eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه؛ وقت جدایی.mp3
1.38M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹وقت جدایی🔹 زبان‌حال سیدالشهدا و امام سجاد(علیهماالسلام) در وداع عاشورا بیا پسر عزیزتر از جانم بیا که شده وقت جدایی‌مون بیا روضه‌خون غربت بابا بیا که بگم برات با قلبی خون سلاممو برسون به شیعه‌هام بگو همه گریه کنن برام بگو که من مظلوم کربلام «اِنَ اَبی ماتَ غریبا اِنَ اَبی مَضَیٰ شهیدا وای حسین وای حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ببین شد ادا اجر رسول‌الله تو این دشت غم با نیزه و دشنه به‌جز من و تو، تُو خیمه مردی نیست شدن همه کشته با لبِ تشنه عزیز من از کی بگم برات؟ عباسمو کشتن پای فرات حالا دیگه تنها شده بابات «اِنَ اَبی ماتَ غریبا اِنَ اَبی مَضَیٰ شهیدا وای حسین وای حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تویی همۀ دار و ندار من تویی وارث غربت من بابا تویی تکیه‌گاه اهل‌بیت من تویی همه هستی‌شون توی غم‌ها تو ملجأی واسه اهل حرم گریه کنید واسه غربت هم روضه بخون با اشک و آه و غم «اِنَ اَبی ماتَ غریبا اِنَ اَبی مَضَیٰ شهیدا وای حسین وای حسین» شاعر و نغمه‌پرداز:
. 🏴سبک یا روضه ای به بهانه ی شهادت جانسوز علیه السلام ۱۴۰۳ 🏴بند اول بعد چهل سال گریه کردن دارم میشم حاجت روا من بعد چهل سال غصه خوردن میمیرم از زهر جفا من عطشانمو یاده؛بابا شدم مضطر رو خاکا افتادم؛با یاد اون پیکر تو این دم آخر،چشامه بازم تر با یاد خنجر که،اومد روی حنجر سرش روی نیزه،باز جلو چشمامه حالم دگرگونه،جونم رو لب هامه یا ابالمظلوم 🏴بند دوم بعد چهل سال زجر کشیدن واسه همیشه میشم آرام بعد چهل سال آه کشیدن راحت میشم من از غم شام یادم نمیره اون،خنده ی شامیا خارجی ام خوندن،پیش یهودی ها یادم نمیره که،رقاصه آوردن ماهارو تو بزم،حرام مِی بردن یادم نمیره اون،هیزیه چشماشون یادم نمیره اون،چوب و لب و دندون یا ابالمظلوم ۱۴۰۳/۰۵/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. |⇦•چندی ست که گم گشتهٔ... وتوسل به راوی دشت کربلا علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── چندی‌ست که گم‌گشتۀ؛ در نیمۀ راهم بسته‌ست همه پنجره‌ها؛ رو به نگاهم حس می‌کنم آیینۀ دل تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است *چرا دلم‌ رو گرد و غبار گرفته؟..* از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجادۀ بارانی خود را نگشودم پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدند یعنی همه‌ جا غیرِ خدا هیچ ندیدند اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه‌ی مردان خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خَمسه عَشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاد به پایت چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلمِ کرب‌ و بلا را با خطبۀ تو تا به ابد کرب‌وبلا ماند ویرانه‌ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم *بگذار این روضه رو از زبان زین‌العابدین عرض کنم..آقا که همه‌ی عمرش شده گریه‌ی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانواده‌ست. چرا اینجوری گریه می‌کنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمه‌ام زینب رو بسته ان..* بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار *روضه اینه بخدا..گفت بابا!* وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن *یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان.. شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زین‌العابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریه‌‌ی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونه‌های بابام جای کیسه‌های نان و خرما رو شونه‌های بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسه‌های نان و خرما می‌گرفت درِ خونه‌ی فقرا می‌بردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه می‌داد به این بچه‌هاصدقه بین بچه‌ها تقسیم می‌کردنان و خرما می‌داد آقایی که کیسه‌های نان و خرما به دوش می‌بردکارش به یه جایی رسید به زن و بچه‌اش کیسه‌های نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچه‌ها می‌گرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جمله‌ای نوشته مقتل..گفت:من نمی‌دونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمی‌دونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمی‌دونم! اما از خدا می‌خوام خدا زن و بچه‌ی منو به حال و روز شما نندازه نگاه می‌کنم با این معجرپاره‌ها سرها رو پوشوندین..نگاه می‌کنم پاها همه آبله زده نگاه می‌کنم صورت‌ها همه زرد شده...* "صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامْ" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. علیه_السلام ۱۱۱۷ چهل ساله یاد غم و دردام کشته منو جراحت بابام برا زخماش زخمی شده چشمام چهل ساله **** چهل ساله خواب ندارم یک شب روزی صدبار جونم اومد برلب آخه دیدم خون رو نعل مرکب ای وای من **** به کی بگم دل ماروسوزوند همونی که بابامو برگردوند عمه هامو توو کوچه ها چرخوند ای وای من **** چهل ساله از طعنه و آزار هرشب شده کابوس من بازار شد روز ما مانند شام تار وای از بازار **** توی بازار باز پاره شد گوشا بین انظار رفتن پرده پوشا رفتیم توو جمعِ برده فروشا وای از بازار **** 👇
314.7K
علیه السلام سجاده نشینِ گریه، عمرش شد عجینِ گریه آخه ارث موندگارِ، زین العابدینه گریه تاب و تبش گریه بود روز و شبش گریه بود وسعت صحن چشاش هر وجبش گریه بود آب دید گریه کرد، مهتاب دید گریه کرد هر جا شیرخواره یا، قصاب دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داغ کربلا رو دیده، اشک عمه ها رو دیده داغ گوشه ی خرابه، شامِ پر بلا رو دیده غصه ی زخم زبون زخم لب و خیزرون کشته آقا رو غمِ انگشتر و ساربون تیر دید گریه کرد، شمشیر دید کرد بازار رفت غصه خورد، حصیر دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام ✍ ۷ مرداد ۱۴٠۳
. السلام علیک یا علی ابن الحسین، یا زین العابدین ادرکنی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای من که چشم‌هایت روضه‌خوان بود قلب شریفت همچنان آتفشان بود غم‌های تو هم بی‌قرین هم بی‌کران بود اشک غریبی از نگاه تو روان بود چل سال بعد از کربلا را گریه کردی آن ماتم بی انتها را گریه کردی اشک تو بر سجاده در محراب می‌رفت اشک از دو چشمت همچنان سیلاب می‌رفت تا آب می‌دیدی دلت از تاب می‌رفت از فرط غم‌ها پیکر تو آب می‌رفت حق داری آقا جان اگر دل بی‌قراری حق داری آقا جان اگر که سوگواری چشمی ندیده مثل تو درد و بلا را طوفان اشک و آه و خون و ابتلا را شرحی بده آن دردهای برملا را آقا بخوان غمنامه‌های کربلا را وا کن کتاب مقتلی که در دلت هست آن روضه‌ی مکشوفه‌ای که بر دلت هست هر چه شنیده گوش ما، تو دیدی آن را قحطی آب و آب آب کودکان را دیدی ترک‌های لب پیرو جوان را دیدی تو مشک خالی و لب تشنگان را زان تشنگان فریاد تا عیّوق می‌رفت اندوه این بیداد تا عیّوق می‌رفت چشمان تو دیده تمام صحنه‌ها را در