eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5882214349052839990.mp3
زمان: حجم: 1.49M
علیه‌السلام 🔹یا مسبب الاسباب🔹 بی‌قرارم و بی‌تاب، مثل تشنه دور از آب امسالم ما رو کربلا ببر یا مسبب الاسباب با این‌که سخته زندگی برامون عاشق باید امیدشو نبازه اگه که راه کربلا رو بستن غصه‌نخور خدا وسیله‌سازه غصه نخور گره‌ها وا می‌شه، یه راهی پیدا می‌شه تو جاده‌های اربعین موکبا برپا می‌شه «حسین اباعبدالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جون من فدای تو، سر میدم به پای تو دوری از حرم غیر ممکنه واسه عاشقای تو من و حرم... من و تب زیارت من و حرم... من و ضریح خورشید با امیده، که زنده مونده عاشق روشنه تو دلم چراغ امید حرمته مایۀ تسکینم، اگرچه باز غمگینم دلم خوشه یه روزی باز حرمتو می‌بینم «حسین اباعبدالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داغی مثل داغت نیس، دردی جز فراقت نیس واسه عاشقت شوق زندگی غیر اشتیاقت نیس یه کاری کن دلم آروم بگیره تو حسرت تو آواره‌ترینم یه کاری کن بیام دوباره آقا روبروی ضریح تو بشینم زیارتت همه رؤیامونه، نشاط دنیامونه فکر حسین، ذکرحسین، دوای دردامونه «حسین اباعبدالله» شاعر:
. ی خسته ام! شد خواب و رؤیایم فراق کربلا شد تقاص معصیت هایم فراق کربلا پای پرچم مینشینم، از نفس افتاده ام لرزه ها انداخت بر پایم فراق کربلا بغض کرده مادرم رو به حرم! شد علتِ- -بیقراری هایِ بابایم فراق کربلا فکر و ذکرم در دو عالم همنشینی با حسین(ع) همّ و غمّ هر دو دنیایم فراق کربلا پا به پای زائران ویزا و دعوتنامه نه... میرسد از دست آقایم فراق کربلا یاد چاییِ عراقی اشک میریزم فقط میچکد هر لحظه در چایم فراق کربلا خاطرات اربعین دارد مرا دق میدهد کرده درگیرِ بلایایم فراق کربلا در قیامت مطمئنم میشوم خسران زده میزند آتش به فردایم فراق کربلا! شاعر: .
دلتنگ شبیه حال بیماری که از کف داده صحت را دمادم می کشم از سینه ی خود آه حسرت را دل لم یزرعم را هر چه کشتم خشک شد یا رب به خاک کشتزار من بباران ابر رحمت را از عمر رفته ام چیزی به جز غفلت نشانی نیست جوانی رفت و من از دست دادم کوه نعمت را پس از عمری دویدن باز هم درگیر این نفسم خدایا لطف کن بر من ، بگیر از من منیّت را اگر الان بمیرم چیزی از دنیا نفهمیدم خدایا مرحمت کن تا بدانم قدر فرصت را خلاصه عمر بر دور مجاز از دست رفت و من نفهمیدم کجا پیدا کنم پس واقعیت را ولی امید سائل ها فقط لطف کریمان است و من در شهر مشهد دارم این لطف و مزیّت را و هرگز ناامید از این حرم خارج نخواهد شد هر آن کس می شناسد لطف سلطان کرامت را هوای کربلا هرگاه قالب گشت بر جانم از این درگاه می گیرم کلید استجابت را شبیه آن شهیدانی که در صحن حرم رفتند خدایا قسمت ما نیز کن فیض شهادت را شاعر: .
