eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍ 👇
292.1K
محمود علوی دست و پا نزن مادرمونو صدا نزن کاش یکی بگه که نانجیب از قفا نزن خواهرت فدات داره بُریده میشه رگات از توو قتلگاه چرا نمیاد دیگه صدات (وای من حسین برادر بی کفن حسین) قلبمو شکست همونیکه روو تنت نشست کُهنه خنجرش راه نفس و گلوتو بست مردک پلید تن تورو خیلی بَد درید پیش چشم من بدنتو روو زمین کشید (وای من حسین برادر بی کفن حسین) کُشتنت حسین غریب گیر آوردنت حسین دعوا بود سَره انگشتر و پیرهنت حسین نا مُروّتا از راه رسیدن با مرکبا لِه شدی حسین زیر سُم و نعل تازه ها (وای من حسین برادر بی کفن حسین) از روو نیزه ها دیدی اومدن توو خیمه ها دُزدیدن همه گوشواره از گوش دخترا سایه ی سرم داره می سوزه حالا حرم هُرمِ شعله ها افتاده به روی چادرم (وای من حسین برادر بی کفن حسین) ✍ .
3.43M
🎤 آسمان آغوش خود را باز کرد راه و رسم عاشقی آغاز کرد
. 📋موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد 🏴 (علیه السلام) ............................................ .(بند اول). موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد روز بیابون داغ ، شب بیابون سرد کسی نیست شبا چیزی بندازه روت هنوز خون تازه میاد از گلوت لباست رو بردن بره آبروت بی آبرو شه لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه هلهله میکرد پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد حیا نداره که لااقل عباتو رو تنت بذاره (غریب مادر ، غریب مادرم حسین) .(بند دوم). با خون تو خاکه ، گودال و گل کردن کی فکرشو میکرد ، با اسب برگردن نیازی به تشییع جنازه نبود نیازی به نعل های تازه نبود میومد صدات اما واضح نبود ادامه دادن به قاتل تو قول عمامه دادن گلایه دارم نشد تنت رو زیر سایه بذارم غم حسینم بده صدات کنم جلو همه حسینم (غریب مادر ، غریب مادرم حسین) ............................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
. علیه‌السلام نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه‌ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..،بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چه می‌شد دور تو بلوا نمی‌شد برای غارتت دعوا نمی شد رقیّه دخترت تنها نمی‌شد سنان پایش به خیمه وا نمی‌شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم .
. علیه‌السلام نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه‌ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..،بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چه می‌شد دور تو بلوا نمی‌شد برای غارتت دعوا نمی شد رقیّه دخترت تنها نمی‌شد سنان پایش به خیمه وا نمی‌شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .👇
. . با نیزه می‌زدنت آخر تشنه کشتنت لشکری حلقه زده دور تنت افتادی از روی زین ای ماه ام بنین‌ با سرت چه کرد عمود آهنین دست به زانو میزارم دیگه طاقت ندارم من چجور تیر از چشات در بیارم دست و پا تو بریدن مشک آب و دریدن تو رو با نیزه به هر سو کشیدن از این روی نازنین از زخم روی جبین معلومه با صورت افتادی زمین بانگ یا اخا زدی پرپر رو خاکا زدی تو بی دست چجوری دست و پا زدی .👇 . ای مظلوم بی کفن تو رو ای عزیزمن برای درهم و دینار میکشن میکشم از سینه آه پیش چشم یک سپاه شمر ملعون داره میره قتلگاه خواهرت دلغمینه مرگ زینب همینه داره میبینم رو سینه میشینه چجور از   تو جدا شم تا کی من صبور باشم ببینم زیر و رو میشه داداشم خنجر روی حنجرِ فکر بردن سرِ من چیکار کنم که از تو بگذرِ زخمات روضه های من میدونم از این بدن حتی کهنه پیرهن رو میبرن .👇...... صحرا گریان حسین بر خاک عریان حسین ای زمین جان تو و جان حسین پاشو و نزار برم گریه کن ‌بخاطر تو اذان بگو که من مسافرم ای خورشید محفلم روی خاک مقابلم مثل زخمای تو می سوزه دلم رو خاک آفتاب ما این داغه عذاب ما آستین‌های پاره شد حجاب ما حرمت ها شکسته شد قافله چه خسته شد دست ما به گردنامون بسته شد دور من نامحرمان خون ببار از آسمان دختر علی کجا شمرو سنان آه و ناله سر کنم عباسو خبر کنم چجوری با حرمله سفر کنم .
