امام حسین ع
روضه ( پاک کردم دوباره عکسش را ) مراسم مناجات شب سوم ماه #رمضان حرم #امام_رضا (عليهالسّلام) با مدا
.
#پاک_کردم_دوباره_عکسش_را
#روضه | #حاج_محمود_کریمی
#شب_سوم_ماه_رمضان_۱۳۹۹
#حرم_امام_رضا (علیهالسلام)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاک کردم دوباره عکسش را
عکس او حرف میزند با من
پدرم مهربان و زیبا بود
رفت و ماندم همیشه تنها من
جای بابا میان ما خالی ست
چه کسی از دلم خبر دارد!؟
مادرم در تولدم میگفت:
"بچه ها دخترم پدر دارد"
نام من را گذاشت "ریحانه"
بس که بر فاطمه ارادت داشت
دم فقط میزد از علی هر دم
در دلش حسرت شهادت داشت
روزی از روزها برای پدر
خبر آمد دمشق در خطر است
اشک بابا چکید و با من گفت:
پاشو بابا که عشق در خطر است
گفت در مسلکِ حسینیها
مستی این پیاله را عشق است
دخترم زیر سایهی مولاست
حرم آن سه ساله را عشق است...
نام بابای من درخشیده
در سپاه #مدافعان_حرم
رفته پیش خدا ولی هرگز؛
سایه اش کم نشد ز روی سرم
جگرم پاره پاره شد با او
جگر من #مدافع_حرم است
خوش به حالم اگر یتیم شدم...
پدر من مدافع حرم است
همهی دنیا برای بقیه
سر گَرد و خاکیتم برای من
بسه دیگه این تنور و اون تنور
یکمم بیا بشین رو پای من
وقتی از رو نیزه اُفتادی زمین
نمیدونی چی میومد به سرم
همه رو شاید ببخشم ولی از...
نیزه داره سر تو نمیگذرم
اون از اونکه بیخبر رفتی سفر
حالا هم که اومدی نمیبریم!!
راستی بت گفته بودم تو کوچهها
بازار برده فروشا... بگذریم
راست میگن که یک شبه بزرگ شدم؟
دندونای شیریم و اصن دیدی؟
دختری که وصلهی جون تو بود
میدونی که چن شبه نبوسیدی؟
من فقط یکم موهام سوخته؛ همین!
یکمم کبوده رنگم، مگه نه؟
لباسام یه ذره نامرتبه...
ولی من هنوز قشنگم؟ مگه نه