eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Monajat_Shabanieh_Mirzamohamadi(1).mp3
21.56M
◾️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ 🔉 شکر خدا که نان شب ما حسین شد ممنون لطف مادر این خانواده ایم داریم با حسین حسین پیر میشویم خوشحال از این جوانی از دست داده ایم ◾️ در شبهای پایانی ،فرازهایی از به همراه روضه حضرت 🎤حجت الاسلام
. ‍ شعر پنج میلاد ماه شعبان 🌺🌺🌺🌺🌺🌺 رستخیزشادمانی ماه شعبان آمده آیۀ انا فتحنا جان قرآن آمده صبح سوم، از ره یا نور و یا قدوس ها آیۀ سوم ز آیات درخشان آمده مهر تابیده ز انوار علی و فاطمه تا حسین از عرش حق بر روی دامان آمده بی قرینی مه جبینی از تبار پاکها نورهستی آفرینی، رکن تبیان آمده زهرۀ ازهر بتابد، ماه از او نور گیرد از حسین آرام یابد تا به امکان آمده صبح چهارم آمده پروانه ای از باغ وصل تا شود او شمع جمع اهل ایمان آمده نام او هم قافیه با یاس، عباسِ حسین با دلی اردیبهشتی مثل باران آمده آمده در دست گیرد پرچم الله را در میان معرکه بر عهد و پیمان آمده با وجودش تا قیامت می‌تراود کربلا تا رود بی دست علیین انسان آمده صبح پنجم جوشش زمزم به یارب شد فزون آنکه بود از ابتدا مشهور عرفان آمده زندگی اش یک صحیفه بود از مشق دعا او علی دست و علی هست و علی سان آمده مقتدای سالکان و مبتدای ساجدان هم به عاشوراییان تا حشر برهان آمده ماه شعبان، روز روزش شربت و شیرینی است هریکی بر غم هزار امضای پایان آمده شاد صبح یازده از ماه، دارد مژده ای که علی اکبر ز لیلا در گلستان آمده روزگار از این جوانه شد جوان و سرو قد بر جوان الگوست او آنکه مسلمان آمده خَلق رویش، خُلق و خویش، رزم و بزمش احمدی با دوای روضه بر مردم به درمان آمده شاد صبح پانزده از ماه، روی سامره شد شکوفا چون بهاران، لیک پنهان آمده حضرت مهدی موعود آنکه بود و باید است جان جانان صاحب عصر و دل و جان آمده دین و دل هر دو خراب است از غیابش در دو چشم او که قرآن گفت از حق، بهر عمران آمده نیمۀ شعبان نسیمی از سرکویش رسید چشم واکن تا ببیند دیده طوفان آمده خندۀ گل خواندن بلبل بگوید آشکار شعر جانبخش تو طاهر! جان دیوان آمده   .✍ .
. من کیم روی حقایق من کیم من پشت دینم من کیم شمشیر خونریز خدا بازوی دینم من کیم سردار و سرباز امام راستینم من کیم دست حسین ابن علی در آستینم من کیم در جبهۀ شور و وفا فتح المبینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم من کیم فرزند حیدر من کیم یار حسینم من کیم از کودکی مشتاق دیدار حسینم من کیم با جان شیرینم خریدار حسینم من کیم استاد دانشگاه ایثار حسینم من کیم ماه بنی هاشم چراغ راه دینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم من کیم صدق و صفایم من کیم مهر و وفایم من کیم باب المرادم من کیم مشکل گشایم من کیم حسین ابن علی دست خدایم من کیم فرمانده کلّ قوای کربلایم من کیم صاحب لوای سبط خیر المرسلینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم @emame3vom من کیم احمد خصالم من کیم حیدر مثالم من کیم کوه جلالم من کیم بحر کمالم من کیم سرباز قرآن من کیم سقّای آلم من کیم یک کربلا ایثار و عشق و شور و حالم من کیم فخر زمانم من کیم ماه زمینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم من کیم شیر شجاعت من کیم مرد شهادت من کیم عشق و ارادت من کیم زهد و عبادت من کیم لطف و کرامت من کیم مجد و سعادت من کیم نسل ولایت من کیم اصل عبادت من کیم آنکو علی بوسیده دست نازنینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم من کیم روح حقایق من کیم پشت حسینم من کیم ماه بنی هاشم چراغ عالمینم من کیم من چار عین الله را نور دو عینم من کیم من دامن مولا علی را زیب و زینم من کیم در مجمع اهل ولا شور آفرینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم من کیم باب الحسینم من کیم ابن الاامامم من کیم بر آل هاشم در زمین ماه تمامم من کیم خون خدا فرزند زهرا را غلامم من کیم فرمانروای لشگر خون و قیامم من کیم سجادهی عشاق را مهر جبینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم من حسین بن علی را با تن تنها سپاهم من به گرد خیمۀ شمس ولایت قرص ماهم من خلایق را چه در دنیا چه در عقبا پناهم من فراتر از شهیدان در مقام و قدر و جاهم من شفیع و یاور «میثم» به روز واپسینم من کیم عبّاس فرزند امیرالمؤمنینم .