. 📋 غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا غروب یود و تنی روی خاک در صحرا غروب بود و روان خون پاک در صحرا غروب بود و شبی ترسناک در صحرا غروب بود و زمان هجوم و غارت بود غروب بود و شب اول اسارت بود بیا به روضه‌ی قبل از غروب برگردیم که زیر سُم نشده لاله‌کوب، برگردیم نبود روی تنش سنگ و چوب، برگردیم نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم نوشته‌اند مقاتل، دروغ باشد کاش برید خنجر قاتل، دروغ باشد کاش گمان کنیم که او هم زره به تن دارد گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد که جای سالم و بی‌زخم در بدن دارد گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد گمان کنیم که هر قدر غصه و غم هست کنار زینب کبری هنوز مَحرم هست چقدر روضه‌ی جانکاه کربلا دارد چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد برای روضه‌ی زینب بمیر، جا دارد غروب بود و مقاتل که روضه‌خوان بودند مَحارمانِ علی بین ناکسان بودند امام ظهر به نِی بود و آیه بر لب داشت امام عصر دهم بین خیمه‌ها تب داشت اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت هوای معجر خود را همیشه زینب داشت تمام دخترکان را سوار محمل کرد برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد به نیزه‌ی سر عباس خواهری رو زد گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد برای خواهر ارباب ناقه زانو زد گذشت کرب و بلا، روضه‌ها نگشته تمام هنوز مانده مصیبت، بخوان، امان از شام *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. ☑️بند اول شبیه من کسی چش تر نداشت غصه پا شو از رو دلم بر نداشت غروب عاشورا شد و می بینم حسین من پیکر تو سر نداشت لشکر کوفی زدنت خدایا زیر پا افتاد بدنت خدایا صدای استخون و می شنیدم شد آسیاب کل تنت خدایا برای حنجره تو اشک می ریزم برای پیکره تو اشک می ریزم حالا که نیست مادر تو کنارت به جای مادر تو اشک می ریزم حسین من حسین من حسینم ☑️بند دوم افتادی با صورت میونه گودال داره میشه تنت حسین لگد مال از روی تل قتلگاه و می بینم میزنی پیش چشم من پرو بال اشکای خواهر تورو ندیدن سر تورو پیش چشام بریدن صدای استخون تو میومد اسبا رو که روو تن تو دویدن یوسف من تو پیروهن نداری افتادی رو خاک و کفن نداری بردن به غارت همه ی تنت رو حتی سری به روی تن نداری حسین من حسین من حسینم ☑️بند سوم بعد تو خواهر تو جون به لب شد بعد تو روز من شبیه شب شد بعد تو بعد ابالفضل حسین حرمله خیلی خیلی بی ادب شد از غمه تو قامت من کمان شد بعد تو همسفر با من‌  سنان شد از تنه تو هر کسی برد غنیمت انگشتر تو سهم ساربان شد چی بگم از چشای تر حسینم چی بگم از خون جگر حسینم منی که همسایه ندید سایمو شدم با اوباش همسفر حسینم حسین من حسین من حسینم .👇
. ۱۴۰۳ بنداول زندگی من تموم شد غصه‌هام تموم نمی‌شه مقتلت جلو چشامه قلب من آروم نمی‌شه دلم تکه تکه‌اس داداش مثل پیکر تو مثل اون کهنه پیرُهن منم کشتن با تو اما موندم که تو صحرا دخترهای تو گم نشن بریده حنجر ، عزیز خواهر حسین ای جانم ای جانم ای جانم حسین ای جانم ، حسین ای جانم حسین ای جانم ای جانم ای جانم بند دوم من فدای اون نگاهت از رو نیزه‌هم نگام کن بیا و برادری کن یه دفه دیگه صدام کن فدای عطر مویی که اومد یاری من از سمت و سوی نیزه‌ها تویی دلدار و سردارم قافله سالارم حتی از روی نیزه‌ها سر بی پیکر ، عزیز خواهر حسین ای جانم ای جانم ای جانم حسین ای جانم ، حسین ای جانم حسین ای جانم ای جانم ای جانم بند سوم مونده آغوشت تو صحرا که نشد هم‌سفرِ من سر تو اومد رو نیزه بشه سایه‌ی سر من سر غرق خونت اومد روضه خونم باشه هرجایی که دلتنگتم کجاس آغوش آرومت لبخند مظلومت وقتایی که دلتنگتم شهید بی سر ، عزیز خواهر حسین ای جانم ای جانم ای جانم حسین ای جانم ، حسین ای جانم حسین ای جانم ای جانم ای جانم https://eitaa.com/emame3vom/100638 .👇
