eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این کوچه س یا - قتلگاهه آخ مادرم - پا به ماهه آخ مادرم - چشماش تاره دست خستش - رو دیواره دستاش رد شد از رو سرم / افتاد رو خاکا مادرم هر جوری هس مادرمو / باید تا خونه ببرم ای مادر بی سپرم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هر چی کوچه - باریک تر شد دنیا واسم - تاریک تر شد هر چی دستاش - می رفت بالا سیر میشدم - از این دنیا اومد راه کوچه رو بست / غرورم توو کوچه شکست یادم مونده که مادرم / روی خاکِ کوچه نشست ای مادر بی سپرم ۴ ........................ . 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پشت خونه - جمعن اوباش نامرد در رو - واکرد با پاش هر چی کینه - داشت از حیدر جم کرد توو پاش - کوبید رو در در افتاده روی پرش / داره می سوزه معجرش فضه خودت رو برسون / از دست رفت دیگه پسرش مادر مادر وای مادرم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کم کم مادر - میره از هوش قنفذ می زد - روی بازوش واویلا از - خون جگری می زدنش - چل نفری قد مادر شده کمون / دشمن می زد زخم زبون حیدر رو  دارن می برن / توی کوچه کشون کشون مادر مادر وای مادرم ۴ ............. . 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آب می ریزم  ـ رو پیکرت زخمی شده  - بال و پرت چی می بینم - از این بازو خورد دستم به - زخم پهلو تازه می فهمم که چرا/مرگت رو خواستی از خدا صورت تو نیلی شده/با سیلی های بی هوا ای زهرای زخمی من۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سر میذارم - روی دیوار آه از میخ و - آه از مسمار با خون دل - غسلت میدم پاشو از جات -نور دیدم حیدر بعدِ تو پیر شده/زینب از دنیا سیر شده تازه می فهمم که چرا /مجتبی ت گوشه گیر شده ای زهرای زخمی من۴ ................... . 🏴 ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند:‌ السلام ای قدر و کوثر حالم با تو خوبه مادر ای چادرت حبل المتین محشر با تو میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خونه بی تو سوت و کوره فضه داره خون می شوره جای دستات   رو دیواره چشمام واست خون می باره از هم پاشیده زندگیم/پاشو یارِ همیشگیم پاشو تا باز مث قدیم /دردامونو به هم بگیم ای زهرای زخمی من۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جای خالیت پیرم کرده از زندگی سیرم کرده زینب بی تو   غرق آهه انگار فکرِ قتلگاهه فکرِ بوسه به حنجره /فکرِ کُندیه خنجره فکرِ اون لحظه س که سنان /سر رو رو نیزه می بره ای بی کفن حسین من۴ 👇
امام حسین ع
. #دودمه #فاطمیه #دودمه_مهدوی_فاطمیه در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان العجل صاحب زمان ناله
. عالمی قربانت ای، اول فداییِ علی فاطمه یا فاطمه الگوی مایی تو ای، یارِ ولاییِ علی فاطمه یا فاطمه کشته‌ی راه ولایت، بین آن دیوار و در فاطمه یا فاطمه در ره مولای خود، دادی تو شش ماهه پسر فاطمه یا فاطمه در ره فاطمه داریم، تولای علی یاعلی و یاعلی فیضِ جان دادنِ ما هست، به امضای علی یاعلی و یاعلی راه زهرا و علی هست، رهِ سیدعلی یاعلی و یاعلی تا بپای جان همه هستیم، همراه ولی یاعلی و یاعلی درس دانشگاه زهرا، استقامت تا ابد از تو یازهرا مدد باشد از الطاف تو، پیروزی ما بی عدد از