eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آسمان را آهِ جانسوزت... علیه السلام اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── *شب شهادته آقام امام هادیه. امام صادق (ع) فرمودند: ما در مصائب مون پرده رو دل دوستانمون می اندازیم تا کُنه مصیبت ما رو درک نکنند. اگه درک کنند که با ما چه کردند این خلق خدا؛ همشون در دم جان میدن و می میرند...* آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته مادرت را باز در هول و وَلا انداخته *قربون دلت برم زهرا جان، امشب دور و بر سامرا میگرده، دور و بر قبر پسرش می چرخه...* امشب به امام هادی عرض کن: آقا جان! همه دار و ندار من همین چند قطره اشکه، میریزم به پات امشب..آقا در عوضش یه چیز بزرگ ازت میخوام، اونم اینه؛درهای دل من رو به رو معارفت باز کنی، من وقتی زیارت جامعهٔ کبیره ات رو میخونم، فقط الفاظ و لقلقهٔ زبونم نباشه، بفهمم چی دارم میگم، به کی دارم میگم..* پوستی بر استخوان داری شبیه مادری خونِ دل خوردن تو را از اشتها انداخته رفته رفته حجره ات گودال سرخی می شود زهر، لبهای شما را از نوا انداخته *امام هادی تو لحظه های آخرعمرش خودش رو کشید سمت کربلا..همون لحظه هایی که تشنگی کامش رو خشک کرده، زهر به بدن اثر کرده، زبان در دهان مثل چوبِ خشک..سمت کربلا نشست دست راست رو گذاشت رو قلبش..صلی الله علیک یا جداه یا اباعبدالله..حسین...* میدونم آقا جان، شدت زهر رمق رو از شما گرفته بود. لب هات به هم میخورد، صدات نمیومد. اما بازم خداروشکر، نفس که میکشیدی با هر دم و بازدم کلی خاک تو حلقت نمی رفت....من یه غریب سراغ دارم کربلا.. صورتش رو خاک ها.. محاسنش غرقِ خون. خون از همه ی رگ ها فوران میزنه...... قربون اون آقای غریبی که هم زهرِ تیرهای زهرآلود تشنه اش کرده، هم رفتنِ خون های فراوان تشنه اش کرده، هم آفتاب سوزانِ کربلا تشنه اش کرده، هم داغِ علی اکبر تشنه اش کرده، هم داغِ علی اصغر تشنه اش کرده، هم غصه ی معجر زینب تشنه اش کرده...* جام می شرمندهٔ اندوه چشمان تو شد ماجرا را گردن شام بلا انداخته شاعر : .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
‍. (س) تحلیل قبل از گفتن اشعار خاص بایستی حساسیت مستمع را برانگیخت، در این جلسه آقای خلج برای گفتن زبانحال حضرت رقیه (س) در مصراع «بنفشه توام ای لاله، خشک و پژمرده» با جمله «دو سه تا کلمه در این شعر هست، خواهشم اینه روش توقف کنید» حساسیت بخشی کردند. برای اثر گذاری کلمات خاص در شعر، گاهی باید بعد از آن مکث کرد، در این جلسه آقای خلج در مصراع «بنفشه توام ای لاله، خشک و پژمرده» بعد از عبارت «بنفشه توام» مکث کردند و فرصت زمزمه به مستمع دادند. گاهی برداشتهای زیبا که استحسان نامیده می شود، در اثر گذاری کلام بسیار حائز اهمیت است، در این جلسه آقای خلج در مصراع «سیاه پوش تو و سوگوار می میرم» اینگونه استحسان کردند که : «کبودی بدن حضرت رقیه(س) لباس سیاهی است که هیچ وقت از بدن آن حضرت در نمی آید». اشاره به اینکه دو سال است شعری را مداح نخوانده است در حالیکه در سینه داشته است، به نوعی مستمع را حساس می کند که این چه مطلبی بوده که مداح اینقدر در گفتن آن تأمل داشته است. 🔴تبدیل بیان مکاتبه ای منابع به بیان روضه اگر جملات مکتوب در منابع بدون تغییر در روضه بیان شود، خیلی اثر گذار نخواهد بود، بلکه باید مقداری جرح و تعدیل در آن صورت بگیرد، برخی عبارات حذف و برخی اضافه شود. در این جلسه برای بیان روایت «آویختن پیراهن امام حسین ( ع) در اول محرم از عرش الهی» آقای خلج اینگونه جمله بندی کردند : «دهه عاشورا که شروع می شه، ملائکه می رن خدمت امام زمان ( عج) عرضه می دارن اومدیم امانتی رو بگیریم، پیراهن حسین(ع) رو می گیرن، بین زمین و آسمان به اهتزار در میارن، همون اول محرم بوی پیراهن یوسف همه رو بیچاره می کنه» گاهی نگفتن مصراعی اثرش بیشتر از گفتن آن است در این جلسه آقای خلج مصراع دوم بیت «ز شعله های غم و شعله های خیمه پدر / تن کباب و دل غصه دار می میرم» را نگفتند و به گفتن «تن کباب» مصراع دوم اکتفا کردند و همین کار اثر کلام را چند برابر کرد. 👇