. 📋موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد 🏴 (علیه السلام) ............................................ .(بند اول). موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد روز بیابون داغ ، شب بیابون سرد کسی نیست شبا چیزی بندازه روت هنوز خون تازه میاد از گلوت لباست رو بردن بره آبروت بی آبرو شه لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه هلهله میکرد پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد حیا نداره که لااقل عباتو رو تنت بذاره (غریب مادر ، غریب مادرم حسین) .(بند دوم). با خون تو خاکه ، گودال و گل کردن کی فکرشو میکرد ، با اسب برگردن نیازی به تشییع جنازه نبود نیازی به نعل های تازه نبود میومد صدات اما واضح نبود ادامه دادن به قاتل تو قول عمامه دادن گلایه دارم نشد تنت رو زیر سایه بذارم غم حسینم بده صدات کنم جلو همه حسینم (غریب مادر ، غریب مادرم حسین) ............................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
‎⁨شور_قتلگاه⁩.mp3
4.1M
(ع) بند1️⃣ دم گودال اومده مادرت می‌بینه پاره شده پیرهنت نا نجیبا که برن یه کنار چادرش رو میندازه روو تنت ای‌ وای ای‌ وای ، مثل چادرش ، خاکی شده موت ای‌ وای ای‌ وای ، جای بوسه خورد ، خنجر به گلوت ای‌ وای ای‌ وای (۲) توی مقتلت ، یه خورجین به دست اومد پیش جسمت با خنده نشست شلوغه چقد ، توی قتلگاه میگه فاطمه کشتنت بی‌گناه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند2️⃣ یه حرومزاده با نیزه‌ش داره بدنت رو ریـز ریـز میکنه با لباس پاره ی تو حسین تیغ‌شو داره تمیز میکنه ای وای ای وای ، خسته شده و ، بازم میزنه ای وای ای وای ، نیزه‌ش رو سنان ، محکم میزنه ای وای ای وای(۲) به پیشونیِ ، تو سنگ می‌زنن با دعوا به عمامه چنگ می‌زنن حسین پیکرت ، چرا درهمه برا حـنجرت لطمه زد فاطمه (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) بند3️⃣ وقت ذبحت رو به قبله نشدی عوضش فاطمه بود روبروت داره میلرزه زمین تا که شمر تیغ کُند شو گذاشت رو گلوت ای وای ای وای ، وقت مغربه ، دست پُر میرن ای وای ای وای ، دارن غنیمت ، از تو می‌گیرن ای وای ای وای(۲) میخاد زینبت ، کنارت بیاد صدای اُخیَّ اِلیَّ میاد توی مقتلت ، تا زهرا رو دید صدای بُنَیَّ بُنَیَّ شنید (بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه) 🖍️
. آه عباس توی قتلگا حسین تنهاس آه عباس سر او به دامن زهراس آه عباس سر سر بریدنش دعواس بیا از علقمه ساقی حرم/ ای برادرم که حسینو میزنن برابرم/ ای برادرم ......... آه عباس مقتله یا محشر کبراس آه عباس از رو سینه قاتلش برخواس آه عباس تن بی سر وسط صحراس خنجر شمر نشست برجگرم/ ای برادرم ضربه هاشو میزنه به حنجرم / ای برادرم ................. آه عباس ماه من به نیزه ی اعداس آه عباس موقع غارت معجرهاس آه عباس شعله بر دامن دخترهاس یکی داد میزنه سوخت موی سرم / ای برادرم با ته نیزه زدن تو کمرم / ای برادرم .👇
. مادر ندارد شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد انقدر زخمی است جایی برای بوسه بر پیکر ندارد در بین گودال افتاده و عمامه ای بر سر ندارد می دید زینب اما چنین در خاک و خون باور ندارد دروش شلوغ ست حالا که تنها مانده و یاور ندارد می گفت زینب شاید قاتل همرهش خنجر ندارد با گریه می گفت ای کاش می شد پیروهن را در نیارد گودال تنگ است صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد بر روی سینه نیزه مزن وقتی که او سپر ندارد کشتید اما چرا دیگر انگشت و انگشتر ندارد می گفت دشمن کارش تمام است او که آب آور ندارد با کینه میزد می گفت فرقی با حیدر ندارد یک سو رباب است بیچاره تنها مانده پسر ندارد ........ مادرندارد.مادرندارد شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد مادرندارد.مادرندارد دربین گودال . افتاده و عمامه ای بر سر ندارد مادرندارد.مادرندارد واااااه می دید زینب اما چنین درخاک وخون . باور ندارد دورش شلوغ است حالا که تنها مانده و یاور ندارد می گفت زینب شاید که قاتل همرهش خنجر ندارد باگریه می گفت ای کاش می شد . پیرهن را برندارد مادرندارد مادرندارد گودال تنگ است صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد مادرندارد مادر ندارد بر روی سینه نیزه نزن وقتی که او سپر ندارد کشتید اما دیگر چرا انگشت و انگشتر ندارد مادر ندارد مادر ندارد می گفت دشمن کارش تمام است او که آب آور ندارد مادر ندارد با کینه می زد می گفت فرقی با خود حیدر ندارد یک سو رباب است بیچاره تنها مانده و یاور ندارد .
