.
#یک_نکته_از_این_معنی
یک سؤال مهم
آقای عزیز آقای اباعبدالله!
و
آقای دلم یااباعبدالله!
کدامیک درست
و کدامیک نادرست است؟
این سؤالی است که بارها مطرح شده؛ اما ظاهرا تاکنون کسی به آن پاسخ نداده است.
طبق قواعد دستور زبان،
واژه «آقا» و «خانم» به شکلهای زیر کاربرد دارد:
الف) تعیین جنسیت:
مثال:
آقای مهدی علوی
خانم مهدیه علوی
ب) تکریم:
شکل یکم:
آقامهدی
مهدی آقا
شکل دوم:
آقای عزیز من!
آقای من!
آقای دلم!
سه عبارت پایانی، به نوعی برگرفته از عبارت«سیدی و مولای» است
و کاربرد آن، ایرادی ندارد.
با این توضیح، میتوان گفت:
«آقای اباعبدالله»
- که اخیرا در نوحهای به کار رفته است- عبارتی نادرست و غیرقابل دفاع است؛ هرچند برخی مخاطبان
-احتمالا به دلیل تازگی مضمون آن- با وجد خاصی ان را تکرار میکنند...
نکته پایانی:
این روزها گرایش به نوآوری و خلق مضامین بدیع، بهویژه در نوحهها رواج یافته و مسلماحرکتی شایسته و قابل دفاع است؛
البته با تأکید بر رعایت شروط مهمی چون:
١. توجه به قوانین زبان و بیان؛
٢. توجه به اصول اولیه غنای مضمون، محتوا و قوت فنی؛
٣. رعایت اقتضائات دینی، فرهنگی و اجتماعی؛
تا اثر رنگ و بوی عوامانگی، یا فانتزی و حتی طنز نیابد.
***
مرور تجربههای تلخ و عبرتانگیز برخی شاعران و نوحهسرایان نوگرا و هنجارشکن،
ضرورت دقت و وسواس فکری - هنری را به همه ما یادآور میشود و ما را از تکرار اشتباهات، باز میدارد...
#نقد_نوحه
#آسیب_شناسی
#نقد_و_تحلیل_شعر_ولایی
#سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی
.
👆
به نام خدا
یادداشتی دربارهٔ قصیدهٔ «آفتاب عشق»
در وصف امام محمدبنعلیالباقر (علیهالسلام)
اثر استاد محمد جواد غفورزاده (شفق)
اشاره
این قصیده را اولبار، اوایل دهه ۸۰
در کتاب «صدسال شعر خراسان»
(به سعی علی اکبر گلشن آزادی و احمد کمالپور)
زیارت کردم (ص۶٣٩-۶۴٠).
در همان نگاه اول موضوع شعر، قالب و زبان محکم، همچنین فرم و ساختار موسیقایی، بویژه ردیف قافیه آن، در چشم من بسیار جلوه کرد و بهشکرانه، در چند نوبت این قصیده را در جلسات نقد بازخوانی نمودم؛ تا شاید بتوانم الگویی برای نسل جوان ارائه کنم.
به خاطر دارم در یکی از آن جلسات، شاعران عزیز، سید محمد بابامیری و سید محمد جواد شرافت نیز حضور داشتند.
نشر این شعر در کانال شعر هیئت، خاطرات آن روزها را در ذهن من زنده کرد و تصمیمم بر این شد که در کنار بیان خاطرات شفاهی،
نکاتی را نیز درباره ظرایف ادبی و ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و معنوی این قصیده بنگارم.
نکته یکم
قالب شعر، قصیده است و بهتر بگوییم «قصیدهواره» یا «قصیدهٔ نو» که فرم روایت، زبان، نحوه بیان و تعداد ابیات، مطابق ذوق و نیاز مخاطب تعدیل شده است.
نکته دوم
تاریخ سرایش شعر، دوم دیماه ۱۳۷۱ است، یعنی ۳۱ سال قبل؛ با این وجود، هنوز زبان شعر، بوی کهنگی نگرفته است و مخاطب در خوانش آن، احساس ملالت نمیکند.
نکته سوم
توجه و دقت شاعر در فاصله گرفتن از تکلف ادبی و نیز رعایت قوانین زبان عامیانه، با هدف دخیلدانستن مخاطب در لذت شعری، ستودنی است.
حاصل این رفتار هنرمندانه، آشتی مخاطب با شعر است.
شاهد این ادعا، سادگی زبان و شیوه بیان شعر، و تناسب آن با فهم عام در کنار وسواس هنری و رعایت اصل «شعریت» است.
دانش به «حسن مطلع» او گفت آفرین!
بینش رسیده است به «حسن ختام» از او...
حاصل این دیدگاه هنری و فرهنگی، رسیدن به زبان و شیوه بیان «سهل ممتنع» در این شعر است؛
به همین جهت، اشعاری از این دست را میتوان الگوی شاعران اهل هیئت معرفی کرد.
امید است تا با بهرهگیری از الگوهای زبانی و بیانی آن، به مراتبی عالی در شعر دست یابند که در کنار سادگی و عام فهمی، اصل رعایت بیان شاعرانه (یا حداقل، بیان کنایی) در آن مشهود باشد و خواص، برای آن ارزش هنری قائل شوند.
نکته چهارم
این شعر، آمیزهای از چند اصل مهم شعر ولایی است:
الف) مدح و ستایش امام (علیهالسّلام) با محوریت معرفی شخصیت ملکوتی و ناسوتی ایشان.
آن پنجمین امام که معصوم هفتم است
مهری که شرمگین شده بدر تمام از او
و:
تا رهنمای خلق شود در ره نجات
بالله گرفته بود خدا التزام از او
ب) ارائه گزارش تاریخی
ج) استفاده از عنصر «روایت» و «وصف»
(جزئیگری و جزئینگاری)
د) موضعگیری عاطفی شاعر
ه) تحلیل و قضاوت.
تیر و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت
تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او
فضل و بزرگواری آن مظهرِ گذشت
راضی نشد که خصم شود تلخکام از او...
مرور تاریخ زندگانی اهل بیت (علیهمالسّلام) و رفتار دشمنان با ایشان در شعر،
برکات زیادی برای شاعران به همراه دارد؛
از جمله:
*بازسازی تاریخ در قالب شعر
*تحلیل و موضعگیری با هدف ارتقای سطح معرفت عام،
که از نکات مهم و از رسالتهای غیرقابل اغماض شاعران شیعی است.
امید است، شاعران اهل بیت با الگوگیری از اشعاری چون این شعر پرمضمون و محتوا، با پرهیز از استحسانهای ذوقی و تصورات تاریخی غیر قابل دفاع، نیز ارائه زبان حالهای موهن، سعی در بازسازی تاریخ اهل بیت (علیهمالسلام) و تحلیل آن بر اساس روایات مأثوره داشته باشند.
مسلّمأ به این شیوه است که میتوانند بر غنای فنی و محتوایی شعرشان بیفزایند.
#تاریخ_شفاهی
#یک_نکته_از_این_معنی
#تلنگر