eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴سبک روضه ای شهادت علیه السلام 🏴بند اول دلم خون شد،از اونروزی،که دیدم داغ عزیزامو قدم خم شد،از اونروزی،که دیدم رو نیزه بابامو چهل ساله یاد خنجر روی حنجرت گریه میکنم چهل ساله یاد زخمای روی پیکرت گریه میکنم چهل ساله که به یاد اون نیزه و سرت گریه میکنم بیا ای زهر راحتم کن و،که دیگه جونم به لب رسید از این دنیا خسته ام دیگه،کسی مثل من عذاب نکشید واویلا آه و واویلتا هنوز رو دست و پای من کبودی و رد زنجیره میفتم تا به یاد شام دلم از اونروزا میگیره چهل ساله با قد کمون زیر آسمون گریه میکنم چهل ساله یاد غربت شام و بی امون گریه میکنم چهل ساله یاد طعنه و یاد خندشون گریه میکنم بیا ای زهر راحتم کن و،که دیگه جونم به لب رسید از این دنیا خسته ام دیگه،کسی مثه من عذاب نکشید واویلا آه و واویلتا ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک روضه ای شهادت علیه السلام 🏴بند اول چهل ساله به غما مبتلام،میسوزم که دارم با دعام،میسوزم دعا واسم شده بهونه یاد کرب و بلام،میسوزم داغ هجده عزیزو نصفه روز من تو صحرای کربلا دیدم من شهادت میدم غریب بودن سراشونو رو نیزه ها دیدم کربلارو یادم نرفته عاشورارو یادم نرفته زیر چکمه ی شمر حرومی من بابارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند دوم چهل ساله که منم بی قرار،میبارم مثه ابر بهار،میبارم تا میبینم یه کودکو من به یاد شیرخوار،میبارم میخونم روضه یاد قحط آب چی میشد میرسید یه قطره آب جای آب اون تیر سه شعبه شد چاره ی کار طفلک رباب هنوز اصغر یادم نرفته تیر و حنجر یادم نرفته گلوشو گوش تا گوش برید و تن بی سر یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند سوم چهل ساله که گرفته صدام،گریونم زخمیه دست و پام،گریونم تو اسارت به والله شام سخت گذشته برام،گریونم میکنم گریه یاد شهر شام مارو بردن بین یهودی ها ردمون کردن از تو بازار و اونجا میخندیدن به ما اونا اون روزارو یادم نرفته شامیارو یادم نرفته مارو بردن بزم شراب و نگاهارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴سبک یا روضه ای به بهانه ی شهادت جانسوز علیه السلام مگه میشه گریه نکنم مگه میشه حالم بد نشه اونا جلو چشمم بریدن آخه سر بابامو مگه میشه آروم بگیرم مگه میشه حالم خوب بشه آخه جلو چشمم دزدیدن انگشتر بابامو مگه میشه ضجه نزنم نمیشه که من عذاب نکشم آخه جلو چشم من زدن رو نیزه سرهارو مگه میشه مضطرب نشم مگه میشه غصه نخورم آخه میدیدم که میزنن سیلی دخترارو 🕯🕯🕯🕯 مگه میشه از شام بلا بگن و من آزرده نشم آخه مارو بردن اونجا از بین یهودی ها مگه میشه از خرابه ها بگن و من افسرده نشم نمیشه که از یاد ببرم رقیه رو اونجا مگه میشه دردام کم بشه نمیشه که زخمام خوب بشه هنوزم از اونروزا رو تن کبودی رو دارم مگه میشه خون نبارم و نمیشه طاقت بیارم و آخه چجوری بگم من از شامیا بیزارم ۱۴۰۳/۰۴/۲۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. هیچ کس نمیدونه چقد سوخته پر و بالم یاد مصیبت های بابا بین گودالم یادم نمیره ذوالجناح اومد دم خیمه یادم نمیره ناله و آه و غم خیمه هیچ وقت غروب کربلا ، یادم نمیره وای از غریبی والشمرجالسٌ علیٰ....یادم نمیره وای از غریبی چرا عمر من دلخسته آنجا سر...نمی آمد؟ حرم رو می زدن کاری زدستم بر....نمی آمد حسین جانم.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادم نمیره اون همه بی احترامی ها دنبال دختر بچه ها خیل حرامی ها یادم نمیره خیمه ها می سوخت حرم می سوخت از تب تنم می سوخت و از شعله سرم می سوخت علیَ الوُجوهِ لاطِمات یادم نمیره...وای از غریبی بعدَ العزّ مُذَلّلات یادم نمیره...وای ازغریبی چه جور حمله به دختر بچه‌ی بی چا...ره می بردن جلو چشمای من از گوش هاگوشوا...ره می بردن 👇
