eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ... جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد 🍂 اخی .... الا مادر به قربون جمالت اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت .... ای حسین ..... گل ام البنین شیرم حلالت .... 2 🍂 شد آسمانم بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... *زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ... سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2 رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2 بعد از تو ای ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه ..... 2 در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه) در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2 دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2 حسین ..... 🍂 کربلا بگو حسین ..... مدینه بگو حسین ..... شفای مریض ها بگو حسین ..... فرج امام زمان(عج) بگو حسین ..... به ابوالفضل (ع) یا الله .... .
3. روضه ام البنین س.mp3
4.79M
( سلام الله علیها ) الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند عالم فدای اون مادری که به یاد چهار پسر شهیدش ، چهار صورت قبر درست کرده بود ، دور این قبرها میگردید و گریه میکرد ، اما وسط گریه هاش فقط میگفت : ... وقتی می پرسیدند : ام البنین این چهارصورت قبر دیگه چیه ؟ می فرمود مگه خبر ندارید ، پسرام همه فدایی حسین شدند ، اینارو به یاد پسرام درست کردم ، اما وقتی می پرسیدند ام البنین ، اگه این قبرا رو به یاد پسرات درست کردی ، پس چرا یک کلمه نمیگی عباسم ؟ نمیگی عبدالله ؟ عثمانم ؟ جعفرم ؟ هی دوره این قبرا میگردی ، فقط میگی وای حسینم ... یا الله ، جوابی که این مادر داده ، نقلِ ، میگن اینگونه جواب داد : فرمود آخه بچه های من مادر دارند تا براشون اقامه ی عزا کنه ، اما بمیرم حسین فاطمه مظلومه ، آقام غریبه ... حسیییین ....
. 👈 👈 . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
. بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین .👇
‍ . |⇦•زود از داغ پسرهای رشیدت .. / و توسل ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آسمان بودی و در دامان مهرت ماه بود قله ایثار هر کوهی کنارت کاه بود همسر مولا شدی اما درون خانه اش زادۀ زهرا به چشم تو ولی الله بود نیستی زهرا ولی آن قدر می دانیم که مثل او تنها علی از رتبه ات آگاه بود زود از داغ پسرهای رشیدت سوختی آه عمر نامت ای اُم البَنین کوتاه بود در کنار چار نقش قبر کارَت روز و شب نوحه بود و ناله بود و اشک بود و آه بود با خجالت از رباب آخر وجودت آب شد تا که حرف مشک میشد اشک تو در راه بود خواستم وصفی کنم از عشقِ عباس و حسین مصرعی کوتاه شد خورشید محو ماه بود ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
‍ . |⇦•نشد از چهره‌ام غم را بگیری .. / و توسل جانسوز ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نشد از چهره‌ام غم را بگیری زِ من اندوهِ عالم را بگیری برای رفتنم اینسو و آنسو نشد مادر که دستم را بگیری تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا دو دستت را که زد مُردم من اینجا همینکه از رویِ مَرکب عزیزم زمین خوردی زمین خوردم من اینجا *خدا رحمت کنه اون کسی رو کعگه برا ام البنین بلند بلند گریه میکنه و زمزمه داره .. همه مادرا دوست دارن روزای آخرِ عمرشون پسرها و بچه هاشون دورش باشن .. آخ بمیرم برات بی بی جان ..* نه که امروز مادر درد دارم که روز و شب سراسر درد دارم از آن ساعت که با ضربه شکستند سرت را بی هوا سردرد دارم اگر بشکسته‌ام مانندِ زهرا ببین دلخسته‌ام مانندِ زهرا سرت را تا که رویِ نیزه بستند سرم را بسته‌ام مانند زهرا به یادت آه ، یکسر می‌کشیدم که گویی از تنت پَر می‌کشیدم به هر تیری که بر جسمِ تو می‌رفت من اینجا آی مادر می‌کشیدم مرا گفتند که بازو ندارد دگر عباسِ تو اَبرو ندارد بمیرد حرمله بد زد به چشمت از آن لحظه دو چشمم سو ندارد نشد بال و پَرِ خود را بگیرم به دامن اصغرِ خود را بگیرم من از شرمندگی پیشِ رُبابم نشد بالا سرِ خود را بگیرم *آخ رباب .. عباسمُ حلال کن .. نتونست برا علی اصغرت آب بیاره رباب .. کاری کردن عباس از خجالت آب شد ..