.
#نوحه
#رسول_الله
#حضرت_رسول_نوحه
موج غم می زند،سررا به سینه
که سیه پوش شد،شهر مدینه
روح والای پیمبر پرکشیده
خون دل از دیده ی زهرا چکیده2
تسلیت ای مادرسادات2
مهبط وحی حق، بیت الحزن شد
فاطمه درغم و،رنج ومحن شد
می چکد اشک علی برروی خاکش
گرد غم بنشسته بررخسار پاکش
تسلیت ای مادرسادات2
کن نظر برغم ، نور دوعینش
گه حسن گرید وگاهی حسینش
درزمین غوغا شداز حال حسینش
آسمان گرید براحوال حسینش
تسلیت ای مادرسادات2
بعد او عترت وقرآن غریب است
ذکر کروبیان ف امن یجیب است
از سقیفه فتنه وکینه به پاشد
بین چسان حق ذوالقربی ادا شد
تسلیت ای مادرسادات2
مرتضی بعد او، خانه نشین شد
پشت درفاطمه نقش زمین شد
برتسلای دل این داغدیده
از ره کین جای گل هیزم رسیده
تسلیت ای مادرسادات2
#سیدهاشم_وفایی ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#نوحه
#رسول_الله
#حضرت_رسول_نوحه
شد رسول خدا لحظه آخرش
کم کم بسته شود هر دو چشم ترش
نشسته فاطمه کنار بسترش
واویلا واویلا واویلا واویلا
رو به قبله شده خاتم الانبیا
دخترش فاطمه شده صاحب عزا
دیگر تنها شده علی مرتضی
واویلا واویلا واویلا واویلا
دخترم فاطمه من چه گویم چها
الهی نمانی میان کوچه ها
همراه خود ببر حسن مجتبی
واویلا واویلا واویلا واویلا
#سید_محسن_حسینی
#رحلت_رسول_اکرم
.👇
.
#حضرت_رسول_نوحه
میروی میرود قرار زهرا
بمان یک شب دگر کنار زهرا
بعد تو دیگر روز ، خوشی نبیند زهرا
پشت همین در بابا ، ز پا نشیند زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا
بعد تو میبرند حق ولی را
ببندند با طناب دست علی را
خوب دهند این مردم ، حق ذوی القربی را
ثانی به قنفذ گوید ، محکم بزن زهرا را
بعد تو در مدینه بی پناهم
پشت در نگویند که پا به ماهم
هجوم دشمنها و ، یک زن تنها چه کنم
اگر که در باز شود ، به ضربه پا چه کنم
امان از غصه دو نور عینت
غربت حسن ماتم حسینت
یکی به وقت تشییع ، شود پر از تیر تنش
یکی لگدکوب شود ، ز سم مرکب بدنش
#علی_سلطانی ✍
#رحلت_رسول_اکرم
#بیست_و_هشت_صفر
.👇
1725058808972_-2147483648_-213763.ogg
4.83M
#شهادت_امام_رضا (ع)
#زمینه_امام_رضا
زمین خورده زمین / عرش برین خورده زمین
رضا افتاده و / روح الامین خورده زمین
ببین تشنهلب با / قلب حزین خورده زمین
شاه وفا / کشته زهر جفا
ذکر لبش / یا ذبیحً بِقفا
روضه بخون / با معین الضعفا
با معین الضعفا
اَقرَحَ جُفُونَنا / اَسبَلَ دُمُوعَنا
خون گریه میکنن، همهی سینهزنا
بی هوا میزدنا / با عصا میزدنا
مونده روی زمین، پاره پاره بدنا
فَابكِ عَلَی الحسین
##
فلک خورده زمین / بال ملک خورده زمین
بدون یاور و / دور از کمک خورده زمین
ولی خوبه که بی / ضرب کتک، خورد زمین
باد صبا / گریه کن روز و شبا
از غم اون / مجلس و آل عبا
روضه بخون / با غریب الغربا
با غریب الغربا
زینب و درد و عذاب / طعنههای بیحساب
دست رقیه و، زخم جای طناب
پیش چشمای رباب / یه سرِ به خون خضاب
رفتن مخدّرات، بین بزم شراب
فَابكِ عَلَی الحسین
شاعر و نغمه پرداز :
#عمادـ_علی_اکبری
#کارگاه_خوشدل
Recording 163514-083024.mp3
1.48M
#امام_حسین (ع)
#شور