بین آن جنجال ردّ کینه‌ها را قحطی احساس و هجوم فتنه‌ها را اوج و فرود نیزه‌ها و دشنه‌ها را طوفان غم بود و شما بیمار بودید در بین خیمه با تنی تبدار بودید دیدی تنی از سُمّ مرکب قد کشیده تیری سر طفل رضیعی را بریده بین عبایی پیکری در هم تنیده بابای پیری که کنار او خمیده وقتی صدا زد از ته دل او پسر را دیدند هُرم شعله‌ی غم بر جگر را وای از غروبی که زمین و آسمان سوخت هم عرش و فرش و جای‌جای کهکشان سوخت از آن بلا قلب همه افلاکیان سوخت از آه پیغمبر دل پیغمبران سوخت می‌گفت با حالی حزینه یا بُنَیَّ می‌گفت بانوی مدینه یا بُنَیَّ تا چکمه‌پوش بی حیا آمد به گودال تیغ از کمر برداشت، برپا کرد جنجال ای وای بر من، پیکرش را کرد پامال او روی سینه بود و جسم شاه بی‌حال از عمه‌ی غم دیده‌ات شرمی نکرد او هِی پشت هم، از پشت سر، با ضربه زد او گودال شد دریای خون ای داد و بیداد قاتل شد از مقتل برون ای داد و بیداد تیغ و دو دوستش لاله‌گون ای داد و بیداد غمنامه شد از حد فزون ای داد و بیداد آقا ببخش این شاعر بی دست و پا را لطفی کن و گوشه نگاهی کن گدا را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🏴سبک یا شهادت علیه السلام و روضه ی 🏴بند اول یادم نمیره،مصیبتای کربلا یادم نمیره،اسارت تا شام بلا یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا برای من سخت تر از کربلا،شام بود مصیبتش بیشتر از کربلا،شام بود اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن شادی میکردن و همه میرقصیدن مارو به همدیگه نشون میدادن و مسخرمون میکردن و میخندیدن امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند دوم یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا یادم نمیره،نگاهشون به معجرا یادمه که بستن به دست و پام زنجیر با طعنه میکردن ماهارو هی تحقیر مونده هنوز روی تنم کبودیا که یادگاری از غم اسارته زدن با تازیونه من رو بین راه مثه بابام تنم پر از جراحته امون از سنگ روی بام زخمام نداره التیام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند سوم یادم نمیره،بزم یزید بی حیا یادم نمیره،جام می و طشت طلا یادم نمیره،چشمای هیز شامیا یادم نمیره،محله ی یهودیا بردن مارو اونجا از وسط بازار خواستن که بفروشن ماهارو به اغیار اونجا شنیدم از زبون عده ای حرف کنیز و قلبمو همین شکست از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🎤 حاج غلام حسین مردانی ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی اجرا دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ 👇
. آئینۀ تقوا این امامی که چنین سلسله برپادارد به خداوند قسم دست توانا دارد گرچه از گردن آزردۀ اودخون ریزد در ره عشق دل و جان شکیبا دارد چهره اش سرخ شده گرچه زخون جگرش نور توحید در آئینۀ تقوا دارد آسمان ز آتش آه دل او می سوزد ناله اش سخت اثر در دل خارا دارد اشک برغربت وتنهایی او می ریزد این هلالی که سر نیزه تماشا دارد لحظه هایش همه پر شورتر است ازشب قدر بر لبش زمزمه ای دارد و احیا دارد درره دوست به تقدیر خداوند رضاست باخداوند تو گویی سرِ سودا دارد گاه برعترت یاسین نگهش دوخته است گه نظر بر سر ببریدۀ بابا دارد شامیان! شرم نکردید زحق؟برسرتان آسمان گر که شرر بار شود جادارد هرچه خاکستروآتش به سراو ریزید شمع ازسوختن خویش چه پروا دارد هیچ دانید چه کس زیر غل وزنجیراست آن که اعجاز از او عیسی وموسی دارد هرکه امروز«وفایی» زغمش گریه کند چه غمی دردل خودازغم فردا دارد ✍ .
زمینه؛ ما یه چیزی می‌شنویم.mp3
2.94M
