موکب عراق.pdf
283.1K
💠 لیست آدرس موکبهای ایرانی در عراق و خدماتی که به زوار ارائه میدهند به همراه شماره تماس مسئولین موکبها
Kashani-Shab05Safar1401.mp3
31.3M
.
شنیدم که موهاتون زود سفید شد
اگر که روضه کرده رو به راهم
اگه دائم حسین تو زندگیمه
همش واسه دعاهای حسن بود
آقا لطفش به ما از اون قدیمه
میون روضه ها حس کردم اینو
گدا اینجا طمع داره همیشه
یه کاری کردی که پر رو شدم من
دلم آقا به کم راضی نمیشه
منه مفلس در خونه ات نشستم
نه آبی نه غذا هیچی نمیخوام
فقط رد شو چشام روتو ببینه
کریم اهل بیت دستاتو میخوام
تو آقا با جزامی ها نشستی
بیا فرض کن ما هم مثل اوناییم
همیشه جنس بد پس داده میشه
شما هرجا بری ما با شماییم
دلم تنگه برا اون قبر خاکی
که قلب نوکرا صحن و سراشه
ایشالله می رسه روزی به زودی
که درهای بقیع بسته نباشه
شنیدم که موهاتون زود سفید شد
میشه توضیح بدی علت چی بوده؟
باشه من لال میشم عیبی نداره
بهم برخورد آخه کار کی بوده؟
بمیرم توی طشت بیچاره زینب
جگرهای تو رو دید پاره پاره
که هر تکه نشون از کوچه ها و
یه رد از سیلی مغیره داره
از اون "لایوم کیومک"میشه فهمید
مثه جنگ جمل آماده بودی
چهار فرزندتو تجهیز کردی
خودت کرب و بلا فرمانده بودی
✅ میلاد فرید نیا✍
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن مجتبی_علیه_السلام
#بیست_و_هشتم_صفر
#هفتم_صفر
#بقیع
.
.
#شور
#امام_حسین_علیه_السلام
🔻حسین آفتاب
1️⃣بند اول
ممنونتم بی اندازه
آغوش تو به روم بازه
ممنونتم که واکردی ، پامو به روضه
این روزگارمه، دورم کن از همه
اینجا بدون کربلا برام جهنمه
دنیا برای من ، میبره میدوزه
دل کسی بغیر تو برام نمیسوزه
من هلاک حرم
ایشالا رو سرم بشینه گرد و خاک حرم
بین روضه خوشم
کافیه تو بخوای تا من رسول ترک تو شم
آقام آقام حسین
2️⃣بند دوم
دستای خالیمو دیدی
گریه هامو پسندیدی
از بین این همه آدم، مارو خریدی
عزیزتر از جونم، دردمو درمونم
نفس کشیدنامو به رقیه مدیونم
رویای من حرم، دعای آخرم
چجور دلت میاد دوباره اربعین نرم
دورم از حرمت
مگه نمیدونی چقد، تورو دوس دارمت
آبرومو نبر
یه بار ضرر بدی چی میشه، نوکرت رو بخر
آقام آقام حسین
#امام_حسین علیه السلام
#حسین_آفتاب✍
#شور
#صفر_1401
.👇
.
⚫روضه_امام حسن مجتبی(ع)گریز اسرای دشت کربلا_حجت الاسلام پناهیان⚫️
◾️🔲◾️
اومد امام حسن مجتبی(ع) رو دید تو مسجد النبی؛آشنا نبود اهل مدینه نبود،گفت:این آقا کیه؟چقدر تو دل بروئه،چه شخصیت جذابی داره،لااله الا الله...کاش معرفی نکرده بودند امام حسن رو...گفتند: این حسن بن علی بن ابی طالبِ،گفت:ها این پسر علیِ،من علی رو خودم ندیدم نفرینش بکنم،لعنش کنم،برم لعن و نفرین و ناسزام رو به پسرش بگم؛آخه نامرد تا الان داشتی تعریفش رو میکردی،چقدر قسی القلبی!اومد نشست روبرو امام حسن مجتبی؛نامرد سیر امام حسن رو ناسزا گفت؛کاش حضرت رو ناسزا میگفت؛شما هیئتی هستید میتونم همه ش رو براتون بگم؛اینقدر به باباش علی ناسزا گفت ...