65.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 غروب کربلا شد و … جور و ستم روا شد و… دور و بر سه ، سه ونیم قیامتی به پا شد و… بـعدِ تمـامِ شُــهدا نوبت شاه ما شد و… وقـت نزول آیه ی مصیبت و بلا شد و… تمـامی سپـاه کـفر دوباره هم صدا شد و… خدا خدای نیزه و… خنجرو دشنه ها شد و… بـرای نـیزه دارها حرمله رهنما شد و… سـنگ روانه ی سرِ عزیز مصطفی شد و… به سوی قلب مضطری سه شعبه ای رها شد و… دهان خشک بسته ای به زور نیزه وا شد و… عدو رسید و چکمه ای به روی سینه جا شد و… دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شد و… دیـد ولـی نمی بُرَد ز روی سینه پا شد و… با لگدی به گُرده اش… سوار بر قفا شد و… یکی دوضربه هم که نه وای خدا خدا شد و… به ضربه ی دوازدهم سر از بدن جدا شد و… به خون پاک حنجرش محاسنش حنا شد و… وَ پیش روی خواهرش سرش به نیزه ها شد و… کـفن نبـود کـربـلا صحبت بوریا شد و… پیرهنش به جای خود تنش چو نخ نما شد و… به دست شوم گرگ ها دوباره جابجا شد و… پـس از قتـال نوبت خیام نینوا شد و… ظلم وجفا ز حد گذشت غرور خواهرش شکست *** جور و ستم روا شده خون به دلِ خدا شده حوالی ساعت سه قیامتی به پا شده بـعدِ تمـامِ شُــهدا نوبت شاه ما شده وقـت نزول آیه ی مصیبت و بلا شده تمـام لشکر دغا یکسره یک صدا شده نوبت رقص نیزه و… خنجرو دشنه ها شده سـنگ روانه ی سرِ عزیز مصطفی شده بسمت قلب مضطرش سه شعبه ای رها شده دهان خشک و بسته اش به زور نیزه وا شده خدا ببین که چکمه ای به روی سینه جا شده دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شده تیغ نمی بُرَید، پس ز روی سینه پا شده وِرا نمود پشت و رو مسلط از قفا شده https://eitaa.com/emame3vom/103500
4_5787271184986931772.mp3
زمان: حجم: 4.59M
👆 حاج تحلیل📗 روضه (ص) : مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال
. ‍ مدح و توسل ویژۀ 4 ربیع الثانی میلاد سیدالکریم الحسنی به نفس حاج ┄┅═══••↭••═══┅┄ بِسْمِ اللهِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورٌ عَلى نُور بِسْمِ اللهِ الَّذي هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُورِ بارِ دگر تجلی حی قدیر گشت میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت *دوباره خدا خود نمایی کرد ... دوباره خدا تجلی نمود ... آی .... موسی کجایی بیایی بر طورِ ری جلواتِ حق را بر پیشانی عبدالعظیم الحسنی ببینی ...* آمد چه دل نواز و سبک همچو عطرِ گل خوشبو مشامِ جانِ من از این شمیم گشت میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت ... ابنُ الحسن ولیک نمایانگرِ حسین ... *چقدر خدا شما رو دوست داره آی اهلِ ری ... خدا اما با حضورِ این آقا در این خطه خدا حسن و حسین رو یکجا هر دو رو به شما عنایت کرد عبدالعظیم الحسنی و از طرفی من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین فی کربلا ....* فرمودن هرموقع دلت برا ما تنگ شد ، دستت به کربلا نرسیدبرو ری حرمِ عبدالعظیم حسنی رو زیارت کن ، کربلاست .... ابنُ الحسن ولیک نمایانگرِ حسین ... ابن الکریم آمد و عبدالعظیم گشت ... میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت ... هر کس به شهرِ ری بنشیند کنارِ وی گویی به کربلایِ معلی مقیم گشت میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت ... ____ .👇