هر وقت که ابر چشمم توو روضه بارون نباره
دلم شور میزنه
چشم بدون اشک پیش زهرا بی اعتباره
(وقتی دلم به هر دردی غیر دردت دچاره)
دلم شور میزنه
چکار کردم با این چشمام
که واسه گریه لایق نیست
چی آورده سرم دنیا
که حالم حال سابق نیست
خدا برا کسی نیاره
بیاد یه روزی که برای
حسین فاطمه نباره
دست منو بگیر حسین جان
##
کج رفتم اما میبینی حالا برگشتم آقا
حلالم میکنی؟
بدجور اسیرم کرد این دو روز تاریک دنیا
حلالم میکنی؟
گرفتی دستمو آقا
نذاشتی که برم از دست
چقد مردی حسینجانم
حواست به بدا هم هست
قرارِ قلب بیقراری
همین برام بسه عزیزم
که میدونم هوامو داری
دست منو بگیر حسین جان
##
واسه یه عاشق درد جدایی مثل عذابه
دلم تنگه حسین
حق میدی که من با درد دوری حالم خرابه
دلم تنگه حسین
به یاد اون سرازیری
توو بابالقبله افتادم
تا چشمم قتلگاهُ دید
رو زانو بت سلام دادم
سلام امام روسیاها
خدایی تو ته مرامی
تویی پناه بی پناها
دست منو بگیر حسین جان
شاعر و نغمه پرداز :
#حسین_انصاری_فر
#کارگاه_خوشدل
#شور_امام_حسین
تکحماسیامامحسنع.mp3
2.49M
#شهادت_امام_حسن (ع)
#تک
#حماسی
هرکسی اینجا کربلا گرفت
کربلا شو از مجتبی گرفت
من حسینی با دست حسنم
بایدم این حرفو طلا گرفت
یارم حسن / شد رشتهی افکارم حسن
ماهم حسن / شد سیر الی اللهم حسن
جانم حسن / آرامش و طوفانم حسن
(حسن جانم حسن)
##
پر زدم توی آسمون تو
از همه میگیرم نشون تو
طول هفته چشم انتظارتم
تا دوشنبه باشم مهمون تو
شاهم حسن / یکصدا میگیم باهم حسن
جونم حسن / از تو خیلی ممنونم حسن
محشر حسن / نور دیدهی مادر حسن
(حسن جانم حسن)
##
حَرَمت جا داره تُو سینه ها
یعنی ما میشم زائرت آقا؟
تُو خیالم صحنت رو میسازم
هر موقع رفتم مشهدالرضا
شورم حسن / توی ظلمتا نورم حسن
سوزم حسن / ای نغمهی هر روزم حسن
باده حسن / دل دست تو افتاده حسن
(حسن جانم حسن)
شاعر و نغمه پرداز :
#امیر_طاهری
#کارگاه_خوشدل
#بیست_و_هشت_صفر
دنیـای منه.mp3
2.36M
#شهادت_امام_حسن (ع)
#شهادت_امام_رضا (ع)
#شور
به سبک: #دنیای_منه
اونیکه پهنِ سفره اش این شبا
گداشو میبینه
پای حرفِ منم شبیه اون
غریبه میشینه
اصن امید هر غریب و مسکینه
برا چی میخوری غصه ی فردا
قبلِ اینکه بخوای میبخشه آقا
پیش کریم بیایی میشه فراموش
هرچی غمه تو دنیا(2)
{دنیای منه
امام حسن بزرگتر از دردای منه}
##
وقتی که از همه خسته میشم
بازم یه را(ه) دارم
یه رفیقی که عمریه باهاش
برو وبیا دارم
منه بی کس و کار امام رضا دارم
فقط امام رضاست دوای دردم
مثه کبوتراش دورش میگردم
از بچگی که دستمو گرفته
دیگه رهاش نکردم(2)
{دنیای منه
امام رضا بزرگتر از دردای منه}
شاعر و نغمه پرداز :
#محمد_خبازی
#کارگاه_خوشدل
#آخر_صفر
زمینه امام حسن مجتبی ع.mp3
3.89M
#شهادت_امام_حسن علیه السلام
#زمینه
دوباره مهمون روضهتم
دوباره اسباب زحمتم
ولی آقا «من» نیومدم
ابیعبدالله آوردهتم
حسین
دعوتم کرده خونهی حسن
حسین
ساقیه توو میخونهی حسن
حسین
هر کی گفت شد دیوونهی حسن
من الکریم الی الکریم، شرح «محرمصفره»
من الحبیب الی الحبیب، حال منِ دربهدره
من الامام الی الامام، دو ماهه دل تو سفره
یا حسن، یاحسین...