آقا امام حسن مجتبی چطور برخورد کرد؟فرمود:شما اهل اینجا نیستی، غریبی؟اهل شامی؟اصلا تعجب کرد؛آقا داره سوال جواب معمولی میکنه؛آقا فرمود خب اهل شام همه با ما اینطوری هستن؛اینجا جاو مکان که نداری؟رسم بود مردم که میرفتن مدینه زیارت،هتل و مسافرخونه که نبود؛هر کی خونه ش بزرگ تر بود بقیه رو جا میداد؛فرمود بیا بریم خونه ی من؛میگه همون موقع دوست داشتم زمین دهن باز کنه من رو ببلعه؛فرمود بریم،جا نداری؛من هی نگاش میکردم دلم میرفت؛اصلا نگاه به این نمیکرد که به ما چی گفتی!لحظه ی آخر اومدم بگم آقا،منو ببخش؛اصلا آقا نذاشت حرفم تموم بشه،فرمود:خب تو شام اینطوریه دیگه" خدا کنه این بچه ها و حضرت زینب رو شام نبرن"کوفه ببرن؛هر جای دیگه ببرن؛شام نبرن"وقتی امام زین العابدین تو شام فرمود من پسر پیغمبرم...آخه از اون اول که شام اومده تو جرگه ی اسلام،معاویه رو دیدن،به عنوان استاندار اونجا بوده؛اونم هی خودش رو جا زده به عنوان فامیل پیغمبر،گفتن مگه پیغمبر به غیر از معاویه و یزید و اینا فامیل دیگه ای هم داره؟! این جورینا مردم شام!جنگیدند با امیرالمومنین،چقدر معاویه سم پاشی کرده علیه حضرت،اصلا عجیبه,وقتی از امام زین العابدین پرسیدند کجا به شما سخت تر گذشت تو کل این مصائب؟فرموده باشند:امان از شام...شام" جاهای دیگه هرجا حضرت زینب با این بچه ها میرفتند بعضی از این جسارتا نمیشد؛همه میدونستن اینا بچه های پیغمبرن؛همه میدونستن اینا مسلمونن؛همه میدونستن بعضی رفتارا رو نباید با اینا بکنند،اینا برده نیستند خرید و فروش بشن؛اینا رو رعایت میکردند؛تو شام از این بی ادبی ها به دختر بچه های پیغمبر،به همسران اولیاء خدا خیلی کردن؛خیلی آتیش سوزوندن اهل شام...اون وقت الان میری تو شام،تو سوریه میگی مذهبتون چیه؟جالبه ها" الان که اوضاع به هم ریخته،ما بیست سال پیش رفته بودیم میگفتند ما نمیدونیم مذاهب سنی وشیعه،ما علوی هستیم؛ما فقط علی رو میشناسیم؛بابا شما مردم شامید کی دست شما رو گذاشت تو دست علی؟!میبرنت سر قبر یه دختر سه ساله؛وقتی علی بخواد قدرت نمایی بکنه این جوری وا؛حالا این اهلبیت،این بچه ها چطور اینا رو رام کردند؟! یه خبر کوچیک بدم"