. علیه‌السّلام اى حرمت قبله حاجات ما یاد تو تسبیح و مناجات ما تاج شهیدان همه عالمى دست على ماه بنى هاشمى ماه کجا روى دل آراى تو سرو کجا قامت رعناى تو ماه و درخشنده تر از آفتاب مشرق تو جان و تن بوتراب همقدم قافله سالار عشق ساقى عشاق و علمدار عشق سرور و سالار سپاه حسین داده سر و دست به راه حسین عم امام و اخ و ابن امام حضرت عباس علیه السلام اى علم کفر نگون ساخته پرچم اسلام بر افراخته مکتب تو مکتب عشق و وفاست درس الفباى تو صدق و صفاست مکتب جانبازى و سر بازى است بى سرى آنگاه سر افرازى است شمع شده آب شده سوخته روح ادب را ادب آموخته آب فرات از ادب توست مات ! موج زند اشک به چشم فرات ! یاد حسین و لب عطشان او و آن لب خشکیده طفلان او تشنه برون آمدى از موج آب اى جگر آب برایت کباب ! ساقى کوثر، پدرت مرتضى است کار تو سقایى کرب و بلاست مشک پر از آب حیات به دوش طفل حقیقت ز کف آبنوش درگه والاى تو در نشاتین هست در رحمت و باب حسین هر که به دردى ، به غمى شد دچار گوید اگر یکصد و سى و سه بار اى علم افراخته در عالمین اکشف یا کاشف کرب الحسین از کرم و لطف جوابش دهى تشنه اگر آمده آبش دهى چون نهم ماه محرم رسید کار بدانجا که نباید کشید از عقب خیمه صدر جهان شاه فلک جاه ملک پاسبان شمر به آواز ترا زد صد گفت کجایید بنو اختن تا برهانند ز هنگامه ات داد نشان خط امان نامه ات رنگ پرید از رخ زیباى تو لرزه بیفتاد بر اعضاى تو من به امان باشم و، جان جهان از دم شمشیر و سنان بى امان ؟! دست تو نگرفت امان نامه را تا که شد از پیکر پاکت جدا مزد تو شد دست شه لافتى خط تو شد خط امان خدا چهار امامى که ترا دیده اند دست علم گیر تو بوسیده اند طفل بدى ، مادر والا گهر بردت تا ساحت قدس پدر چشم خداوند چو دست تو دید بوسه زد و اشک ز چشمش چکید با لب آغشته به زهر جفا بوسه به دست تو زده مجتبى دید چو در کرب و بلا شاه دین دست تو افتاده به روى زمین خم شد و بگذاشت سر دیده اش بوسه بزد با لب خشکیده اش حضرت سجاد هم آن دست پاک بوسه زد و کرد نهان زیر خاک مطلع شعبان همایون اثر بر ادب توست دلیلى دگر سوم این ماه ، چون نور امید شعشعه صبح حسینى دمید چارم این مه که پر از عطر بوست نوبت میلاد علمدار اوست شد به هم امیخته از مشرقین نور ابوالفضل و شعاع حسین اى به فداى سر و جان و تنت وین ادب آمدن و رفتنت وقت ولادت قدمى پشت سر وقت شهادت قدمى پیشتر! مدح تو این بس که شه ملک جان شاه شهیدان و امام زمان گفت به تو گوهر والا نژاد جان برادر به فداى تو باد! شه چو به قربان برادر رود کیست (ریاضى ) که فدایت شود؟! ✍ .
. شعبان شد و خیل رحمت آمد از راه در سال نبوده ماه همچون این ماه یک ماه و طلوع پنج خورشید در آن لاحول ولا قوه الا بالله ✍ .
Aleyasin_1401_12_05_e.mp3
4.7M
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 5 اسفندماه 1401 حاج علی حبیب زاده
Aleyasin_1401_12_05_c.mp3
7.26M
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 5 اسفندماه 1401 مداحی حاج سیدحسن گل ختمی
Aleyasin_1401_12_05_b.mp3
9.66M
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 5 اسفندماه 1401 مداحی حاج سیدحسن گل ختمی
Aleyasin_1401_12_05_d.mp3
14.95M
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 5 اسفندماه 1401 حاج علی حبیب زاده
916.1K
عالم سراسر گشته پر از نور زیرا که جشن میلاد مهدی است شکر خدا که در کشور ما دلها معطّر با یاد مهدی است نیمه شعبان شده و ما شادمانیم سربازان حضرت صاحب زمانیم اللهم ارنی الطلعة الرشیده ما دشمنان مستکبرانیم ما حامیان مستضعفانیم ما پیروان قرآن و عترت ما عاشقان صاحب زمانیم ارواح العالمین فداک یا حجة الله متی ترانا و نراک یا حجة الله اللهم ارنی الطلعة الرشیده مانند سردار در راه اسلام ما جانفداییم ما جان نثاریم بهر دفاع از دین الهی شمشیر برّان چون ذوالفقاریم ما ذوالفقار حیدریم الحمد لله مطیع امر رهبریم الحمد لله اللهم ارنی الطلعة الرشیده شکر خدا که در معهدیم و علم و فقاهت فرا گرفتیم در محضر یک فقیه جانباز درس رشادت فرا گرفتیم شکر خدا که حامی این انقلابیم برای حفظ این نظام پا در رکابیم اللهم ارنی الطلعة الرشیده شعر: ✍ اجرا:علیرضا اشقری 🎤
16176609401036874086939.mp3
4.66M
چه غوغا شد دلم وا شد گل نرگس شکوفا شد
بازم واجبه شکرانه آخه نیمه شعبانه
اومد اونکه برای همه سلطانه
بزن ناز قدم هاش کف جانانه

مطرب بنواز عمر غم کاسته شد
موج شعف از هلهله برخواسته شد
نوروز شد و نیمه شعبان آمد
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد
یا صاحب الزمان صاحب الزمان ...

