22.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آناتومی_حنجره
✅فیلم آموزشی نحوه ایجادصوت درپرده های صدایی وامراض مربوط به تارهای صوتی..
#آموزش_مداحی
@emame3vom
.
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
متن شعر حضرت زهرا سلام الله علیها -(درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است)
@emame3vom
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است
دردهاي مرتضي از درد بازو بدتر است
حال من خوب است وقتي خوب باشد حال او
حال من وقتي بگيرد سر به زانو بدتر است
گوئيا مانده سلامش بي جواب اين روزها
تازه وقتي بشنود حرف دو پهلو بدتر است
كاش ميزد بي حيا خنجر فقط از پشت سر
خنجر از اين نامسلمان خوردن از رو بدتر است
من براي او فقط اينقدر گريه ميكنم
از تمام دردهايم گريه ي او بدتر است
چشم خورده، بودن ما در كنار يكدگر
چشم هاي شورشان از سحر و جادو بدتر است
ميكشم بار غم حيدر به تنهائي به دوش
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است...
شاعر: #محسن_صرامی
@emame3vom
.
.
شعر جهت توسل و سفره حضرت زهرا سلام الله علیها
من عبدم و بیجاره، تو بانوی مهر و فا
دست منو دامن تو، یا فاطمه الزهرا
ای مادر آل عبا، یا فاطمه الزهرا
مولاتی اغیثینی، یا فاطمه الزهرا
ای آینه ی حیدر، از کینه ترک خوردی
ریحانه ی پیغمبر، در کوچه کتک خوردی
بودی سپر مولا. یا فاطمه الزهرا
مولاتی اغیثینی یا فاطمه الزهرا
کی میرسی از غیبت، ای غایب هر ساله
ای ناجی آل الله، مولا یا ابا صالح
گشتم با تو هم آوا، یا فاطمه الزهرا
مولاتی اغیثینی یا فاطمه الزهرا
@emame3vom
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
#سفره #حضرت_زهرا_س
👇👇
.
#فاطمیه
#مدح_و_منقبت
یا فاطمة الزهراء
...ممدوحهء محمد و محبوبهء علی
کز کبریا رسیده درود مکررش
آوای وحی می رسد از صحن خانه اش
بوی بهشت می دمد از خاک معبرش
حورا نهاده دست به دامان فضّه اش
غلمان گشوده چشم به احسان قنبرش
گوش علی به زمزمه های سحرگهش
چشم نبی به ماه جمال منورش
با هل اتی و کوثر و تطهیر و قدر و نور
پیوسته بوده ذات خدا مدح گسترش
انفاق کرد جامهء نو در شب زفاف
چون دید پیر سائله را در برابرش
از بس عطای اوست فزون باز هم کم است
خلق جهـان شوند اگر سائل درش
تا صبح حشر سلسلهء اولیای حق
مدیون صبر و نهضت شبیر و شبرش
دانشگـه معلـم آزادگان، حسین
بود از نخست دامن توحیدپرورش
اعجاز وحی داشت پیام مقدسش
آیات نور بود کلام منورش
از خشتخشت خانۀ او مرتفع شده است
هر صبح و شام ذکر خداوند اکبرش
این است فاطمه که به گلخانۀ بهشت
بوسند دست، مریم و حوا و هـاجرش
پا می نهد گرسنه به محراب بندگی
آنکه رسد طعام بهشتی ز داورش
هر بانویی است زیورش از خواندن نماز
اما نماز، سجدهء زهراست زيورش
زیبد که در نماز بر آن مادر نماز
جبریل جانماز ببافد ز شهپرش
گویی امیـن وحــی خـداوند، با ادب
زانـو زده بـرای تعلـم بـه محضـرش
گویی هنـوز پشت در آستـان وحی
زهـرا دفاع میکند از حـق شوهرش
ای کاش روز غربت او حمزه زنده بود
یـا میرسیـد پاسخ یاری ز جعفرش
این نکته نقش خاک قدمهای فاطمه است
آزاده آن زنیست که زهراست رهبرش
دشمن گرفته بود کمین در خط رسول
فکر هزار فتنه نهان بود در سرش
می خواست بعد مرگ پیمبر شود خموش
آن جاودان چراغ همیشه منورش
غافل از آنکه بعد پدر می کند قیام
بر دفع کفر دختر اسلام پرورش
غافل از آنکه فاطمه بر دفع دشمنان
صحرا و شهر و مسجد و خانه است سنگرش
مسجد شراره از در و دیوار برکشید
شد داغدیده دخت نبی تا سخنورش
با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان
یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش
آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت
هرگز نبود هیچکس اینگونه باورش
نفرین برآن سکوت که در موج فتنه ها
طغیان و ظلم و جور علم شد برابرش
نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود
اسلام هر چه آمده امروز بر سرش
جان داد و تن نداد به بیداد لحظه ای
در مرگ نیز سنگر او بود بسترش
دین نبی به همت زهرا دوام یافت
شد نقش آب نقشه خصم ستمگرش
شـد از قیـام فـاطمه اسلام، روسفید
با آن که شـد کبـود، عـذار منـورش
بعد از چهارده صـده مانده هنـوز هم
آثـار آن کبـودی، بـر مــاه منظرش
گویی هنوز میشنـود گـوش روزگار
ذکـر علـیعلـی ز نفسهای آخرش
روح نماز بود و روان خطابه بود
گر شد مزار در بر محراب و منبرش
تا شيعه زنده است عزادار فاطمه است
پیوسته خون دل چکد از دیدهء ترش
باید گرفت درس علی دوستی از او
آن گونه ای که درس گرفته است دخترش
مولا دو رکن داشت، یکی ختم الانبیا
ام الائمه فاطمه شد رکن دیگرش
آتش زدند بر در دارالولایه اش
سیلی زدند بر رخ از گل نکوترش
یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر
در پیش دیدگان علی ریخت بر سرش
گویی سپهر بر سر مولا خراب شد
در شام تار خاکسپاری همسرش...
