.
#امام_زمان
در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد اما، بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی، چه سبزهای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی
مقدّرست به فالم، مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند،
چنین نکو، زِ چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند،
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
به سوی چشمهی عشقت، اگر که تشنه بیاییم
قسم که حضرت باران! همین بهار میآیی
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب
نمیرسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
#قاسم_صرافان✍
.................
.
#دلنوشته_ای_موزون
ما تشنۀ نامیم؛ او گمنام میخواهد
ما در تلاطم، او دلی آرام میخواهد
با ادعا گفتیم آری ما مسلمانیم
او از مسلمانیِ ما اسلام میخواهد
گفتیم؛ هِی گفتیم؛ هِی گفتیم و هِی گفتیم
غافل از اینکه او فقط اقدام میخواهد
دندان زدیم آنقدر که حرف از دهان افتاد
این معرکه اقدامِ در هنگام میخواهد
در یک طلوع سرخ میآید دلیری که
از قاتلین کربلا فرجام میخواهد
#حمید_رمی
.
2765baddf5e88c66d39e69d9c8f2de87.mp3
6.91M
#مدح موسی که دید حال و هوایت
#میلاد_حضرت_معصومه
حاج سید مهدی #میرداماد 🎤
#قاسم_صرافان ✍
«موسی» که دید حال و هوایت، دادت به دستهای «رضا»یت
اشکی نشست گوشهی چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت
از جنس آسمانی و نوری، از چشم باز پنجره دوری
بین برادران غیوری، خورشید هم ندیده ردایت
رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیلهی تو هراسان
شد قبلهی دل تو خراسان، ای عطر دوست قبله نمایت!
من تشنهای رسیده به دریا، با آرزوی دیدن «زهرا»
دربان! بگو ملیکهی قم را: از راه آمدهست گدایت
کنج ضریح سر بگذارد، بال و پری اگر چه ندارد
دل را به دست تو بسپارد، تا پر دهی به سمت خدایت
لبخندِ شهر تو نمکین است، قم قلب مهربان زمین است
ما هر چه داشتیم همین است: جانهای ما، «کریمه»! فدایت
ای دختر یگانهی مادر! ای جویباری از دل کوثر!
مثل «علی» نیامده دیگر، کو همسری به شأن سرایت؟
میبارد از ضریح تو رحمت، از آسمان اسم تو عصمت،
از «اشفعی لنا»ی تو «جنت»، وا شد به روی ما، به دعایت
این شاعرت دلش شده آهو، آهو اسیر شهر و هیاهو
اذن زیارتی بده بانو! این شعر را نخوانده برایت
.
.
#امام_زمان علیهالسلام
#توسل
#قاسم_صرافان✍
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی!
بلغالعلی به کمال تو، کشفالدجی به جمال تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
پ
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
زد اگر کسی در ِخانهات، دل ماست کرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی!
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#پیوند_آسمانی
آسمان میخواند امشب قدسیان دف میزنند
حوریان کل میکشند و خاکیان کف میزنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بیکرانی, عاشق دریا شدی
آمدی آیینهی انسیهی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا !
شب شبِ عشق است, ای داماد پیغمبر بیا !
بیش از اینها با دل محبوب ما بازی نکن
پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن
مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی
در دلش توفان بپا کردی, مدارا کن علی!
«لیله القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلام فیه حتی مطلع الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آیینه دارش میشوی
در عبور از کوچه باغ عشق, یارش میشوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست
وای! وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست
ماه در امواج دریا دیدنی تر میشود
قدر زهرا با علی فهمیدنی تر میشود
مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد
روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد
ای بلال امشب اذانی را که میخواهی بگو
«اشهد ان علیا حجت الله»ی بگو
با خدیجه کاش چادر می کشیدم بر سرش
وقت رفتن کاش میبوسید او را مادرش
«اُمّ اَیْمَن» ! مثل مادر دور زهرا میپری
تا نریزد اشکی امشب از سر بی مادری
عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است
خوب میدانست حیدر بی زره هم حیدر است
تا مدینه روح را با حاجیان پر میدهیم
دل به چشم کوثر و دستان حیدر میدهیم
#سالروز_ازدواج_امیرالمومنین_و_حضرت_زهرا
#قاسم_صرافان✍
.
