.
#مناجات_با_خدا
#یا_رب_ادرکنی
ای آنکه در فضای دعا می خری مرا
تا اوج وصلِ حضرت خود می بری مرا
مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش…
حال دعا و زمزمة بهتری مرا
حال قنوت حال بکا حال بندگی
کن مرحمت زسوز دل کوثری مرا
آئینة جمال خودت را نشان بده
منّت گذار تا که کنی حیدری مرا
لطف خفّیه خوانده مرا ورنه ای کریم
شایسته نیست این سمتِ نوکری مرا
با افتخار دست نیاز آورم تو را
سائل شدم که خویش کنی سروری مرا
هردم که حالِ توبه مرا دست می دهد
گویم که هست این گنهِ آخری مرا
ایکاش پای لنگِ مرا سنگ می زدی
تا می زدود حسِّ خطا باوری مرا
آلوده شد نگاه من از دیدن گناه
حالا بخر به دیدن چشم تری مرا
تنبیه می کنی بکن اما خودت بزن
هرگز مده به دست کس دیگری مرا
با یک اشاره قلب حسینی به من بده
زهرا کند به لطف ، مگر مادری مرا
شش گوشۀ حسین دلم را ربوده است
یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#زمزمه
#احیای_مهدوی
#شب_قدر
#یا_رب_ادرکنی
احیای دل من دیدن نگاره
با یوسف زهرا احیا مزّه داره
خدا خدا
در این دل شب بی قرارِ بی قرارِ بی قرارم
ببین ببین
با ذکر یارب ناله دار ناله دار ناله دارم
الهی العفو منو ببخش خدا خدا خدا
با گدا بسازی بسکه مهربونی
گرچه بی نیازی بنده رو می خونی
خدا خدا
تویی گواهم روسیاهم روسیاهم رو سیاهم
اگه منو
از درت برونی بی پناهم بی پناهم بی پناهم
الهی العفو منو ببخش خدا خدا خدا
این دل شیکسته چاره ای نداره
با نوای خسته قصد توبه داره
خدا خدا
بجون مهدی در و واکن در و واکن در واکن
بیا بیا
نصیب ایندل کربلا کن کربلا کن کربلا کن
الهی العفو منو ببخش خدا خدا خدا
همزبون من باش نیمة دل شب
با حسین صِدام کن امشب جون زینب
خدا خدا
به ناله های بی قرار بی قرار آل زهرا
منم می خوام
مِثِ شهیدا خون بریزم تا که باشم مال زهرا
الهی العفو منو ببخش خدا خدا خدا
یا علی که گفتم غصه ای ندارم
چون که وقت رفتن سر به پاش می ذارم
علی علی
ذکر تموم لحظه هامه لحظه هامه لحظه هامه
حسین حسین
دلیل آه و ناله هامه ناله هامه ناله هامه
الهی العفو منو ببخش خدا خدا خدا
#محمود_ژولیده ✍.
👇
.
#مناجات
#یا_رب_ادرکنی
توبه ای می طلبد عفوِ اِلهِ من و تو
که کند رحم به این ناله و آهِ من و تو
لطف حق منتظرِ بارشِ چشمان کسی است
تا بشویَد گُنه از روی سیاهِ من و تو
ابرِ رحمت چکد از گوشۀ چشمان دعا
قدرتی هست در این توشۀ آهِ من و تو
یک قَدَم مانده به تقدیرِ شب قدر بیا
نیست جُز آهِ سحرگاه – پناه من و تو
گِرِهی باز کن از رشتۀ غمهای بزرگ
تا گِرِه وا شود از ابروی ماه من و تو
چشمِ دل ماند ز دیدارِ نگارندۀ خویش
ای دل اینجاست خدا چشم به راه من و تو
چشمۀ آب بقا گر چه نَخُشکد هرگز؛
پس چه شد یک شبه خشکید نگاه من و تو؟
برو ای اهل ریا ، خشک مکن دریا را
با خدایند خلایق – نه سپاه من و تو
بس کن ای مدّعیِ دینِ نفاق آلوده
شهرمان تیره شد از رنگِ گناه من و تو
علّتِ اینکه نیامد پسرِ فاطمه چیست؟
مانده در پردۀ اعمالِ تباهِ من و تو !
گر شَوَد دستِ توسّل ز ولایت کوتاه
سامری می شکند قُبح گناه من و تو
هدف از خلقتِ ما معرفت محبوب است
این جهان نیست قدمگاهِ رفاه من و تو
نور ما نور حسین است – خدا می داند
کربلای دلِ ما هست گُواه من و تو
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.
.