. |⇦•قامت تو عمودِ.. سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ●━━━━━━─────── ای که شدی ماتِ رخ شاه عشق قامت تو عمودِ خرگاه عشق تو‌ کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست نیست فلک به قدر هم پایه ات سایه ی تو ندیده همسایه ات هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت منی که غیرت ناموس کبریا بودم یکی ز پرده نشینان مرتضی بودم فًلک ببین ز کجا تا کجا کشید مرا به شام و کوفه ز کرب و بلا کشید مرا *خانمی که هر وقت عرض میکرد بابا یا امیرالمومنین دلم برا قبر جدم پیغمبر تنگ شده مرا به زیارت ببر.. این یه سری داره یه رازی داره.. با زبان بی زبانی میخواد بگه بابا دلم برا مادرم تنگ شده منو ببر جدم رو زیارت کنم، منو ببر مادرم رو زیارت کنم، امیرالمؤمنین می فرمود:زینب جان صبرکن شب برسه تاریکی همه جا رو فرا بگیره.. راوی میگه ثلث شب رو انتخاب میکرد قنبر رو جلوتر میفرستاد. برو ببین اگه چراغی شمعی روشنه خاموشش کن. خود علی جلوی زینب، حسین سمت چپ، حسن سمت راست و عباس شمشیر به دوش از پشت سر می آمد نکنه در اون دل شب کسی قد و بالای زینب رو ببینه..کار زینب به کجا کشید..* میان آن همه لشگر چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند *میگن حداقل سی هزار لشکر هلهله میکردند* غریبه گان بی مروت حیا نمی کردند ز هیچ گونه جنایت اِبا نمی کردند ستارگان حرم را به ریسمان بستند بگو ز جور زمین را به آسمان بستند * از بالای تل داره نگاه میکنه دید دور گودال حلقه زدند، شمشیر زن با شمشیر می زنه، نیزه دار با نیزه می زنه، یه عده سنگ زنه متخصص سنگ زنی زخم ها رو نشانه می گیرند. بدن ابی عبدالله رو خاکا افتاده.. شبانه پیش چشم بچه ها با آه و با درد تمام کارهای دفن زهرا را علی کرد ✍ ایام فاطمیه اس اجازه بدین عرضی داشته باشم..بدن فاطمه را امام‌معصوم با احترام تمام کفن کرد با احترام تمام به خاک سپرد. میگه حضرت فرمودند: چندین قبر تو قبرستان بقیع حفر کنید قبر زهرا رو کسی پیدا نکنه، من داشتم قبر می کندم یه وقت دیدم صدای ناله ی بچه ها بلند شد.گریه می کردند مادر مادر صدا می زدند طبیعیه مادر از دست دادن یه وقت دیدم زمزمه اشون عوض شد میگن خدا بابام وای بابا..با عجله خودمو رسوندم دیدم علی تو قبر خوابیده صدا میزنه ای خاک بقیع با این بدن مدارا کن بدن فاطمه ام له شده. امیرالمؤمنین تو خاک افتاده بچه ها هی به بابا التماس میکنند بابا بلندشو! ما که بی مادر شدیم نکنه بی بابا بشیم..سلمان بی تاب شد حسن و حسین رو از رو بدن علیِ سالم بلند کرد... کربلا نیمه های دل شب زینب بلند شد بچه ها رو شمارش کرد دو تا نازدانه نیستند خدا چه کنم؟ میان لشکر بی دین نامرد آرام بیابونا رو می گرده زیر هر بوته ای رو نگاه میکنه. عاقبت زینب صدا زد حسین جان! به دادم برس دوتا نازدانه گم شده..ناگهان ندایی از تو گودال اومد زینب جان بیا بچه ها پیش منند. بی بی زینب رفت دید دو تا نازدانه رو سینه ی بابا افتادند..حسیـــــــن...* طفل یتیمی زحسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز اَلم خم شده ساربان ساربان بر تو دخیلم اَیا ساربان ساربان این شتران را تو به سرعت مران ساربان ساربان دیگر زبان مرا نی توان گفتن هست نه گوش جانِ تو را طاقت شنُفتن هست که هرچه باز بگویم غمم فزون گردد دلم ز غصهٔ این قصّه غرق خون گردد بس است شرح ستم های مردم مُحمل تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل چنان غبار مرا روزگار داد به باد که بر زمین ننشیند هزار سال دگر ای قافله سالار زینب مونس و غمخوار زینب ندارم معجری