.
#شب_نهم_محرم
سقای حرم! دوباره برخیز
منگر تو به مشک پاره، برخیز
این مشک، عمود اگر گذارد
اندازهی اصغر آب دارد
#قاسم_صرافان✍
.
.
#امام_حسن
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند
باید که چنین در دل دنیا بنشیند
ای عرش نشین! شأن قدمهای تو تنها
این است که بر شانهی طاها بنشیند
حالا که تویی آیهای از سورهی کوثر_
باید که به تفسیر تو مولا بنشیند
شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل_
آن دل که به درگاه دو دریا بنشیند
آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی:
از ماست، بگویید که بالا بنشیند
آقای جوانان بهشت است، جماعت!
دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند
اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند_
جای پسر امّ ابیها بنشیند
شاید پسر فاطمه از پای بیفتد
اما که شنیده است که از پا بنشیند؟
صلح تو چنان تیر که در چله نشستهست
گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند
* * *
در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد
آن زهر، به کام تو دلآرا بنشیند؟
این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت
فرداست که بر دیدهی سقا بنشیند
لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد
داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند
شیرین دهن کرببلا، گلپسر توست
از توست که اینگونه به دلها بنشیند
میگفت: عمو! نامهی باباست به دستم
برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟
با اذن برادر، پسر تو، شب آخر
برخاست که خیمه به تماشا بنشیند
جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد
تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند
#قاسم_صرافان✍
#شهادت_امام_حسن
.
.
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#غزل
زمین، به زمزمه میآید، همان شبی که تو میآیی
همان شب آمنه میبیند، درون چشم تو دنیایی
ستارهای بدرخشید و رسید و ماهِ دل ما شد
چه سرنوشت دلانگیزی، چه عاشقانۀ زیبایی
همین که آمدهای از راه، حجاز، محو تو شد، ای ماه!
یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!
سلام ماه بنیهاشم! سلام بر تو ابوالقاسم!
دل از نگاه تو شد مُحرم، چه حج محشر و گیرایی
چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب
که شد یقین به دل راهب، همان ستودۀ عیسایی
به هیچ آینه، جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر
شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی
به دختران نهان در گِل، بیا محمدِ نازکدل!
ببار تا که شود نازل، به قلب پاک تو، زهرایی
به آرزوی نگین تو، درآمدهست به دین تو
مسیح من! به کمین تو، نشسته است یهودایی
قسم به لیل و به گیسویت، به ذکر یاحق و یاهویت
به آیه آیۀ ابرویت، به آن دو چشم تماشایی
در این هزارۀ ظلمانی، میان این همه حیرانی
برای این شب طوفانی، بخوان از آن دل دریایی!
از او که خال تو را دارد، که نام و حال تو را دارد
به شانه، شال تو را دارد، میآید او و تو میآیی
بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من
طنین یک صلواتم من، به شوق این همه زیبایی
#قاسم_صرافان ✍
#میلاد_رسول_الله
.
.
#امام_زمان
لب ما و قصهی زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا! محمدِ دیگری
به روایتی، خودِ حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی
«بلغ العُلی به کمالِ» تو، «کشف الدُجی به جمال» تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پُر، دو چشم تو از ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی
تو که آینه، تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن، که قیامتی
زد اگر کسی در خانهات، دل ماست، کرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی
غزلم اگر تو بسازییَم، و نِییَم اگر بنوازییَم
به نسیمِ یاد تو راضییَم، نه گلایهای، نه شکایتی
نه! مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت، بیا و ردم نکن، تو که از تبار کرامتی
#قاسم_صرافان✍
.
https://eitaa.com/emame3vom/85971
.
🌷 روضههای زیبای فاطمی
در غزل امروز
کنار خانه ی لا ترفعوا أصواتکم یا رب!