. دوره کردن بدنت رو یک سپاه ای وای خون میون گودی افتاده به راه ای وای اینجوری کافرو هم نمیکشن ای وای که دارن میکشنت تو قتلگاه ای وای وای دست و پا نزن آتیش به قلب اهل خیمه ها نزن مادر و صدا نزن هی سر تو به خاک قتلگا نزن نمیبینه دیگه از عطش چشات ای وای نمیاد از زیر نیزه ها صدات ای وای قاتلت داره به صبر میبره ای وای نمیدونم که چیکار کنم برات ای وای خنجرش رو تا کشید سوز صدای خواهر تو رو شنید اشک فاطمه چکید سرت رو ، رو دامن مادرت برید به تنت از خون سر رنگ میزنن ای وای اگه شمشیر ندارن ، سنگ میزنن ای وای گرگای وحشی صحرا به تنت... ای وای بمیرم با نیزه شون چنگ میزنن ای وای پیرهن و دریدن و ده نفری رو بدنت دویدن و هر طرف کشیدن و تنت رو بین قتلگاه کوبیدن و دور خیمه‌‌هات حسین قیامته ای وای جسم بی سرت پر از جراحته ای وای دم مغرب شده و رفتن همه ای وای خولی اومده به فکر غارته ای وای گشته ختم قائله سرت به نیزه شد میون هلهله بسته شد به سلسله پیش سر عباس دست قافله .👇
. تن عریان تو پوشونده گرد و غبار زیارت کردن سینت رو ده تا سوار نمیزارن تو گودال تا کنار تو بیام زیر پای مرکب رفتی پیش چشام حرمت عرش شکست وقتی که روی سینت نشست دلواپس جون دادی کاشکی شمر قبل از کشتن چشمت رو میبست دیر رسید خواهرت بوسید از رگ های حنجرت به خورشید آسمون سپرد کمتر بتابه رو پیکرت روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود خیلی خالیه جات دق کردن تو صحرا بچه هات تو رو توو حصیر کهنه ای جمعت کردن بمیرم برات دریای در خروش گریه کردن واسه تو وحوش از بازار شام یه پیرهن واسه تو میفرستم بپوش .👇
امام حسین ع
#عاشورا #روز_دهم_محرم #شام_غریبان_امام_حسین ای امان از گودال۲ پسر فاطمه تنهاست میان گودال      
. بند۱ گفته بودم که به ویرانه بزن سر بابا نه با سر بابا میهمان باش شبی در بر دختر بابا نه با سر بابا رقیه از غمت زپا فتاده بگو که پیکرت کجا فتاده یا ابا یا ابا یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین بند۲ جای تو دامن زهراست نه این ویرانه نه أین ویرانه چه کنم من که در این شهر ندارم خانه ندارم خانه بابا دو چشم خویش وا کن ببین دخترت زارت شده ویران نشین یاحسین یاحسین یاحسین بند۳ چقدر زخم تورا روی جبین افتاده بمیرم بابا به گمانم سرت از نیزه زمین افتاده بمیرم بابا وای من و وای من و وای من سنگ جفا و سر بابای من یاحسین یاحسین یاحسین بند۴ آن چنان زجر به رخساره من زد سیلی امان از سیلی چشم من تار شد و صورت ماهم نیلی امان از سیلی سه ساله ام ولی قدم تا شده صورت من شبیه زهرا شده یا حسین یا حسین یا حسین ........... بند۱ خیز و بار دگر ای شاخِ گل پرپر من علی اکبر من پسرم چند قدم راه برو در بر من علی اکبر من حیف از این بدن که صدپاره شد حسین از داغ تو‌ بیچاره شد علی جان