علیه‌السلام 🔹ما یه چیزی می‌شنویم🔹 خیمه خیمه آتیش ظلم و بیداد و جور و کینه لحظه لحظه تازه می‌شه غما و غصه‌های شهر مدینه اینا یک طرف،‌ قتلگاه یک طرف روی نیزه‌ها سر ماه یک طرف سابقه نداشت سری بره رو نیزه‌ها سابقه نداشت سری بره کنج تنور سابقه نداشت سری توی تشت طلا سابقه نداشت قرآن زیر سمّ ستور ما یه چیزی می‌شنویم اما زین‌العابدین دیده ما یه چیزی می‌شنویم اما آقای ما چی کشیده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوچه کوچه درد و داغ و رنج و اشک و بی‌قراری منزل منزل سوار بر شتر بی‌محمل و بی‌عماری همه‌ش یک طرف، غم شام یک طرف نگاه یهود از رو بام یک طرف سابقه نداشت اسیر بشن مخدرات سابقه نداشت آل رسول و شهر شام سابقه نداشت بزم شراب و اهل‌بیت سابقه نداشت زینب بشه بی‌احترام ما یه چیزی می‌شنویم اما زین‌العابدین دیده ما یه چیزی می‌شنویم از غم شام موهاش سپیده شاعر و نغمه‌پرداز:
. ای خدا شد خزان گلشن من آمده وقت جان دادن من بر غریبی ی من خون بگرید جای زنجیر روی تن من آه شب غم سر آمد آه اجل از در آمد آه بوی مادر آمد یا سید الساجدین قد گردون ز داغم خمیده فلک از غم گریبان دریده دیده ام نوح و دریایی از خون دیده ام یوسفی سر بریده آه لاله هایم چیدند آه غربتم را دیدند آه به غمم خندیدند یا سید الساجدین ✍ 👇
. خدایا وارث خون خدایم ملائک نوحه خوان با گریه هایم وای غریبم وای غریبم شب و روزم به اشک و ناله سر شد فلک از دیدن من دیده تر شد منم یعقوب و هجده یوسف من همه یک روزه در خون غوطه ور شد وای غریبم..... خدایا وارث..... خدایا حرمت ما را شکستند دل ما را ز زخم طعنه خستند به لب "یا لیت امی لم تلدنی"ست که ناموس خدا را دست بستند وای غریبم..... خدایا وارث..... خودم دیدم که عمه دست بسته میان خیمه با قلب شکسته ز پا افتاده و احیا گرفته نماز صبر می خواند ، نشسته وای غریبم..... خدایا وارث.... ✍ 👇
. من باغبانم اما گلهایم از جفا سوخت در بین خیمه ها سوخت واویلا من حجت خدایم که حرمتم شکستند دستم ز کینه بستند واویلا غربتم با اشک و خون شد تفسیر دست و پایم بسته شد در زنجیر من غریبم آه و واویلتا با اذن من در عالم گردد خورشید و افلاک می روید لاله از خاک واویلا اما باید ببینم میخورد ظالمانه ناموسم تازیانه واویلا دیده ام با خاطری افسرده کاروانی همه سیلی خورده من غریبم آه و واویلتا کی میرود ز یادم بوسه بر جسم بی سر دفن آن پاره پیکر واویلا با بوریا شده جمع آن زخم بی شماره آن جسم پاره پاره واویلا دیده ام با داغ بی اندازه روی زخمش جای نعل تازه من غریبم آه و واویلتا ✍ .👇
. به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها ای دل شرار زهر شد میهمان من آه ای اجل بگیر این نیمه جان من گریه کن ای فلک با دیده ی ترم آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم من غریبم....... گرید به حال من چشمان روزگار روزی که غرق تب گشتم شتر سوار شد دست و پای من بسته به سلسله نامحرمان شدند همراه قافله من غریبم...... با دست بسته ام رفتم به شهر شام در کوچه ی یهود در اوج ازدحام خاکستر عزا بر چهره ام نشست با سنگ کینه ها آیینه ام شکست من غریبم..... ✍ 👇 ........................ . امام حسین سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها ای خاک کربلا ای خانه ی محن با من بگو کجاست قبر امام من ای سرزمین غم ای خاک لاله گون با من بگو چه شد آن جسم غرق خون ای حسینم ای حسینم ای ضیائهر دوعینم اینجا دم غروب در بین گریه ها با تازیانه من از تو شدم جدا بار دگر اخا من را صدا بزن گم کرده ام تو را ای پاره پاره تن ای حسینم..... باور نمیکنم هستم کنار تو دستم رسیده بر خاک مزار تو با اشک دیده ام خاک تو تر کنم حاشا که من دگر بی تو سفر کنم ای حسینم...... ای بی کفن چنین با تو روا نبود آیا به کربلا جز بوریا نبود غسل تن تو شد با خون حنجرت آب مزار توست از اشک خواهرت ای حسینم.... ..................... . 