دلیل این همه بلوا و غوغا را نمی دانم
#مهدی_جهاندار
گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد
یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد
شب شهادت زهرا علی به خود میگفت:
گل محمدی من چه زود پرپر شد!...
#زکریا_اخلاقی
کنار فضّه صمیمانه کار میکردی
به کار کردن خود افتخار میکردی
چقدر خانه مرتّب شد آن شب آخر
اگر مریض نبودی چکار میکردی؟...
#عاطفه_جوشقانیان
میرود از آن سرِ دنیا خبر میآورد
شعر در وصف تو باشد، بال در میآورد
پرسشم تلخ است و پاسخ تلختر؛ این روزگار،
کی برای چیدن یاسی تبر میآورد؟...
#مجتبی_حاذق
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد...
اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد...
#قاسم_صرافان
سپهر سینهات از غم ستارهباران بود
به یادگاری گلمیخِ در نیاز نداشت
حریر دست تو مجروح بود از دستاس
به تازیانهی بیدادگر نیاز نداشت...
#محمدجواد_غفورزاده
حیف از گلی که خانهنشینی نصیب اوست
حیف از گلی که پرپر از این خانه میرود
دیدی چه زود گرد یتیمی به دل نشست
دیدی چه زود مادر از این خانه میرود...
#مهدی_مردانی
کسی در سنّ هجدهسالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانهاش از مَحرم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخاست از جا، دست بر زانو نمیگیرد...
#محمدحسین_ملکیان
در آن شبی که به خاکش سپرد مولا، گفت:
چـه خـوب بـود که فردا نبود و زهرا بود
چه خوب بود که هستی نبود و فاطمه بود
چه خوب بود که دنیا نبود و زهرا بود
چـه خـوب بود اگر سایهی غریب علی
به خاکِ فاطمه اینجا نبود و زهرا بود!...
#محمدسعید_میرزایی
من که میدانم برایت راه رفتن مشکل است
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان
چهره میپوشانی از من، گرچه دلخونم ولی
جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان...
#محسن_ناصحی
جرعهجرعه غم چشید و ذرهذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد...
#مرضیه_نعیم_امینی✍
#فاطمیه
.
.
#فقط_به_عشق_علي #امیرالمؤمنین
من آمدم به جهان فقط به عشق علی
که دل ببخشم و جان فقط به عشق علی
نه من، که خالق او، شده ست عاشق او
و شد خدای جهان فقط به عشق علی
همان که روز الست قرار و عهد که بست
نوشت بر دلمان فقط به عشق علی
به پرده بود نهان، حقیقتی ازلی
که شد به کعبه عیان فقط به عشق علی
تو ای خدای زمین! تو ای خدای زمان!
گرفتم از تو نشان فقط به عشق علی
محمدا! تو بگو که در حرا چه گذشت؟
بخوان دوباره بخوان فقط به عشق علی
گرفته ام دل از این، رهانده ام دل از آن
سپرده ام به اذان فقط به عشق علی
قسیم جنت و نار، اگر که دست علی ست
هم این خوش است و هم آن فقط به عشق علی
خوشا به حال دلم که شاعرش شده است
که باز کرده زبان فقط به عشق علی
به شرق رفتنِ شمس، از او شنیدم و بس
که بازگشته زمان فقط به عشق علی
چقدر دستِ نهان، که در دهان یتیم
نهاده لقمه ی نان فقط به عشق علی
بیا محب علی! به روی خسته دلی
تبسمی بنشان فقط به عشق علی
.
«فقط به عشق علی» نشان فاطمه است
همان که گشته کمان فقط به عشق علی
چه کرده با دل من « فَمن یَمُت یَرَنی»
خوش است رفتن جان فقط به عشق علی
به شعر، ذره منم، که آفتاب شده ست
از این ببین، شدم آن فقط به عشق علی
یکی شبیه علی، غریب مانده، خدا!
مرا به او برسان فقط به عشق علی
#قاسم_صرافان✍
.
.