* پس از تو کاش زنجیری نمی‌ماند تو می‌خوردی و شمشیری نمی‌ماند تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد برایِ حرمله تیری نمی‌ماند "ببین مادر زِ گریه آب رفته و از سردردها از تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟ کمی آرام تازه خواب رفته" عزیزم جان جانا نور عینا به فرقم باد خاک عالمینا نگاهم مانده بر در تا بیایید حسینم وا حسینم وا حسینا شاعر : حسن لطفی ــــــــــــــــــ 👇
. یا ام البنین چهارپاره سُرا سلام علیک گریه روضه ها سلام علیک یارشیرخدا سلام علیک سفره هل اتی سلام علیک السلام ای جناب ام الادب ادب از تو گرفته اصل و نسب هستی ریخته به پای علی گوش تو محرم صدای علی بانوی دوم سرای علی مادرشیربچه های علی سائل دیده ترت هستم به ابالفضل نوکرت هستم رحمت. بیکران آل الله جلوات عیان آل الله سفره باز نان آل الله مادر نوکران آل الله منم از دوستان عباست نظری کن به جان عباست نور تعلیم دیده زینب ای انار رسیده زینب در دل شب سپیده زینب مادر قدخمیده زینب چادرت عطر و بوی کوثر داشت به تو زینب خطاب مادر داشت پای علامه گشتی علامه ای زتقوا به پیکرت جامه دشمن دشمنان خودکامه قاتلت غصه امان نامه حافظ آیه های قرآنی سفره نذری حسین جانی پای این نور روزتوشب شد جامت از عاشقی لبالب شد نفست سمت حق مقرب شد زندگی تو وقف زینب شد همه ی تو نوای تلبیه بود از ازل مسجدت حسینیه بود در تو بس ازدیاد فاطمه بود کارتو امتداد فاطمه بود همه وفق مراد فاطمه بود با تو زینب به یادفاطمه بود علی از غصه ها رهایت کرد تا که ام البنین صدایت کرد با ستم پیشه در ستیزی تو خطه بغض گریه خیزی تو معنی عزتی عزیزی تو به بنی الفاطمه کنیزی تو تو کنیزی و منصبت والاست مسندت جای خالی زهراست پسران تو بنده عشقند غضب بعد خنده عشقند چهاربرگ برنده عشقند تیغ های برنده عشقند پسران تو در نایابند سرورانم غلام اربابند به تو چشم خدا نظر دارد عشق شور تورا به سر دارد آسمان شما قمر دارد بیشه ات چهارشیرنر دارد هستی ات ریخته به پای حسین بچه هایت همه فدای حسین بر مریدان حق مرادی تو گریه شام و بامدادی تو به همه درس عشق دادی تو پای دروازه ایستادی تو @emame3vom چشمت از فرط اشک بی سو شد پای این غم سپید گیسو شد پای دروازه پای خون حسین داشتی درسرت جنون حسین دل تو بود بی سکون حسین زینب آمد ولی بدون حسین زینب آمد ولی کمان قد بود وای ام البنین مردد بود گفت بر درد من دواست حسین نور لا یطفأِ خداست حسین تو اگر زینبی کجاست حسین؟ نکند که سرش جداست حسین ای شکسته ترین بلور حرم آه زینب بگو چه شد پسرم گفت ای بیقرار خونجگرش گوش کن تا به تو دهم خبرش لشگر نیزه بود دور و برش شمر از پشت سر برید سرش شمر خیلی. زیاد عذابش داد از لب تیغ کُند آبش داد تو نبودی تنش به غارت رفت کهنه پیراهنش به غارت رفت رگ رگ گردنش به غارت رفت بعد او گلشنش به غارت رفت قدر یک نیم روز پیر شدم آه ام البنین اسیر شدم بدهم شرح خشکی لب را یا تن زخم نا مرتب را بنگر این پیکر پر از تب را آه خیلی زدند زینب را بعد عباس آب رفتم من آه بزم شراب رفتم من سعید توفیقی https://eitaa.com/emame3vom/55728 .👇
. |⇦•گریه کن .. و توسل ویژۀ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها _سید مهدی حسینی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● گریه کن، منم تا صبح برات گریه میکنم گریه کن، تا زنده ام پا به پات گریه میکنم گریه کن زینب، گریه کن زینب .. برام تعریف کن چی شد! با این غصه چیکار کردی؟! آخه کی باورش میشد بری تنهایی برگردی؟! .. از عباسم بعید بود خواهرش آوارشه از عباسم بعید بود مشکِ آبش پاره شه حلالش کن نتونسته برات کاری کنه حلالش کن نذاشتن خیمه رو یاری کنه علمداری کنه .. گریه کن، منم تا آخرش گریه میکنم گریه کن، براش با