##
تو بقیع هر کاریَم کنن
صحن و گلدسته علم کنن
باز کمه واسه امام حسن
جا داره عرشو حرم کنن
کریم
همهی عالم واسهش حرمه
کریم
سر سفرهش روزیخورن همه
کریم
بیحرم هم باز کارش کرمه
من الغریب الی الغریب، از قتلگاه دادم سلام
من الحسین الی الحسن، یه روزی بین ازدحام
من الحرم الی الحرم، از کربلا بقیع میام
یا حسن، یا حسین
##
کاش منو امشب صدا کنه
یه نگاهی به گدا کنه
«یا حسن» میگم به این امید
مادرش واسهم دعا کنه
حسن
ذکری که درمون درد منه
حسن
اسمی که رمز عاشق شدنه
حسن
فاطمه هم ذکرش «جان حسنه»
گریه برای غربتت، توو این روزا کار منه
آتیش این غم بهخدا، رونق بازار منه
چون که برات گریه کنم، زهرا خریدار منه
یا حسن، یا زهرا
شاعر و نغمه پرداز :
#مصطفی_مداح
#کارگاه_خوشدل
.
#امام_رضا
#بقیع
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
تو که پرواز میکنی تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم
سرمو بجای گنبد روی خاکها میذارم
خونه ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا
گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا
اونجا هرکی میپره طائر افلاکی میشه
اینجا هرکی می پره بال و پرش خاکی میشه
اونجا خادما با زائر آقا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرها میرونن
(تو که هر شب میسوزه چلچراغا دور و برت)
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت
.
.
#واحد #رحلت_رسول_اکرم
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
#سبک_بال_پر_زدن_آماده
شعر: عبدالله باقری ✍
سبک: #محمد_بیابانی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حرف دارم علیجان! با تو
حرف آخرم رو بشنو
من دارم میرم بعد من میان پشتِ در خونه مردم
جای دسته گُل مُزدمو میدن با آتیش خشم و هیزم
غنچهتو گلچین - با پا میچینه
مُحسنت به خاک و خون میشینه
قاتلش رو حتی نمیبینه - واویلا
زیر دست و پا - یارِ عاشقت
میخ در میشه - آیْنهی دِقت
سهم چاه میشه - اشک و هِق هِقت - واویلا
آه و واویلا / خداحافظ ۳ واویلا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سخته باورش میدونم
بُغضو از نگات میخونم
سخته وقتی که پهلوون باشی نامردا بشن کابوست
سخته ببینی بین کوچهها ریختن رو سر ناموست
وقتی کینهها - رو بِشن علی!
با طناب تو رو - میکِشن علی!
تو صبوری کن - خواهشاً علی! - واویلا
زهراتو زدن - تو صبوری کن
پیر میشه حسن - تو صبوری کن
به خاطر من - تو صبوری کن - واویلا
آه و واویلا / خداحافظ ۳ واویلا
.........
🏴 #محرم۱۴۰۳
#زمزمه #واحد #شهادت_امام_حسن
#امام_حسن علیه السلام
#سبک_بال_پر_زدن_آماده
شعر: #عبدالله_باقری ✍
سبک: #محمد_بیابانی 🎼
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دردم و دوا کردی زهر !
من دیگه میرم از این شهر
شهری که برام خاطرههای خوبی و به جا نذاشته
شهری که داغِ بیمادری و روی دل من گذاشته
یادمه حقِ - بابامو خوردن
یادمه اون روز - طناب آوردن
مثل متّهم - توو کوچه بُردن - ای جانم
یادمه هنوز - غربت حیدر
توی گوشمه - نالهی مادر
دست فضه بود - غنچهی پرپر - ای جانم
آه و واویلا / از این غربت ۳ واویلا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
عمریه تنها میسوزم
شد شب سیاه هر روزم
بعد روزی که دشمن خدا راه مادرم رو سد کرد
خدا میدونه غرور من و چادر و با هم لگد کرد
بین خار و گُل - فاصله کم بود
کاش قَدَم مثلِ - ابالفضلم بود
ضربهای که زد - خیلی محکم بود
نانجیب از جون - ما چی میخواد
گوشواره شکست - نبُردم از یاد
مادرم پا شد - ولی باز اُفتاد
#بیست_و_هشت_صفر
.👇
.
#زمینه #شور #زمزمه
#شهادت_امام_رضا
#سبک_به_سمت_گودال
#بیا_جوادمن
🔘🔘
☑️بنداول
بیا جواد من ای پسرم بابا
ای روشنایی چشم ترم بابا
آرومه جونه من بیاجوونه من
بیاهمه هست و بال و پرم بابا
بیا جواد من که از شرار زهر
تو حجره میسوزه پا تاسرم بابا
حال دلم زاره شد جگرم پاره
میریزه لخته خون از جگرم بابا
امون امون ای وای
•┈┈••✾❀🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
با چشم غمبارم با تن تب دارم
از اثر کینه شعله ورم بابا
زنده نمی مونم سوخته همه جونم
چیزی نمونده از خاکسترم بابا
سنگین شده سینه چشمام نمی بیینه
همش رو لبهامه وای مادرم بابا
با غم بی حدم روضه های جدم
اومده این لحظه توو نظرم بابا
امون امون ای وای
•┈┈••✾❀🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
که زیر تیغ و تیر میونه یک گودال
زیر سم اسبا شدبدنش پامال
به اشکای چشم عمه م می خندیدن
به روی خاک داغ داغ سرش رو بریدن
به زیر سنگا و زیر تیغ و دشنه
دست و پاهامیزد بالبای تشنه
امون امون ای وای
•┈┈••✾❀🕊❀✾••┈┈•
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
#مجیدمرادزاده ✍
.👇
.