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#غزل
🔹ام الادب🔹
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی،
که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی
ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت،
که در بین زنان، تنها تو عباسآفرین باشی
شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را
خدا، یکجا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی
همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری
مگر بینور میشد، مادر زیباترین باشی؟
مگر بینور میشد، در دل خورشید بنشینی؟
تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی
گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست میگیرد
رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی
رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟
تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی
پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه!
نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی
هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری
پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی
#قاسم_صرافان ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
.
.
#میلاد_امام_جواد
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
دفزنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
شدهای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی
«همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
با تو، بیخود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بی تو، چرخیدنِ بیعشق؛ چه احرام حرامی!
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده
بردهای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی
به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت
بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بیشک
که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
📝 #قاسم_صرافان ✍
.
Monajat_Emam-Zaman_Bahr-Al-olum_1402.mp3
1.92M
🔊 به نماز صبح و شبت سلام
و به نور در نسبت سلام...
💐 #مناجات_با_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🎤کربلایی سید حجت #بحر_العلوم
#امام_زمان
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی!
بلغالعلی به کمال تو، کشفالدجی به جمال تو
به تو و به قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پر دو چشم تو ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
زد اگر کسی در ِخانهات، دل ماست کرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی!
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی
#قاسم_صرافان✍
.
7.زمزمه با امام زمان کربلایی محمد ابراهیمی.mp3
5.75M
📢 #میلاد_امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)۱۴۰۲
#زمزمه #امام_زمان
🎤#کربلایی_محمد_ابراهیمی
♦️ جلسه هفتگی
📅 یکشنبه ۶ اسفند ماه ١۴٠٢
🔊 #مناجات_با_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی!
بلغالعلی به کمال تو، کشفالدجی به جمال تو
به تو و به قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پر دو چشم تو ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
زد اگر کسی در ِخانهات، دل ماست کرده بهانهات
همه جا گرفته نشانهات، به چه حسرتی، به چه حالتی!
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی
#قاسم_صرافان✍
.👇
.
#مناجات
#امام_رضا
مریض آمده اما شفا نمیخواهد
قسم به جان شما جز شما نمیخواهد
برای پیش تو بودن بهانهای کافیست
بهشت لطف کریمان بها نمیخواهد
دلیل نالهی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمیخواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمیخواهد؟
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «اهدنا» نمیخواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمیخواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمیخواهد؟
ببین به گوشهی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمیخواهد؟
به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»
دلم بدون رضا (ع) کربلا نمیخواهد
خدا مرا به طواف تو مبتلا کردهست
طواف کعبه بخواهم، خدا نمیخواهد
نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
نگفته است، نه اینکه عبا نمیخواهد
شاعر: #قاسم_صرافان✍
.
.
#پیوند_آسمانی
#ازدواج_حضرت_علی
آسمان میخواند امشب، قدسیان دف میزنند
حوریان کِل میکشند و خاکیان کف میزنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی
آمدی آیینهی انسیهی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا!
شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!
«لیلةُ القدرِ» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلامٌ فیه حَتی مَطلَعِ الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آیینهدارش میشوی
در عبور از کوچهباغ عشق، یارش میشوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست
وای! وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست
ماه در امواج دریا دیدنیتر میشود
قدر زهرا با علی فهمیدنیتر میشود
مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد
روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد
ای بلال! امشب اذانی را که میخواهی بگو
«اَشهدُ اَنَّ علیاً حجتُ الله»ی بگو
عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است
خوب میدانست حیدر بی زره هم حیدر است
تا در میخانه امشب روح را پر میدهیم
دل به چشم کوثر و دستان حیدر میدهیم
#قاسم_صرافان ✍
.