خواهرش گریه میکنم گریه کن زینب ، گریه کن زینب .. چقدر درد آورِ وقتی با ناله روضه میخونی از آتیشِ همین روضه ت یه دنیا رو می سوزونی از اون بارونِ تیر و نیزه ها شرمندتم از این که من نبودم کربلا شرمندتم شنیدم که حسینُ سر بریدن وایِ من شنیدن کی بود مانند دیدن وای من می سوزی جای من .. گریه هام، از این دردم خلاصم نمیکنه گریه هام، چیزی از غصه هام کم نمی کنه آه و واویلا .. رویِ پلکم پُر از زخمه علاجم گریه کردن نیست با این حالی که من دارم علاجم غیرِ رفتن نیست سکوتِ من برا حفظِ غرورم نیست رباب نگی اُم البنین سنگِ صبورم نیست رباب خجالت میکشم وقتی نگاهم میکنی میبینم داری به سختی نگاهم میکنی ـــــــــــــــــ خبر داری از چشمِ زمزم شده؟! یه شب دختری گم شد از قافله خبر داری از گیسویِ کم شده خبر داری از سنگ و دشنام و شام خبر داری از سنگ و خاشاک و بام من و گردشِ تویِ بازارِ شام خبر داری از تهمت و ناسزا تماشایِ زینب تو اون ازدحام به رخسارِ ناموسِ زهرا نزن به پهلویِ ما بی هوا پا نزن ببین از رو نیزه نگات میکنه اقلاً جلو چشم سقا نزن .. خبر داری از قامتِ خم شده خبر داری از چشم زمزم شده یه شب دختری گم شد از قافله خبر داری از گیسوی کم شده یا اُم البنین .. یا اُم البنین .. ــــــــــــــــــ 👇
. |⇦•السلام ای مادر ایثار.. سلام الله علیها حاج مهدی سروری 🎤 ●•┄༻↷◈↶༺┄•● السلام ای مادر ایثار یا ام البنین دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین تو همانی که به عشق قبله عالم حسین تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر دست از شرمندگی بردار یا ام البنین جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست گریه با این چشم های تار یا ام البنین بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را پیری زینب دهد آزار یا ام البنین خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس از حرم تا قتلگه صد بار، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در آتش بین در و دیوار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین در میان کوچه و بازار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر اهل بیت احمد مختار یا ام البنین شاعر: محمد حسین رحیمیان
. |⇦•بانوی حیدر است... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── بانوی حیدر است حقا که او شفیعه ی فردای محشر است عباس پرور است گفتا کنیز خانه ی زهرای اطهر است اُم الادب، اُم القمر اُم البنین، مادرِ عباس ما از دعای خیر تو عُمری شدیم نوکرِ عباس اُم البنین ، اُم البنین اُم البنین، مادرِ عباس ای مادرِ حیا ما را ببر زیارت عباس کربلا ای مادر وفا دست مرا مکن ز ابوفاضلت جدا سرمایه ی دامان توستَ آن یوسفی که خوش قد و بالاست عباس تو، بعد از حسین پشت و پناه زینبِ کبراست اُم البنین ، اُم البنین اُم البنین، مادرِ عباس ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•ببین باید چه دریایی از.... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی که همراهِ امیری، چون امیرالمومنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دلِ شیرت که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا یک جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرصِ قمر داری مگر بی نور میشد، مادرِ زیباترین باشی؟ مگر بی نور می شد، در دلِ خورشید بنشینی؟ تمام عُمر با عباس و زینب همنشین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی پسرهای تو را کُشتند ولی اِرباً اِربا نه نبودی شاهدِ تکرارِ اکبر بر زمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•روضه ناله هاش... سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── روضه ناله هاش غوغا میکنه دائم باخودش نجوا میکنه وِیلی وِیلی وِیلی عباس عباس عباس میخواد دوباره قیامت کنه بشینه ذکر مصیبت کنه از اون چهار تا پسرش میگه حالا یکی نیست وصیت کنه *یه طوری میگفت: وِیلی وِیلی عباس، اینقدر جانسوز گریه میکرد، مروان ملعون، به حال اُم البنین اشک میریخت... هی خاکارو اُم البنین روسر میریخت* وِیلی وِیلی وِیلی عباس عباس عباس *همچین که ناله میزد، میگفتن: خانم جان! خانم حضرت زینب داره میاد به سمت شما... روضه خوان دنبال گریه کن میگرده، اما اگه یه روضه خوان بهتر از خودش بیاد میاد پایین، میگه شما روضه بخون من گریه کنم... تا زینب میومد میگفت: برام روضه بخون دخترم...