eitaa logo
امام حسین ع
17.1هزار دنبال‌کننده
386 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1. خدا داند.mp3
11.78M
( علیه السلام ) خدا داند ، خدا داند مُردم ز ظلم و جور اعدا علی ای کاش ، علی ای کاش هرگز نمی آمد به دنیا ( گر زنده هستم ، نیمه جانم من زخمیه زخمِ زبانم ... ) چه ها کرده ، چه آورده ، شامی به روزگار سجاد همه بودند ، همه هستند از جورِ شامی رفته بر باد ( گویم به همراهِ اسیران ای تشنه لب ، مظلوم حسین جان ... ) از این سو عمه ام زینب از غم ، گریبان پاره میکرد از آن سو مادرِ اصغر برنیزه ها اشاره میکرد ( لیلا و نجمه ، دیده گریان من مانده بودم مات و حیران ) تو ای نیزه ، بیا به چشم من فرود آ نبینم تا ، چنین بر نی خونین گلویِ خشکِ بابا ( لطفی تو ای نیزه به ما کن راسِ حبیبم را رها کن ) روضه ای که تقدیمتان شد ، یکی از بهترین نمونه های آموزش است ، بر سبک بیا مولا ... .
. 🏴سبک یا روضه ای علیه السلام 🏴بند اول با یاد کربلا چهل سال گریه کردم گریه کردم از سال ۶۱ من هر سال گریه کردم گریه کردم دیدم سر بریده رو نی گریه کردم گریه کردم با یاد شام و مجلس مِی گریه کردم گریه کردم افتادم آخر از نفس میسوزم از زهر جفا جون میدم آخر از غمه کوفه و شام و کربلا بعد یه عمری گریه من راحت میشم از غصه ها راحت میشم از غصه ی مصائب شام بلا واویلتا واویلتا 🏴بند دوم یاد غروب غم فراوان گریه کردم گریه کردم یاد تن صد چاک عریان گریه کردم گریه کردم دیدم هجومی نابهنگام گریه کردم گریه کردم از کربلا تا کوفه و شام گریه کردم گریه کردم دارم منم روی تنم از تازیانه ها نشون شد قامتم از بار غم شبیه عمه ها کمون من هم شنیدم حرف بد از شمر پست و حرمله مونده هنوز رو دست و پام رد طناب و سلسله واویلتا واویلتا 🏴بند سوم تا اینکه رفتم بین اغیار گریه کردم گریه کردم تا رد شدم از کوچه بازار گریه کردم گریه کردم اونجا نگاهه هرزه دیدم گریه کردم گریه کردم حرف کنیزو تا شنیدم گریه کردم گریه کردم دارم هنوزم من گله از شامیای بی حیا از پا نشستم تا سر بابامو دیدم زیر پا جون دادم اونجا که یزید بی حرمتی میکرد به ما بازی میکرد با خیزران با لب و دندون بابا واویلتا واویلتا ۱۴۰۲/۰۵/۱۸ ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴سبک یا شهادت امام زین العابدین علیه السلام و روضه ی شام 🏴بند اول یادم نمیره،مصیبتای کربلا یادم نمیره،اسارت تا شام بلا یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا برای من سخت تر از کربلا،شام بود مصیبتش بیشتر از کربلا،شام بود اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن شادی میکردن و همه میرقصیدن مارو به همدیگه نشون میدادن و مسخرمون میکردن و میخندیدن امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند دوم یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا یادم نمیره،نگاهشون به معجرا یادمه که بستن به دست و پام زنجیر با طعنه میکردن ماهارو هی تحقیر مونده هنوز روی تنم کبودیا که یادگاری از غم اسارته زدن با تازیونه من رو بین راه مثه بابام تنم پر از جراحته امون از سنگ روی بام زخمام نداره التیام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند سوم یادم نمیره،بزم یزید بی حیا یادم نمیره،جام می و طشت طلا یادم نمیره،چشمای هیز شامیا یادم نمیره،محله ی یهودیا بردن مارو اونجا از وسط بازار خواستن که بفروشن ماهارو به اغیار اونجا شنیدم از زبون عده ای حرف کنیز و قلبمو همین شکست از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
. یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴سبک روضه ای شهادت علیه السلام 🏴بند اول دلم خون شد،از اونروزی،که دیدم داغ عزیزامو قدم خم شد،از اونروزی،که دیدم رو نیزه بابامو چهل ساله یاد خنجر روی حنجرت گریه میکنم چهل ساله یاد زخمای روی پیکرت گریه میکنم چهل ساله که به یاد اون نیزه و سرت گریه میکنم بیا ای زهر راحتم کن و،که دیگه جونم به لب رسید از این دنیا خسته ام دیگه،کسی مثل من عذاب نکشید واویلا آه و واویلتا هنوز رو دست و پای من کبودی و رد زنجیره میفتم تا به یاد شام دلم از اونروزا میگیره چهل ساله با قد کمون زیر آسمون گریه میکنم چهل ساله یاد غربت شام و بی امون گریه میکنم چهل ساله یاد طعنه و یاد خندشون گریه میکنم بیا ای زهر راحتم کن و،که دیگه جونم به لب رسید از این دنیا خسته ام دیگه،کسی مثه من عذاب نکشید واویلا آه و واویلتا ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک یا روضه ای به بهانه ی شهادت جانسوز علیه السلام مگه میشه گریه نکنم مگه میشه حالم بد نشه اونا جلو چشمم بریدن آخه سر بابامو مگه میشه آروم بگیرم مگه میشه حالم خوب بشه آخه جلو چشمم دزدیدن انگشتر بابامو مگه میشه ضجه نزنم نمیشه که من عذاب نکشم آخه جلو چشم من زدن رو نیزه سرهارو مگه میشه مضطرب نشم مگه میشه غصه نخورم آخه میدیدم که میزنن سیلی دخترارو 🕯🕯🕯🕯 مگه میشه از شام بلا بگن و من آزرده نشم آخه مارو بردن اونجا از بین یهودی ها مگه میشه از خرابه ها بگن و من افسرده نشم نمیشه که از یاد ببرم رقیه رو اونجا مگه میشه دردام کم بشه نمیشه که زخمام خوب بشه هنوزم از اونروزا رو تن کبودی رو دارم مگه میشه خون نبارم و نمیشه طاقت بیارم و آخه چجوری بگم من از شامیا بیزارم ۱۴۰۳/۰۴/۲۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک یا شهادت علیه السلام و روضه ی 🏴بند اول یادم نمیره،مصیبتای کربلا یادم نمیره،اسارت تا شام بلا یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا برای من سخت تر از کربلا،شام بود مصیبتش بیشتر از کربلا،شام بود اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن شادی میکردن و همه میرقصیدن مارو به همدیگه نشون میدادن و مسخرمون میکردن و میخندیدن امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند دوم یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا یادم نمیره،نگاهشون به معجرا یادمه که بستن به دست و پام زنجیر با طعنه میکردن ماهارو هی تحقیر مونده هنوز روی تنم کبودیا که یادگاری از غم اسارته زدن با تازیونه من رو بین راه مثه بابام تنم پر از جراحته امون از سنگ روی بام زخمام نداره التیام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند سوم یادم نمیره،بزم یزید بی حیا یادم نمیره،جام می و طشت طلا یادم نمیره،چشمای هیز شامیا یادم نمیره،محله ی یهودیا بردن مارو اونجا از وسط بازار خواستن که بفروشن ماهارو به اغیار اونجا شنیدم از زبون عده ای حرف کنیز و قلبمو همین شکست از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🎤 حاج غلام حسین مردانی ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی اجرا دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ 👇