eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلا وقتی میرم خواب ندارم مثل دیوونه‌ها میرم و میام به مقامت وقتی پی می‌برم اون زمانی که میام دم مقام ای علی اکبر کربلا وعده ی دیدارمون کی علی اکبر یا علی اکبر من بمیرم برات تو بگو کجا علی اکبر نور مسجد علی اکبره،عابد علی اکبره،زاهد علی اکبره نوهٔ ارشد حیدری،جانم به اصالتت،سید علی اکبری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خَلق و خُلق تو خود پیمبره خیرش حتی رسیده به گبر علی تا به صورت میزنی نقاب تو میشی خورشید پشت ابر علی جان علی اکبر کعبه سجده میزنه تا تو میگی اذان علی اکبر سر علی اکبر از سگان کوی خود گاهی بگیر خبر علی اکبر من چشمم به علی اکبره،جذب علی اکبره،جلب علی اکبره شارع السدره برم همه،میگن اومد اونی که،کلب علی اکبره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93179 👇
امام حسین ع
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم امام حسین خیلی دوسِت دارم تا خوب نشه ز
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه می‌کنم تا زخمای تنت خوب شه گریه می‌کنم تا حال مادرت؛مطلوب شه تا که نوکرت تو چشم دخترت محبوب شه حال مادرت خوب شه من برات کاری نکردم ولی خب برا تو کم گریه نکردم تو مقام علی اکبر برا اشکای چشات گریه کردم برا بغض تو صدات گریه کردم برا خشکی لبات گریه کردم یه کمی دلت بسوزه مادرم پیر شده نرفته کربلا هنوزه کاشکی چشماتو بگیره نشه که حرم نبینه و بمیره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93181 👇
YEKNET.IR - monajat - shabe 4 ramezan 1402 - karimi.mp3
3.94M
🍃از گنه دم به دمم، 🍃آتش طوفنده شدم 🎙حاج 📃 از گنه دم به دمم، آتش طوفنده شدم 🎙 🗓 🏷 از گنه دم به دمم، آتش توفنده شدم هم شدم از توبه خجل؛ هم ز تو شرمنده شدم صاحب من! خالق من! داور من! یاور من! حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم شعله‌ای از نار بُدم؛ شاخه‌ای از خار بُدم با نظر رحمت تو، باغ گل از خنده شدم قطره بُدم، بحر شدم؛ ذرّه بُدم، مهر شدم بلکه درخشنده‌تر از مهر درخشنده شدم وصل تو شد عزّت من؛ هجر تو شد ذلّت من با تو سرافراز ولی بی‌تو سرافکنده شدم وای براین بندگی‌‎ام؛ مرگ بر این زندگی‌ام مرده‌ی یک عمرم و در خاک لحد، زنده شدم بار خدایا، کرمی؛ از یم اخلاص نمی کز شرر عُجب و ریا، آتش سوزنده شدم سیل گنه، برد مرا؛ بحر بلا، خورد مرا وای که من غرق در این بحر خروشنده شدم خاک قدوم ولی‌ام؛ میثم دار علی‌ام با نفس شیر خدا، زنده و پاینده شدم ‌
YEKNET.IR - monajat - shabe 4 ramezan 1402 - mohammad taheri.mp3
3.87M
🌙 ویژه 🍃الهی بی پناهان را پناهی یا الهی 🍃به سوی خسته حالان کن نگاهی 🎙حاج الهی بی پناهان را پناهی به سوی خسته حالان کن نگاهی مرا شرح پریشانی چه حاجت که بر حال پریشانم گواهی خدایا تکیه بر لطف تو دارم که جز لطفت ندارم تکیه گاهی دل سرگشته ام را رهنما باش که دل بی رهنما افتد به چاهی نهاده سر به خاک آستانت گدایی، دردمندی، عذرخواهی گرفتم دامن بخشنده ای را که بخشد از کرم کوهی به کاهی خوشا آن کس که بندد با تو پیوند خوشا آن دل که دارد با تو راهی زنخل رحمت بی انتهایت بیفکن سایه بر روی گیاهی به آب چشمه لطفت فرو شوی اگر سر زد خطایی، اشتباهی مران یا ربّ زدرگاهت «رسا» را پناه آورده سویت بی پناهی (دکتر قاسم رسا)✍ .
امام حسین ع
. #شور_امام_حسین بیاد همه گذشتگان #عید_اول ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ این دل زارم خوش به ه
. دلم لبریز از آهِ حسین است همیشه یار و همراهِ حسین است قسم بر آیه های سوره ی حمد صراط المستقیم راهِ حسین است اسفند ماه ۱۴۰۲ .
. روزه یعنی عشقبازی بر سر خوانِ حسین می شود هر روزه داری چون پریشانِ حسین من برای بخشش خود ، واسطه آورده ام یا رب از جرم و خطایم درگذر ، جانِ حسین روزه یعنی تشنگی ، یعنی تب و سوز جگر روزه یعنی روضه ی لب های عطشانِ حسین خواب از چشمم بگیرد، غربتش در قتلگاه اشک نوکر در سحر باشد ز احسانِ حسین روز محشر لایق دیدار زهرا می شود دیده ای که شد میان روضه، گریانِ حسین آرزو دارم شبی بعد از نماز مغربم روزه ام را وا کنم در زیر ایوانِ حسین یک گریز.....آن بی حیا در پیش چشم خواهرش چوب میزد بر لب خونین و دندانِ حسین ✍ .