* پای چهارتا قبر، زانو میزنه تا زینب بیاد، جارو میزنه *تا زینب رو میدیدحرف عوض میشد، می گفت:...* وِیلی وِیلی وِیلی زینب، زینب، زینب شنیده خیلی جسارت شده نصیب خانوم اسارت شده شنیده اما ندیده دیگه چه معجرایی که غارت شده ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•یادته اون لحظۀ آخر... وفات سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── یادته اون لحظۀ آخر بابات گفت به جز بچه‌های فاطمه باقی برن، اما تو عباس بمون یادته؟ من خوبِ خوب یادمه مزد کنیزی‌هام بود، فاطمه شد مادرت چه افتخاری کردم، شاید نشه باورت فخرم این بود، می‌گفتن بچّه‌های علی بِت برادر مادر هستم برای اونکه زهرا براش بوده مادر وقتی گرفت دستتو اون روز بابات یادته؟ گریه‌ اش گرفت آسمون گفت که حسینم رو سپردم به تو بعد از این، جونِ تو و جون اون حالا بگو کو حسین؟ زینب برا چی تنهاست؟ به دخترِ پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟ کاش نپرسه پیمبر، پس کجاست روشنی دو دیده‌م؟ کاشکی حیدر نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•خبر آوردن، خبر آوردن... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین ●━━━━━━─────── خبر آوردن، خبر آوردن به جای چهار پسر، چهار سپر آوردن خبر آوردن، خبر آوردن برای من از رقیه ام معجر آوردن فکرشم نمی کردم، زینب از همه سیر شه فکرشم نمی کردم، زینب اینقدر پیر شه فکرشم نمی کردم، کاروُونِ پر از یاس از سفر بیاد اما، بی حسین و بی عباس به غم ها اسیرم، دیگه گوشه گیرم من باید برم حلالیتِ ربابُ بگیرم اینقَدَر میگم واحسین تا تو بقیع بمیرم امون امون ای دل ای وای... با چشمای تر، با‌چشمای تر من از خجالت سکینه می میرم آخر با دل مضطر، جای رباب روضه می گیرم برای علیِ اصغر فکرشم نمی کردم، کاروُون بی سقاشه فکرشم نمی کردم، اکبر اربا اربا باشه فکرشم نمی کردم، بین خیمه بلوا شه دختر علی‌زینب، هم کلام مردا شه *گفت: یابن سعد از خاری دنیا همین بس تو داری صدای زینبُ میشنوی، یا غیرت الله! دور زینبت رو نامحرما گرفتن....* علی اکبرم کو؟! علی اصغرم کو؟! ای خدا امانتِ خانوم زهرا و شوهرم کو ای خدایِ من رقیه شیرین زبون حرم کو امون امون ای دل ای وای... دستی نداشتی، دستی نداشتی ولی شنیدم عَلَمِت رو، زمین نذاشتی رشیدم عباس، رشیدم عباس قصه پهلوونی هاتو، شنیدم عباس بچه ها میگن دور خیمه تا سحر گشتی رفتی تا خودِ دریا اما تشنه برگشتی مادرت بمیره که دستِ تو جدا بوده روی نیزه هم فکرت پیش بچه ها بوده قربون جمالت، رویِ بی مثالت خیلی آبروداری کردی مادر شیرم حلالت آخرش میگن دیدی روی زهرا رو خوش به حالت امون امون ای دل ای وای... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•اگر چه از غمِ قدت خمیدم... سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اگر چه از غمِ قدت خمیدم خوشم که بعد از این مادر شهیدم حنا با سرخیِ خونِ تو بستیم ولی حالا منم که رو سپیدم چه کردی با دلِ خونم عزیزم عزادارِ تو می مونم عزیزم بخواب آروم منم مثلِ قدیما برات لالایی لالای می خونم عزیزم عصایِ دستِ فردا داشتم حیف یلی خوش قد و بالا داشتم حیف همین و از خدا می خواستی شکر برا تو آروزها داشتم حیف تمومِ زندگیم بودی تو اما تمومِ زندگیمون نذرِ زهرا خدا صد تا پسر میداد بازم فدا می کردمش تو راهِ مولا برو که اهلِ خیر و عافیت شی شفیع و دست گیرِ آخرت شی خودم نذرِ حسینت کرده بودم خودم میخواستم خوش عاقبت شی فدا کردی برا مولا سرت رو خریدی آبرویِ مادرت رو شنیدم ذکرِ یا زهرا گرفتی نفس های بلندِ آخرت رو تو که از روزِ اول بنده بودی همه عُمرت شهیدِ زنده بودی شهیدا لحظه ی آخر میخندن بمیرم تو ولی شرمنده بودی تو گوشِت آب آبِ خیمه ها بود نبودِ تو عذابِ خیمه ها بود بمیرم من که با دلشوره رفتی به جونت اضطرابِ خیمه ها بود *" وَيْلِي عَلَى شِبْلِي" مادرت برات بمیره، اینا نمیدونن، من تو رو بزرگ کردم، تو را من میشناختم، من میدونم اون لحظه ی آخر چقدر خجالت کشیدی، مادر من نبودم، اما مثل اینکه من توی علقمه با تو زمین خوردم، مادر! شنیدم داشتی میرفتی سمت خیمه ها مشکت رو تیر زدن، میدونم از خجالت آبت کردن، امروز زینب یه حرفایی زد از صبح قرار ندارم...