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
تا طفلی می گه آب گریهم میگیره
من از اسم رباب گریهم میگیره
همیشه وقتی «بابا آب داد»و
میخونم تو کتاب گریهم میگیره
تا میبینم که بانویی به بچهش
میگه: مادر بخواب! گریهم میگیره
اگه مردی جلو روی عیالش
بمونه بیجواب گریهم میگیره
حساب تا میکنم آبی که نوزاد
مینوشه، بی حساب گریهم میگیره
گلوی طفل شش ماهه چقدره؟
میپرسم، از جواب گریهم میگیره
همین که مادرم دنبال چیزی
میگرده با شتاب گریهم میگیره
اگه دیدم زنی رد میشه ظهری
به زیر آفتاب گریهم میگیره
نشون مستیه تو شعر اما
تا مینویسم شراب گریهم میگیرم
به سقاخونه حساسه دل من
تو صحن انقلاب گریهم میگیره
تا طفلی گم شده باباشو میخواد
اونم با اضطراب ... از حال میرم
#قاسم_صرافان✍
.
.
#شهادت_امام_سجاد
السلام علیک یا سید الساجدین
هستی و وجود خود به جانان دادی
در اوج دعا تو درس عرفان دادی
هم زینت جمع عابدان بودی و
هم از غم ماه عاشقان جان دادی
#محمدعلی_شهاب ✍
.
........................
.
#امام_سجاد #زینالعابدین علیهالسلام
هیچکس مثل من، در این عالم، وسط شعلهها امام نشد
در شروع امامتش چون من، اینقَدَر دورش ازدحام نشد
لشکری نانجیب میآمد، خیمه غارت شد و در آتش سوخت
غیرِ زهرا، به هیچ معصومی، اینقَدَر گرم، احترام نشد
روضه از این شدیدتر هم هست؟ لحظهای که حسین یاری خواست
و علی بود اسم من، اما خواستم پا شَوم ز جام نشد
به لب تشنهی علی اصغر، به لب تیز ذوالفقار قسم
تا به امروز، هیچ شمشیری، اینقدر تشنه در نیام نشد
رفتنِ شاهزادهای چون من، به اسیری به یک طرف، اما
در سفر، اینقَدَر غُل و زنجیر، گردن بنده و غلام نشد
آه! زینب کجا و بزم یزید؟ او کجا و جواب ابنزیاد؟
باز هم صد هزار مرتبه شکر، چون که با شمر همکلام نشد
این چهل سال گریهام، شاید از همان روز اربعین باشد
هر قَدَر عمه، سعی کرد صبور به حسینش کُند سلام نشد
دیدم از زیر چادرش زینب، گفت، طوری که نشنود عباس:
رنجها دیدهام حسین! اما هیچ جایی شبیه شام نشد
گفت: شرمندهام برادر جان! رفتم و بی سهساله برگشتم
روی آن زخمهای بیحدش، دست زینب هم التیام نشد
منِ سجاد، اینقَدَر خواندم در مدینه نماز و هیچکدام
آخرش مثل آن نمازی که عمهام خواند، بیقیام نشد
#قاسم_صرافان ✍
.
Namahang Mano Karbala 1403 Rasoli [Mohjat_Net].mp3
1.67M
#واحد
#اربعین
#زائر_کربلا
#حاج_مهدی_رسولی 🎤
گرچه باور نمیکنم اما
منم و کربلا خدا را شکر
مردم آقای مهربانم باز
راه داده مرا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
****
کربلایی و مبتلا داری
شهر عشقی برو بیا داری
بر سر قدس و کعبه جا داری
با دو گنبد طلا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
****
هرکه دل بی قرار عباس است
کارِ دل نیست کارِ عباس است
هرکه پروردگار عباس است
اوست تنها خدا – خدا را شکر
درد ما چیست عاشقی مستی
ای که درمان دردها هستی
اینکه لطفت نکرده تا حالا
درد ما را دوا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
شعر: #قاسم_صرافان ✍
#واحد_کربلا
#نماهنگ من و کربلا
#ماه_صفر 1403
.
#شهادت_امام_رضا
نفسهای آخر، عطش، روضهخوان شد
که لبهای تشنه، به یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرار است امشب، جوادم بیاید
#قاسم_صرافان
.
.