یکی ازسپاهیان یزید اومد گفت خدا لعنتت بکنه-خدا لعنتت بکنه رو من مثل تعزیه ها میگم-من میخوام یه حرفی بزنم اذیتم نکن،بذار حرف حق رو بزنم؛گفت:بگو کاریت ندارم؛تو این راه و نیمه راه هر چی بچه های حسین رو تازیانه زدیم یکیشون برنگشت یه کلمه حرف بد به ما بزنه،گریه کردند،زمین خوردند، باباشون رو صدا زدند،به دامن عمه پناه بردند اما حرف بد نزدند؛دل اهل شام رو بردند! آخرم وقتی اسرا آزاد شدند آقا زین العابدین صدا زد عمه جان زینب شما چه دستوری میدید؟چه کار کنیم؟زینب صدا زد عزیز برادرم ما تا به حال فرصت نکردیم گریه کنیم برای حسین،بگید یه سالنی به ما بدن از این خرابه دربیایم دوسه روز برای حسین گریه کنیم؛لااله الاالله...با همون گریه ها فتح کردند؛من که دلم نمیاد روضه ی حضرت رقیه رو بخونم میخوام از کنارش آرام عبور کنم؛یزید میگفت:اینا دارن شهر رو رو سر من خراب میکنند؛به زن و بچه خودش میگفت اینا شکست خورده اند گریه میکنند؛شما زن و بچه منید پیروز شدید برید با لباس فاخر بالاسرشون، دلشون رو بشکنید،کتک میزد همسرانش رو،برید این کارو بکنید، اینا میومدن با لباس فاخر کنار مجلس عزای زینب رد بشن،صدای گریه ی زینب و بچه های حسین رو میشنیدند،مینشستند خاک به سر خودشون میریختند لباس عزا میپوشیدند عزاداری میکردند؛هیئتیا اگر یه گریه کن بینتون نباشه چقدر قشنگ جاش رو خالی میکنید! جای اون سه ساله بین اینا خالیه،گاهی جای خالی این سه ساله رو به هم نشون میدن،اینقدر گریه میکنند...هرجورصلاح میدونی بایداسمشون دربیادکه بهشون وام بدیم نمیشه که. اسم درنیومده بشون بدیم حق ناس خوب نیست ماوامامونامیدیم ولی چون اعضامون کمند. دوماه. یه بار وام رامیدیم
.
Shab06Safar1401[04].mp3
7.75M
🎙 داره تماشا میکنه خواهر حسینش رو (شور و روضه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #پنجم_صفر_۱۴۰۱
یکی سرو برد
یکی اومد پیرهن برادرو برد
یکی با حسرت
اومد آروم آروم، انگشترو برد
داره تماشا میکنه خواهر حسینش رو
بی سر حسینش رو
میخونه با حال مضطر حسینش رو
برات بمیرم که سر پیرهنت دعواست
چقد برای کشتنت دعواست
میون نامردا
برا تنت دعواست
سیدنا المظلوم
کفن نداره
با چه رویی بگم که پیرُهن نداره
اصلا حسین نه
هرکس رو خاک افتاد زدن نداره
نرید به سمت خیمه ها آقا هنوز زنده س
مولا هنوز زنده س
اون که واسش میمیریم ما هنوز زنده س
یه جوری کشتن کسی پیکرو نمیشناسه
زینب برادرو نمیشناسه
کسی روی نیزه
سرو نمیشناسه
سیدنا المظلوم
قیامتی بود
هرکسی فکر بردن غنیمتی بود
خدا گواهه
بین اون قتلگاه چه غارتی بود
از روی مرکب روی خاک افتاد زبونم لال
جون داد زبونم لال
آقای ما شد دشمن شاد زبونم لال
یکی اومد از قتلگاه صداش میلرزه
چی شده دست و پاش میلرزه
بعد حسین دنیا
دیگه نمیارزه
سیدنا المظلوم
شاعر: رضا یزدانی✍
امام حسین ع
اجرا به #سبک_حمید_رمی
.