* شنیدم علقمه غوغا شد عباس تو رفتی محشرِ کبری شد عباس تو را تا بی دست دیدن لشکر به سمت خیمه پاشون وا شد عباس *مادر می دونی بعد از تو چی شد؟...* حالا نیستی به جونم داغِ آبِ شب و روزم خجالت از ربابِ کجا رفتی که دستای سکینه هنوزم زخمی از ردِ طنابِ *عباس جانم هر وقت حرفِ شهر شام میشه می بینم هر کدوم سر روی دیوار میذارن، صدای ناله هاشون بلند میشه...* میون شعله ها آه یکی میزد صدا آه آتیش گرفته دامن تموم بچه ها آه عمو!سوختم... عمو! سوختم ــــــــــــــــــ 🎤 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇.
اباالفضلی ام، دلم دخیله... ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── اباالفضلی ام، دلم دخیله عَلَمِ اباالفضلی ام، اُم البنین مادرمِ روز افتتاح جنت البقیع  برامون‌ روز مبارکی میشه حرم اُم البنین با حرمِ آقامون امام حسن یکی میشه قسم به قطع الیمین سفره ی اُم البنین مجربِ واسه ی زیارتِ اربعین اباالفضلی ام، دلم دخیله عَلَمِ اباالفضلی ام، اُم البنین مادرمِ شب جمعه هایی میرسه که ما از ضریحت نمیشه دل بکنیم صحن ساقیِ العطاشا تو حرم میسازیم و سقا خونه میزنیم گره گشای همه، سیدتی فاطمه صحن و سرای تو شد، یه شعبه از علقمه اباالفضلی ام، اُم البنین مادرمِ اباالفضلی ام، آقام خدایِ کَرَمِ مادر عشق و وفا و ادبی نوکر ماهِ بنی هاشمتیم به علمدار حرم بگو اگه برسه پاش همه حاج قاسمتیم هوا، هوای حسین نوا، نوای حسین مثل تو میگم همه کَسَم فدای حسین اباالفضلی ام، اّم البنین مادرمِ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•گشته رها بر سر نی... سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── گشته رها بر سر نی، زلف سیاهِ قمرم شعله کشید آتش غم، بر جگر شعله ورم از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... از داغ تو جانِ آسمان میسوزد با غربت این اشک روان میسوزد بعد از گذرِ سه سال قلب تو هنوز از شرمِ گلوی کودکان میسوزد از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر تا هلهله در لشکر کفار افتاد پیشِ تَنِ او شاه به اصرار افتاد دست حرم خون خدا را بستند وقتی به زمین دستِ علمدار افتاد ای اُم بنین یادِ علی آب نمیخورد سقای حرم بود ولی آب نمیخورد ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... تا به زمین خورد و شکست غرقِ به خون بال و پرش مادر کشید دست نوازش به سرش بر سینه ی داغِ دشت افتاده عَلَم جاری شده خونِ جگر از چشم حرم هرچند که علقمه نبودی اما زهرا عوض تو ناله میزد پسرم ای اّم بنین پهلویِ آن یار شکسته دست و دل و اَبروی علمدار شکسته ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... پاسخ هر مسئله ای، مقصد این قافله ای گرچه ندارد دلِ ما با حَرَمت فاصله ای نور دل بی شکیب، ما را دریاب در هر نفس ای طبیب ما را دریاب دور از تو در این جهان غریب افتادیم یا سیدنا الغریب ما را دریاب در خَلق جهان جز تو خریدار نداریم ما غیر شما با احدی کار نداریم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها ویژۀ روزهای پایانی به نفسِ حاج میثم مطیعی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ وقتی صدایت میکنم بشنو صدایم را آورده ام اینجا برایت ، گریه هایم را آغوش بگشا بر غریبی بی کس و تنها تا بشنود عالم صدایِ ربنایم را *امشب با یه امیدی اومدم درِ خونه ت .. فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ ... سمتِ تو فرار کردم .. مولایِ من ..