چه مولودی چه موعودی تا حالا پس کجا بودی
نگات تفسیر قرآنه چشمات سوره رحمانه
تو گوشم صدای پیک بهارانه
بزن ناز قدم هاش کف جانانه

نوروز بساط سبز و زارش پیداست
حال خوشی از لیل و نهارش پیداست
با مولود صاحب الزمان شد آغاز
سالی که نکوست از بهارش پیداست
یا صاحب الزمان صاحب الزمان ...

چه غوغا شد دلم وا شد گل نرگس شکوفا شد
هدف داره شرف داره بوی شاه نجف داره
روایتگر ادیانه هدایتگر انسانه
نجات بخش همه عالم امکانه
بزن ناز قدم هاش کف جانانه

ای جان جهان ، جهان جان ادرکنی
قیوم زمین و آسمان ادرکنی
احیاگر صد دم مسیحا الغوث
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
یا صاحب الزمان صاحب الزمان ...
🎤 .
. با خدا در ماه شعبان ماه شعبانه و بنده ی گنهکار اومده خِجِل از فرطِ گناه با یه دل زار اومده ماه شعبانه و با امیدِ رحمت اومدم روسیاهم با یه عالمه خجالت اومدم از جهل و غفلت،آکنده ام من ببین خدایا،شرمنده ام من الهی العفو... ای خدا ببین که بندهٔ فراری اومده با دلی شکسته و با گریه زاری اومده ماه شعبانه و دل نشد زِ معصیت جدا چجوری واردِ ماهِ رمضون بشم خدا این نفسِ سَرکِش،بیچاره ام کرد در دشت غمها،آواره ام کرد الهی العفو... ای خدا قسم میدم تو رو به ماه کربلا به علمدار حسین یاورِ شاه کربلا حقّ اون لحظه که مَشکِش و دَریدن ای خدا حقّ اون لحظه که دستاش و بُریدن ای خدا من و فدا کن،به راه دلبر غریبِ گودال،شهیدِ بی سر مظلوم حسین جان... در .👇
. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها ویژۀ روزهای پایانی به نفسِ حاج میثم مطیعی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ وقتی صدایت میکنم بشنو صدایم را آورده ام اینجا برایت ، گریه هایم را آغوش بگشا بر غریبی بی کس و تنها تا بشنود عالم صدایِ ربنایم را *امشب با یه امیدی اومدم درِ خونه ت .. فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ ... سمتِ تو فرار کردم .. مولایِ من ..* آری همانم که فراری بوده از دستت تو خوب میدانی تمام ماجرایم را *الان میخونی تو مناجات شعبانیه : وَ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ ...* آری همانم که سراپا غرقِ تقصیر است اما تو پوشاندی همیشه هر خطایم را * قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَى .. جلو امامِ زمانم سرافکنده شدم ... نه فقط به خوبا غبطه می خورم ، برا گذشتۀ خودم دلم تنگ شده ... تو این دنیا پرده ها رو بالا نزدی جلو حضرتِ زهرا منو بی آبرو نکنی ...* جا ماندم از پرواز نه! اصلاً زمین گیرم! زنجیر نافرمانی‌ام بسته است پایم را من دور بودم از تو؛ ترسیدم ، زمین خوردم حالا ولی برگشته‌ام ... داری هوایم را؟ شاعر : زهرا نظری اولِ مناجات فقط یه قسمت میدم ، قسم به اون بانویِ مظلومی که پسراشُ نوکرِ حسین تربیت کرد .. قسم به اون بانویِ مظلومه ای که بشیر اومد مدینه همه رو جمع کرد بی بی ام البنین صدا زد : أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی جان چهار تا پسر داشتی همشونُ کشتن .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ ... اگه خبر بهت نرسید من بهت بگم : اون علمدارِ رشیدِ کربلا دستاشُ بریدن ... به چشماش تیر زدن .. عمود آهن به فرقش زدن ... پاهاشو بریدن .... بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی چرا انقدر اصرار می کنی ؟.. بینِ دو نهر آب با لبِ تشنه سر از بدنش جدا کردن ... صدا زد : قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی .. صدا زد قلبمُ پاره پاره کردی ... أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین ... ____________ علیه_السلام ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ .👇
