده کارم بگیرم مجلس روضه ، کنم بزم عزا برپا لباس خونی ات را باز روی سینه ام دارم دوباره یادم افتاده غروب روز عاشورا به زور ضربه ی نیزه زِ روی اسب افتادی سپاهی حلقه زد دورت شدی در قتلگه تنها خودم دیدم که قاتل خنجری را دست و پا میکرد خودم دیدم که می آمد به روی سینه ات با پا خودم دیدم زِ روی تل که میلرزید دستانش جدا میکرد رأست را به پیش مادرم زهرا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... برادر جان پس از تو خیمه هایت سوخت در آتش عدو خوشحال و طفلانت فراری در دل صحرا به دست دشمنت عمامه و انگشترت دیدم میان عده ای بوده سر پیراهنت دعوا مرا با کعب نِی از کوفه میزد دشمنت تا شام به زیر تازیانه ناله ی من بود وا جَدا ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... به روی نیزه تا دیدم جبین غرق در خونت به پای چوبه ی محمل شکستم من سر خود را زِ بام خانه های شام آتش بر سرم افتاد ولی دستان بی جان و کبودم بسته بود آنجا جسارت شد به دخترها میان بزم و محفل ها به پیش دیدگان خونی و شرمنده ی سقا عدو ما را میان کوچه های شام میگرداند شکسته شد غرور ما میان آن یهودی ها گدایی میکنم هر شب سر کوی تو یا زینب گدایی میکنم تا کربلای من شود امضاء ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم ... شاعر : https://eitaa.com/emame3vom/37848 .👇
امام حسین ع
. #غدیریه #امیرالمؤمنین شروع شعر دوم به اذن عالی اعلا شوم فدای نجف شبانه روز دلم می تپد برای نج
. 🍃اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ🍃 مطلع شدیم شاعر گرامی حجت‌الاسلام ، در بستر بیماری هستند و متأسفانه وضعیت جسمی ایشان وخیم است... لذا از جامعه هیئات مذهبی، مداحان و شعرای اهل بیت(ع) خواهشمندیم برای شفای عاجل این پیرغلام سیدالشهدا(ع) ، به قدر توان خود صلوات نثار مادر سادات حضرت زهرا(س) هدیه بفرمایند. ..
. ما را نوشته اند گدایان مرتضی ما بسته ایم چشم به احسان مرتضی هرگز نبوده ایم پیِ نان هیچ کس هرگز نخورده ایم به جز نان مرتضی ذکر علی است مزه ی شیرین بر لبم فکر علی است طاعت هر روز و هر شبم عشق امیر را زپدر ارث برده ام عبد سرای آل علی هست منصبم حیدر همان کسی است که حق را اقامه بود لحظه به لحظه زندگی اش رنج نامه بود در سفره اش ندید کسی غیر نان جو فکر فقیرهای حجاز و یمامه بود هم مظهر است رب غفور و رحیم را هم آینه است یا علی و یا عظیم را جز او‌ ندیده ایم امیری که اینچنین بر روی شانه اش بگذارد یتیم را طی شد به قرص نان ‌و نمک روزگار او همسفره با فقیر شدن بود کار او جز یک لباس کهنه دگر جامه ای نداشت جانم فدای پیرهن وصله دار او غرق گناه هم که شدی رو به شاه کن دل را به نام و یاد علی رو به راه کن حالا که او قسیم بهشت و جهنم است "شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن" از خاطرم دوباره کرامات او گذشت باید نوشت از علی و ماجرای طشت فهمیده ایم بسط یدش بی نهایت است وقتی که با اراده ی او شمس بازگشت شاعر: 🌹 شروع شعر سوم 👆 🌹 .
. علت این است اگر بند و اسیر نجفم مست از باده ی میخانه ی پیر نجفم جز علی وقت گدایی به کسی رو نزدم سالیانی است که محتاج و فقیر نجفم کار من نیست به جز پوزه کشیدن به درش چه کسی گفته ثناگوی امیر نجفم آبرو نیست مرا بین خلایق اما فخرم این است که عمری است حقیر نجفم چند وقتی است ز پابوسی او محرومم آرزومند حرم، روز غدیر نجفم بی سبب نیست بلند است به هر سو آهم نجفم دیر شده اذن حرم میخواهم شاعر: .