تا ننگرد به سایهء تابوت او كسى
بايد شبانه دفن كند دست حیدرش
چشمی به خاک تربت پنهان فاطمه
چشمی دگر به روضه پاک پیمبرش
گفتا به خود چگونه دهم پاسخ رسول!؟
پرسد اگر ز پیکر رنجور دخترش
گفتا بخود چگونه به زینب دهم جواب!؟
پرسد اگر ز خانه کجا رفته مادرش...
@emame3vom
قطعه ای گلچین و تلفیق شده از چهار قصیده
استاد سازگار
.
004 Delbasteye Eshgh.mp3
9.75M
(السلام_السلام)
با پای پیاده آمدم تا حرمت
(السلام_السلام)
ارباب سلام بر شکوه علمت
بی بال پیاده تا به عرش آمده ایم
ما بر سر خان کرم فاطمه ایم
در خیمه سبز یار اردو زده ایم
این مسلخ عشق_این شما بسم الله
اینجاست منای نفس ها بسم الله
عمریست که طالب زیارت بودید
عشاق هنا کرببلا بسم الله
(السلام_السلام)
..............................
الرحیل_الرحیل
#دلبسته_ی_عشق_بسته_ی_دنیا_نیست
زندگی_زندگی
ختم به شهادت نشود زیبا نیست
فرموده حسین لیرحل معنا
ای سینه زن غریب کربلا
جز راه حسین نیست راهی بخدا
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی زِ مردن نهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
(الرحیل_الرحیل)
شاعر:محسن عربخالقی
📢حاج مهدی رسولی
🔶السلام السلام...
شب دوم مراسمات اربعین کربلا۱۴۴۱
@emame3vom
#حاج_مهـدی_رسـولـے
#پیش_زمینه
.
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله میفرمایند:
🍃سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می رسد و به آخرت نمی افتد:
🍂 آزردن پدر و مادر
🍂 زورگویی وظلم و ستم به مردم
🍂 ناسپاسی نسبت به خوبی های دیگران
📖امالی شیخ مفید، ج۱، ص ۲۳۷
🍃🌸◉✿◉━━◦•○●◉✿◉●○•◦━━◉✿◉🍃🌸
🍃 @emame3vom 🍃
.
گفتگوی حضرت زهرا س باامیرالمؤمنین
شعر شماره (۱٣)
یازهرا (سلام الله علیها)
عزلت گرفته ای تو و، من هم که بستری
غصه غذای من شده این روزِ آخری
بشکن دگر سکوت غریبانه ات علی
آری شما که فاتح بدری و خیبری
طوری کنار بستر من گریه می کنی
باور نمی کنم تو علی دلاوری
زانو بغل گرفته ای و به دل داغ می زنی
ماتم زده ز غصه این یاس پرپری
شانه به موی زینب و نان پخته ام ببین
جارو زدم به خانه که پر در بیاوری
آخر نگاه زینب و این در کشد مرا
دارم طلب زحق که نسوزد دگر دری
خواهی اگر که بر لب من خنده گل کند
باید برای فاطمه تابوتی آوری
در زیر پیرهن تو مرا شستشو بده
ترسم از این بود که تو طاقت نیاوری
یادت نمی رود که علی جان به نیمه شب
آب از برای تشنه لب من بیاوری.....
مادر فدای غصه و غمهای تو حسین
روزی فرا رسد که ببینم تو بی سری
@emame3vom
میلاد یعقوبی
.
دلتنگی امیرالمؤمنین
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا_س
شعر شماره (۱۱)
یازهرا (سلام الله علیها)
دگر کس نشنود جز چاه
درد و ناله و افغان و آهم را
دگر کس ننگرد بر چهره ام
آن خنده های گاهگاهم را
تمام آسمان یکباره نزدم
بی فروغ آمد زمانیکه
به دست خود نهان کردم
به زیر خاک ماهم را
نه بر دستم توان مانده
نه قّوت بر دو زانویم
نمانده ست و گرفته غم
دگر شوق نگاهم را
چراغ عمر حیدر بعد زهرایش
دگر خاموش می گردد
اجل آی و بگیر از من
تو این بخت سیاهم را
فلک دیدی که تنها تکیه گاه
مرتضی زهراست پس آخِر
چرا از من گرفتی ای
فلک تو تکیه گاهم را
نشان راه حیدر بعد تو
یافاطمه بی تاب بی تابم
خدا داند که من گم
کرده ام بعد تو راهم را
@emame3vom
میلاد یعقوبی
#فاطمیه