#مناجات
#یا_رب_ادرکنی
جز آستان سحر، ساحتِ نجاتی نیست
به غیر اشک و دعا چشمه ی حیاتی نیست
گناه را به دعا و ثناء میبخشند
که جز دعا و بکا، هیچ التفاتی نیست
اگر که در پیِ خُلقِ خوشی، بدان به یقین
ز اشک و آهِ سحر خوبتر، صفاتی نیست
بجز دلی که شکسته برای مظلومی
میان بنده و مولا، مناسباتی نیست
رسیدنِ به نجف، مقصدِ میانبُرِ ماست
که غیر بوسه بخاکِ علی، حیاتی نیست
شنیده اید حدیثِ "فَمَن یَمُت یَرَنی"
بجز وصال علی، علت مماتی نیست
هزار بار بمیریم، تا به او برسیم
به غیر دیدنِ روی علی، مَناتی نیست
رهِ شهید، لقای حسینِ فاطمه است
که نابتر ز شهادت، دگر وفاتی نیست
برای جلبِ رضای خدا، به کعبه قسم
فراتر از سفرِ کربلا، براتی نیست
میانِ اشکِ عبادات، روضه قیمتی است
از این نمازِ تو، مقبول تر صلاتی نیست
ز خوفِ قَهرِ خدا، گریه بر حسین کنید
وگرنَه قُربِ خدا را مقدماتی نیست
نه من بگویم عزیزم، روایتی است صریح
برای گریه کنِ او محاسباتی نیست
دو نهرِ آب کنارش، ولی به او گفتند:
برای طفلِ تو، یک جرعه از فراتی نیست
تو التماس نکن، حرمله دلش سنگ است
به غیرِ تیرِ سه شعبه، رهِ نجاتی نیست
پس از شهادتِ ارباب، خواهرش میگفت:
چسان سوار شوم، محرمِ بناتی نیست
برای دفنِ تنِ بی سرش، در آن گودال
به غیرِ چند نفر مردم دهاتی نیست
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#ماه_رمضان
#یا_رب_ادرکنی
هر که دارد سر سودای خدا بسم الله
هر که دارد غم مهمانی ما بسم الله
میزبانان سحر منتظر مهمانند
هر که خواهد سحر اهل بکا بسم الله
چشمۀ آب حیات است مناجات سحر
هر که دارد طلب آب بقا بسم الله
ماهها منتظر ماه مبارک بودیم
آمد ای منتظران ماه خدا بسم الله
سفرۀ بندگی ماه خدا پهن شده
سفرۀ ماست کنار شهدا بسم الله
دیده وا کن که خدا در بر ما بنشسته
همنشین است خدا با فقرا بسم الله
شد هلال مه دلدار حلالِ همگان
رویت یار حلال است ترا بسم الله
سپر روزه سلاحی است برای مومن
این امانی است ز طوفان بلا بسم الله
دست ابلیس که بسته است امان از این نفس
باید ای نفس کنی ترک جفا بسم الله
یادی از تشنگی روز قیامت باید
باب افطار گشوده است بما بسم الله
میهمانخانۀ ارباب کرم باز شده
ایها الناس ، سوی آل عبا بسم الله
روزه یعنی عطش روضۀ لبهای حسین
هر که دارد طلب خون خدا بسم الله
رحمت واسعه اینجاست سر کوی حبیب
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله
در رکاب پسر فاطمه باید جان داد
هر که خواهد شود اینگونه فدا بسم الله
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
#یا_رب_ادرکنی
پروردگارِ من که خدای پیمبر است
بخشندهی عطای فراوانِ کوثر است
خیرِ کثیر، عفوِ کثیرش بما رسد
هرچند باز، بنده گنهکارِ مادر است
یارب ببخش، یاریِ زهرا نکردهام
با اینکه این گناه، خطایی مکرر است
با هر زبانِ پُر گِله، فرمود فاطمه:
بالاترین گناه، جدایی ز حیدر است
مادر که گفت: دستِ علی را رها مکن!
باز این غلامِ سر به هوا، جای دیگر است
یاری فقط، به روضه نشستن نمیشود
حفظِ نظام، از همه احکام برتر است
وقتی من از مسیر علی، دور میشوم
چشمانِ فاطمه، ز غمِ هجرِ من تر است
نوکر کنارِ سفره و حق را، اَدا نکرد
ای وای بر کسی که، بسی دور از این در است
آن مادری که گفت به هر ناله: یاعلی
در هر قنوت نیز، دعاگوی نوکر است
برگرد باز ای دلِ غافل، به اصلِ خویش
اصلِ تو، یا شهادت و یا موت احمر است
□ □ □
در بارگاهِ شاه نجف، اعتکاف کن
ایوان طلا، تجلیِ زهرای اطهر است
ماهِ علی است، هدیهی زیبای فاطمه
یعنی تمامِ هیبتِ حیدر، ز کوثر است
صوم و صلات، آینهای از حسینِ اوست
افطار، با سلام به عطشان مطهر است
تطهیر میکنم، دل خود را به کربلا
آغازِ توبه، گریه به ارباب بی سر است
#محمود_ژولیده ✍
.
.