. 🌹🌹🌹 شعر چهارم 🌹🌹🌹 علت این است اگر بند و اسیر نجفم مست از باده ی میخانه ی پیر نجفم جز علی وقت گدایی به کسی رو نزدم سالیانی است که محتاج و فقیر نجفم کار من نیست به جز پوزه کشیدن به درش چه کسی گفته ثناگوی امیر نجفم آبرو نیست مرا بین خلایق اما فخرم این است که عمری است حقیر نجفم چند وقتی است ز پابوسی او محرومم آرزومند حرم، روز غدیر نجفم بی سبب نیست بلند است به هر سو آهم نجفم دیر شده اذن حرم میخواهم شأن او بیشتر از عقل کم انسان است مدحش آیات الهی است که در قرآن است بارها گفت پیمبر که عَلِیٌّ مِنِّی جز علی کیست که پیغمبر ما را جان است؟ بی علی معرفتی نیست برای مؤمن حبّ او بین خلائق محک ایمان است اهل محشر همگی روز جزا گریانند هرکسی شد علوی روز جزا خندان است منفعت نیست به اعمال کسی جز شیعه ذات او در صف محشر به یقین میزان است با علی راه ندارد به دلم غم هرگز غیر او نیست پناهی به دو عالم هرگز دَم بگیرید همه ذکر مسیحا دَم را سجده بر اوست که انسان بکند آدم را گر خدا گفت به پیغمبر خود: "نادَ علی..." ذکر او می برد از هر دل غمگین، غم را مثل او نیست کرامات کسی اینگونه سیره ی زندگی اش طعنه زده حاتم را روز خیبر همه دیدند میان اصحاب که پیمبر به علی داد فقط پرچم را امر کرده است خدا تا همه بیعت بکنند کاشف کرب نبی، تاج سر خاتم را حاکمی مثل علی در دل این امت نیست جز علی هیچکسی لایق این خلعت نیست شاعر: .
. به اذن عالی اعلا شوم فدای شبانه روز دلم می تپد برای نجف خدا سپرده جهان را به ناخدای نجف علی امام من است و منم گدای نجف فراق شهر نجف تلخ کرده کامم را فقط به دست علی می دهم زمامم را نرفته از سر من نغمه ی اذان حرم همیشه سجده کنم رو به آستان حرم نکرده ام طمع شأن زائران حرم مرا ..... بنویسید و پاسبان حرم به عشق شهر نجف سر کنم جوانی را نجف نرفته نمی فهمد این معانی را به کوه قاف رسد آدم از سیاهه ی چاه به نام نامی حیدر علی ولی الله نیامدم به درش بهر کسب حشمت و جاه نشسته ام دم این خانه محض گوشه نگاه خودش نوشته مرا اهل مذهبش باشم اگر قبول کند عبد زینبش باشم کسی که در غضب از لعنِ منکر مولاست دروغ گفته موالیّ حضرت زهراست و دین گریزی مردم به گردن آن هاست... ...که گفته اند تبرّی در این زمانه جفاست محبت شه مردان بدون لعن مخواه که "لا اله" روا نیست بعد "الّا الله" علی است حبل متین و علی است حصن حصین علی است ناجی مظلوم و همدم مسکین علی است سینه ی غمدیده ی مرا تسکین علی علی کنم و کام من شود شیرین نوا و ذکر علی بهترین مناجات است دعا بدون علی لاجرم خرافات است بگو به هرکه به دنبال اولی باشد: فقط خلیفه ی بعد از نبی علی باشد ز محکمات کتاب، این بیان جلی باشد برای هرکه به او مرتضی ولی باشد... ...پیامبر به خدا گفته "وال من والاه" به شأن منکر او گفته "عاد من عاداه" زمانه بر سر جنگ است و من گرفتارم ولی غمی به دلم نیست تا علی دارم گره زدم دل خود را به زلف دلدارم اگر که آبرویم رفته و گنهکارم... ...