. |مرگ| از تنفّس از هوای زندگی سرشار، مرگ می بَرد با خود مرا تا لحظه ی دیدار، مرگ مثل عطری می دود در خلوت هر عاشقی مثل نبضی می زند روی طنابِ دار، مرگ پا به هر جا می گذارد مهربانی می کند می دهد حتی به دنیا دوستان اخطار، مرگ آری اینجا عده ای در فکر انکار آن طرف ایستاده همچنان در موضع اصرار، مرگ نیست از این زندگی تا رفتن از آن فاصله این سوی دیوار ماییم آن سوی دیوار، مرگ مرگ شیرین است آری بخشی از این زندگیست می شود هر روز پیش چشممان تکرار مرگ مرگ بر آن لحظه ای که خالی از زیبایی است مرگ بر آن زندگی که از تو دارد عار مرگ آه ای راهِ به غایت دلنشین این روزها دوستت دارم به جانِ زندگی بسیار مرگ : استاد ✍ ................. . پریشان خاطرم، زیرا به زیر خاک، تنهایم گرفتار گناهان و اسیر معصیت هایم در آن تاریکی قبرم دگر یار و رفیقی نیست به جز اعمال نیک و زشت، در پنهان و پیدایم خداوندا تویی شاهد اگر خبطی زِ من سر زد زِ جهل و غفلتم بوده، ببخش ای رَبّ یکتایم اگر چه غرق شرم و خجلتم از چهارده معصوم ولی دارم وصیت از دل مجنون و شیدایم مرا با نوحه ی یا فاطمه در قبر بگذارید که با این ذکر، زائر بر تمامِ آل طاهایم گنهکارم ولی عبدِ غلامان حسینم من همیشه غصه دارِ روضه ی فرزند زهرایم به یادِ پیکرِ بی سر به خاک خونیِ گودال رسد تا عرش گردون شعله های سوزِ آوایم صدا زد زینبم جانِ حسین برگرد بر خیمه مکن خواهر در این حالات غم دیگر تماشایم برو تا که نبینی می نشید بر روی سینه برو عشقِ برادر، ای بهشت آرزوهایم قرار بعدی ما بزمِ مِی، در بین طشت زر همانجا که خورد چوبی به دندان های زیبایم 🔴✍️ نوشته شده در ۲۹ دی ماه ۱۴۰۲ حاج امیر عباسی ........... . وای از آن روز که آب از سر انسان گذرد درد افزون شود و فرصت درمان‌ گذرد آخرش پرده به یک سو رود و فاش شود گرچه یک عمر ز چشم همه پنهان گذرد دیر شد ای دلِ‌من! کی به خودت می‌آیی؟! نکند فرصت عمر تو به عصیان گذرد چیست این‌تن که اسیرش شده‌ای از غفلت یوسفِ جان چقدر گوشهٔ زندان گذرد؟! زودتر بگذر از این دام پر از مکر جهان عاقل از راه پر از دزد، شتابان گذرد کی قرار است در آغوش کشی وصلش را حیف از این عمر که دائم پی هجران گذرد وای بر من اگر از غفلتِ بیش از حدّم من ز خود نگذرم و فرصت شعبان گذرد سخت باید که قسم داد خدا را به حسین تا خدا از گنه بنده‌اش آسان گذرد .
enc_16785865684531093767253.mp3
8.39M
صدف ام البنین مروارید آورده برای مولا مرج النور یلتقیان آمده عشق عشق حسین عشق زینب کبری همه وجودش از دم یاره دم یاره حاء و سین و یاء و نون علمداره علمداره امیر آل الله پسر شاه نجف وزیر ثار الله پسر شاه نجف دلاور صفین پسر شاه نجف روح ولی الله پسر شاه نجف جمع فضایل پسر شاه نجف دریا و ساحل پسر شاه نجف همه مریدت پسر شاه نجف حول و محول پسر شاه نجف اوج مقامات پسر شاه نجف عموی سادات پسر شاه نجف نور مجالت پسر شاه نجف تفسیر آیات پسر شاه نجف صدف ام البنین مروارید آورده برای مولا مرج النور یلتقیان آمده عشق عشق حسین عشق زینب کبری روشنیم از جلوه نقره فام تابش ماه کامل دل سجاد و اهل حرم گرد علم روشن و گرم با نور ابوفاضل آیه های عاشقی شده نازل شده نازل عشق زین العابدین ابوفاضل ابوفاضل سلام ابالفضل پسر شاه نجف آقام ابالفضل پسر شاه نجف دخیل علمدار پسر شاه نجف امام ابالفضل پسر شاه نجف صدف ام البنین مروارید آورده برای مولا مرج النور یلتقیان آمده عشق عشق حسین عشق زینب کبری دوباره کعبه تپید دلهامون لرزید و علی تکثیر شد سید الاحرار شد این بار آینه دار نور علی باز عالم گیر شد حبذا و حلبیک ابو سجاد ابو سجاد با صد و ده نفست بگو سجاد بگو سجاد پسر شاه نجف پسر شاه نجف یا ناصر الدین پسر شاه نجف زین العابدین پسر شاه نجف تشریع و تکوین پسر شاه نجف دلیل عامین پسر شاه نجف عابد امت پسر شاه نجف روح اجابت پسر شاه نجف شور قیامت پسر شاه نجف...