تو یازهرا مدد وعده‌ی صادق، بدستِ فاطمه امضا شود از تو یا زهرا مدد راه قدس از کربلا، با لطف زهرا واشود از تو یا زهرا مدد مرزِ لبنان تا فلسطین، جنگ حق و باطل است آمده وقت جهاد یا جنود المسلمین، حیََ علی خیرِالعمل آمده وقت جهاد هر که زهرائیست، پشتیبان حزب‌الله شد یار ثارالله شد راه او در امتدادِ راه نصرالله شد یا ثارالله شد یا اباالفضل ایکه هستی، یار و غمخوار حسین ای علمدار حسین رهبر ما را مدد کن، ای سپهدار حسین ای علمدار حسین یارب عمر ما بگیر و هدیه بر رهبر بده یا اله العالمین پرچم او را تو دست زاده‌ی کوثر بده یا اله العالمین ✍ ................... . عج تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت آسمان دارُالعَزاست ۲ بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت آسمان دارُالعَزاست ۲ . ای پدر جان رفتی و مَحزونِ تو زهرا شده حیدرم تنها شده ۲ بعدِ تو پای غَریبه دَر سَرایم وا شده حیدرم تنها شده ۲ . پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ . بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد دیده هایم تار شد ۲ سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد دیده هایم تار شد ۲ . ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد مادرم ای مادرم ۲ خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد مادرم ای مادرم ۲ . با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند ای اَذان گوی نبی ۲ فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند ای اَذان گوی نبی ۲ . بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ . بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت شد گُلِستان بسترت ۲ باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت شد گُلِستان بسترت ۲ . می شود خاموش از امشب ناله های یارَبَم جانم آمد بر لبم ۲ یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم جانم آمد بر لبم ۲ . ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن دیده بر من باز کن ۲ ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن دیده بر من باز کن ۲ . باغبان تنها شده، گُلخانه ی او سوخته قلبِ او افروخته ۲ دیده بر تِکّه لباسِ بر روی در دوخته قلبِ او افروخته ۲ . می دَهم با فضّه امشب شُستشویت فاطمه وای از پهلوی تو ۲ بازویت دارد ورَم، سُرخ است رویت فاطمه وای از پهلوی تو ۲ . من اَمیرَالمُؤمنینَم پهلوانِ خیبرم خورده سیلی همسرم ۲ جسم بی جان گُلم را رویِ دوشم می بَرم خورده سیلی همسرم ۲ . خاک می ریزم به روی جِسمِ چون نیلوفرت ای فدایت حیدرت ۲ لَرزه اُفتاده به زانویم کنارِ پیکرت ای فدایت حیدرت ۲ . رفتی و تاریک شُد بعد از تو این کاشانه ام ای صفای خانه ام ۲ چادرت بر سَر نَماید دخترِ دردانه ام ای صفای خانه ام ۲ . آمدم باشم کنیزِ بچّه های فاطمه در سَرای فاطمه ۲ مادرِ عبّاس هستم، خاکِ پای فاطمه در سَرای فاطمه ۲ . ✍ ................ . امشبی فاطمه راهی و علی محزون است مکن ای صبح طلوع صبح فردا بدنش بین بقیع مدفون است مکن ای صبح طلوع ........... .
. ای خاک! بهار بی‌خزان باش ای خاک! همسایهٔ ماه و آسمان باش ای خاک! این یاسِ کبود، پهلویش مجروح است با جانِ رسول مهربان باش ای خاک! ✍ .