#نوحه
#اربعین
#زمزمه
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
بارسفرببندید عالم شده عزادار
قامت خمیده زینب آیدبرای دیدار
گیسوسپید و خسته گوید به چشم گریان
تاج سرم حسین جان برادرم حسین جان
دوست دارم حسین جان
دیدی که پس گرفتم پیراهنت برادر
برگوشم از بیابان آیدصدای مادر
روضه بپا نمایم هرگوشه ازبیابان
من مضطرم حسین جان برادرم حسین جان
دوست دارم حسین جان
یادم نرفته دیدم خوردی زمین به گودال
میرفتی ای ذبیحم باضربه نیزه ازحال
خودرا به تورساندم باگیسوی پریشان
ای بی سرم حسین جان برادرم حسین جان
کارم کشیده بی تو تامجلس حرامی
شخصیتم شکسته با ناسزای شامی
باخیزران بهم ریخت ترتیب صوت قرآن
من خواهرم حسین جان برادرم حسین جان
ازمن نپرسی ازچه شرمنده ازوصالی
شد گریه کردن آزاد جای رقیه خالی
ریحانه ء بهشتی جامانده کنج ویران
بی یاورم حسین جان
#قاسم_نعمتی✍
#سبک_حمید_رمی
.
.
#امام_حسن
ای در وطن غریب
عالم ندیده مثل تو در مرد و زن غریب
از بس که با هماند
دیگر نوشتهایم به جای حسن؛ غریب
بعد از نبی ولی
مثل اویس بود که شد در قرن غریب
جان پیمبر است
اما میان امت او دائما غریب
در اوج غربت است
مُشکی که بوده است میان ختن غریب
بودهست یکتنه
اندازهی تمامی هر پنجتن غریب
در خانه بیکس است
چون بلبلی که مانده میان چمن غریب
پاسخ کنایه شد
هر جا زبان گشود برای سخن غریب
پوشید اگر زره
یعنی که بوده حتی در پیرهن غریب
مظنون خلق شد
مردی که بود با بدی و سوءظن غریب
گفته؛ بگو حسین
در پاسخ کسی که بگوید به من غریب
یکروز میشود
بیآشنا، بدون سپر ، بیکفن، غریب
سر رفته روی نی
مانده سهروز در دل صحرا بدن غریب
#
*ای دل صبور باش!
روز ظهور دولت یار است عنقریب.*
مجتبی خرسندی✍
#بیست_و_هشتم_صفر
.
.
#زمینه احساسی
🎤 #حاج_امیر_عباسی
#شب_هشتم_محرم الحرام۱۴۴۴
#حضرت_علی_اکبر
---------------------------------
بنداول
.
ای خدا با چه دلی زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد علی زینب صدا میزد حسین
این همه راه دویدم چه به موقع رسیدم
تا کنارت عزیزم صد بار علی اکبرو دیدم
پاشو برگردیم خیمه در تلاطمه
اولین باره زینب بین مردمه
خداحافظ علی اکبر برسون سلام بابا رو به پیغمبر
خداحافظ علی اکبر تازه شد دوباره داغ کوچه و مادر
بند دوم
.
زخم پهلوی علی شد ناله اهل حرم
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی مادرم
قصه سنگ و شیشه میری واسه همیشه
این تن اربا اربا دیگه شناسایی نمیشه
ای اذان گوی خیمه خونیه لبت
کاشکی جای تو میمرد عمه زینبت
خداحافظ علی اکبر برسون سلام زینب رو به پیغمبر
خداحافظ علی اکبر داره میخنده به گریه های من لشکر
بند سوم
.
رفتی و دیگر رمق در پای بابای تو نیست
زینت دوش حسین روی زمین جای تو نیست
خواهرت شد عزادار بی تو میشه گرفتار
میره با دست بسته بزم می و کوچه و بازار
قاتلت میشه سردمدار قافله
کربلا تا شام وای از دست حرمله
خمیده خمیده رسیدم به تو
شکسته شکسته ام دم جسم تو
عزیزم عزیزم بریده بریده
دونه دونه زخماتو بستم
حالا یاداون لحظه هستم
انگار که قنداقتو دادن تودستم
لالالالا علی اکبرمن، اربا اربا علی اکبرمن
.