ای جان فدایت گذارم تابه روی زخم هایت گفتم که فراق را نبینم، دیدم آمدبه سرم از آنچه می ترسیدم نوحی به هزارسال یک طوفان دید من نوح نیم هزار طوفان دیدم «بحق عمه زینب اللهم عجل لولیک الفرج» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... گریز به ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. با نوای حاج ای گل خزانم آتش زدی به جانم ای پرستوی من رفتی ز آشیانم مانده کنج سینه غم های بی حسابم بی تو در مدینه سلام بی جوابم در غمت خمیدم ، امیدم ، رفیق خقته زیر گل ها ای فرشته رویم چه گویم چه کرده هجرانت به دل مرتضی و دوری ، صبوری ندارم و بریده ام یاد روی ماهت بریزد ستاره از دو دیده ام یاس نیلوفری - کی مرا می بری وای از این غم جدایی بعد تو به عالم من دلخوشی ندارم بی تو با که گویم غمهای بی شمارم من که در مدینه غریب و بی شناسم سر بر آر و بشنو زهرا تو التماسم یاس نیلوفری - کی مرا می بری وای از این غم جدایی در کنار قبرت ،ببین در اعتکافم کعبه هستی و من ، دور تو در طوافم از غمت بر آید ، زسینه آه سردم بی تو من که دیگر ، علی کوچه گردم کی رود ز یادم ، غم تو ، ای مانده بین کوچه ها کس خبر ندارد ، زداغت ، با من چه کردی کوچه ها کی رود ز یادم ، که دشمن ، هست تو را گرفته بود کی رود زیادم ، که زینب ، دست تو را گرفته بود یاس نیلوفری ، کی مرا می بری وای از این غم جدایی 🔊 دانلود سبک 👇 https://emam8.com/sabk/new/302.mp3 .
4_6050993438365582526.mp3
زمان: حجم: 2.81M
استاد حاج 🎤 شعر و ورضه شهادت حضرت زهرا(س) با نوای: حاج حسن خلج از بازی عجیب فلک آه می کشید از زخم های خورده نمک آه می کشید آن صورتی که تاب نسیم سحر نداشت حتی ز باد بال ملک آه می کشید حالا چه آمده به سرش که تمام شب از جای زخم های فدک آه میکشید او بار شیشه داشت که در کوچه خرد شد آیینه بود غرق ترک آه می کشید خانومی که تا چند روز پیش ملکه عالم اسلام بود دختر رسول خدا بود، حالا یه مشت اراذل ریختن در خونش خدا شاهده مصیبت بی بی فقط لگد به در زدن و صورت مجروح و پهلوی شکسته نیست اونی که آدمُ می کشه بد دهنی و بی ادبیه... خدایا گنج با گنجینه ام سوخت میان شعله ها آیینه ام سوخت چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت مادر سینه ام سوخت یکی نبود بگه نامرد مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه، مگه صدای زهرا رُ نشنیدی اگه بپرسی جوابش اینه، خود بیشرفش تو نامه ش برا معاویه نوشت معاویه نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه همین که صدای نفس نفس زهرا رُ می شنیدم اومد دلم به رحم بیاد یاد علی افتادم انقده بغض تو سینه ام جمع شد، هرچی زور داشتم تو پام جمع کردم... رایگان 👇
. استاد پنج حالت از زبان بدن در یک بیت در فایلی که در این بحث مورد بررسی قرار گرفته، حاج حسن آقای خلج، شعر زیر را به صورت دکلمه، می خوانند. این خواندن سه نکته اساسی دارد: ⭕️1. شما می توانید اثر مکث و مدت زمان آن را در القای معانی و اثر گذاری ببینید. ⭕️2. زبان بدن در حالات سر، به نحوی کاملا استادانه، به اجرا گذاشته می شود. ⭕️3. برجسته سازی عبارات و اثر آن در القای معانی. باعشق تو تمام دلم عشق مي كند تا مينويسم از تو قلم عشق مي كند نه اينكه ما فقط به تو دلداده ايم بس با عشق تو خداي تو هم عشق مي كند وقتي به پيش چشم پدر راه ميروي بر قامتت قدم به قدم عشق مي كند وقتي كنارحضرت عباس ميرسي از اين سپاه چشم حرم عشق مي كند شاعر: موسی علیمرادی به صورت جزئی دو نکته ای را که ذکر کردیم مورد بررسی قرار می دهیم: 🌐1. اثر حالات چهره در القای معانی مصراع (تا مينويسم از تو قلم عشق مي كند) 🔺در در بیان عبارات(تا مينويسم از تو قلم) ابروها جمع می شود؛ که نوعی تأکید روی قلم را می رساند. 