. از درد؛ ببین فاطمه جان، لبریزم طاقت نبُود ز جای خود برخیزم ای وای! تصوّرش نمی کردم من خود؛ خاک به روی پیکرت می ریزم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. گفتمت برخیز از بستر ، نگفتم پر بزن دستمال اشک را بر این دو چشم تر بزن نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده به اجل باید بگویم خانه ام را در بزن آتش دشمن تو را سوزاند ، من را بیشتر باشد ای زهرا برو بر سینه ام آذر بزن از کفن حالا که دستان تو بیرون آمده آخرین بار است شانه بر موی دختر بزن از کفن گفتم به یاد بی کفن افتاده ام می روی ، گودال اما به حسینت سر بزن - پاییز ۱۴۰۳ .................... . امیرالمومنین میفرماید چون تصمیم گرفتم کفن فاطمه را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ کلثوم، زینب، سکینه، فضّه، حسن و حسین! بیایید و مادر خود را براى آخرین بار ببینید، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسین علیهما السّلام در حالى آمدند که فریاد مى‏زدند: آه از این حسرتى که هیچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پیامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسین! هنگامى که جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم! حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: من خداوند را شاهد مى‏گیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنین را چند لحظه‏اى به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسین را از روى سینه فاطمه بردار، به خداوند سوگند که ملائکه آسمانها را گریان کردند، زیرا دوست مشتاق لقاى دوست است. ................. (س) عشق خداست عاشق زهرا خدای اوست این شعر اگر قبول کند در ثنای اوست تطهیر واژه ، شرط شروع قصیده است در مدح بانویی که حسن خاک پای اوست نور دل محمد و تاج سر علی ست خاک درش ابوذر و سلمان گدای اوست بالله علی و فاطمه یک روح واحدند زهرا فدای حیدر و حیدر فدای اوست فرزند او به سن کمش هم بزرگ ماست در هر دل شکسته در عالم هوای اوست زهرا دلش شکست ، پدید آمد انکسار این اشک ما نواده ای از اشکهای اوست زهراست مستند ، به سند احتیاج نیست باغ فدک کم است ، دوعالم برای اوست این در ،چه سالم و چه شکسته امید ماست اکسیر جاودانه ، غبار سرای اوست در انتظار خوردن پایی به در مباش ای اهل گریه روضه ی زهرا دعای اوست گویا به خانه آمدنش هم نشسته بود یک طفل پیر ، باخبر از ماجرای اوست زهرا اراده کرد که پیر علی شود ... تابوت شرمسار غم انحنای اوست
. |⇦•قامت تو عمودِ.. سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ●━━━━━━─────── ای که شدی ماتِ رخ شاه عشق قامت تو عمودِ خرگاه عشق تو‌ کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست نیست فلک به قدر هم پایه ات سایه ی تو ندیده همسایه ات هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت منی که غیرت ناموس کبریا بودم یکی ز پرده نشینان مرتضی بودم فًلک ببین ز کجا تا کجا کشید مرا به شام و کوفه ز کرب و بلا کشید مرا *خانمی که هر وقت عرض میکرد بابا یا امیرالمومنین دلم برا قبر جدم پیغمبر تنگ شده مرا به زیارت ببر.. این یه سری داره یه رازی داره.. با زبان بی زبانی میخواد بگه بابا دلم برا مادرم تنگ شده منو ببر جدم رو زیارت کنم، منو ببر مادرم رو زیارت کنم، امیرالمؤمنین می فرمود:زینب جان صبرکن شب برسه تاریکی همه جا رو فرا بگیره.. راوی میگه ثلث شب رو انتخاب میکرد قنبر رو جلوتر میفرستاد. برو ببین اگه چراغی شمعی روشنه خاموشش کن. خود علی جلوی زینب، حسین سمت چپ، حسن سمت راست و عباس شمشیر به دوش از پشت سر می آمد نکنه در اون دل شب کسی قد و بالای زینب رو ببینه..