‍ . مانده ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن باز هم از منِ درمانده طرفداری کن بار من روی زمین مانده..، خدایا چه کُنم بار من مانده خدایا..، تو خریداری کن معصیت در دل مُردابْ فرو بُرد مرا تا که آب از سر من رد نشده..، کاری کن بنده‌ی نفْس شدم، بندگی‌ام یادم رفت بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن اختیاراً ز درِ خانه‌ی تو دور شدم پس گداییِ مرا لطف کن، اجباری کن وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد سفره تا جمع نشد..، اشک مرا جاری کن در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند منِ غفلت‌زده را تشنه‌ی بیداری کن روی قلبم بنویسید: گرفتارِ رضا... سنگ را در حرمش لایقِ حَجّاری کن بی پناهیم، پناهِ همه ی ما..، زهراست زیر بال و پرش از شیعه نگهداری کن بَرده‌ام..، برده‌ی بی قیمتِ بازار نجف حلقه در گوش همین بَرده‌ی بازاری کن دوست دارم که غلامِ درِ حیدر باشم پس مرا تا به ابد نوکرِ درباری کن جان آقای غریبی که ندارد حرمی دل ویران مرا یک شبه مِعماری کن گریه بر داغِ حسن ارثیه‌ی اجدادی‌ست ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن روزه با روضه اگر باز شود..، می‌چسبد گریه‌کُن! با نمِ اشک خودت افطاری کن ▪️ پیش چشمان پسر، مادر او سیلی خورد آی ناموس‌پرست! از غم او، زاری کن جگرش سوخت ولی قاتل او زهر نبود... قدر یک لحظه فقط فکر به مسماری کن! میخِ در با همه‌ هستیِ حسن بد تا کرد پای خود را به حریم پَرِ زهرا وا کرد ✍ .
. ای خوش آن بنده که هنگام سحر راز کند با خداوندِ خودش، درد دل ابراز کند با زبانِ دل اگر خالقِ خود را خواندی او خدائیست که اِخلاصِ تو اِحراز کند لب فرو بند، ولی وقتِ گدائی هرگز سائل آن نیست، گهی قهر و گهی ناز کند به تهیدستیِ خود، بر درش اِقرار کنیم بگذاریم که او خوب برانداز کند هر چه که خواسته ایم، او به دعا داده بما عاشق آن نیست، که حرف از گِله آغاز کند ما همان بنده پر عجز و نمک نشناسیم که فراموش کنیم، اوست که اعجاز کند بعدِ هر قائله ای، دستِ خدا را دیدیم اوست، صد قافله دل را همه همساز کند کار پیچیده شود گرچه به هر فتنه، ولی... ای بسا فتنه که در خیر، گذر باز کند ای خوش آن عاشقِ دلداده که در معرکه ها بسوی قافله ی فاطمه پرواز کند مرگِ ارباب صفت روزیِ هر کس نشود یک حسینی، همه را زمزمه پرداز کند مرهمِ داغِ جوان، یادِ علی اکبرِ اوست که به هر یاوَلَدی، نعره ای ابراز کند اگر آنجا مددِ عمه ی سادات نبود بعدِ اکبر بخدا قبله ی حاجات نبود ✍ .
. توبه ای می طلبد عفوِ اِلهِ من و تو که کند رحم به این ناله و آهِ من و تو لطف حق منتظرِ بارشِ چشمان کسی است تا بشویَد گُنه از روی سیاهِ من و تو ابرِ رحمت چکد از گوشۀ چشمان دعا قدرتی هست در این توشۀ آهِ من و تو یک قَدَم مانده به تقدیرِ شب قدر بیا نیست جُز آهِ سحرگاه – پناه من و تو گِرِهی باز کن از رشتۀ غمهای بزرگ تا گِرِه وا شود از ابروی ماه من و تو چشمِ دل ماند ز دیدارِ نگارندۀ خویش ای دل اینجاست خدا چشم به راه من و تو چشمۀ آب بقا گر چه نَخُشکد هرگز؛ پس چه شد یک شبه خشکید نگاه من و تو؟ برو ای اهل ریا ، خشک مکن دریا را با خدایند خلایق – نه سپاه من و تو بس کن ای مدّعیِ دینِ نفاق آلوده شهرمان تیره شد از رنگِ گناه من و تو علّتِ اینکه نیامد پسرِ فاطمه چیست؟ مانده در پردۀ اعمالِ تباهِ من و تو ! گر شَوَد دستِ توسّل ز ولایت کوتاه سامری می شکند قُبح گناه من و تو هدف از خلقتِ ما معرفت محبوب است این جهان نیست قدمگاهِ رفاه من و تو نور ما نور حسین است – خدا می داند کربلای دلِ ما هست گُواه من و تو ✍ .