Shab08moharram1401[03].mp3
20.07M
🔊 #زمینه: زخم پهلوی علی شد نالهی اهل حرم
🎙 #حاج_امیر_عباسی
4_6010054630438866170.mp3
10.13M
زینب زینب ای امان از دل زینب
وای از دل زینب کربلا به خون نشسته
.
🔊 #زمینه #حضرت_زینب (سلام الله علیها)
⭕ #طفلان_حضرت_زینب
🎤 کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ای، با وفا خواهر
منو شرمندگی و این دو گل پرپر
ای، با وفا خواهر
کمکم کن مثه روضهٔ علی اکبر
قصهٔ صبر روزگاره زینب
میون خیمه بیقراره زینب
من میدونم داغ جوون چه سخته
من میدونم چه حالی داره زینب
ام لیلا
تسلیت میگه به زینب واویلا
شده امالشهدا بنت الزهرا
واویلا...
زینب زینب، ای امان از دل زینب
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
وای، از دل زینب
کربلا به خون نشسته حاصل زینب
وای، از دل زینب
چیشدن ستارههای محمل زینب
هدیه برای خواهرم آوردم
دست گلاشو تا حرم آوردم
تو خیمهٔ دار الحربِ غوغا
مهمون واسه اکبرم آوردم
موندم حیرون
شده چشم من و تو خیسه بارون
از حرم نیومدی آخر بیرون
واویلا...
زینب زینب، ای امان از دل زینب
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای، بیوفا دنیا
دیگه داره میرسه غروب عاشورا
ای، بیوفا دنیا
ای خدا برس به داد زینب کبری
میدونی واسه چی دلم میسوزه
چادر و موی دخترم میسوزه
تن علی اکبر و این جوونا
میون آتیش حرم میسوزه
چه دلگیره
طفل شیش ماههٔ ما هم میمیره
حضرت عقیله بزم میمیره
واویلا...
#شب_چهارم_محرم
.
Shab08moharram1401[07].mp3
13.69M
🔊 #تک: تو ولی اللهی و ابن الولی
🎙 #حاج_امیر_عباسی
#حضرت_علی_اکبر_نوحه
#نوحه۱۴
ای صلوات خدا
نور و صفات خدا
ای شده ممسوس به ذات خدا
آیت رب جلی
آینه دار علی
تو ولی اللهی و ابن ولی
بسم رب العلی علی اکبر سلام
همچو پیغمبری تو واجب الاحترام
ای پیمبر خصال
در جمال و کمال
ای علی جانم علی جانم علی جان
سِرِّ وصول خدا
رمز قبول خدا
آینه ی روی رسول خدا
جسم تو در خون طپید
قامت بابا خمید
یا ایها الشهید و وابن الشهید
ای اذان تو از نور خدا منجلی
بار دیگر بگو اشهد ان علی
نوه ی حیدری
تو علی اکبری
ای علی جانم علی جانم علی جان
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شب_هشتم_محرم
Shab08moharram1401[02].mp3
10.98M
🔊 #واحد: دست مرا بگیر ای شاه گلو بریده
🎙 #حاج_امیر_عباسی
▪️▪️▪️
#واحد #شب_هشتم_محرم #حضرت_علی_اکبر عليه السلام
صلی الله علیک
ای نور هر دو دیده
دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده
ای شهید سر جدا
خامس آل عبا
وعده بعدی ما
اربعین کرب و بلا
من اراد الله، به خیرا
عشق تو برده، دل ما را
بی تو میمیرم، عزیزالله
با تو محشورم انشاءالله
گفتی از تشنگیت
شرمندهام ز رویت
شرمندهتر ولی از / من شد ز تو عمویت
خم شد از داغت علی
قامت آبآورم
بیقرار رفتن است
بعد تو ای اکبرم
رفتنت کشته، همه ما را
عمه را من را، دو دنیا را
اکبرم رفتی، نخواهی دید
چشم غرق خون سقا را
نیزه در پهلویت
ای روضهخوان زهرا
یادآور مدینهست/کشتی مرا تو بابا
عمهات هم آمده
از میان همهمه
پیش تو افتادهایم
یاد داغ فاطمه
من بمیرم که، هزاران زخم
بوسه بر جسمت زده اکبر
مثل زهرا دو ره ات کردند
با هزاران نیـــزه و خنجر
....................
