eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. این جُمعه هَم نَیامد و با گِریه سَر کنم باید دَر این فِراق، شبم را سحر کنم آخَر نمی‌شود، که فقط کُنجِ خَلوتی زانو بَغَل، زِ دوریِ او، دیده تَر کنم... تا کِی برای غُربتِ تنهایِ جمکران ماتَم بِگیرم و، هَمه را خونجِگَر کنم؟ یک بار هم نشد، که دَمی رُخصتم دهد تا از کنارِ خِیمه‌ی سبزش گذر کنم یا که به صَحنِ مسجدِ سَهله ببینمش یک عُمر، روشَن این دلم، اَز یِک نظر کنم دِل کَندَنَم، زِ غیرِ تو، کارِ مبارکی‌ست خوش آن دَمی که اَز هَمه جُز تو، حذر کنم ** این اَربعین بیا، زِ نجف کربلا رَویم تا جان، نثارِ مقدمِ تو، همسفر کنم ✍ .
. از زندگیِ بی تو بیزاریم آقا دیگر بیا، خیلی گرفتاریم آقا غیر از ظهورِ تو نخواهیم از خداوند شب تا سحرهایی که بیداریم، آقا با دلبری غیر از تو که کاری نداریم در سینه تا مهرِ تو را داریم آقا با دیده‌هایی که به‌جز تو هرچه دیده! روی تو را مُشتاقِ دیداریم آقا! پیشِ طبیبِ دیگری جُز تو نرفتیم حالا که اُفتادیم و بیماریم آقا پُر مُدِّعا هستیم، اما هیچ و پوچیم از تو تُهی، از خویش سَرشاریم آقا! ما وصله‌ی ناجورِ دربارِ تو هستیم دَر چشم‌های خیسِ تو، خاریم آقا تنها زِ چشمِ مهربانت بَر می‌آید بخشیدنِ ما که گُنهکاریم آقا * * اِمسال هم، کرب‌وبلا روزیِ ما نیست اِمسال هم، عُقده به دِل داریم آقا .
. کوچه گردَم ببین شدم پریشان حسین نامه دادم ولی شدم پشیمان حسین ای عزیز خدا سوی کوفه میا ( ای حسین جان ای حسین جان ) ۲ جان مسلم برو سوی مدینه حسین تا نگردد کبود روی سکینه حسین جانِ آن مادرت بُرو با دخترت ( ای حسین جان ای حسین جان ) ۲ بی وَفا، کوفیان زِ بام سَنگم زدند عَوَضِ‌ حُرمَت و سَلام، سنگم زدند روی دار، این سَرَم بر زَمین، پِیکَرَم ( ای حسین جان ای حسین جان ) ۲ .👇
امام حسین ع
#نوحه #شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه #سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه نیمه شب آمدی گوشه ی ویرانه ام سر تو شم
. . کوچه گردَم ببین شدم پریشان حسین نامه دادم ولی شدم پشیمان حسین ای عزیز خدا سوی کوفه میا ( وا حسینم واحسینم) جان مسلم برو سوی مدینه حسین تا نگردد کبود روی سکینه حسین جانِ آن مادرت بُرو با دخترت (واحسینم وا حسینم ) بی وَفا، کوفیان زِ بام سَنگم زدند عَوَضِ‌ حُرمَت و سَلام، سنگم زدند روی دار، این سَرَم بر زَمین، پِیکَرَم ( واحسینم واحسینم ) ۲ .👇
امام حسین ع
. #دودمه #فاطمیه #دودمه_مهدوی_فاطمیه در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان العجل صاحب زمان ناله
. عالمی قربانت ای، اول فداییِ علی فاطمه یا فاطمه الگوی مایی تو ای، یارِ ولاییِ علی فاطمه یا فاطمه کشته‌ی راه ولایت، بین آن دیوار و در فاطمه یا فاطمه در ره مولای خود، دادی تو شش ماهه پسر فاطمه یا فاطمه در ره فاطمه داریم، تولای علی یاعلی و یاعلی فیضِ جان دادنِ ما هست، به امضای علی یاعلی و یاعلی راه زهرا و علی هست، رهِ سیدعلی یاعلی و یاعلی تا بپای جان همه هستیم، همراه ولی یاعلی و یاعلی درس دانشگاه زهرا، استقامت تا ابد از تو یازهرا مدد باشد از الطاف تو، پیروزی ما بی عدد از تو یازهرا مدد وعده‌ی صادق، بدستِ فاطمه امضا شود از تو یا زهرا مدد راه قدس از کربلا، با لطف زهرا واشود از تو یا زهرا مدد مرزِ لبنان تا فلسطین، جنگ حق و باطل است آمده وقت جهاد یا جنود المسلمین، حیََ علی خیرِالعمل آمده وقت جهاد هر که زهرائیست، پشتیبان حزب‌الله شد یار ثارالله شد راه او در امتدادِ راه نصرالله شد یا ثارالله شد یا اباالفضل ایکه هستی، یار و غمخوار حسین ای علمدار حسین رهبر ما را مدد کن، ای سپهدار حسین ای علمدار حسین یارب عمر