#امام_عسکری علیه_السلام
#شهادت_امام_عسکری
#غزل
سامرا، از غم تو، جامهدران است هنوز
چشم «نرگس» به جمالت، نگران است هنوز
دل شهزادهی روم، آینهی دلبریت
تاکها مست تو و این لقب عسکریت
پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم
پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم
حج نرفتی تو، ولی قبلهی حاجات شدی
تو خودت، عین صفا، مشعر و میقات شدی
کعبه، یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد
بی تو، یک چاردهم، عطر خدا کم دارد
ماه زیبا ! حسنِ دوم زهرا ! برخیز
مهدیت دل نگرانت شده، بابا ! برخیز
باز هم جانِ جهان را، تو در آغوش بگیر
صاحب عصر و زمان را، تو در آغوش بگیر
روی زانو بنشان آینهی طاها را
تو ببوس از طرف ما، پسر زهرا را
غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است
به رقیه قسم! آقا ! که یتیمی سخت است
#قاسم_صرافان ✍
.
امام حسین ع
. شهادت #سید_حسن_نصرالله تایید شد
.
"آه از غمی که تازه شود با غمی دگر"
تقدیم به داغهای بر دل نشسته💔
داغدار کدامتان باشم؟ بر کدامین ستاره گریه کنم؟
ابرم و آسمان به من گفتهست، با دلی پاره پاره گریه کنم
آه ای اشکهای پی در پی! فصل لبخند میرسد؟ پس کی؟
تا دمی گریه بند میآید، باز باید دوباره گریه کنم
خون امواج آمدهست به جوش، ابرها میرسند مشکی پوش
بحر تا نهر سیل اندوه است، در کدامین کناره گریه کنم؟
سوگ بغداد، ورزقان، بیروت، شده جغرافیایمان مبهوت
داغ تاریخ دیدهام، باید، یک سده، یک هزاره گریه کنم
آه این پارههای جان من است؟ یا تن سرخ قهرمان من است؟
غزلم تکه تکه شد بغداد! خواستی چارپاره گریه کنم؟
ماه من در میان مه گم شد، کوه یک شب کنار ده گم شد
میروم سر به شانهی تهران، روی شمس العماره گریه کنم
سیب لبنانیام شدهست انار، زیر هشتاد و چند تن آوار
غم خود را چگونه شرح دهم؟ با کدام استعاره گریه کنم؟
خواست دنیا که پر ملال شوم، خواست از حجم غصه لال شوم
من پر از حرفم و نمیخواهم با زبان اشاره گریه کنم
اشک ما ابتدای طوفان است، سیل مدیون لطف باران است
وای اگر داغدارتر باشم، وای اگر بیشماره گریه کنم
ندبه روزی قیام خواهد کرد، کار غم را تمام خواهد کرد
باید آن روزاشک شوق شوم، هر اذان، هر مناره گریه کنم
#فائزه_امجدیان ✍
................
.
انا لله و انا الیه راجعون
سید ما
آقای ما
اسطوره مقاومت ما
شهادت برای شما سالهاست که امضا شده بود
شهادتت هرچند ما را غمگین اما متعجبمان نمی کند
ما همیشه برای شما آرزوی شهادت می کردیم
همانطور که برای همه بزرگانمان شهادت را طلب کردیم
ما حتی بزرگمان و رهبرمان را هم شهید می بینیم و شهید می خواهیم
ما برای خود و فرزندانمان هر روز آرزوی شهادت می کنیم
مقاومیم
می ایستیم
می مانیم
و
شهید می شویم
#محسن_ناصحی ✍
....................
.