کار زینب به کجا کشید..* میان آن همه لشگر چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند *میگن حداقل سی هزار لشکر هلهله میکردند* غریبه گان بی مروت حیا نمی کردند ز هیچ گونه جنایت اِبا نمی کردند ستارگان حرم را به ریسمان بستند بگو ز جور زمین را به آسمان بستند * از بالای تل داره نگاه میکنه دید دور گودال حلقه زدند، شمشیر زن با شمشیر می زنه، نیزه دار با نیزه می زنه، یه عده سنگ زنه متخصص سنگ زنی زخم ها رو نشانه می گیرند. بدن ابی عبدالله رو خاکا افتاده.. شبانه پیش چشم بچه ها با آه و با درد تمام کارهای دفن زهرا را علی کرد ✍ ایام فاطمیه اس اجازه بدین عرضی داشته باشم..بدن فاطمه را امام‌معصوم با احترام تمام کفن کرد با احترام تمام به خاک سپرد. میگه حضرت فرمودند: چندین قبر تو قبرستان بقیع حفر کنید قبر زهرا رو کسی پیدا نکنه، من داشتم قبر می کندم یه وقت دیدم صدای ناله ی بچه ها بلند شد.گریه می کردند مادر مادر صدا می زدند طبیعیه مادر از دست دادن یه وقت دیدم زمزمه اشون عوض شد میگن خدا بابام وای بابا..با عجله خودمو رسوندم دیدم علی تو قبر خوابیده صدا میزنه ای خاک بقیع با این بدن مدارا کن بدن فاطمه ام له شده. امیرالمؤمنین تو خاک افتاده بچه ها هی به بابا التماس میکنند بابا بلندشو! ما که بی مادر شدیم نکنه بی بابا بشیم..سلمان بی تاب شد حسن و حسین رو از رو بدن علیِ سالم بلند کرد... کربلا نیمه های دل شب زینب بلند شد بچه ها رو شمارش کرد دو تا نازدانه نیستند خدا چه کنم؟ میان لشکر بی دین نامرد آرام بیابونا رو می گرده زیر هر بوته ای رو نگاه میکنه. عاقبت زینب صدا زد حسین جان! به دادم برس دوتا نازدانه گم شده..ناگهان ندایی از تو گودال اومد زینب جان بیا بچه ها پیش منند. بی بی زینب رفت دید دو تا نازدانه رو سینه ی بابا افتادند..حسیـــــــن...* طفل یتیمی زحسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز اَلم خم شده ساربان ساربان بر تو دخیلم اَیا ساربان ساربان این شتران را تو به سرعت مران ساربان ساربان دیگر زبان مرا نی توان گفتن هست نه گوش جانِ تو را طاقت شنُفتن هست که هرچه باز بگویم غمم فزون گردد دلم ز غصهٔ این قصّه غرق خون گردد بس است شرح ستم های مردم مُحمل تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل چنان غبار مرا روزگار داد به باد که بر زمین ننشیند هزار سال دگر ای قافله سالار زینب مونس و غمخوار زینب ندارم معجری ای جان فدایت گذارم تابه روی زخم هایت گفتم که فراق را نبینم، دیدم آمدبه سرم از آنچه می ترسیدم نوحی به هزارسال یک طوفان دید من نوح نیم هزار طوفان دیدم «بحق عمه زینب اللهم عجل لولیک الفرج» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... گریز به ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. زهرا شبونه، شکسته غرورم موندم چجوری، تنت رو بشورم زینب داره می بینه تابوتو دیدم دیگه کبودیِ روتو آخر نگفتی زخمِ بازوتو ای وای خانوم، ای وای خانوم با آبِ غسلت، اشکم روونه کشته علی رو، دفنِ شبونه مظلومه زهرا 4 *** حالا که وقته، تشیعِ جنازس بازم به رویِ، کفن خونِ تازس امشب علی کنارِ تو مُرده زخم تو دادمو درآورده چی بوده که به صورتت خورده ای وای خانوم، ای وای خانوم واسه همین بود، رو می گرفتی از کوچه آخر، چیزی نگفتی مظلومه زهرا 4 *** باور ندارم، تو قبری عزیزم آخه چجوری، رو تو خاک بریزم پاشو ببین علی گرفتاره این خونه رو سرِ من آواره رفتی و خونِ تو رو دیواره ای وای خانوم، ای وای خانوم تا