ما بگیر و هدیه بر رهبر بده یا اله العالمین پرچم او را تو دست زاده‌ی کوثر بده یا اله العالمین ✍ ................... . عج تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت آسمان دارُالعَزاست ۲ بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت آسمان دارُالعَزاست ۲ . ای پدر جان رفتی و مَحزونِ تو زهرا شده حیدرم تنها شده ۲ بعدِ تو پای غَریبه دَر سَرایم وا شده حیدرم تنها شده ۲ . پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ . بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد دیده هایم تار شد ۲ سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد دیده هایم تار شد ۲ . ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد مادرم ای مادرم ۲ خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد مادرم ای مادرم ۲ . با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند ای اَذان گوی نبی ۲ فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند ای اَذان گوی نبی ۲ . بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ . بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت شد گُلِستان بسترت ۲ باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت شد گُلِستان بسترت ۲ . می شود خاموش از امشب ناله های یارَبَم جانم آمد بر لبم ۲ یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم جانم آمد بر لبم ۲ . ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن دیده بر من باز کن ۲ ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن دیده بر من باز کن ۲ . باغبان تنها شده، گُلخانه ی او سوخته قلبِ او افروخته ۲ دیده بر تِکّه لباسِ بر روی در دوخته قلبِ او افروخته ۲ . می دَهم با فضّه امشب شُستشویت فاطمه وای از پهلوی تو ۲ بازویت دارد ورَم، سُرخ است رویت فاطمه وای از پهلوی تو ۲ . من اَمیرَالمُؤمنینَم پهلوانِ خیبرم خورده سیلی همسرم ۲ جسم بی جان گُلم را رویِ دوشم می بَرم خورده سیلی همسرم ۲ . خاک می ریزم به روی جِسمِ چون نیلوفرت ای فدایت حیدرت ۲ لَرزه اُفتاده به زانویم کنارِ پیکرت ای فدایت حیدرت ۲ . رفتی و تاریک شُد بعد از تو این کاشانه ام ای صفای خانه ام ۲ چادرت بر سَر نَماید دخترِ دردانه ام ای صفای خانه ام ۲ . آمدم باشم کنیزِ بچّه های فاطمه در سَرای فاطمه ۲ مادرِ عبّاس هستم، خاکِ پای فاطمه در سَرای فاطمه ۲ . ✍ ................ . امشبی فاطمه راهی و علی محزون است مکن ای صبح طلوع صبح فردا بدنش بین بقیع مدفون است مکن ای صبح طلوع ........... .
. سلام‌الله‌علیها چشم تو را چقدر به این در گذاشتند؟ گفتی پدر، مقابل تو سر گذاشتند تنها به این بسنده نکردند شامیان پا را از این که بود فراتر گذاشتند بگذار عمۀ تو بگوید که بر دلش یک روز داغ چند برادر گذاشتند؟ آن آتشی که سوخت درِ خانۀ علی بر جان لاله‌های پیمبر گذاشتند دستان کوچک تو به پهلوست،پیش از این این درد را به پهلوی مادر گذاشتند ای دختر سه‌ ساله تو هم مثل مادری این ارث را برای تو دختر گذاشتند داغ تو ابرهای جهان را بهانه داد داغی که تا سپیدۀ محشر گذاشتند آن شب فرشته‌ها همه از عرش آمدند بر زانوان کوچک تو سر گذاشتند دیگر پس از تو در غزل خویش شاعران جای تو چند نقطه... کبوتر گذاشتند سهم تو گریه بود و همین گریه‌های تو چشمان شهرهای مرا تر گذاشتند از انتقام گفتم و شعرم تمام شد این فصل را به نوبت دیگر گذاشتند .............. . با (عج) در شهادت (س) -------------- می برم نام تو را ، نامی که ایمان آورد می خرم عشق تو را ، عشقی که سامان آورد می نشینم بر سر راهی که هر دم بگذری گردی از پای تو را بر روی دامان