مرگ، از چشم شما، نیستی و نابودی ست
مرگ را لشکر کرار، به بازی گیرند
پیش محبوب، به خون غلتزنان، میرقصند
زندگانِ نفَس عشق، مگر میمیرند؟
هر که افتاد، به پا خاست ز خونش، سروی
این عَلم رفت، از این دوش، به دوشی دیگر
دُور، در حلقهی مستان، به تسلسل آمد
جام بگرفت سواری، به خروشی دیگر
فتح، «آن»ی ست، در آن سوی «متی نصرالله»
نصر با ماست، ببین: ما همه نصراللهیم
اُحدی هست، ولی شور اَحد، در رگ ماست
خیبری، با مدد از شیر خدا، میخواهیم
مست یاریم، اگر گفت: بمان، میمانیم
حکم اگر داد، نفس تا برسد، میجنگیم
ما غیوریم، ولی قلب صبوری داریم
مالکیم، اذن ز مولا برسد، میجنگیم
میرسد قصه به مو، کار ولی دست خداست
شادی حرملهها، مرحلهای کوتاه است
آن چه میماند و باقی ست، فقط وجه الله
آن چه بالاست، فقط پرچم حزب الله ست
با ولی باش، که در پیچ و خم گردنهها
مرزِ بین شرف و بیشرفی، باریک است
دل قوی دار، که هنگامهی غربال رسید
شب نریزد به دلت شک، که سحر نزدیک است
#قاسم_صرافان ✍
.
.
فرق شیعیان لبنان با صهیونیستهای دنیاپرست را اینگونه میشود فهمید👇
#سید_حسن_نصرالله
مرگ از چشم شما، نیستی و نابودیست
مرگ را لشکر کرار، به بازی گیرند
پیش محبوب، به خون غلتزنان، میرقصند
زندهگانِ نفَس عشق، مگر میمیرند؟
هر که افتاد، به پا خاست ز خونش، سروی
این عَلم رفت، از این دوش، به دوشی دیگر
دُور، در حلقهی مستان، به تسلسل آمد
جام بگرفت سواری، به خروشی دیگر
فتح، «آن»ی ست، در آن سوی «متی نصرالله»
نصر با ماست، ببین: ما همه نصراللهیم
اُحدی هست، ولی شور اَحد، در رگ ماست
خیبری، با مدد از شیر خدا میخواهیم
مست یاریم، اگر گفت: بمان، میمانیم
حکم اگر داد، نفس تا برسد، میجنگیم
ما غیوریم، ولی قلب صبوری داریم
مالکیم، اذن ز مولا برسد میجنگیم
میرسد قصه به مو، کار ولی دست خداست
شادی حرملهها، مرحلهای کوتاه است
آن چه میماند و باقیست، فقط وجه الله
آن چه بالاست، فقط پرچم حزب الله است
با "ولی" باش، که در پیچ و خم گردنهها
مرزِ بین شرف و بیشرفی، باریک است
دلْ قوی دار، که هنگامهی غربال رسید
شب نریزد به دلت شک، که سحر نزدیک است
#قاسم_صرافان ✍
#شهدا ی جبهه ی مقاومت
.
.
#حضرت_معصومه
تنها، نه به خاطر دعا خواندن، نه!
يا ديدن صحن و گنبدی روشن، نه!
ما آمدهايم تا فدایت بشويم
«يا فاطمه! اشفعی لنا، فی الجنه»
#قاسم_صرافان ✍
.
.
#امام_حسین علیه السلام
#گودال #قتلگاه
#قاسم_صرافان ✍
آن تندباد تیر، بگو با تنت چه کرد؟
با قلب مثل آینه روشنت، چه کرد؟
وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است
با ما ببین که روضهٔ افتادنت چه کرد
میگفت روضهخوان: که تنت غرق تیر بود
هر تیر، واژگون که شدی، با تنت چه کرد
افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا
بر خاک، سنگ، با رخِ بیجوشنت چه کرد
انداخت این سه شعبه تو را، باغبان! ببین
با حلق نازکِ گل در گلشنت، چه کرد؟
جان داد خواهرت، به خدا تا که دید، شمر
با چکمه، در کشاکشِ جان دادنت، چه کرد
ای بوسه گاه مادر دریا گلوی تو!
آن تیغ کُند، با رگ و با گردنت چه کرد
از حال رفت و بی رمق افتاد، روضه خوان
دیگر نگفت از اینکه پس از کشتنت چه کرد
یا ایها العزیز! پس انگشترت کجاست؟
آن گله گرگ، با تن و پیراهنت چه کرد؟
لرزید آسمان، چو دویدند اسبها
بر سینه زد رسول، مگر دشمنت چه کرد؟
.