🔻در بیان عبارات(عشق مي كند) ابروها به سمت بالا می رود که مناسب حالت این مفهوم است. 🌐2. هنگام خواندن بیت(نه اينكه ما فقط به تو دلداده ايم و بس) (با عشق تو خداي تو هم عشق مي كند) 🔻در تلفظ عبارات(نه اینکه) حرکت سر آرام به چپ و راست؛ مناسب مفهوم نفی است. 🔺در عبارات(ما فقط به تو دلداده ايم و بس) حرکت سر آرام به بالا و پایین؛ مناسب مفهوم تأکید به «ما» و «تو» است. 🔻در عبارات(با عشق تو) حرکت سر به سمت بالا، مناسب مفهوم تأکید به «تو» است. 🔻در عبارات(خداي تو هم عشق مي كند) حرکت سر به سمت پایین مناسب مفهوم «لذت بردن» است. در حقیقت این همان بیش از ۲۰۰۰۰ حالت مختلف است که چهرة انسان می‌تواند ایجاد کند و۹۳ درصد ارتباط است که اشارات بدن تشکیل می‌دهد. 🌐3. برجسته تلفظ کردن «قلم» در مصراع(تا مينويسم از تو قلم عشق مي كند) تأکید و تکیه روی آن کلمه را نشان داد. این همان برجسته خوانی است که از مبانی دکلمه است چراکه برخی از جاهای شعر لازم است برجسته خوانده شود. صدا بلندتر گردد و تأکید بیشتری روی آن صورت گیرد. 🌐4. اثر مکث و میزان آن را در بیت (نه اينكه ما فقط به تو دلداده ايم و بس) (با عشق تو خداي تو هم عشق مي كند) ببینید 😯مکث بعد از عبارات(نه اینکه) در مصراع اول در رساندن تأکید بر نفی، بسیار اثر گذار بود. 🍀مکث بعد از عبارات(با عشق تو) مفهوم تأکید به «تو» کاملا واضح است 🤔مکث بعد از عبارات (خداي تو هم) مفهوم تأکید به اینکه «خدا» هم حضرت علی اکبر(ع) را خیلی دوست دارد؛ تأکید می شود. ببینید در یک بیت پنج حرکت مربوط به زبان بدن و سه مکث، اجرا می شود. اینجاست که سرّ اثرگذاری افشا می گردد. 🍁🍁🍁 .👇
. امام_صادق ای روح تو قبله ی خلایق         یا حضرت کاشف الحقایق ارکان علوم  ، پای بستت            سررشته نه فلک به دستت دریای معالم و معانی       استاد کتاب آسمانی نطق تو به علم ، ارتقا داد        بر نهضت کربلا بقا داد مفتاح نجات ، مذهب تو        اسلام رهین مکتب تو عرفان وطریقت و بصیرت           دلباخته ی ابو بصیرت حاکم به زمان اشاره تو      استاد جهان ، زراره تو آوای ملک ، ندای درست        بنشسته رسل به پای درست هارون تو در تنور آتش      گل سبزه کند زنور آتش جانبخش وجود ، مرده تو     منصور شکست خورده تو هم زمره ی اولیا مطیعت هم کعبه ی انبیا بقیعت درمحفل بحث مؤمن طاق آیه تست شاگرد بلند پایه ی توست باید چو تویی ، امام دیگر       کآید به جهان هشام دیگر آن کو که به سن نوجوانی               شد پیر معانی و مبانی از کرسی درس تو نمایان    استاد چو چابرین حیان محصول مقدس بیانت       حمران و مفضّل و ابانت من نور زمکتب تو دارم       با مذهب این و آن چه کارم افسوس که حرمتت شکستند     پیوسته دلت زکینه خستند از خانه برون به حال خسته      بردند تو را ، دو دست بسته دشنام زخصم خود شنیدی        شب در پی مرکبش دویدی با پا و سر برهنه آن شب     جانت زالم رسید برلب بردند تو را به قصر حمرا           لرزید به خلد ، قلب زهرا منصور تو رانمود تحقیر          برکشتن تو کشید شمشیر چون دید نبی کند نگاهش             لرزید تن و دل سیاهش دردا که تو را به قهر کشتند   آخر زشرار زهر ، کشتند اندام تو قطره قطره شد آب      رفتی زشرار زهرا از تاب سوگند به قبر بی چراغت        پیوسته به قلب ماست داغت بزم غم تو  ، مدینه ماست قبر تو هماره سینه ماست شاعر: ✍ . حاج 👇 https://tekye.net/content/audio/9210/%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AA%D9%88-%D9%82%D8%A8%D9%84%D9%87-%DB%8C-%D8%AE%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%82 .