* آری همانم که فراری بوده از دستت تو خوب میدانی تمام ماجرایم را *الان میخونی تو مناجات شعبانیه : وَ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ ...* آری همانم که سراپا غرقِ تقصیر است اما تو پوشاندی همیشه هر خطایم را * قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَى .. جلو امامِ زمانم سرافکنده شدم ... نه فقط به خوبا غبطه می خورم ، برا گذشتۀ خودم دلم تنگ شده ... تو این دنیا پرده ها رو بالا نزدی جلو حضرتِ زهرا منو بی آبرو نکنی ...* جا ماندم از پرواز نه! اصلاً زمین گیرم! زنجیر نافرمانی‌ام بسته است پایم را من دور بودم از تو؛ ترسیدم ، زمین خوردم حالا ولی برگشته‌ام ... داری هوایم را؟ شاعر : زهرا نظری اولِ مناجات فقط یه قسمت میدم ، قسم به اون بانویِ مظلومی که پسراشُ نوکرِ حسین تربیت کرد .. قسم به اون بانویِ مظلومه ای که بشیر اومد مدینه همه رو جمع کرد بی بی ام البنین صدا زد : أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی جان چهار تا پسر داشتی همشونُ کشتن .. بشیر از حسینم چه خبر ؟ ... اگه خبر بهت نرسید من بهت بگم : اون علمدارِ رشیدِ کربلا دستاشُ بریدن ... به چشماش تیر زدن .. عمود آهن به فرقش زدن ... پاهاشو بریدن .... بشیر از حسینم چه خبر ؟ .. بی بی چرا انقدر اصرار می کنی ؟.. بینِ دو نهر آب با لبِ تشنه سر از بدنش جدا کردن ... صدا زد : قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی .. صدا زد قلبمُ پاره پاره کردی ... أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین ... ____________ علیه_السلام ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ .👇
13300.mp3
1.6M
|⇦•ای حبل متین.... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر عباسی ●━━━━━━─────── ای یار حبل متین، امّ بنین، غمی به جان دارم آوردم بر تو خبر، خون جگر، به دیدگان دارم گویم این را زار و حزین، تسلیت ای امّ بنین با دو چشم غرق به خون، شد ابالفضل نقش زمین به علقمه یاسَت، ز کینه پرپر شد دو دستِ عباست، جدا ز پیکر شد گفتا با شور و نوا، أدرک أخا یا حسین شرمنده ام به خدا، أدرک أخا یا حسین ببین که مشکم پاره شده، برادرت بیچاره شده ز غصه بیتاب است شراره دارد جان و دلم ز روی شش ماهه خجلم که تشنه ی آب است .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. |⇦•بانو‌ سلام‌می کنم... سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── بانو سلام میکنم اینجا خوش آمدی از خاک ، سمتِ عالَمِ بالا خوش آمدی ای تشنه ی بهشت به دریا خوش آمدی من زینبم ، به خانه ی مولا خوش آمدی پیداست در نگات که با نیت آمدی اینجا به نیتِ کمک و خدمت آمدی باغ بهشت باغچه ای در سرای ماست جای گِلیم عرش خدا زیر پای ماست رزقِ تمام خلق فقط از دعای ماست خلقِ تمام عالَم و آدم برای ماست این خانه ی بهشتیِ زهرا و حیدر است اینجا محل وحی شدن بر پیمبر است این خانه را به غیر صفا پُر نمی کند دل را به غیر عشق خدا پُر نمی کند سجاده را به غیر دعا پُر نمی کند هر کس که جای فاطمه را پُر نمی کند اُم البنین از بعد مادرم پدر خاک، بوتراب کرده تو را به همسری خویش انتخاب گفته پدر که روی به سوی خدا کنیم ما مثل مادر، اهل زمین را دعا کنیم با اسم فاطمه همه رفع بلا کنیم زین پس تو را به واژه ی مادر صدا کنیم تو آمدی که فاطمه را یاوری کنی در حق ما شکسته دلان مادری کنی اُم البنین قطعا شنیده ای که پَرِ مادرم شکست شاخه به شاخه برگ و بَرِ مادرم شکست اُم البنین ،در کَنده شد و پَرِ مادرم شکست از ظلم و کینه ها کمر مادرم شکست از آن به بعد بود سرش درد می گرفت می خواست پا شود کمرش درد می گرفت اما نترس دیگر شعله به این در نمیزنند دیگر به خانه سر زده ها ، سر نمیزنند سیلی به روی فاطمه دیگر نمیزنند هرگز تو را مقابل حیدر نمیزنند : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜۱👇