350 _ اربعین امام حسین علیه السلام سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها (برای مسیر پیاده روی) دل زد به جاده ها دلداده ی حسین ای تشنه لب بنوش از باده ی حسین از خم اربعین پیمانه ها رسید بهر طواف گل پروانه ها رسید لبیک یا حسین...... دست فلک بود در دست کودکان پاهای خسته را می بوسد آسمان بر پای زائران گرد و غبار راه شد نسخه ی شفا شد سرمه ی نگاه لبیک یا حسین..... شانه به شانه اند دلهای آشنا در جاده ی بهشت در راه کربلا اینجا به هر قدم باشد ثواب حج باشد دعای ما تعجیل در فرج لبیک یا حسین 👇
. السلام علیک یا سید الساجدین هستی و وجود خود به جانان دادی در اوج دعا تو درس عرفان دادی هم زینت جمع عابدان بودی و هم از غم ‌ماه عاشقان جان دادی ✍ . ........................ . علیه‌السلام هیچ‌کس مثل من، در این عالم، وسط شعله‌‌ها امام نشد در شروع امامتش چون من، این‌قَدَر دورش ازدحام نشد لشکری نانجیب می‌آمد، خیمه‌ غارت شد و در آتش ‌سوخت غیرِ زهرا، به هیچ معصومی، این‌قَدَر گرم، احترام نشد روضه از این شدیدتر هم هست؟ لحظه‌ای که حسین یاری خواست و علی بود اسم من، اما خواستم پا شَوم ز جام نشد به لب تشنه‌ی علی اصغر، به لب تیز ذوالفقار قسم تا به امروز، هیچ شمشیری، اینقدر تشنه در نیام نشد رفتنِ شاهزاده‌ای چون من، به اسیری به یک طرف، اما در سفر، این‌قَدَر غُل و زنجیر، گردن بنده و غلام نشد آه! زینب کجا و بزم یزید؟ او کجا و جواب ابن‌زیاد؟ باز هم صد هزار مرتبه شکر، چون که با شمر همکلام نشد این چهل سال گریه‌ام، شاید از همان روز اربعین باشد هر قَدَر عمه، سعی کرد صبور به حسینش کُند سلام نشد دیدم از زیر چادرش زینب، گفت، طوری که نشنود عباس: رنج‌ها دیده‌ام حسین! اما هیچ جایی شبیه شام نشد گفت: شرمنده‌ام برادر جان! رفتم و بی‌ سه‌ساله برگشتم روی آن زخم‌های بی‌حدش، دست زینب هم التیام نشد منِ سجاد، این‌قَدَر خواندم در مدینه نماز و هیچ‌کدام آخرش مثل آن نمازی که عمه‌ام خواند، بی‌قیام نشد ✍ .
. علیه_السلام هر لحظه با هر گونه مضمون گریه کردم هر روز و شب، یاد پدر، خون گریه کردم دستی به سوی آب، بی گریه نبردم مُردم به واللهِ که قدری آب خوردم قلب مرا هر ناله ی مجروح سوزاند یک عمر، حتی دیدنِ مذبوح سوزاند جامه به تن کردند، حالم ریخت برهم مرده کفن کردند، حالم ریخت برهم با هر بهانه مجلس روضه گرفتم خانه به خانه مجلس روضه گرفتم اشک ربابه در وجودم آتش افروخت هر بار دیدم شیرخواره، سینه ام سوخت این داغ، هر ساعت چه کرده با دل ما بر حرمله لعنت، چه کرده با دل ما آثار ضرب تازیانه بر تنم ماند رد غل و زنجیرها بر گردنم ماند دستان عمه زینبم را تا که بستند نامردهاخیلی غرورم را شکستند مانده به گوشم نعره ی دشنام، دشنام گفتم به شاگردان خود، الشام الشام یادم نرفته عمه ام را، سنگ می خورد از پیرزن های یهودی چنگ می خورد از پشت بام آتش زدند و معجرش سوخت مانند من سرتاسر بال و پرش سوخت بغضی است هر لحظه به لب آورده جانم من کشته ی بزم شراب و خیزرانم شد حسرت اهل حرم، کنج خرابه شد قتلگاه خواهرم، کنج خرابه این زخم ها، آثار جنجال است با ماست یاد چهل منزل، چهل سال است با ماست سوزاند داغش تا دم آخر دلم را ناله کشیدم از درونم واحسینا ✍ .