علی جان علی جان بند۲ دیدن جسم تو بگرفت رمق از پدرت چه آمد به سرت سر زانو کمکم کرد که آیم به برت چه آمد به سرت ز داغ تو پیر شدم علی جان ببین زمینگیر شدم علی جان بند۳ زودتر کاش که از تو پدرت جان می داد داد بیداد تو شدی راحت و من تازه شدم دشمن شاد داد بیداد خصم ببین به دور من صف زند به اشک دیدگان من کف زند بند۴ جان من در خطر افتاد بلندشو بابا بلند شد بابا عمه در دردسر افتاد بلندشو بابا بلندشو بابا داغ غمت هست مرا گرفته عمه ببین دست مرا گرفته ........... بند۱ چشم خود باز کن ای یاور و غمخوار حسین علمدار حسین اشک غربت بنگر بر مه رخسار حسین علمدار حسین ساقی بی دست حرم اباالفضل شکسته داغت کمرم اباالفضل برادر برادر اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل بند۲ یا آخا از چه روی خاک چنین افتادی چنین افتادی به گمانم ز روی اسب زمین افتادی زمین افتادی ببین که ای ماه به خون نشسته فاطمه بالای سرت نشسته بند۳ پاسبان حرمم رفت خدایا چه کنم خدایا چه کنم گر رود خصم سوی خیمه زنها چه کنم خدایا چه کنم پای عدو به خیمه ها واشده پشت حسین از غم تو تاشده بند۴ خیز و ای میر سپاه من و یار زینب قرار زینب که به بازار نیفتد سر و کار زینب قرار زینب خیز زجا ای گل ام البنین رخت اسیری تن زینب ببین ........ پسر فاطمه افتاده میان گودال (امان از گودال) خواهرش دید که شد جسم برادر پامال (امان از گودال) خون دل فاطمه گشته جاری یک بدن و این همه زخم کاری یاحسین یاحسین یاحسین بند۲ میرسد از ته گودال صدای مادر (غریب مادر) شمر در قتلگه آمد به دستش خنجر (غریب مادر) فاطمه میزند به سر وای وای چند نفر به یک نفر وای وای بند۳ می زند بر روی تل دست به سر خواهر او (چه آمد سر او) بی حیا تیغ تو نگذار روی حنجر او (چه آمد سر او) یا که مبر دگر سر از قفایش یا که بکش به سوی قبله پایش ✍ .
. آه ، ای بی کفنِ کرببلا وای‌حسین تنت اینجاست سرت رفته کجا وای‌حسین خاک عالم به سرم خاک نکردند تو را خاک آلود تنت گشته رها وای‌حسین آنقدر  دور تو شمشیر و سنان ریخته است شده گودال تو چون کوه منا وای‌حسین پدرت از زرهِ قیمتی عَمْر گذشت از لباست نگذشتند چرا وای‌حسین چادر سوخته ای دارم اگر بگذارند میکشم بر تن تو جای عبا وای‌حسین روز جمعه نه ، تو را روز دوشنبه کشتند قاتل مادرمان کشت تو را وای‌حسین هرکجا مادر تو بوسه زده نیزه زدند جایی یک بوسه نداری به خدا وای‌حسین قطعه قطعه شدی و بعد از آن ذبح شدی قتلِ صبرت به خدا کُشت مرا وای‌حسین تو کریمی غم انگشتریت را نخورم بگو انگشت تو افتاده کجا وای‌حسین من که یک عمر فقط با تو سفر می رفتم حال با شمر روم شام بلا وای‌حسین کعب نی میخورم اما چه کنم این نامرد؟ بین مردم نبرد اسم مرا وای‌حسین روی نی حرف بزن ، آیه بخوان ، کاری کن نشود خواهرت انگشت‌نما وای‌حسین ✍ .