enc_16770597870946890832412.mp3
2.41M
رویایی ترین شب عمر منه خورشید اومده آسمون روشنه دیگه بهترین از امشب آسمون یاد نداره خورشید اومد و پشت سرش ماه و ستاره سجده میکنم ابروی یار رو تا صبح میشمارم ستاره ها رو چراغونی آسمونا کاظمین و نجف و حرم امام رضا ابی عبدالله حالا دو تا شیش گوشه داریم یکی توی کربلا یکی هم تو سامرا ابی عبدالله دوست دارم ابی عبدالله ... از گهواره تا لحد ارباب دلم مدد معشوق الی الابد حسین ای با غریبه های جهان آشنا حسین ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین با یک نفس تمام جهنم شود بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا حسین عالم حیرونته لیلا مجنونته خوشبخت اونیه که الآن مهمونته زیر ایوونته ثارالله یا حسین
. دلدار می رسد سالار می رسد جود و سخا و غیرت و ایثار می رسد شهزاده ی تمامی اعصار می رسد دارد دوباره حیدر کرار می رسد باید که طبل خاتمه ی جنگ را نواخت وقتی علی کنار علمدار می رسد الله اکبر از زور و بازوی پهلوان الله اکبر از قد و بالای این جوان یکدم میان میمنه یکدم به میسره در دو جناح مرد نبرد است همزمان فریاد الامان دارد بلند می شود آنجا به هر مکان اکبر جوان سلسله گيسوي کربلاست پیغمبر خداست با این حساب احمد مختار می رسد ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علي)) غوغا به پا شده تیر از کمان غیرت مولا رها شده شمشیر ذوالفقار علی را کشید و بعد صحرا پر است از سر و دست جدا شده یک تن دوتا شده یعنی علی رسیده زمان عزا شده آمار کشتگان عدو بی حساب شد وقت عذاب شد دنیا خراب شد تيغش خضاب شد وقت مصاف شد از بس که ضربه زد تیغ کجی که دست علی بود صاف شد روز قیامتی که به کرب و بلا شده از شدت بلا پشت دلاوران عرب زاده تا شده غوغا به پا شده ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) وقت حذر رسید تا شیر تر رسید وقتی که بین لشگریان این خبر رسید فریاد استغاثه ی "این المفر" رسيد باز شکاری از حرم شاه کربلا ارباب ماسوا قصد شکار کرد خاک تمام معرکه را لاله زار کرد از میمنه به میسره را تارومار کرد بنگر چه کار کرد سیل عذاب را سر دشمن آوار کرد دشمن هوار کرد از جنگ با جوان حسین احتذار کرد یعنی فرار کرد اینجای قصه کار عدو به سپر رسید عمرش به سر رسید ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) هم ماه آمده هم شاه آمده تکرار دوم اسدالله آمده فرماندهی میمنه از راه آمده ارباب زاده ای که ز درگاه آمده یوسف به شوق دیدنش از چاه آمده پیش جمال پر جبروت یل حسین کوتاه آمده تکبیر می کشد وقتی میان معرکه شمشیر می کشد از ترس و واهمه قلب و دل همه گردن کشان کل عرب تیر می کشد این خنده دار نيست؟ وقتی به جنگ شیر ، روباه آمده ((شهزاده ی مؤذن کرببلا علی)) پیغمبر آمده از خیمه های کرببلا حیدر آمده وقت نبرد حضرت سرلشکر آمده با این حساب روی زمین محشر آمده خونش به جوش آمد و صبرش سر آمده شیر از میان بیشه به قصد سر آمده به به به این ابهت و قدرت به به به این شهامت و غیرت به به به این شجاعت و صولت در یک کلام ختم کلام است این کلام شیر نر حسین علی اکبر آمده ((شهزاده ي مؤذن کرببلا علی)) صهبا علی و ساقی میخانه ها علی آقا علی و زاده ی خیر النساء علی مولا علی و آیه ی "قالوا بلی" علی والا علی و عالی اعلا نما علی شهزاده ی شهنشه ملک بقا علی پیغمبر جوان شده ی کربلا علی هرکس به جنگ خشم خداوند رو کند راه فرار هر طرفی جستجو کند هرکس که جنگ تن به تنش را نگاه کرد با خود میان معرکه هی گفتگو کند یا مظهر العجايب و یا مرتضی علی ((شهزاده ی شهنشه کرببلا علی)) .
. چند خط از امیرالمومنین علیه‌السلام ممنوتم که اومدم حوالی مناجات من و آوردی قاطیِ اهالی مناجات شبای شعبانه و باز  شبای عاشقیه وقت مناجات دل و دعای عاشقیه من اومدم  که از خودم دلم رو پس بگیرم دو خط مناجات بخونم کمی نفَس بگیرم الهی إِنْ خَذَلْتَنِي چه خاکی سر بریزم الهی إِنْ حَرَمْتَنِي ، کجا برم عزیزم الهی إن اَخَذْتَنی ... اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ و إِنْ اَخَذْتَنی بِجُرمی ، اَخذْتُکَ بِلُطفِکْ إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی  فقیرا الهی جئتُ خائفاً بِبابک اسیرا بیا به زندونی که باز برام گناها ساختن هیشکی سراغم نیومد وقتی من و شناختن بیا به سلولم و از غیر خودت رهام کن فکری برا شکستن زنجیر دست و پام کن جدام کن از هرچی من و از تو جدام می‌کنه اهل سحر وقتی بشم  علی دعام می‌کنه هرچی بزرگه جرمِ ما لطفِ تو بی حسابه دلارو می‌بریم حرم  دعا که مستجابه اگر هنوز سنگه دلت  خشکه چشات تو شعبان سفارشِ مادرمه سه بار بگیم حسین جان (حسن لطفی ۴۰۲/۱۲/۰۴)✍ .