. کشته‌ی اشک ای ، قتیلُ العبرات جا نمونیم از سفینه النجات اومدیم آخر ، حسین پایین پات خیر کثیر من حسین راه و مسیر من حسین من اومدم فقط بگم نعم الامیر من حسین سلام ، اومدم با پای پیاده سلام ، من به عشقت زدم به جاده سلام ، مادر تو اذنشو داده منم همون که توی مشهد روزیشو از رضا گرفته آره درسته اونی‌ام که برات کربلا گرفته آقای اباعبدالله لبیک دست لطف تو ، به روی سر داریم ما محاله از ، تو دست برداریم از فراق تو ، دو چشم تر داریم اشک چشام نشونی از یه عالمه نگفته ها میام ولی به نیت کرب و بلا نرفته ها سلام ، اومدم با یک دل خسته سلام ، اومدم با بال شکسته سلام ، اومدم با پای پینه بسته به جای مادرم که پیره بهونه ی حرم می‌گیره سلام می‌دم جای رفیقی که پای اسم تو می‌میره آقام اباعبدالله .. لبیک شاعر : حسین بابانیا 👇
. ؛ گل و آیینه و اسپند این‌جاست غمِ اشک و دمِ لبخند این‌جاست همان جایی که فرقی نیست بینِ تهی دستان و ثروتمند این‌جاست ز یک سو گنبد خورشید خاتم ز یک سو مرقد ماه مجسم همان جایی که مخلوقات عالم به سویش باز می‌گردند، این‌جاست شده دست خدا پشت و پناهش که راه جنت الاعلاست راهش همان جایی که هر دو پادشاهش به یک اقلیم می‌گنجند، این‌جاست حرم نه، بلکه باب عشق و حاجات حرم نه، بلکه آفاق عنایات بهشتی را که یک عمر ست آیات به خلق الله می‌گویند، این‌جاست حرم نه، بلکه اقیانوسِ رحمت حرم نه، بلکه دریایِ محبت حرم نه، بلکه بحر نور و نعمت سرای هر سعادتمند این‌جاست زمینی که سر از هفت آسمان است زمینی که پناه این و آن است زمینی که شفیع شیعیان است به زهرا می‌خورم سوگند این‌جاست همان‌جا که عموی با وفا را همان‌جا که امید مرتضی را همان‌جا که عمود خیمه‌ها را عمودی بر زمین افکند، این‌جاست همان‌جا که یکی تیر سپر داشت همان‌جا که یکی شوق پسر داشت همان‌جا که یکی تا نیزه برداشت پدر ماند و غم فرزند، اینجاست ✍ ............. . ا﷽ا السلام علیکَ یا مظلوم به فدای لبان ِ عطشانت همه ی هستیَم فدای تو پدر و مادرم به قربانت ای ندای بلند ِ عشق، حسین با لبی آمدم، پر از لبیک راه ِ عشاق، سوی کوی شماست ساکن ِ کربلا، سلام ُ علیک .
. از زندگیِ بی تو بیزاریم آقا دیگر بیا، خیلی گرفتاریم آقا غیر از ظهورِ تو نخواهیم از خداوند شب تا سحرهایی که بیداریم، آقا با دلبری غیر از تو که کاری نداریم در سینه تا مهرِ تو را داریم آقا با دیده‌هایی که به‌جز تو هرچه دیده! روی تو را مُشتاقِ دیداریم آقا! پیشِ طبیبِ دیگری جُز تو نرفتیم حالا که اُفتادیم و بیماریم آقا پُر مُدِّعا هستیم، اما هیچ و پوچیم از تو تُهی، از خویش سَرشاریم آقا! ما وصله‌ی ناجورِ دربارِ تو هستیم دَر چشم‌های خیسِ تو، خاریم آقا تنها زِ چشمِ مهربانت بَر می‌آید بخشیدنِ ما که گُنهکاریم آقا * * اِمسال هم، کرب‌وبلا روزیِ ما نیست اِمسال هم، عُقده به دِل داریم آقا .
. به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها ای دل شرار زهر شد میهمان من آه ای اجل بگیر این نیمه جان من گریه کن ای فلک با دیده ی ترم آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم من غریبم....... گرید به حال من چشمان روزگار روزی که غرق تب گشتم شتر سوار شد دست و پای من بسته به سلسله نامحرمان شدند همراه قافله من غریبم...... با دست بسته ام رفتم به شهر شام در کوچه ی یهود در اوج ازدحام خاکستر عزا بر چهره ام نشست با سنگ کینه ها آیینه ام شکست من غریبم..... ✍ 👇 ........................ . امام حسین سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها ای خاک کربلا ای خانه ی محن با من بگو کجاست قبر امام من ای سرزمین غم ای خاک لاله گون با من بگو چه شد آن جسم غرق خون ای حسینم ای حسینم ای ضیائهر دوعینم اینجا دم غروب در بین گریه ها با تازیانه من از تو شدم جدا بار دگر اخا من را صدا بزن گم کرده ام تو را ای پاره پاره تن ای حسینم..... باور نمیکنم هستم کنار تو دستم رسیده بر خاک مزار تو با اشک دیده ام خاک تو تر کنم حاشا که من دگر بی تو سفر کنم ای حسینم...... ای بی کفن چنین با تو روا نبود آیا به کربلا جز بوریا نبود غسل تن تو شد با خون حنجرت آب مزار توست از اشک خواهرت ای حسینم.... ..................... . 350 _ اربعین امام حسین علیه السلام سبک : راس تو میرود بالای نیزه ها (برای مسیر پیاده روی) دل زد به جاده ها دلداده ی حسین ای تشنه لب بنوش از باده ی حسین از خم اربعین پیمانه ها رسید بهر طواف گل پروانه ها رسید لبیک یا حسین...... دست فلک بود در دست کودکان پاهای خسته را می بوسد آسمان بر پای زائران گرد و غبار راه شد نسخه ی شفا شد سرمه ی نگاه لبیک یا حسین..... شانه به شانه اند دلهای آشنا در جاده ی بهشت در راه کربلا اینجا به هر قدم باشد ثواب حج باشد دعای ما تعجیل در فرج لبیک یا حسین 👇