امام حسین ع
. #فراق_کربلا #شور_اربعین #متن_نوحه به دعای خیر تو محتاجم و دلواپسم یعنی چی میشه، می‌رسم حرم یا
. علیه السلام بند1⃣ جلوی چشمامه، همه ی مصیبتای کربلا جلوی چشمامه،طلوع خورشیدِ روی نیزه ها خیمه های سوخته، نمیره یه لحظه از خاطر من به اسارت رفتن، همه اهل بیت و ناموس خدا یادمه رقیّه رو، با تازیونه میزدن بی هوا بدونِ هیچ، عذر و بهونه میزدن نمیذاشتن راه بره، آبله های کَفِ پاش میدیدن راه نمیاد، هِی جا میمونه میزدن سی و چهار سال، جلو چشمای منه قَدِّ کَمونی سی و چهار سال، جلو چشمای منه گوشای خونی بند2⃣ جلوی چشمامه، همه ی مصیبتای توی راه جلوی چشمامه، از روی نیزه میفتاد سَرِ ماه دستای عمّه م رو، بسته بودن با طناب میکشیدن مونده بود سرگردون، بین نامحرما بی یار و پناه عمو عبّاسم ما رو، از بالای نیزه میدید همه ی جسارتو، اهانتا رو می شنید اینو حس میکردم،وقتی که ما رو میزدن أشکِ غیرت بی‌صدا، از ابر چشماش میچکید سی و چهار سال،میگذره بازم چشام چشمه ی خونه سی و چهار سال،مرهم زخم دلم اشک روونه بند3⃣ جلوی چشمامه، همه ی مصیبتای شهر شام جلوی چشمامه، پشت دروازه و داد و ازدحام میپیچه تو گوشم،صدای رقیّه که دائم میگفت نزنین نامردا، نزنین بسّه خودم دارم میام هر نفس غصه هایی، که روز و شب یادم میاد بیشتر از همه یه غم، اذیّتم کرده زیاد اونجایی که جلویِ، چشمِ یه عدّه بی حیا عمه زینبم اومد، تو مجلس إبن زیاد سی و چهار سال، خواب میبینم روضه ی تشت طلا رو سی و چهار سال، خواب میبینم ضربه های بی هوا رو شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. علیه السلام بند1⃣ روزای من غصه، همه شبام گریه مجروحم از ماتم، مرهم برام گریه گرسنه و تشنه، کشتن امامم رو شده سر سفره، آب و غذام گریه کبوترای حرم رو یادم نرفته پرپر زدن توی خیمه بی آب و دونه دیگه بعد از شام و کوفه هیچ‌وقت نذاشتم یتیمی تو غصه‌ی نون شب بمونه عمریه هر شب میگم زیر لب از داغ این غم خَلِّصنی یا رب امون از این غم بند2⃣ توی گلوم مونده، بغضی که سنگینه گرچه ندیدم که، عمه چی می‌بینه ولی شنیدم که، همش صدا می‌زد جای نشستن نیست، رو تن آئینه می‌دیدم وقتی میرفت خورشید سمت مغرب با اشکای عمه خون از ابرا می‌بارید می‌زد فریاد وامحمدا واحسینا با این ناله‌ طاق عرش اعلی می‌لرزید سر که جدا شد سر و صدا شد میون خیمه محشر به پا شد امون از این غم بند3⃣ نمیره از یادم، مصیبتای شام از کربلا بدتر، کرب و بلای شام تو کوچه و بازار، زخم زبون خوردم چه تلخ و سنگین بود، حال و هوای شام دلیل این گریه‌ها اون بزم شرابه دیدم دوباره نزول "والشمس" و اونجا زد بی‌حیا خیزران به آیات قرآن اون لحظه گفتم "کَفی بالله شهیدا" دلم کباب شد از غصه آب شد تا خواهر من کنیز خطاب شد امون از این غم شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. علیه السلام ‌ بند1⃣ علی نامش مشی و مرامش مشی و مرام حیدر کرار علی عزمش شیوه ی رزمش شیوه ی رزم حیدر کرار حریف صلابتش نمیشه کسی وقارش ارثیه ی اجدادیه می جنگه با دشمنای دین خدا با تیغ صحیفه ی سجادیه ذکر رفع هر مشکلی علی بن حسین بن علی بند2⃣ علی دینش دین و آئینش دین و آئین حیدر کرار علی حلمش حکمت و علمش حکمت و علم حیدر کرار برای رسوندن صدای خدا به گوش تمامی اهل زمین تو خونش حتی از اون غلام سیاه می سازه مبلغ احکام دین تسبیحات هر سائلی علی بن حسین بن علی بند3⃣ علی ذاتش کل صفاتش کل صفات حیدر کرار علی رازش حال