eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. تو اوج سختی و نا امیدی ها دلم مأنوسه با ابوفاضل چه شأنی داره امام حسین میگه بنَفسی اَنتَ یا ابوفاضل ای ماه عشیره اباالفضل چشمات بی نظیره اباالفضل دستای بریدت تو محشر دستام و میگیره اباالفضل اصالت داری، شهامت داری رو اسم خانم رقیه غیرت داری نگاه گیرات، به مولا رفته به شیر خیبر خیلی شباهت داری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تموم دنیا و ماه و خورشیدم میگردن دور سر ابوفاضل یقیناً این هیبت و قد و بالا دل از مولا میبره ابوفاضل ای ماه مدینه اباالفضل اسمت دل نشینه اباالفضل میکوبه رقیه همیشه سنگت رو به سینه اباالفضل قیامت کردی، شجاعت کردی تو از شأن مخدرات حمایت کردی همه عالم تو، ید بَیضاته تو با قبضه ی ذوالفقار بیعت کردی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93346 👇👇
enc_17094196559234962291886.mp3
1.37M
🌙تو اوج سختی و نا امیدی ها دلم مانوسه 🌙
امام حسین ع
اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه می‌کنی؟ در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن
. غزه نه، اصلاً تصور کن همین تهران ماست اصفهان و بهبهان و یزد و رفسنجان ماست چشم هایت را ببند و زخم ها را دوره کن فرض کن که مقصد این‌بمب ها ، ایران ماست نه ، اصلاً تصور کن که بیخ گوش ما مرگ جولان می دهد، مرثیه هم مهمان ماست دخترت را با عروسک زیر آواری ببین آن چه می افتد میان خاک و خون ها ، جان ماست پیکر دردانه ات را در کفن ، ای وای من گفتنش هم خنجری بر سینه ی سوزان ماست حق که معلوم است و باطل هم عیان تر از عیان مرد میدان شو ، که سنگر ،سنگرِ ایمان ماست .
. ماه مبارک رمضان ➖➖➖ مثل فطرس به لطفت، این روزا طمع کردم چی میشه به آغوشِ، شیش گوشه تو برگردم ذکر تو حبل الله المتین مثل تو هیشکی نیست رو زمین اومدم سمت تو که شنیدم بابک مفتوح للراغبین عمر من، جوونی من، خوبه که، با تو میگذره از همه، گناهای من، بخشش، تو که بیشتره آخرش کشتی حسین با خودش همه رو می‌بره ان الحسین مصباح الهدی ان الحسین سفینه النجاه --- واسه قبرم چی آخه، می مونه به غیر از تو تو دنیا ندیدم من، چیزی غیر خیر از تو مثل تو، چیزی نیست دل نشین دل خوشم، این روزا با همین میرسه خیرت آقا همیشه خیرک مبذول للطالبین از حرم، شب جمعه ها، تو جهان کجا بهتره قاطی، خوبا چشم تو، آخرش منو میخره آخرش کشتی حسین با خودش همه رو می‌بره ان الحسین مصباح الهدی ان الحسین سفینه النجاه ➖➖➖ 👇
368.2K
🔳 📜 مثل فطرس به لطفت 🖊به قلم 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
. خسته ام زین همه عصیان چه باید بکنم؟ اندر این خانه ی ویران چه باید بکنم؟ خرجِ دوری زِ تو شُد جاهلانه عُمرم حال با این همه خسران چه باید بکنم؟ مثل آن کودک تنها . پریشان هستم گم شدم بین گناهان چه باید بکنم؟ بیم دارم که به محشر خدایا نرسد کَس به دادم ، منِ نالان چه باید بکنم؟ کاش میشد که أَجَل فرصتی باز، دَهَد عبد تو گشته پشیمان چه باید بکنم؟ من خجالت زده ام کن ترحُّم مولا آمدم زار و پریشان چه باید بکنم ؟ ✍ .
. در مصیبت (ع) نوشته اند مقاتل که بی هوا خورده نوشته اند میان سر و صدا خورده نوشته اند که تیرش خطا نمی رفته نوشته اند اثر کرده هر کجا خورده گلوی اصغر و قلب رباب و جان پدر سه شعبه آمده و ناگهان سه جا خورده و با حساب قد و قامت علی اصغر سه شعبه نه، که سه تا زخمِ نیزه را خورده نوشته اند میان کلام آقا زد حساب کن پدر او چقدر جا خورده چه کرد با تن شش ماهه اش نمی دانم فقط بدان همه دیدند، بچه تا خورده حساب کن دو سه تا قطره آب هم بس بود برای طفلکِ عطشانِ شیر ناخورده یکی به روی عبا، این یکی به زیر عبا غم حسین گره با دو تا عبا خورده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صدا زدند بیایید مادرش غش کرد سری مقابل او روی نیزه ها خورده ✍ ۲۶ اسفند ۱۴٠۲ روزیِ سحر پنجم رمضان المبارک .
. اگر چه در این امتحان هم رَدَم من خودت دعوتم کردی و آمدم من گر آلوده ام رو سیاهم بدم من ولی هر چه هستم به تو رو زدم من ز روی محبت به من کن نگاهی الهی الهی الهی الهی ز لطف تو بر این لطائف رسیدم اگر چه ز بُعدِ مسافت رسیدم پس از توبه ام بر شرافت رسیدم سر سفره های ضیافت رسیدم پناهم بده مُردم از بی پناهی الهی الهی الهی الهی چنان آتشی در دلم پا گرفتی رَهِ قطره را سمت دریا گرفتی برای من خسته هم جا گرفتی زمین خوردم و دست منرا گرفتی چه مهمانی با شکوهی چه ماهی الهی الهی الهی الهی گر چه دلم ساده و صیقلی نیست ولیکن در آن غیر حُب ولی نیست به جز نور حیدر از آن منجلی نیست لذیذِ مناجات من جز علی نیست چه والا مقامی عجب پادشاهی الهی الهی الهی الهی سخن تا که از حضرت لو کشف شد دلم قیمتی شد لبم با شرف شد به جز با علی کل عمرم تلف شد علی گفتم و روزی من نجف شد چه ایوان طلایی عجب بارگاهی الهی الهی الهی الهی بر این نوکرت منصب شاه دادی چون اذن دخولم به این ماه دادی به من فرصت گریه و آه دادی به عشق رقیه مرا راه دادی چه اشکی چه سوزی چه دردی چه آهی الهی الهی الهی الهی شب سوم آمد شب آه و ناله به من اشک دادی پیاله پیاله من و بر خرابات دادی حواله هدایت نمودی سمت سه ساله همان که کتک خورد از بی گناهی الهی الهی الهی الهی پس از خواب تا اشک دختر درآمد به دیدار دلداده اش دلبر آمد صدا زد پدر را پدر با سر آمد به ویرانه بابا پی دختر آمد چه شام خرابی عجب وعده گاهی الهی الهی الهی الهی بغل باز کن کنج ویرانه سرد است ببین زجر با دختر تو چه کرده است رخم بعد سیلی کبود است و زرد است سرم زخم گشته تنم کوه درد است همه پیکرم شد کبود و سیاهی الهی الهی الهی الهی نشستم ز پا چون که نیرو ندارم الهی نبینی که گیسو ندارم به هم خورده شکلم بَرو رو ندارم مرا میبری تاب سو سو ندارم شاعر؟؟؟ .