. دنیا جای خوبیه اگه فقط توی گیر و دارا رو سفید بشی توی زندگی باید شهید باشی تا که قسمت بشه و شهید بشی شهدا راهو به ما نشون دادن از غبارا دلارو تکون دادن خوبه که وصیتا رو بخونیم گفتن و رفتن و تشنه جون داد این نصیحتِ امامِ شهداست برید وصحیفه‌ها رو بخونید اگه عالمی خدا قبول کنه یه بارم وصیتارو بخونید* اینا حرفای رفیقای منه حرفای مدافعای حرمه با خدا همیشه خلوت بکنید یه گوشه با گریه صحبت بکنید روزای خونه تکونیِ عزیز قدرشو بدون جوونیِ عزیز مگه جارو نمی‌خواد خونه‌ی دل پُرِ خاکه آخه ویرونه‌ی دل فرصتا کمه نگن که دیر شده به خودش حاجی بیاد که پیر شده خیلی زود میره همین جوونی که می‌بینیش ، نشون به اون نشونی که پشت ماهم میگن این نشانی رو خدا رحمتش کنه فلانی رو زوده که وقت پریشونی بیاد سراغ ما هم پیشمونی بیاد می‌بینی روضه‌ی تدفین می‌خونن واسه ما دارن که تلقین می‌خونن کارای گذشته رو نشون میدن وقتی شونه هامون و تکون میدن گفتم اما نَکِه نااُمید باشی یه کاری کن که تو هم شهید باشی آره  آماده شو این شبا جَوون برای شبای ماه رمضون داره آقامون میاد زنده بشیم شهدا دعا کنید بنده بشیم سرِ سال ما گداها میرسه فردا شب عزیز زهرا میرسه .... بیا تا یه سیب سرخ و بو کنیم میون گریه یه آرزو کنیم  اگه اینبار برسیم به کربلا حرمو با مژمون جا رو کنیم بشینیم میون بین الحرمین تا نفس داریم بگیم حسین حسین تو سوام کردی که سینه‌زن بشم اگه خارم گلِ این چمن بشم بعد مردنم نمی‌خوام اقاجون تو کفن نداری من کفن بشم چی میشه اونیکه ارباب منه ببینه که نوکرش بی کفنه *ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید. مثل این سربازهایی که در مرزها کشته می‌شوند بمیرید. این وصیتنامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.(صحیفه امام ج1) (حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۲/۰۴)✍ .
. ▪️بنداول▪️ غرق شعف شده حال و هوای ما مهدی یا مهدی ی روی لبای ما ماه پیمبره هوا بهاریه تو دل عاشقا جشن ولادته یکی تو هیات و یکی تو جمکرون مشغول شادی و عرض ارادته قبله ی دلها اومده مهدی زهرا اومده یا مهدی یا مهدی یا مهدی یا مهدی ▪️بند دوم ▪️ اومده والی عادل احمدی اومده حاکم شرع محمدی اومده مصلح و اومده منتقم اومده حجت و یار سینجلی اومده منجی و اومده قاعد و اومده قائم طایفه ی علی حضرت دریا اومده مهدی طه اومده یامهدی یامهدی یامهدی یامهدی ▪️بندسوم▪️ می رسه وارث خاتم الانبیا می رسه باعث عزت اوليا می رسه صاحب و می رسه صالح و می رسه جلوه حیدر فاطمه می رسه باسط و می رسه ثائر و می رسه فارس لشگر فاطمه مقصد و مقصود می رسه مهدی موعود می رسه یا مهدی یا مهدی یا مهدی یا مهدی ▪️بندچهارم▪️ زندگی خوبه که با علی بگذره با نوای علی یا علی بگذره زندگی اربابه زندگی عباسه زندگی عشق به اولاد حیدره زندگی رحمته دار محبته یه گوشه لبخند فرمانده حیدره زندگی یاد حیدره گفتن ناد حیدره یا علی یاعلی یا علی یا علی ✍ .👇
. چند خط از امیرالمومنین علیه‌السلام ممنوتم که اومدم حوالی مناجات من و آوردی قاطیِ اهالی مناجات شبای شعبانه و باز  شبای عاشقیه وقت مناجات دل و دعای عاشقیه من اومدم  که از خودم دلم رو پس بگیرم دو خط مناجات بخونم کمی نفَس بگیرم الهی إِنْ خَذَلْتَنِي چه خاکی سر بریزم الهی إِنْ حَرَمْتَنِي ، کجا برم عزیزم الهی إن اَخَذْتَنی ... اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ و إِنْ اَخَذْتَنی بِجُرمی ، اَخذْتُکَ بِلُطفِکْ إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی  فقیرا الهی جئتُ خائفاً بِبابک اسیرا بیا به زندونی که باز برام گناها ساختن هیشکی سراغم نیومد وقتی من و شناختن بیا به سلولم و از غیر خودت رهام کن فکری برا شکستن زنجیر دست و پام کن جدام کن از هرچی من و از تو جدام می‌کنه اهل سحر وقتی بشم  علی دعام می‌کنه هرچی بزرگه جرمِ ما لطفِ تو بی حسابه دلارو می‌بریم حرم  دعا که مستجابه