دلم خوش است محب علی و فاطمه ام علم به دوش ولایت بدون واهمه ام علی یگانه ی دهر است و صاحب منبر فقط علی است که خوابیده جای پیغمبر کسی نبوده حریف نبرد با حیدر به قدرت علوی کنده شد در خیبر خلیفه ای که به خیبر فراری از جنگ است برای امت اسلام مایه ی ننگ است محبتی که به هر مرده دل حیات دهد ز پرتگاه هلاکت مرا نجات دهد به روز حشر فقط مرتضی برات دهد ندای عفو اگر بهر سیئات دهد... ...صحیفه ی همگی پاک می شود زگناه قسیم جنت و نار است روز وا نفساه نگیر خورده به قلبی که از علی خالی است رسیده نصّ صریح نبی دلیلش چیست مگر نگفت که معیار طیب مولد کیست؟ حرام زاده یقینا محبّ حیدر نیست هزار شکر گرفتار مرتضی شده ایم به لطف فاطمه از منکرش جدا شده ایم کتاب فضل امیر نجف شده قرآن علی است قدر و نبأ، هود و غافر و انسان بیان منقبتش آیه های الرحمن اگر که گفته خدا کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَان... به غیر وجه خدا فانی اند اهل زمین علی است وجه الهی، علی است باطن دین اگر چه غرق خطا هستم‌ و اگر چه بدم به سینه سنگ کسی را به غیر او نزدم بگو به او که بُوَد خالق وجود و عدم: فقط محبت ذریه ی تو را بلدم از آن زمان که تو گفتی فمن یمت یرنی دلیل شوق من و آرزوی مرگ منی محبت شه مردان به دل اگر دارم به لطف و مرحمت و لقمه ی پدر دارم اگرچه سینه ی محزون و چشم تر دارم ولی ز لطف امیر نجف خبر دارم علی است مظهر لطف خدای عزّوجلّ علی نجات دهد شیعه را به وقت اجل دوباره چله گرفتم دم از علی بزنم علی علی شده ذکر معطّر دهنم در این دیار غریبم نجف بوَد وطنم خدا کند که دم مرگ این شود سخنم: "اقول اشهد ان لا اله الا الله" "محمد است رسول و علی ولی الله" حجت الاسلام ✍ .
. رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص) می فرماید: أَلَا وَ مَنْ أَحبّ عَلِیّاً سُمِّیَ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ أَسِیرَ اللَّهِ هرکس محبت علی(ع) را در دل داشته باشد، در آسمان و زمین او را به یک نام می شناسند: « اسیر الله» (📚فضائل الشیعه ص ۱۰) یقینا حب مولا دُرّ و قلب ما صدف باشد کسی که عاشق او نیست با آتش طرف باشد اسیر حضرت حق خوانده خواهد شد در این عالم کسی که عبد دربار شهنشاه نجف باشد شاعر: ................ قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أَلا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً تَقَبَّلَ اللهُ مِنْهُ حَسَنَاتِهِ وَ تَجَاوَزَ عَنْ سَیِّئَاتِهِ وَ *کَانَ فِی الْجَنَّهِ رَفِیقَ حَمْزَهَ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ* آگاه باشید هرکس علی را دوست داشته باشد، خداوند حسناتش را می پذیرد و از گناهانش می گذرد و *او در بهشت رفیق حمزه سیدالشهداء می باشد.* (📚بشارة المصطفی - صفحه ۷۱) فقط حب علی باشد به عالم محور وحدت جداگردد کسی از او سراپا می شود ظلمت محب مرتضی شأنش قیامت آنچنان بالاست که همراه و رفیق حضرت حمزه است در جنت شاعر: .