صبح میمونم، امشب کنارت افتادم از پا، روی مزارت مظلومه زهرا 4 👇 ............................... . روز شهادت سبک زهرا شبونه شکستی غرورم .. زهرا ، ببین بغض گرفته گلومو برگرد ، که دوریت سفید کرده مومو۲ (برگرد که خونه بی تو دلگیره برگرد که زینب داره می میره)۲ برگرد حسن بهونه میگیره ... حالا که من پُر از غم و دردم هی دور بستر تو میگردم برگرد ببین درُ عوض کردم ... برگرد زهرا ... با رفتن تو دل بی شکیبه برگرد عزیزم ، حیدر غریبه حیدر غریبه ... حیدر غریبه ... ....****.... فصل بهاره چرا تو خزونی۲ برگرد عزیزم تو خیلی جوونی۲ (جای تو نیست میون این تابوت برگرد ایشالله خوب میشه پهلوت)۲ کشته منو زخم روی بازوت از من نگیر نگاهِ کم سوتو با من نگفتی درد پهلوتو حق داشتی پوشوندی ازم روتو برگرد زهرا ... با رفتن تو دل بی شکیبه برگرد عزیزم ، حیدر غریبه حیدر غریبه ... حیدر غریبه ... .....****..... باشه قرار من و تو، توو گودال۲ پیش چشامون حسین میره از حال۲ (میبینی که رو مرکب افتاده  پیشِ نگاهِ زینب افتاده دفنش به نیمۀ شب افتاده)۲ میبینی انگشترشو بردن پیراهن از تنش درآوردن زن هایِ خیمه کعب نی خوردن زهرا برگرد ... اونجا بیا و باز مادری کن فکری برای بی معجری کن زینب غریبه ... زینب غریبه ... 👇👇
. همسایه‌ها بخوابید راحت‌تر از همیشه آخه صدای زهرا دیگه بلند نمی‌شه اونی كه صبح و شب ناله، می‌زد از درد سینه اگه بار گران بوده،دیگه رفت از مدینه یافاطمه یافاطمه یافاطمه یازهرا... علی غَسِّلنی فی الیل علی كَفِنّی فی الیل تا نامردا نبینند علی دفنّی فی الیل علی قبر مرا مخفی، زچشم دشمنان كن وداعی در دل شب با نیلوفر جوان كن یافاطمه یازهرا... عزیز مهربونم، جوون قد كمونم مگه خودت نگفتی علی پیشت می‌مونم مرو ای همسر خسته، ببین قلبم شكسته كنار در رو سجاده، ببین زینب نشسته منم و یك مدینه، یه دنیا حرف تو سینه یادم نیار خدایا، پهلو و میخ و سینه بلند شد مادرِ زینب، حالا چه وقت خوابه كفن‌پوشِ سفید من، دلم برات كبابه یافاطمه یافاطمه یافاطمه یازهرا https://eitaa.com/emame3vom/111349 .👇
. 1446 باغبانم من و پای غمت ای گل، زارم پیش چشم تر من سوخت همه گلزارم کاش جان با نفسم از بدن آید بیرون منکه بی فاطمه از زندگی‌م بیزارم با تو نه ساله عمرم چقدر زود گذشت که تو هم یاور من بودی و هم غمخوارم آه یا فاطمه انگار همین دیشب بود پدرت دست تو بگذاشت به دستم یارم چقدر غسل تن لاغر تو طول کشید زخمهای بدنت سخت نموده کارم (منکه یکباره در از قلعه خیبر کندم) نتوانم .... که تابوت تو را بردارم گرچه بی جان شده ای، جان منی فاطمه جان جان خود را به دلِ خاک چسان بسپارم کاش امشب شبِ اول قبر من بود روی تو با چه دلی سنگ لحد بگذارم خون این سینه اگر بند نیاید چه کنم چاره ساز همه هستم گره خورده کارم چشم خود بستم و بند کفنت وا کردم دیدن روی کبود تو دهد آزارم چه بگویم به جواب پدرت پرسد اگر از چه رو چهره کبود است گل بی خارم بر سر تربت تو خاک به سر میریزم منکه شرمنده ترین مرد امانت‌دارم ✍ .
امام حسین ع
. دوتا دست شبیه دستان پیغمبر آمد و از من گرفت #حضرت_زهرا سلام_الله_علیها #فاطمیه #بعدازشهادت #غزل
. ای  صفای خانه ی من الوداع گرمی کاشانه ی من الوداع *فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی! الوداع ‌ای یار هیجده ساله ام یک شب دیگر بمان در خانه ام الوداع ‌ای همدم و هم ناله ام خواهشی دارم ز تو ریحانه ام چادرت را بر سر زینب مکن جان زهرا ؛روزِ من را شب مکن .................. علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....* گریز به کربلا .
. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج محمد رضابذری ●━━━━━━─────── *بابا میخواد مادر ما رو شبانه دفن کنه بچه ها از خونه امیرالمومنین هفت نفر غریبانه زیر تابوتو گرفتن.وصیتهای حضرت زهرا رو ببینی اصلاً سفارش خود بی بی بوده فرمود: شبانه دفنم کن مبادا اونا که به من جسارت کردن بیان اینا تو تشییع من نباشن. این آخرین ضربه فاطمه زهرا بود به این نامردا که حق دختر پیغمبر و خوردن حق امیرالمومنینو خوردن..کاری کرد فاطمه زهرا همه مبهوت شدن کسی باور نمیکرد شبونه امیرالمومنین زهرای مرضیه رو دفن کنه فکرشو نمیکردن..اینا فکر میکردن کار تمام شد زهرا رو گرفتیم.. میان تو شهر سؤال میکنن دختر پیغمبرتون که چند روز پیش بود کجاست لااقل قبرش کجاست؟ حتما اتفاقی افتاده کاری کردین از شما گله مند بوده خواسته شبانه دفنش کنه و الا مگه میشه اینهمه مسلمون و پیرو داشته باشه نذاره کسی توی تشییعش بیاد. گریه های فاطمه زهرا هم سیاسی بود به خدا قسم والله قسم این حرکتش کارو تمام کرد..* لحظه سخت فراق آغاز شد مخفی و آهسته درها باز شد شد برون از خانه با رنج و ملال هفت مرد و چار طفل خردسال چار تن دارند تابوتی به دوش سینه سوزان دیده گریان لب خموش در دل تابوت جان حیدر است هستی و صبر و توان حیدر است او پی تابوتِ زهرا میدوید نه بگو تابوت؛ او را میکشید کم کم از دستش زمام صبر رفت با دو زانو تا کنار قبر رفت خواست گیرد آن بدن را روی دست زانویش لرزید باز از پا نشست آسمان اشک علی را پاک کن جای زهرایم مرا در خاک کن *یه زنو بخوان دفن کنن دوتا محرم حداقل لازمه..یکی بالای قبر بدنو بده یکی داخل قبر تحویل بگیره ..اما علی تنها محرم فاطمه ست* ناگهان از آن بهشت بی نشان گشت بیرون دستهای باغبان کی شکسته بال و پر بلبل بیا ای به دست خود گرفته گل بیا باغبانم هست و بودم را بده یاعلی یاس کبودم را بده ای بیابان گِل ز اشک جاریت آفرین بر این امانتداریت باغبان تا یاسِ پرپر را گرفت اشک خجلت چشم حیدر را گرفت صدا زد.. ای پیمبر از رخت شرمنده ام فاطمه جان داده و من رنده ام شاخه یاست اگر بشکسته بود دستهای حیدر تو بسته بود ز روی مصطفی شرمنده باشم که زهرا مرده و من زنده باشم *دوست دارم یه جا دیگه ببرمت امشب مولا جان عزیزتو دفن کردی خیلیم باز بعدش امیرالمومنین حرفها داشت قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاءُ"یا رسول الله مردم جمع شدن زهرا رو له کردن همه داروندارمو ازم گرفتن..حرفها زد امیرالمومنین..علی جان عزیزتو دفن کردی کنار عزیزت اینقدر نشستی اینقدر گریه کردی..مولا یه وقت دید کار تمام شد دو تا کف افسوس رو بهم زد یعنی دیگه تمام شد اون روزای خوش با فاطمه بودن تمام شد یعنی کمرم دیگه شکست.یه آقاییم تو علقمه دست به کمر گرفت .."أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي وَ الکَمَدُ قاتِلی"الان کمرم شکست.. عباس روی دشمن به من وا شده...هر جا نشستی بگو یا حسین....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