یا ستارالعیوب
#یا_رب_ادرکنی
بار سنگین گناه، اینهمه رسوایی داشت
من خطا کردم و لطف تو تماشایی داشت
اینهمه کوهِ گنه، بر احدی فاش نشد
دیده از مغفرتِ توست که دریایی داشت
تو بغل واکنی و روی بگردانم من
بنده انگار نه انگار، تمنایی داشت
یاریام کردی و گفتی به دلِ خسته، بیا
سفرهی عفوِ من از بهرِ تو هم جایی داشت
رحمتِ واسعهات آمد و بخشید مرا
یاحسین گفتم و عفوِ تو چه غوغایی داشت
پسر فاطمه شد، منتظرِ آمدنم
آنکه از حرِّ خطاکار پذیرایی داشت
آنکه دستانِ زهیر و وهب و جوون، گرفت
هیبتِ حیدری و جذبهی زهرایی داشت
رهنمون کرد، همه قافله را سوی علی
آنکه در بینِ دو انگشت، تجلایی داشت
خلقت عالم و آدم، به علی ختم شود
از نجف کرب و بلا، جادّه پیمایی داشت
کم شده صبر و قرارم، نجفم را برسان
یاعلی گفتم و خود، حلِّ معمایی داشت
ایدل ایوان نجف بین، چه صفایی دارد
علقمه نیز از آن، جلوهی مولایی داشت
از رخِ حضرت عباس، علی پیدا بود
تیغ اگر تا وسطِ ابروی او جایی داشت
گفت: بیدست، به صورت به زمین افتادم
لطفِ زهراست، که بالین سرم پایی داشت
مادرت آمد و من، اَدرک اَخا سر دادم
چون نشد آب رسانم، بخدا سر دادم
#محمود_ژولیده ✍
.
.
بخوان دعا و مناجات
#یا_رب_ادرکنی
جز آستان سحر، ساحتِ نجاتی نیست
به غیر اشک و دعا چشمه ی حیاتی نیست
گناه را به دعا و ثناء میبخشند
که جز دعا و بکا، هیچ التفاتی نیست
اگر که در پیِ خُلقِ خوشی، بدان به یقین
ز اشک و آهِ سحر خوبتر، صفاتی نیست
بجز دلی که شکسته برای مظلومی
میان بنده و مولا، مناسباتی نیست
رسیدنِ به نجف، مقصدِ میانبُرِ ماست
که غیر بوسه بخاکِ علی، حیاتی نیست
شنیده اید حدیثِ "فَمَن یَمُت یَرَنی"
بجز وصال علی، علت مماتی نیست
هزار بار بمیریم، تا به او برسیم
به غیر دیدنِ روی علی، مَناتی نیست
رهِ شهید، لقای حسینِ فاطمه است
که نابتر ز شهادت، دگر وفاتی نیست
برای جلبِ رضای خدا، به کعبه قسم
فراتر از سفرِ کربلا، براتی نیست
میانِ اشکِ عبادات، روضه قیمتی است
از این نمازِ تو، مقبول تر صلاتی نیست
ز خوفِ قَهرِ خدا، گریه بر حسین کنید
وگرنَه قُربِ خدا را مقدماتی نیست
نه من بگویم عزیزم، روایتی است صریح
برای گریه کنِ او محاسباتی نیست
دو نهرِ آب کنارش، ولی به او گفتند:
برای طفلِ تو، یک جرعه از فراتی نیست
تو التماس نکن، حرمله دلش سنگ است
به غیرِ تیرِ سه شعبه، رهِ نجاتی نیست
پس از شهادتِ ارباب، خواهرش میگفت:
چسان سوار شوم، محرمِ بناتی نیست
برای دفنِ تنِ بی سرش، در آن گودال
به غیرِ چند نفر مردم دهاتی نیست
#محمود_ژولیده ✍
#مناجات
.
.
#دعا و #مناجات
#یا_رب_ادرکنی
ای خوش آن بنده که هنگام سحر راز کند
با خداوندِ خودش، درد دل ابراز کند
با زبانِ دل اگر خالقِ خود را خواندی
او خدائیست که اِخلاصِ تو اِحراز کند
لب فرو بند، ولی وقتِ گدائی هرگز
سائل آن نیست، گهی قهر و گهی ناز کند
به تهیدستیِ خود، بر درش اِقرار کنیم
بگذاریم که او خوب برانداز کند
هر چه که خواسته ایم، او به دعا داده بما
عاشق آن نیست، که حرف از گِله آغاز کند
ما همان بنده پر عجز و نمک نشناسیم
که فراموش کنیم، اوست که اعجاز کند
بعدِ هر قائله ای، دستِ خدا را دیدیم
اوست، صد قافله دل را همه همساز کند
کار پیچیده شود گرچه به هر فتنه، ولی...
ای بسا فتنه که در خیر، گذر باز کند
ای خوش آن عاشقِ دلداده که در معرکه ها
بسوی قافله ی فاطمه پرواز کند
مرگِ ارباب صفت روزیِ هر کس نشود
یک حسینی، همه را زمزمه پرداز کند
مرهمِ داغِ جوان، یادِ علی اکبرِ اوست
که به هر یاوَلَدی، نعره ای ابراز کند
اگر آنجا مددِ عمه ی سادات نبود
بعدِ اکبر بخدا قبله ی حاجات نبود
#محمود_ژولیده ✍
.