. بهرِ حفظِ دین شدی، مثل گل پرپر حسین بین گودال بلا، دیدمت بی سر حسین عده ای با، سنگ و با نیزه ها عده ای با، تیغ و تیر و عصا السلام، اِی ساکن کربلا السلام، اِی ساکن کربلا... شد لبت خشک از عطش، تشنه لب جان سپردی خنجر از شمر ملعون، از سَنان نیزه خوردی بر لبت بود، ناله ی یا زهرا پیش مادر، می زدی دست و پا السلام، اِی ساکن کربلا السلام، اِی ساکن کربلا... ✍ 👇
. زیرِ خنجر رویِ خاکی ای دنیای من محوِ چشمای مظلومِ تو چشمای من خاطراتِ تموم عمرم پیش منه روبروم داره حالا دست و پا میزنه دست و پا میزنی بال و پر رو خاکا میزنی من جَدَم رو صدا میزنم تو زهرا رو صدا میزنی بوی مادر میاد صبرم دیگه داره سر میاد قتلگاه نیزه بارون شده سنان با تیغ و خنجر میاد یابن الزهرا حسین مظلوم کربلا یا حسین نیمه جانم من و افتاده جانان من کافری با لگد میزد بر قرآن من به همون گیسویی که زهرا شانه کشید میکشه بی وضو پنجه یک دست پلید دست بر دار از سرش رحمی کن به اشکِ مادرش رحمی کن پیشِ چشم حرم برنگردون دیگه پیکرش رها کن موی او خواهر اومد روبروی او این گلو بوسه گاه نبی است خنجر کجا و گلوی او یابن الزهرا حسین مظلوم کربلا یا حسین ...................... . حضرت ابالفضل العباس علیه السلام دیدم از دور شدی با نیزه تو زیرو رو با دو دست جدا افتادی دست عدو حالامن موندم و یک جسم درهم شده ای رشیدم چقدر از قدّ تو کم شده ای ماه قافله ناله هام گم شد تو هلهله چشم تو خورشید خیمه بود بسته شد با تیر حرمله امیّدِ خیمه ها سر بلند کن از رویِ خاکا ای علمدار بی دست من بی دست چی جور زدی دست و پا یار و غمخوار من واویلا ای علمدارِ من پاشیده پیکرت چون اکبر دور و برم خواب راحت نداره دیگه چشم حرم روضه من رسید تا النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ نگرانم پس از تو واسه مخدرات غیرت الله من شق القمر شدی ماه من پاشو ببین دشمن میرسه کم کم سمت خیمه گاه من ای دلخسته ببین پاشو دستای بسته ببین گوشای پاره پاره شده گوشواره ی شکسته ببین یار و غمخوار من واویلا ای علمدارِ من ✍ 👇
. علیه السلام کربلایی 🎤 داره صدای مادرت میاد باز این چه نوحه و چه ماتمه رویای من هر ساله دیدنت کرببلا تعویضِ پرچمه حرف امام رضاست که انقدر حسین عزیزه از بس که اشک میریزم پلکام به هم بریزه ارباب آه از این درد اگه میشه جون رقیه نیا آقا برگرد اللهی که بشکنه دستایی که عریانت کرد آه رَیان پشت اسمش بنویس عطشان آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان آه ریان بگو برگه برگه شد قرآن شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا آه ریان ناله میزنم براش از جان آه ریان حتی از شریعه خورد حیوان آه ریان جلو چشمامه همین الان میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا وا محمدا وا محمدا آه ریان کشته ی فتاده در میدان آه ریان حق دارن بهش بگن عریان آه ریان لااقل صیدت و رو به قبله کن شمر حوصله کن اول بکش و بعد هلهله کن .👇
. تشنه ای را که زیر یک دشنه دست و پا میزند که جان بدهد حق او نیست شمر با پایش جسم زخمیش را تکان بدهد .
. علیه السلام ✍ آن تندباد تیر، بگو با تنت چه کرد؟ با قلب مثل آینه روشنت، چه کرد؟ وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است با ما ببین که روضهٔ افتادنت چه کرد می‌‌گفت روضه‌‌خوان: که تنت غرق تیر بود هر تیر، واژگون که شدی، با تنت چه کرد افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا بر خاک، سنگ، با رخِ بی‌جوشنت چه کرد انداخت این سه شعبه تو را، باغبان! ببین با حلق نازکِ گل در گلشنت، چه کرد؟ جان داد خواهرت، به خدا تا که دید، شمر با چکمه، در کشاکشِ جان دادنت، چه کرد ای بوسه ‌گاه مادر دریا گلوی تو! آن تیغ کُند، با رگ و با گردنت چه کرد از حال رفت و بی ‌رمق افتاد، روضه‌ خوان دیگر نگفت از اینکه پس از کشتنت چه کرد یا ایها العزیز! پس انگشترت کجاست؟ آن گله گرگ، با تن و پیراهنت چه کرد؟ لرزید آسمان، چو دویدند اسب‌ها بر سینه زد رسول، مگر دشمنت چه کرد؟ .