#واحد #شب_تاسوعا
#حضرت_عباس عليه السلام
#شب_نهم_محرم
صلی الله علیک
ای نور هر دو دیده
دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده
ای شهید سر جدا
خامس آل عبا
وعده بعدی ما
اربعین کرب و بلا
من اراد الله، به خیرا
عشق تو برده، دل ما را
بی تو میمیرم، عزیزالله
با تو محشورم انشاءالله
صلی الله علیک
ای باب حاجت ما
ما تشنهٔ تو هستیم/یا ساقی العطاشا
ای شهید تشنهلب
در میان علقمه
ای که اول زائرِ
تربتت شد فاطمه
در غم چشمت عزاداریم
ما مگر جز تو که را داریم؟
در تب هجر تو میسوزیم
در فراق صحـــنت بیماریم
.
مرثیه #امام_حسن علیہ السلام
#شهادت_امام_حسن
آری یک عمر دلش غرق عزاداری بود
تا چهل سال، فقط کار حسن زاری بود
از همان کوچکی اش کوچه گرفتارش کرد
جگر خون شده اش حامل اسراری بود
دمبدم تکیه به دیوار غریبی می داد
آنکه بر مادر خود فکر عصا داری بود
هفت بار از اثر زهر بخود پیچیده
بارها این جگرش صید جفاکاری بود
آخرین بار که زهر از گلویش پایین رفت
روزه بود و بخدا لحظۀافطاری بود
از همان روز که در خانۀآقا آمد
نقشۀجعدۀ ملعونه جگر خواری بود
زیر لب زمزمۀواحسنا زینب داشت
خواهری که همه جا در صدد یاری بود
ناگهان دید به احوال تعجب زینب
طشت رنگین شده و لَخت جگر جاری بود
با خبر کرد در آن حال برادرها را
باز هم دخت علی فکر پرستاری بود
بی خبر بود ز آثار هَلاهل ، ای وای
اثر سودۀالماس عجب کاری بود
قاسمش در بغل حضرت عباس گریست
کار عبداللَهِ دردانۀ او زاری بود
با وجودی که خودش حال عجیبی دارد
همه جا ام مصائب، پِی دلداری بود
آنکه در طشتِ بلا پاره جگر دید، همان
دید در طشتِ طلا اوج گرفتاری بود
«خیزران بود و لب قاری قرآن در طشت»
غرق در خون، دهن و لعلِ لب قاری بود
سرخ چشمی، پیِ اظهار کنیزی خندید
شاهد خندۀ او ، گریۀ خونباری بود
محمود ژولیده✍
#بیست_و_هشتم_صفر
.
.
#امام_حسن
#دوبیتی #رباعی
.
فرمود نبی : حسن ز من می باشد
فرزندِ من و پاره تن می باشد
گر عقل به شکل مرد ظاهر گردد
آن مرد بدون شک حسن می باشد
🔸شاعر: #عاصی_خراسانی
.........................
#صلواتی
برحسن سبط مصطفی صلوات
به گل باغ مرتضی صلوات
به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
به گل روی مجتبی صلوات
........................
.
#شهادت_امام_حسن
.