.👆 |⇦•اینجا که آمدی... وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── اینجا که آمدی به همه نور عین باش فکر مرا نکن تو به فکرِ حسین باش حسین! ای تشنه لب حسین.. حسین حسین! عشق زینب حسین.. حسین حسین ! ای بی کفن حسین.. حسین حسین ! عریان بدن حسین.. حسین در آن شبی که بار سفر بست مادرم من را صدا زد و نفسی گفت : دخترم جانِ تو و حسین گُلِ سرخِ بی سرم من مانده بودم و غم و درد برادرم از آن به بعد مادرِ این سر جدا شدم کم کم فراهمِ سفرکربلا شدم *کربلا کربلا کربلا این دل تنگم عقده ها دارد گوئیا میلِ کربلا دارد ... حرف کربلا شد ، زینب دید همه چیز آماده است ، الان وقتشه ...* حرف از کسی شد آن که به ما یار میشود در این مسیر مونس و غمخوار میشود در کربلا هر آینه کَرّار میشود می آید و به لشگر علمدار میشود ام البنین تو آمدی که ماه شب تار ما شوی مادر برای میر و علمدار ما شوی حتما به او بگو غم این نور عین را از داغ مادرم همه دم شور و شین را غم های مانده برجگر عالمین را اسرار عشق و واژه ی ذُخرالحسین را حتما به او بگو که امید برادر است مَشکی به او بده و بگو آب آور است حتما بگو قضیه ی آن مَشک پاره را حتما بگو قضیه ی آن شیرخواره را افتادنِ بدون پرِ آن سواره را سیلی زدن به صورت ماه و ستاره را : ✍ *اُم البنین حق داری برا عباست گریه نکنی، آخه مادرم برا بچه ات مادری کرد، مادرم اومد سرشو بغل کرد، نذاشت بچه ات تنها جون بده، اما مادرم وقتی رفت توو گودال ، دید دارن سر را می برن، هی صدا زد بُنَیَ ...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲👇
. |⇦•بنال ای دل.... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج نادر جوادی ●━━━━━━─────── بنال ای دل؛ دلِ عالم غمین است شبِ جان دادن ام البنین است در این ماتم مگر اگر اشکی بریزد جزایش با امیرالمومنین است غمِ ام البنین پایان ندارد که دردِ بی کسی درمان ندارد نظر بر کربلا می کرد و می گفت بیا جانا که مادر جان ندارد بیا عباسِ من ای نورِ دیده زِ هجرت قامتِ مادر خمیده بیا تابوتِ مادر را تو بردار بزن بر سینه با دست بریده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ام البنین دیگر پسر ..... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن خلج ●━━━━━━─────── خانم ام البنین در مقام و شأن و منزلت ایشون، همین بس که بهر حال این قابلیت رو این خانوم داشت که زیر یک سقف باامیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه... خیلی قبل تر از این حرفها هم خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمون در دامنش فرود آمد، به پدرش عرض کرد که بابا من همچین خواب دیدم، پدرش هم انسان روشنی بود، خیلی انسان روشن و اهل ولایی بود. پدرش گفت :بابا ازدواجی خواهی کرد که ثمره ازدواج چهار پسر، هر چهار پسر عالم را روشن می‌کنند، یکی از بقیه قوی تر و بزرگتره، بقیه ستاره اند پیشش ،بعدها که حضرت امیر،عقیل رو فرستاد برای خواستگاری، حضرت عقیل فرمود: به پدر ام‌البنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره، او اینقدر معرفت داشت که عرض کرد: شما به آقا بگید، ما باید منت بکشیم دختر ما بیاد به کنیزی خونه شما! از ابتدا هم بی بی آمدن تو خونه امیرالمومنین، یکی از مقاصد مهمشون خدمتگذاری به بچه های حضرت زهرا بود... بعد هم که عاشق و دلباخته امام حسین شد، بچه ها را جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به چیز دیگه ای فکر نکنند... شخص سائلی هر سال می اومد در خونه ی ابوالفضل، می اومد عرض میکرد: آقا! خرج سال من رو بده من برم، حضرت هم بهش عنایت میکردن، این خرج سالش رو میگرفت و می رفت بی خبر از همه جا بود، اون سال هم مثل هرسال اومد و در زد وکنیز اومد دم در که کیه؟ سائل بهش گفت: برو بگو گدای همیشگی اومده... چی میخوای؟ گفت برو به آقا بگو، سائل اومده ،میگه خرج سالم رو بده! برم... کنیز رو ساده دلی خودش گفت برو دیگه اینجا نیا! گفت چرا؟گفت اون آقا روکربلا کشتنش، شهیدش کردند، دیگه نیست... این هم سرش رو انداخت پائین که من به خانواده ام گفتم میرم میگیرم حالاجواب زن و بچه ام رو چی بدم؟