. روی خاک افتاده اشکم که بوی نم شد بلند من زمین خوردم میان شام و پرچم شد بلند روزها را با مصیبت خواندنم شب کرده ام آسمان را تار می بینم ز بس تب کرده ام زن که می بیند کمی آزار ...بر سر می زنم با طناب و دیدن بازار ... بر سر می زنم حرف قاری که می آید می شود حالم خراب بسکه می سوزد دلم از غصه ی تشت و شراب چشم من تا میخورد بر آب گریه میکنم می شود تا کودکی بیخواب گریه میکنم گرچه من جامانده از پایین شش گوشم حسین داغ عاشورا نمی گردد فراموشم حسین تا کمی جنجال می بینم هراسان می شوم هرکجا گودال می بینم هراسان می شوم با هزاران نیزه و خنجر به جنگت آمدند یک نفر بودی و صد لشکر به جنگت آمدند باعث خوشبختی عالم! چه بختی داشتی پیکر تو زیر و رو شد، روز سختی داشتی من نمی دیدم ترا، جسمت غبار آلوده بود غرق خون بودی، ضریح پیکرت فرسوده بود بر تراب افتاده بودی پیش چشم بوتراب آخرش هم رنگ جسمت را عوض کرد آفتاب با تنی که خورده نیزه، کار تدفین سخت بود با سر بالای نیزه، ذکر تلقین سخت بود بین غربت، قوم و خویش تو دهاتی ها شدند تکه های پیکرت روی حصیری جا شدند ✍ .
. من باغبانم اما گلهایم از جفا سوخت در بین خیمه ها سوخت واویلا من حجت خدایم که حرمتم شکستند دستم ز کینه بستند واویلا غربتم با اشک و خون شد تفسیر دست و پایم بسته شد در زنجیر من غریبم آه و واویلتا با اذن من در عالم گردد خورشید و افلاک می روید لاله از خاک واویلا اما باید ببینم میخورد ظالمانه ناموسم تازیانه واویلا دیده ام با خاطری افسرده کاروانی همه سیلی خورده من غریبم آه و واویلتا کی میرود ز یادم بوسه بر جسم بی سر دفن آن پاره پیکر واویلا با بوریا شده جمع آن زخم بی شماره آن جسم پاره پاره واویلا دیده ام با داغ بی اندازه روی زخمش جای نعل تازه من غریبم آه و واویلتا ✍ 👇
. شور به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها ای دل شرار زهر شد میهمان من آه ای اجل بگیر این نیمه جان من گریه کن ای فلک با دیده ی ترم آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم من غریبم....... گرید به حال من چشمان روزگار روزی که غرق تب گشتم شتر سوار شد دست و پای من بسته به سلسله نامحرمان شدند همراه قافله من غریبم...... با دست بسته ام رفتم به شهر شام در کوچه ی یهود در اوج ازدحام خاکستر عزا بر چهره ام نشست با سنگ کینه ها آیینه ام شکست من غریبم..... 👇
. صبح محشر یا عید قربان است جسم بابایم در بیابان است کربلا داغ و خیمه ها سوزان جسم من در تب شد پرستارم در دل آتش عمه ام زینب آه آه از این غربت پیش من طفلی بر زمین افتاد زیر سم اسب کودکی جان داد من خودم دیدم بر روی نیزه راس بابا را می‌شنیدم من ناله زینب آه زهرا را آه آه از این غربت ✍ 👇
. (ع) ز دیده اشک خود را پاک می کرد از این ماتم گریبان چاک می کرد نه پیراهن نه حتی یک کفن داشت پدر را در حصیری خاک می کرد ابوذر رییس میرزایی✍ .