اگر هنوز سنگه دلت  خشکه چشات تو شعبان سفارشِ مادرمه سه بار بگیم حسین جان (حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۲/۰۴)✍ 📋 گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه بعد از غم تو طی شده دورانی چند ما ندیدیم در این شهر رفیقانی چند شهر من نان مرا خورد و نمک‌گیر نشد هیچکس مثل من از زندگی‌اش سیر نشد حق ما را سر هر قصه که می‌شد خوردند قاتل مادرِ من را روی منبر بردند باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن قنفذ از کوچه ما رد شد و خندید به من آن چهل مرد که آتش‌زن جنت بودند در صف اول هر وعده جماعت بودند شیر غرّان جَمَل بودم و تاوان دادم سالها قبل در آن کوچه بد جان‌ دادم سوختن چاره‌ی این خسته‌ی غم پرور بود از عسل آتش این زهر گواراتر بود مادرم از دل آزرده‌ی من باخبر است مرگ از دیدن قنفذ به خدا خوب‌تر است مثل آن پهلوی زخمی گرفتار شده جگر پاره ی من پاره‌ی مسمار شده کاش ثانی عوض فاطمه من‌ را می‌زد جای مادر لگدش را به تن ما میزد *شاعران: و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 راز دل امام حسن (س) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همچین که جلو چشماش مادرش زمین خورد، یه جوری مادر زمین خورد، بدجور مادر ما و زمین زدند؛ یه جوری زمینش زدن دیگه نشد؛ دیگه بلند نشد... دست مادر و گرفت از روی خاک کوچه مادر و بلند کرد، توو مسیر وقتی می‌رفتند راهی نبود تا خونه، قبل از اینکه بخوان وارد خونه بشن؛ مادر گفت:« حسن جان! صبر کن، کجا؟! باید یه قولی به مادر بدی. - چی عزیز دلم، قربونت برم مادرجان! - باید یه قولی بدی به بابا حرفی نزنی، این چیزی که الان توو کوچه دیدی توو دلت بمونه. یه وقت به کسی نگی... آخه مادر بزار به بابا بگم، آخه اینجوری زدنت، مگه میشه؟! باید جوابشون و بدیم. - نه حسن جان! من حالم خوبه، چیزیم نشده الحمدالله؛ یکم چادرم خاکی شد، فقط من این دستم تکون نمی‌خوره نمیتونم این خاکا رو بتکونم؛ اگه میشه حسن جان این خاکا رو از روی چادر مادر پاک کن، الان میریم توو خونه بابات می‌بینه... قول داد به مادرش؛ چشم مادر، هرچی تو بگی. فقط تا کی این باید توو دلم بمونه؟! - حسن جان! این رازه، تا لحظه ی جون دادنت توو دلت بمونه، به کسی نمی‌خواد بگی. لحظه‌ای که امام حسن داشت جون می‌داد، بی‌بی کنارشه، ابی عبدالله هم این طرفه. صدا زد:« داداش! بعد این همه سال نمی‌خوای به خواهرت بگی اون روزی که از کوچه‌ها برگشتی خونه، میدونی کدوم روز و میگم؟! همون روزی که وقتی مادر اومد، مادر رفت یه گوشه‌ای توو روش و محکم گرفته بود، تو هم رفتی یه گوشه اتاق کز کردی، زانوهات و بغل کردی؛ فهمیدی کدوم روز و میگم؟! همون روزی که گوشه چادر مادر یکم خونی شده بود؛ همون روزی که یکی از گوشواره‌های گوش مادر نبود... نم‌خوای بعد این همه سال به زینب بگی چی شد؟! صدا زد:« زینبم! این پاره‌های جگر من و می‌بینی، این لخته‌های خون و می‌بینی توو این تشت، اینا مال زهر نیست؛ دست به دلم نگذار... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇👇
. از هم اکنون که ماه شعبان است، باید آماده ی حضور شوی باید از قبلِ موقفِ رمضان، پاک گردی و غرق نور شوی بگذر از هر چه بیش و کم اکنون، خیز و بردار یک قدم اکنون بگذر از دیگران تو هم اکنون، تا پسندیده ی غفور شوی لحظه لحظه به یاد مُردن باش، یادِ سختی جان سپردن باش زودتر فکر توبه کردن باش، عاقبت راهیِ قبور شوی گر شوی غافل از چنین رحمت، عاقبت تو بمانی و حسرت حیف باشد اگر در این فرصت، صرف تقصیر یا قصور شوی تا "تو" باشی چه جا برای "او"ست ؟! بگذر از خود رها شو از این پوست نرسی تا مقامِ قُربِ دوست، مگر از نفسِ خویش دور شوی ادعا مثل حرف بسیار است، کو کسی که فدایی یار است؟! اگر از تو امام تو خواهد، میتوانی که در تنور شوی؟! شاید این ماه ماه آخر بود، شاید آقایمان ظهور نمود آری ای منتظِر ز جا برخیز، باید آماده ظهور شوی .