لعنت به کسی که تیر کین زد به تنت
شد پاره شبیه جگر تو کفنت
زینب که شنید ناله زد وای حسن
ای کاش شبانه دفن می شد بدنت
عبدالحسین میرزایی✍
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_حسن(ع)
#هفتم_صفر_۱۴۰۱
تمومِ جونم داره می سوزه ، از اثر این ، زهر شرربار
راحت شدم دیگه از عذابِ ، خاطره ی اون ، دیوار و مسمار
بارونی شده چشمای ترم
بازم افتادم یاد مادرم
بعدِ کوچه ها خوب نشد دیگه
جای زخمی که مونده رو پَرَم
یا امام حسن(ع)
نِمیره از یادم اون دمی که ، با مادرم تو ، یه کوچه بودم
یادم نِمیره وقتی که اومد ، راهِ مون و بست ، لرزید وجودم
وایِ من از اون بی حیای پَست
حرمت من و مادرم شکست
غصه ی جهان قلبم و گرفت
وقتی مادرم رو زمین نشست
یا امام حسن(ع)
خدا نیاره برای هیچ کس ، که مادرش رو ، رو خاک ببینه
ببینه که مادرش تو بستر ، افتاده زخمی ، شکسته سینه
آتیشم زده یاد گریه هاش
توی گوشمه لرزش صداش
می کُشه منو خاطراتی که
مونده تو دل از آخرین نگاش
یا امام حسن (ع)
✍بهمن عظیمی✍
#امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
.
#مدح
#امام_حسن
در هیئت حسینم و در هیئت حسن
در خدمت حسینم و در خدمت حسن
هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن
هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن
دست کرم حسن شد و احسان حسین شد
روح و روان حسن شد و جانان حسین شد
قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد
از ملت حسینم و از ملت حسن
در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست
آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست
اصل بهشت..،سینهزنی پای این دوتاست
در جنت حسینم و در جنت حسن
روح اذان حسین شد و ربنا حسن
کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن
شیرینیِ حسین حسین است یا حسن
در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن"
پیر نجف حسینیه را تا درست کرد
زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد
زهرا غذای هیئتشان را درست کرد
نان حسین خورده ام از برکت حسن
ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد
لبتشنه را به سمت سبوی حسین بُرد
ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد
دور حسین پُر شده با زحمت حسن
یک روح در میان دو تن بوده از قدیم
پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم
صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم
پس خاک کربلاست همان تربت حسن
آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد
سیلیزدنبهفاطمه او را چه پیر کرد
در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد
آسیب دید بین گذر غیرت حسن
یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت
از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت
آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت
این خاطره است اوج غمِ غربت حسن
#سید_پوریا_هاشمی✍
#بردیا_محمدی✍
#مدح_امام_حسن
#مناجات_با_امام_حسین
#هفتم_صفر
.
.
#امام_حسن
#مرثیه
ای طشت یاریم بده دیگر بریده ام
این زهر را به قصد شفایم چشیده ام
کم سن و سال بودم و پیری به من رسید
مانند شمع قطره به قطره چکیده ام
راضی به مردنم که نبینم مغیره را!
من ناز مرگ را به دل و جان خریده ام
عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم!
کوچه نرفته ای که بدانی چه دیده ام
نامحرمی به مادر من حرف تند زد
جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام!
سنگین شدست گوش حسن مثل مادرم
آزرده از صدای بلند کشیده ام!
ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت
فریاد زد حسن! کمکم کن خمیده ام!
این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست
از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام
🔸شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #کلیپ_تصویری #امام_حسن
🔺غزلی از حرمت ساخته ام با مثلا
حجت الاسلام #استاد #میرزامحمدی
#بیست_و_هشتم_صفر
1. آخر یه روز.mp3
4.05M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی
آخر ، یه روز ، شیعه برات
حرم می سازه
حرم برای تو شهِ
کرَم می سازه
( آقام ، آقام ، آقام
« حسن » ) تکرار
آخر برات ، یه گنبدِ
طلا می سازیم
شبیه گُنبد امام ، رضا میسازیم
یه سقا خونه می سازیم
با شور و احساس
بالا سرِ ، اُمُّ البنین (س)
مادر عباس
آخر ، یه روز ، شیعه برات
حرم می سازه
حرم برای تو شهِ
کرَم می سازه
( آقام ، آقام ، آقام
« حسن » ) تکرار
#بیست_و_هشتم_صفر
.