آورد چشم می دوزم به آفاقی که با صدها امید تیره بختی را به سمت صبح رخشان آورد می زنم دست نیاز خویش بر دامان عشق شاید او بیچاره ای را نزد سلطان آورد نیست مانند تو در عالم طبیبی کز شعف بهر بیماری که افتاده ست درمان آورد من به دنبال وصال یار امّا غافلم این گناه و جرم و عصیان است هجران آورد آخرالامر این فراق و کلبه ی احزان ما یوسف آل علی را سوی کنعان آورد یابن احمد ، ای نبی را آخرین تفسیر وحی جبرئیل وحی از بهر تو قرآن آورد هر که از دریا برون آرد صدف امّا ببین چشم ما از اشک بی تو دُرّ غلتان آورد طالب خون خدا ، ای مهدی صاحب زمان کربلا ما را به سمت عشق ، عطشان آورد کربلا بود و حسین و خیل یاران یزید مرد حق را کافر حربی به میدان آورد نیست بی تأثیر شیون را فراق و هجر دوست ناله ی طفلی ، سری ، در کنج ویران آورد "یاسر" اشکم گشت سیلابی که می ریزد ز چشم سوی ساحل عاقبت هر بحر ، توفان آورد ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ ..... علیهاالسلام آن دَرد می اَرزد، که دَرمانش تو باشی آن هِجر می چَسبد، که پایانش تو باشی دل آرزو دارد، در این تاریکیِ مَحض یک شَب بیایی، ماهِ تابانش تو باشی روحی که در سَردَرگُمی ها در عَذاب است آرامشِ حالِ پریشانش تو باشی یک عُمر مانده مُنتَظِر، پیرِ مَحَلّه یک دَم ببیند پیشِ چَشمانش تو باشی دل میخورَد حَسرت، به حالِ آن جُذامی که نیمه شَب، هَم لُقمه ی نانش تو باشی حالا برایت، روضه ای می خوانم آقا آن روضه که، عُمریست گریانش تو باشی دُختَر به بابا گُفت؛ "بابای عَزیزم بَد نیست ویران هَم... چو مهمانش تو باشی... ...بد نیست، حَتّی شام هم خوب است، بی شام! امّا به شَرطی که، پِدَرجانش تو باشی تو چوب خوردی، دُختَرَت زَخمِ زَبان خورد مَن غُصّه خوردَم، عَمّه هَم، سَنگ از زَنان خورد .
. زمینه شور بیاد امام حسینی های اسیرخاک اوناکه اسیر خاکن نوکرای سینه چاکن، روحشون شاد همه محاسن سفیدا پدر مادرِ شهیدا، روحشون شاد همه جوونای ناکام همه شهدای گمنام، روحشون شاد اونا که با نام ارباب، جاری میشد اشکاشون تو این شبا بین ما، خالیه خیلی جاشون عاشقای خوب حسین، مومنات، مومنین رحمت الله الواسعه، علیهم، اجمعین رحمت الله الواسعه علیهم اجمعین۳ اونایی که صاف و سادن تو روضه ها چای میدادن، روحشون شاد نوکرا و زحمت کشا همه ی علامت کشا، روحشون شاد حاج سلیم آذریا عُلما و منبریا، روحشون شاد   اونا که جمعه ها بودن، منتظر آقاشون تو این شبا بین ما، خالیه خیلی جاشون اونایی که دق کردن از، فراق، اربعین رحمت الله الواسعه علیهم اجمعین اوناکه غذا میپختن پای دیگا ذکر میگفتن، روحشون شاد دلای بدون ریا همه ی اب الفضلیا، روحشون شاد بانیا و دست به خیرا همه وهبا و زهیرا، روحشون شاد اونا که وقف آقا بود، تمومیه دنیاشون تو این شبا بین ما، خالیه خیلی جاشون یاحسین گفتن هرکجا، توی این، سرزمین رحمت الله الواسعه علیهم اجمعین ....................... دوبیت دل سوخته و عاشق زارت بودم خادم به تو و ایل و تبارت بودم این موی سفیدم سند نوکری است تا آخر عمر پای کارت بودم شاعر؟ ............. . #ذاکر آن لحظه که جان می‌رود از دست، حسین! دیدار تو آخرین امید است، حسین! تا همّت عشق است چرا منّت مرگ؟ باید به شهیدان تو پیوست حسین! ✍ .......... تقدیم به مرحوم من معتقدم پی نشانش رفته در جستجوی قرار جانش رفته این شاعر دلسوخته‌ی اهل البیت پابوسی صاحب الزمانش رفته 👇
امام حسین ع
. #امام_زمان_عج_مناجات #زیارت_کربلا از زندگیِ بی تو بیزاریم آقا دیگر بیا، خیلی گرفتاریم آقا غیر
. ◾انا لله و انا الیه راجعون شاعر آستان اهل بیت علیهم السلام رضا رسول زاده به سرای باقی رحلت کرد. الله یحشره مع النبی و اله .