امام حسین ع
. #نوحه_سنتی #زنجیرزنی #شهادت_امام_حسن #سبک_سالار_زینب #امام_حسن_نوحه بر دردو غم شد اجل طبیبم ح
. امام حسین علیه السلام سبک : سالار زینب صحرا به صحرا جاده به جاده زائران آیند پای پیاده یا حسین لبیک یک خادم خورشید یک خادم ماه است بال ملائک فرش این راه است یا حسین لبیک دل کنار دل جان کنار جان منزل به منزل آیند عاشقان یا حسین لبیک دیدم طفلی در آغوش مادر یادم آمد از ششماهه اصغر یا حسین لبیک عطش دیدار ما را کشانده زائری اینجا تشنه نمانده یا حسین لبیک اینجا نگردد دیده ای گریان نمیبندد آب کسی بر مهمان یا حسین لبیک ✍ .👇
. شب جمعه مرغ دل پَر می‌زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش‌تر از آنکه مادر شیر نوشانَد مرا جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه‌ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا روز محشر چونکه سر از خاک بیرون آورم می‌کند چشمم به هرسو جستجوی کربلا «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشه‌ی مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش‌گوشه، گیرم در بغل اشک ریزم بر رخ و باشم دعاگوی همه «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من کجا از دلبرم یک لحظه دل برداشتم؟! پیش‌تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش‌تر از بودن چشمم هزاران موج اشک بهر گریه در غم آن جسم بی سر داشتم پیش‌تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنه‌ی شش‌ماهه اصغر داشتم پیش‌تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره‌های دل بر آن صدپاره پیکر داشتم مادرم می‌گفت: ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین با همین پرونده‌ی سنگین و این بارِ گناه می‌خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده‌ام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه، گفتم یا حسين من که از روز ولادت کربلایی بوده‌ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» خاک را در قتلگه گِل کردم از اشک دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشك من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده! نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین از نفس‌های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه، در نجف، در کربلا، در کاظمین «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان آفتاب گرم و هُرم تشنگی، داغ جوان سنگ: مُهر و قتلگه: سجّاده؛ خون: آبِ وضو ذکرْ بر لب، تیرْ بر دل، اشکْ بر صورت روان داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان هر کجا پا می‌گذارم، هر طرف رو آورم از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد قصّه‌ی "ذبح عظیم" و آیه‌ی "قالوا بلى" آیه‌ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا جان فدای کشته‌ای که با سر ببریده‌اش بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا سال‌ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل خوانده‌اند این بیت را با یکدگر اهل ولا «تشنه‌ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا» «بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✍ ......... آقاجان با گناهانی که از خود ساختم من ظهورت را عقب انداختم
. اربعین امام حسین علیه السلام غم میزند صلا حی علی العزا فریاد کربلاست ابکی علی الحسین لبیک یا حسین می آید آسمان همپای کودکان پیری عصا زنان اشکش روان ز عین لبیک یا حسین خون می شود قلوب تنگ دل غروب گریم که خورده چوب لبهای "ثقلین" لبیک یا حسین راسش میان طشت در بین کوه و دشت خورشید نیزه گشت مولای مشرقین لبیک یا حسین ✍ ............. ویا به .👇
. شرمنده کردی بار دیگر این گدا را شکر خدا دیدم دوباره کربلا را من مانده ام بیدار یا خوابم حسین جان یعنی تو مهمان کرده ای این بی نوا را ؟! جز کربلا جایی به این نوکر نسازد جز کربلا اصلا بگو دارم کجا را جان خودت ، جانم به لبهایم بیاید از من اگر گیرند این دارالشفا را من از خودم شرمنده گشتم تا که دیدم موکب به موکب نوکران بی ریا را من مانده ام دیده چه در این زندگانی آن که ندیده این زمین با صفا را هر اربعین بر تشنگانت می چشانی یک قطره از آن رحمت بی انتها را تو شاهدی هر جا که رفتم یاد کردم جامانده ها ، جامانده ها ، جا مانده ها را ✍ مرداد ۱۴۰۴ .