نمازش حال نماز حیدر کرار ایشالا یه روز شبیه شاه نجف می سازیم تو حرمش ایوون طلا میشینیم تو صحن با صفای بقیع میگیم از فضائل شیر خدا جا داره توی هر دلی علی بن حسین بن علی شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. علیه السلام بند1⃣ ای نبی مصور حضرت سجاد ای علی مکرر حضرت سجاد وارث آیات کوثر و تطهیر نور مسجد و منبر حضرت سجاد ندای حقت داره آوازه خط به خط نیایش تو انسان سازه صحیفت مثل کلام قرآن هزار و چارصد ساله داره حرف تازه نفس تو خاکو میتونه کیمیا کنه نفس تو هر دردو میتونه دوا کنه با نگاهت هر گمراهی میشه هدایت و نفس تو دل رو میتونه با خدا کنه بند2⃣ ای شکوه عبادت حضرت سجاد قلب و روح عبادت حضرت سجاد سجده ی طولانیت میگه به عالم تویی نوح عبادت حضرت سجاد دل ما غرق تمنای تو حسرت انبیا مقام والای تو فدای اشک سر سجادت داده به شیعه معرفت دعاهای تو تو نبودی هیچ کس با مکتب آشنا نبود تو نبودی حرف از عبادت خدا نبود تو نماز و راز و نیاز نیمه شب اگه تو نبودی هیچ کس شبیه مرتضی نبود بند3⃣ سفره دار محرم حضرت سجاد پیر قافله ی غم حضرت سجاد گریه ی تو درس معرفت میده به تمامی عالم حضرت سجاد تا روز محشر ازت ممنونیم حسینی بودنمونو بهت مدیونیم توی هر روضه که وارد میشیم صاحب عزا خود تویی و ما مهمونیم توی روضه با نوحه ی تو همنوا میشیم توی روضه با ناله تو همصدا میشیم سوز آهت دل هامونو هوایی می کنه توی روضه با تو زائر کربلا می شیم شعر و سبک: ✍ 👇
. السلام علیک یا علی ابن الحسین یا زین العابدین ______ گریه‌های چهل ساله بعد کرب و بلا داری پای غصه عاشورا مثل ابری که می‌باری خون تو دل مطهرت، از غصه‌ی اسارته چه شکفه‌هایی تو دلت، از غربت و جسارته با تن تبدارت آقا، بودی امیر قافله چقد گلایه داری از، زخم عمیق سلسله آقای من، فدای اون، دل پر از داغ و غمت خونِ دل، سینه‌زنات، از غصه‌ی محرمت ______ رو لبت گله‌ی بی حد تو دلت روضه‌ی شامه دل تو پُرِ درد آقا برا طعنه و دشنامه تو کوچه‌های کوفه بود، بارون سنگ و شعله‌ها نمی‌رسید تو هلهله، آقا صدای ناله‌ها کِل می‌کشیدن پیشتون، تو اون شلوغی شامیا می‌زدن و می‌رقصیدن، محله‌ی یهودیا محله‌ی، یهودیا، چه خونی کرد به دلتون چه محشری، بود آقا جون، توی دل قافله‌تون ______ .👇👇
‎⁨واحدامام‌سجاد‌ع⁩.mp3
5.39M
(ع) بند1️⃣ اِنَّ أبی ، ماتَ عطشاناً فاذکروه اِنَّ أبی ، ماتَ غریباً فاندبوه توی عالمین _ هر کسی که شهید شد بگید ای حسین هرکی شد غریب _ بگه از پدر من که بوده بی حبیب سیدالغریب... شبانه روز و خون دارم می‌بارم به غیر گریه هیچ کاری ندارم می‌بارم از غمِ سرِ رُو نیزه تا سر رُو زانو‌ی فراق میذارم (یا ابا الغریب) بند2️⃣ اِنَّ أبی ، ماتَ عطشاناً فاذکروه اِنَّ أبی ، ماتَ غریباً فاندبوه آب می‌بینم _ همیشه یاد لبهای خشک و خونینم ای امان ای داد _ وقت دیدن ذبحی نفسم ایستاد ای امان ای داد همیشه از غم پدر میسوزم دارم به یاد تشت زر میسوزم برای روضه ی علیِ اکبر شبیه بابام از جگر میسوزم (یا ابا الغریب) بند3️⃣ اِنَّ أبی ، ماتَ عطشاناً فاذکروه اِنَّ أبی ، ماتَ غریباً فاندبوه یا ابالغریب _ واسه کشتن بابام بود این همه رقیب یا ابالعطشان _ بی عمامه و پیراهن شده بود عریان یا ابالعطشان... من از میون خیمه ها میدیدم چه وضعی بوده بابای شهیدم عمه بِهِم می‌گفت که رفته شمر و سر بابا تو برد و دیر رسیدم (یا ابا الغریب) 🖍️