امام حسین ع
. #امیرالمؤمنین #غدیریه رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص) می فرماید: أَلَا وَ مَنْ أَحبّ عَلِیّاً سُم
. قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یَا عَلِیُّ حُبُّکَ تَقْوَی وَ إِیمَانٌ وَ بُغْضُکَ کُفْرٌ وَ نِفَاقٌ. ای علی محبت تو، خودش تقوا و ایمان است و بغض تو کفر و نفاق است. (📚المناقب - ج۳ - ص ۲۰۶) شود آباد با نام علی هر خانه ی ویران رسولان اولوالعزم اند بر خوان علی مهمان امام المتقین تنها امیرالمومنین باشد «علیٌّ حُبّه تَقوی علیٌّ حُبُّه إیمان» شاعر: ✍ ...
. سلام_الله_علیها هوای وصل دلبر را به سر دارم در این شبها رسیده جان من برلب دگر سیرم از این دنیا حسین جان بعد تو دیگر خمیده قامت خواهر بمیرد از غمت زینب همین امروز یا فردا اگر مویم سپید است و اگر من تار می بینم دلیلش هجر تو بوده ، کجایی ماه بی همتا ؟ در این یکسال و نیم از بعد عاشورا شده کارم بگیرم مجلس روضه ، کنم بزم عزا برپا لباس خونی ات را باز روی سینه ام دارم دوباره یادم افتاده غروب روز عاشورا به زور ضربه ی نیزه ز روی اسب افتادی سپاهی حلقه زد دورت شدی در قتلگه تنها خودم دیدم که قاتل خنجری را دست و پا می کرد خودم دیدم که می آمد به روی سینه ات با پا خودم دیدم ز روی تل که می لرزید دستانش جدا می کرد رأست را به پیش مادرم زهرا برادر جان پس از تو خیمه هایت سوخت در آتش عدو خوشحال و طفلانت فراری در دل صحرا به دست دشمنت عمامه و انگشترت دیدم میان عده ای بوده سر پیراهنت دعوا مرا با کعب نی از کوفه میزد دشمنت تا شام به زیر تازیانه ناله ی من بوده : “واجدّا..” به روی نیزه تا دیدم جبینت غرق در خون است به پای چوبه ی محمل شکستم من سر خود را ز بام خانه های شام آتش بر سرم افتاد ولی دستان بی جان و کبودم بسته بود آنجا جسارت شد به دختر ها میان بزم و محفل ها به پیش دیدگانِ خونی و شرمنده ی سقا عدو ما را میان کوچه های شام می گرداند شکسته شد غرور ما میان آن یهودی ها ** " گدایی می کنم هرشب ، سر کویِ تو یا زینب گدایی می کنم تا کربلای من شود امضا " ✍ .
امام حسین ع
👆 . مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است با پر و بال پر از زخم پریدن سخت است تا چهل سال فقط آه کشیدن سخت است یاد گودال و حرم جامه‌دریدن سخت است روضه و گریه شده روزی او در هر شب خاطرش را همه دیدند مکدّر هر شب با لب تشنه و با یک دل مضطر هر شب... ...یاد یک واقعه از خواب پریدن سخت است بر امامی که اسیری به بیابان دیده زخم پا بر اثر خار مغیلان دیده اهل بیتش همه با صورت عریان دیده معجر و پوشیه و جامه خریدن سخت است آب را دید و دلش یاد عمو سوخته است جگرش سوخت... لبش سوخت... گلو سوخته است بهر آنکه سر و عمامه‌ی او سوخته است حرف، از کوچه و بازار شنیدن سخت است چقدَر از غم این فاجعه افروخته است چشم بر نیزه‌ی شش‌ماهه فقط دوخته است یاد حلقوم علی حنجر او سوخته است این وسط حرمله را یکسره دیدن سخت است پیش آن کس که شرر بر جگرش افتاده خنجری کند به جان پدرش افتاده دیده که در ته گودال سرش افتاده تشنه‌لب کشتن مذبوح شدیدا سخت است یک نفر که شده گریانِ پدر تا حالا یادش افتاده تن خونی بابا حالا بوریایی که خودش دیده و اما حالا دم آخر کفنش را طلبیدن سخت است .