. شعبان گذشت و حال دلم روبراه نیست در کوله بارِ زندگی ام جز گناه نیست سوگند بر حقیقتِ سِیر و سلوکِ عشق چون من در این طریق، کسی روسیاه نیست عمرم به غفلت و ضررِ معصیت گذشت کارم به غیرِ ناله و اندوه و آه نیست آخر چگونه واردِ ماهِ خدا شوم؟ بیچاره را به خانه ی محبوب، راه نیست یا رب مرا به حُرمت شاه نجف ببخش جز بیتِ رحمتِ تو مرا سرپناه نیست پرونده ام سیاه، ولی در دلم به جز عشقِ شهیدِ تشنه ی در قتلگاه نیست از راهِ دور نیزه به پهلوی او زدند رحمی به قلبِ هیچ یک از آن سپاه نیست اسفند ماه ۱۴۰۲ ............... مثنوی وداع ماه شعبان الا ماه شعبان مه با صفا ستوده تو را حضرت مصطفی خوشا هر که بُرده فیوضات تو صفا کرده با آن مناجات تو الا ماه شعبان حلالم نما بشوی این دلم را زلالم نما مناجات شعبان صفای دل است خوشا حال شخصی که او عامل است خداحافظ ای ماه ختم رسُل خداحافظ ای ماه لبریز گل چه شبها دل و دیده در راه بود امید همه نیمه ی ماه بود که شاید مه فاطمه(س) سر زند و یا تکیه بر بیت داور زند ولی باز قابل نبودیم ما به راهش که عامل نبودید ما دلم ابری و دیده ی من تَر است الا ماه شعبان دَم آخر است در اینجا گریزی به دل وا کنم ز اشکم دلم را مداوا کنم روم کربلا تا که هُو هُو زنم دوباره به مولای خود رو زنم بسوزم بنالم برای همه به یاد گل حضرت فاطمه خدایا بہ سوز و گداز حسین بحق دو رکعت نماز حسین بہ آن لحظہ ای کہ سبک بال بود سرازیر در بین گودال بود زمین و زمان شد پریشان او ھمہ ناقہ ھا دیدہ گریان او خدایا بحق علی اکبرش بہ لب ھای خشک علی اصغرش خدایا بہ عباس و تاب و تبش بحق ترکھای خشک لبش خدایا خدایا تو ما را ببخش گناھان ما را بہ مولا ببخش یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍ ............ . سرمایه آه و ،این همه عصیان مرا ببخش دردم گناه و توبه چو درمان مرا ببخش یاغی نیَم به حال غریبان ترحمی باز آمدم به حال پریشان مرا ببخش یک عمر گفته ام که سریع الرضا تویی امشب بحق شاه خراسان مرا ببخش با این بلا که آمده، مرگ است بیخ‌ گوش کم گوشمالی ام بده! الآن مرا ببخش شاید که عمر من به شب قدر، قَد نداد! پس در همین لیالی شعبان مرا ببخش گریه برای کشته ی بی سر سلاح ماست محض همین نوای حسین جان مرا ببخش ... زینب به ناله گفت الا یا اخا الغریب: ای مانده زیر پای ستوران مرا ببخش... با چادرم نشد که تنت را کفن کنم ای پاره پاره پیکرِ عریان، مرا ببخش ✍ .
4_6010155158443398399.mp3
11.53M
گرچه گنه کاریم اما عشق خوی ماست این آیه‌ی تطهیر کارش شست و شوی ماست با این همه جرم و خطا باکی ز محشر نیست عشق علی و آل او تا آبروی است آن روز که مادر ز فرزندش گریزان است زهرا در آن هنگامه گرم جست و جوی ماست چون بچه ی تازه بدنیا آمده پاکیم تا قطره های اشکِ ما آب وضوی ماست تا با علی هستیم و فرزند زهراییم پس نفخه ای از سیب جنت ،عطر و بوی ماست ما جایمان در جنتُ الزهراست وقتی که ایوان طلای شاهِ مردان آرزوی ماست حرف علی شد باز مهمان نجف گشتیم دیدیم که خیل ملک تسبیح گوی ماست حق علی این روزهای آخر شعبان بگذر ز ما ماه مبارک پیش روی ماست لعنت به آن که منصب او را تصاحب کرد روز محشر مغبض حیر، عدوی ماست لعنت به آن که همسرش را پیش چشمش زد این بغض مثل استخوانی در گلوی ماست زهرا زمین افتاد یا حیدر نمیدانم اینجا به بعده روضه ها سِرِ مگوی ماست