. ➖➖➖ منو کربلایی پر از خاطره منو روضه هایی که دردآوره دلم بین گودال گرفته بهونه تنی پاره پاره نداره نشونه چهل ساله کارم شب و روز همینه می بینین چه کرده با حالم زمونه حنجر . خنجر . نیزه . پیکر کابوس شبهام خاره تو چشمام می زنه اینها نمک رو زخمام بابا حسین مظلوم _ گذشته چهل سال به اشک و نوا منم روضه خوان غم کربلا نرفته زیادم عموی شهیدم که فرقش دو تا شد از این غم خمیدم و بعد علمدار حسین موند و لشگر سرش روی نیزه , خجالت کشیدم نفس . نفس . شمر ُ . شبث خیمه وو غارت می شد جسارت همراه خولی رفتیم اسارت بابا حسین مظلوم غم کوفه وو شام درد آفرین به ما میزدن از هوا وو زمین زدن سنگ کینه شدم من حراسون به پیشم زمین خورد سه ساله ی گریون امون از دمی که به پیش سکینه عدو خیزرون زد بر اون لب و دندون عذاب . عذاب . بزم . شراب دستای بسته دلی شکسته ما روی پا وو عدو نشسته بابا حسین مظلوم ➖➖➖ 👇
مداحی_آنلاین_خطبه_ی_کوبنده_امام_سجاد_میرداماد.mp3
9.27M
(ع) 🌴خطبه ی کوبنده امام سجاد(ع) 🌴به همراه 🎙 سید_مهدی_میرداماد ⏯ روضه ─━━━⊱✿⊰━━━─
4_5857438684176978866.mp3
758.6K
. غریب بن غریب بن غرببم روضه خوان داغ خدالتریبم غم فراق خورده ام ، رنج و عذاب دیده ام زاده بوتراب را ، روی تراب دیده ام واویلا علی الحسین.... اگر چه کشته زهر جفایم من شهید گودال کربلایم هزار زخم و یک تن ، ندیده بودم دیدم یوسف بی پیراهن ، ندیده بودم دیدم واویلا علی الحسین.... لاله شکسته ز ساقه دیدم دختر فتاده ز ناقه دیدم اگر چه داغ روی داغ ، به دل گذاشت حرمله در این چهل منزل کاش ، زجر نداشت قافله واویلا علی الحسین.... مادر ز غم آواره که دیده به نیزه سر شیرخواره که دیده رباب روی ناقه و ، به روی نی سر گلش قاتل جان او شده ، نیزه بی تعادلش واویلا علی الحسین.... " یا لیت امی لم تلدنی " من شاهدم بود شام چه کرده با من آیه نور و بوی ، شراب خیلی سخت است به روی ناقه حفظ ، حجاب خیلی سخت است واویلا علی الحسین .
. علیه السلام کشته شدن عادت ماست، شهادته کرامت ولی برای اولین باره میریم اسارت منزل به منزل میبرن مارو به حال خسته رو ناقه های بی جهاز با دست و پای بسته واویلا صُفّدونا فی الحدید واویلا و سُبینا کالعبید واویلا تسلیت صاحب زمان از بسکه دشمن ما رو تو بیابونا کشونده گرما تموم صورت یتیما رو سوزونده هم سلسله هم آبله پاها رو میده آزار ما رو سنان و حرمله بردن میون بازار واویلا بین مجلس شراب واویلا آستین میشد حجاب واویلا تسلیت صاحب زمان شام بلا نمک زدن به زخمای دلامون میخندیدن میرقصیدن به دور محملامون محله ی یهودیا خیلی بلا کشیدیم هم طعنه و زخم زبون هم ناسزا شنیدیم واویلا کوفه و شام بلا واویلا خارجی گفتن به ما واویلا تسلیت صاحب زمان ✍ .................. به همین سبک زمینه امام‌حسین و امام زمان یابن الحسن تو وارث شهید کربلایی تو صاحب الزمانی و تو صاحب عزایی کاشکی میشد یه مرتبه جمالتو ببینم کاشکی میشد تو روضه ها کنار تو بشینم یا مهدی ای امید ماهمه یا مهدی ای عزیز فاطمه غریب فاطمه کجا بزم عزا گرفتی برای جد اطهرت روضه کجا گرفتی اگر تو روضه خون بشی بپا میشه قیامت سر حسین از تن جداست آقا سرت سلامت یا مهدی ای به غمها خاتمه یا مهدی ای عزیز فاطمه زینب صدا زد روی تل کجایی غیرت الله این الحسن این الحسین این بقیت الله خون دلت از چشمای مجروح تو میباره مقتل عجب زخمی به روی قلب تو میذاره یا مهدی غصه هات یه عالمه یا مهدی ای عزیز فاطمه https://eitaa.com/emame3vom/105028 👇