امام حسین ع
. ◾انا لله و انا الیه راجعون شاعر آستان اهل بیت علیهم السلام رضا رسول زاده به سرای باقی رحلت کرد.
. گذشت عمر و نشد جز فراق قسمتِ من خزان رسید و به سر شد بهارِ حسرتِ من سپرده ام به صَبا سویت آوَرَد خبرم دمِ سحر که گذشت از کنارِ تربتِ من متاعِ مور کجا و سرای سلطانی! نگاهِ توست که بالا کشانده قیمتِ من صدای سوختن از هر طرف به گوش آید زِ بس که شعله ور است این درونِ خلوتِ من مقامِ بوسه ی من شُد طنابِ خیمه ی دوست همین بس است به دنیا برای عزّتِ من صفِ زیارتِ رویت چه قدر طولانی ست نمی شود به گَمانم، وصال، نوبتِ من... مرحوم 🌹
. دِلِ خود را به‌تو یِک دَم نَسِپُردَم، جانا یِک شَب از دوریِ تو غُصّه نَخوردَم، جانا بِهتَر آن اَست، شَبَش گَردَنِ مَن را بِزَنَند صُبحِ آن روز، که نامِ تو نَبُردَم، جانا جُمعه‌ها آمد و رَفت و، زِ غَمِ هِجرانَت دِل به سَرپَنجه‌ی اَشکَم نَفِشُردَم، جانا غُصّه اَم بیشتَر اَز پیش شُد اَز وَقتی که روز و شَب را، تو نَبودی و شِمُردَم، جانا مِهر تو دَر دِلِ مَن بود، وَلی دَر غِفلت لُقمه اَز سُفره‌ی بی‌مِهرِ تو خوردَم، جانا سَخت جانیِ مَن اَز دوریِ تو شُهرَت یافت تا به‌حالا اَگَر اَز هِجر ، جانا مرحوم ✍ .
. تو غصه خوردی، ما که غمخواری نکردیم! تو ناله کردی، ما که دلداری نکردیم! یک شب اسیر رنج بی خوابی نبودیم از دوری تو گریه و زاری نکردیم اصلا به جا باشد به فکر ما نباشی! وقتی به پای عشق تو کاری نکردیم شب زنده دار ماه قرآن، بگذر از ما آن گونه که باید، تو را یاری نکردیم آلودگی سفره های ما سبب شد یک شب تو را دعوت به افطاری نکردیم تا لااقل یک لحظه هم یاد تو باشیم با دوستانت نیز دیداری نکردیم از درد حاجت هاست، داد ما بلند است کاری بجز همسایه آزاری نکردیم این که نشد ماه سحرخیزی و توبه!!! سعی و تلاشی سوی بیداری کردیم حتی یکی دو صفحه هم قرآن نخواندیم با صاحب این ماه گفتاری نکردیم تنها امید ما به این اشک حسین است ما در عزای دوست کمکاری نکردیم . . . عج مرحوم ✍ .
. از بس که ریخت، شَب به شَب اَشکِ زُلالِ ما یَومُ العَزا شده، هَمه اَیّامِ سالِ ما عاشِق نگَشته ای، که بِبینی چه میکِشیم پروانه شو، بِسوز، رِسی تا به حالِ ما غرقِ بَلا شُدیم، زِ روزی که با وِلا نَقشی کِشیده اند، به روی جَمالِ ما نِعمت هَرآنچه اَست، گُوارای جانِ دوست این اَشک و آه و زِمزمه، رِزقِ حَلالِ ما عُقده شُده، پَریدنِ تا کوی تو به دِل زَنجیر بَسته، داغِ فِراقَت به بالِ ما نَقصِ مَرا، تو با نظرِ خود عَلاج کُن بَسته به یِک نِگاهِ تو باشَد کَمالِ ما تا زِنده ایم وَقتِ زیارت به ما بِده تا دیرتَر نَگَشته زَمان وِصالِ ما از هَرچه هَست و نیست به عالَم، هِزار شُکر؛ خاکِ عَبای یوسُفِ زَهراست، مالِ ما... .