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
زمان: حجم: 1.01M
علیه‌السلام | 🔹أنَا ابْنُ مِنَا🔹 به شام آمده، به شام بلا به جنگ نفاق، به جنگ ریا ببین که کاخ ستم را به اضطراب انداخت خطابه خواند و ز روی عدو نقاب انداخت می‌لرزد دشمن از بانگ تکبیر او وقتی شد خطبه‌اش، هم‌چون شمشیر او «یا زین العابدین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شده خطبه‌خوان، چنان مصطفی: «أَنَا ابْنُ مِنَا، أَنَا ابْنُ الصَّفَا» «أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِالرِّدَا...» یا قوم «أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى...» یا قوم جدّ من مرتضاست، يَعسُوب المُسلِمِين أَصبَر الصَّابِرِين، أَفضَل القَائِمِينَ «یا زین العابدین» شاعر و نغمه‌پرداز:
کجا یعقوب دیده، خوابِ هجرانی که من دیدم کجا یوسف شنیده، وصفِ زندانی که من دیدم زمین در روزگارِ نوح، شد سیراب از باران ولی دریایی از خون شد به طوفانی که من دیدم هم اسماعیل‌ها سر را به تیغ امتحان دادند هم ابراهیم‌ها، در عیدِ قربانی که من دیدم زمین از خونِ خاتم‌بخشی‌اش شد تربتِ اعلا عقیقِ سرخ شد خاکِ سلیمانی که من دیدم سرِ خورشید بر نِی، شمعِ بزمِ ماتمِ خود بود قیامت چیست؟ جز شامِ غریبانی که من دیدم تمام آیه‌ها شد "کاف و ها و یا و عین و صاد" میان قاریان شد پخش، قرآنی که من دیدم برادر، جای من شمشیر خورد و من غمِ ناموس هزاران ارباًاربا داشت میدانی که من دیدم نگاهِ حرمله هر بار پُر بود از هزاران تیر عموجانم ندیده تیربارانی که من دیدم مسلمان نشنود کافر نبیند خوابِ این غم را سر و تشت و شراب و چوب و دندانی که من دیدم و پرچم‌ها از آن روزی که باد از نیزه‌اش رد شد پریشانند، از زلف پریشانی که من دیدم... ......... علیه‌السلام 🔹شعلۀ باران🔹 می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت سجده می‌کرد به پیشانی او مهر نماز نزد او سجده برای خودش آدابی داشت موج‌ها پشت سر او همه صف می‌بستند سر سجاده که دریا دل بی‌تابی داشت اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش آری او نیز برای خودش اصحابی داشت بعد از آن واقعه با شعلۀ باران می‌سوخت او که یک عمر فقط گریه و بی‌خوابی داشت اشک در محضر او ذکر مصیبت می‌کرد تا که می‌دید کسی ظرف پر از آبی داشت ✍ .
. من    کوه رنج و بلایم         شاهد  نینوایم          مصحف روضه های          پدر سر جدایم ناله دارم_ سوگوارم پیش چشمان من غوغا شد بر سر نی سر بابا شد بر سر غارتش  دعوا شد ۲ حسین     یا حسین یا ابا عبدالله من      دیده ام جور بیداد           میکنم آه و فریاد           یاد آن لحظه ای که            بر سرم آتش افتاد     من حزینم_ بی معینم روی زخمم نمک پاشیدند من زمین خوردم و خندیدند جمع رقاصه ها رقصیدند۲ حسین   یا حسین یا ابا عبدالله آه         بسته راهِ گلو را            برده آن های و هو را            رَحِم الله ابالفضل             رَحِم الله عمو را مهربان بود_ پهلوان بود قافله بی عمو از نا رفت حرمت زادهء زهرا رفت روسری از روی سرها رفت     یا حسین یا ابا عبدالله وای   قلب من را دریدند          قامتم را خمیدند          چادر عمّه ام را          پیش چشمم کشیدند   سر بزیرم_ زار و پیرم شد بهار دلم چون پائیز جان زارم ز لب شد لبریز شد موی خواهرم دست آویز۲ حسین    یا حسین یا ابا عبدالله ✍ ............. . من     شیر ام البنیم          ماه روی زمینم          بفدای  رقیه           خون روی جبینم من غلامم_ ای امامم(۲) ای حسین جان تو هستی هستم ساقی ام از می تو مستم بوسه کمتر بزن بر دستم ۲ حسین    سیدی یا اباعبدالله ای         مقتدا و امیرم               من به عشقت اسیرم            پاره شد مشک آبم            پیش تو سر بزیرم سینه چاکم_ روی خاکم(۲) رفته از کف همه امیّدم از خجالت به خود لرزیدم چونکه پیش تو من خوابیدم۲    سیدی یا اباعبدالله این       غصه داده عذابم             کرده شرم از تو آبم            خجل از تشنگیِ             گل باغ ربابم جان فدایم_ کن رهایم(۲) کن رهایم برو ای آقا می رود خیمه سیل اعدا در خطر شد همه معجرها۲ حسین   سیدی یا اباعبدالله مجتبی صمدی شهاب✍ 👇