سرش رو انداخت پائین و ناامید داشت میرفت و تو فکر بود که چکنم؟ دید کنیزه داره میدوه میاد... چه اتفاقی افتاد؟ کنیز آمد داخل خانه خانم فرمود کی بود؟ گفت: خانم! یه گدایی بود گفتم بره! گفت چی میخواست؟گفت: من گدای هرسالم اومدم خرج سالم رو بگیرم ردش کردم گفت با اجازه کی ردش کردی؟ مگه در خونه ی تو اومده بود ردش کردی؟ بدو دنبالش پیداش کن برو بگو برگرده کنیز دوید گفت: آقا! برگرد بیا خانم خونه کارت داره، اومد سلام کرد بی بی فرمود: این اشتباه کرد، به شما اشتباه گفت، عباس شهيد شده، مادرش که نمرده، تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر من هستم...* هر چند او دگر پسر خویش را ندید هر گز غمین نشد که عباس شد شهید دق کرد بعد از اون که به او این خبر، رسید بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم به جای آب لب انور حسین کارش دگرنشستن در آفتاب شد آتش فشان، قصه و کوه مذاب شد شرمنده نگاه غریب رباب شد آنقدر سوخت شمع وجودش که، آب شد رو می گرفت، نزد دوتا خواهر حسین *کار شبهای ام‌البنین این بود هر شب راه می افتاد تو کوچه پس کوچه های بنی هاشم، در خونه بنی هاشم، یکی یکی در میزد عباسم رو حلال کنید، می خواست آب بیاره نگذاشتن ،اما یکی از این خونه ها رو وقتی میرسید در نمی زد، اینقدر مینشست گریه می کرد تا صدای گریه اش به صاحب خونه می رسید، صاحب خونه می اومد در رو باز می کرد خودش رو می نداخت رو پای صاحبخونه، می گفت: رباب! عباسم رو حلال کن... ام البنین دیگر پسر ندارد واویلا واویلا دیگر بنی هاشم قمر ندارد واویلا واویلا دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا واویلا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ... جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد 🍂 اخی .... الا مادر به قربون جمالت اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت .... ای حسین ..... گل ام البنین شیرم حلالت .... 2 🍂 شد آسمانم بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... *زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ... سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2 رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2 بعد از تو ای ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه ..... 2 در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه) در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2 دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2 حسین ..... 🍂 کربلا بگو حسین ..... مدینه بگو حسین ..... شفای مریض ها بگو حسین ..... فرج امام زمان(عج) بگو حسین ..... به ابوالفضل (ع) یا الله ....
. |⇦•الا مادر... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر عباسی ●━━━━━━─────── الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت عباس من شنیدم کام عطشان جان سپردی ... *خیلی چیزا به من گفتن ، یه دونه اش این بود ، عباسم ...* شنیدم کام عطشان جان سپردی گُل اُم البنین شیرم حلالت شنیدم دست هایت را بُریدن شنیدم چشم نازت را دریدن چو طفلان این خبرها را شنیدن همه از هم خجالت میکشیدن *شاید گفته باشه، بشیر، باورم نمیشه عمود به فرق عباس زدن ؟! مگه میتونستن به این راحتی این کار رو کنن ؟! اول گفت، خانم، دستاشو جدا کردن کنار علقمه ... بعد یه نانجیبی تیر به چشمش زد ... وای ... اما یه وقت یه نانجیبی صدا زد، اونی که از صبح همه ی لشگر کوفه رو در رعب و وحشت نگه داشته، تویی ؟؟ صدا زد نانجیب الان که دست ندارم اومدی ؟؟ الان که تیر به چشمم زدن اومدی ؟ ... عباس من که دست دارم، ... یه وقت چنان با عمود آهنین به فرق عباس ... صدای نالش بلند شد، داداش ... داداش دیگه برادرت رو دریاب... این صدا رو به کربلا برسون همه با هم.... ان شاالله شهدا ، گذشتگان امام راحل فیض ببرن صدا رو به کربلا برسان بگو یا حسین ...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