eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. خاکستری شده ست سرت یا اخا الغریب از چه تنور شد به تو مأوا اخا الغريب از بس منقش است سرت از عصا و سنگ زخمی تر است از همه سرها اخا الغریب با روضه ی مجسم شیب الخضیب تو شد چشم اهل بیت تو دریا اخا الغریب تا نشنوی اهانت و زخم زبانشان قرآن بخوان به وقت تماشا اخا الغریب چشمان خود ببند نبین با غلاف تیغ پاسخ دهند ناله ی ما را اخا الغریب چشمان خود ببند که در کوچه های شام شد سنگ بام جای تسلّی' اخا الغریب اما ببین که سرو قد همسرت رباب شد زیر بار داغ علی تا اخا الغریب هم بازی رقیه که پنهان ز دیده بود رأسش به روی نی شده پیدا اخا الغریب ✍عبدالمحسن .
. خاکستری شده ست سرت یا اخا الغریب از چه تنور شد به تو مأوا اخا الغريب از بس منقش است سرت از عصا و سنگ زخمی تر است از همه سرها اخا الغریب با روضه ی مجسم شیب الخضیب تو شد چشم اهل بیت تو دریا اخا الغریب تا نشنوی اهانت و زخم زبانشان قرآن بخوان به وقت تماشا اخا الغریب چشمان خود ببند نبین با غلاف تیغ پاسخ دهند ناله ی ما را اخا الغریب چشمان خود ببند که در کوچه های شام شد سنگ بام جای تسلّی' اخا الغریب اما ببین که سرو قد همسرت رباب شد زیر بار داغ علی تا اخا الغریب هم بازی رقیه که پنهان ز دیده بود رأسش به روی نی شده پیدا اخا الغریب ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب .
. خاکستری شده ست سرت یا اخا الغریب از چه تنور شد به تو مأوا اخا الغريب از بس منقش است سرت از عصا و سنگ زخمی تر است از همه سرها اخا الغریب با روضه ی مجسم شیب الخضیب تو شد چشم اهل بیت تو دریا اخا الغریب تا نشنوی اهانت و زخم زبانشان قرآن بخوان به وقت تماشا اخا الغریب چشمان خود ببند نبین با غلاف تیغ پاسخ دهند ناله ی ما را اخا الغریب چشمان خود ببند که در کوچه های شام شد سنگ بام جای تسلّی' اخا الغریب اما ببین که سرو قد همسرت رباب شد زیر بار داغ علی تا اخا الغریب هم بازی رقیه که پنهان ز دیده بود رأسش به روی نی شده پیدا اخا الغریب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................... نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک میکنم امّا چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جایِ تَرَکهای تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد ✍ .