#زمینه
#امام_حسن
#سبک_ریان_بن_شبیب
#کاشکی_گنبد_طلا
🔘🔘🔘
☑️ بنداول
کاشکی گنبد طلا مرقد باصفا
داشتی آقا
کاش بودی تو ایرون چون شاه خراسون
امام رضا
ورودیه صحن
چقدغوغا/می شد اقا/گل زهرا
وردیه صحن/سینه زن ها
می خوندند /جان حسن مولا
عزیزحیدر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
اقا ی بی حرم سفره داره کرم
یامجتبی
اقای بی حرم دیدی تو درد و غم
تو کوچه ها
.....
تو کوچه دیدی/راه و سد کرد
بهت بد کرد /بهت بد کرد
تو کوچه دیدی/به مادر زد
سیلی نامرد
بهت بد کرد
عزیزحیدر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
دیدی مادر نشست/گوشواره هاش شکست
ای وای ای وای
دیدی رو صورتش/ مونده بود جای دست
ای وای ای وای
دیدی پر مادر
شکست ای وای
شکست ای وای
شکست ای وای
دیدی سر مادر
شکست ای وای
شکست ای وای
شکست ای وای
عزیزحیدر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندچهارم
زهر کین همسر/به جگرت شرر
میزد میزد
پیش چشم خواهر/میزدی بال و پر
بی حد بی حد
امام غم نصیب/غریب بن غریب
یامجتبی«ع»
تیربارون شد تنت/ خونین شدکفنت
یامجتبی(ع)
چه فتنه هاو/چه آتیشا
که افروختن/که افروختن
با تیر به تابوت/تن و دوختن
تن و دوختن تن و دوختن
عزیزحیدر غریب مادر
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇👇
.
الان طرف داره توی برنامه زنده تلویزیونی و در حرم امام رضا روضه میخونه
یه بنده خدایی داشت کتاب دعا جمع میکرد، مداح خوش صدا پشت بلندگو و در پخش زنده گفت؛ یکی ای آقا رو جمعش کنه.. !
.
#زمینه #زمزمه
#کوچه_بنی_هاشم
#زمینه_حضرت_زهرا
کوچه و #امام_حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیگم مفصل
شد اون کوچه یک لحظه مقتل
گرفت راهمون و
سر مادرم داد زد اول
اهانت به من کرد
جسارت به زن کرد
جلو چشمای من
روی مادرم دست بلند کرد
مادر زمین خورد،حسن مُرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
می میرم به زودی
حسین خوش به حالت نبودی
چنان زد که دیگه
نمی ره رد اون کبودی
نشست و نشستم
شکست و شکستم
تا این طور نلرزم
باید که چشامو می بستم
مادر زمین خورد ،حسن مُرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم خون ِ از بس
بزارید بگم این رو هم پس
یه روزم بلند شد
به روی رقیه همین دس
شب سرد تنهاس
نه بابا نه عباس
رسید زجر نامرد
باهاش حرف زد هر جور دلش خواس
زد بی هوا زد،با پا زد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#علی_زمانیان ✍
#محمد_توسلی 🎤
https://eitaa.com/emame3vom/106048
👇
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم
🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
ای امام رضا آقا جانم...
🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
قربون غریبیت برم امام رضا...
🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
شب شهادت امام رضاست...
آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید...
( بعد منزل نبود در سفر روحانی)
امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید...
بریم کنار پنجره فولاد امام رضا...
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون...
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن...
بدان کارم تمامه...
یا صاحب الزمان...
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن...
عبا روی سر کشیدن...
حالشون منقلبه...
هی روی زمین میشینه...
هی بلند میشه...
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخام تنها باشم...
یه گوشه ای داخل حجره...
این فرش ها رو کنار زد...
روی زمین نشست...
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده...
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد...
حضرت خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزدند...
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا...
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید...
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد...
اما خود امام رضا فرمودند...
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
همه روضه ها به کربلا ختم میشه...
اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت...
کربلا قضیه برعکس بود...
ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت...
آماده ای بگم یا نه...
🔸سپه کوفه و شام استاده
🔸به تماشای شه و شهزاده
🔸شه به روی پسرش افتاده
🔸همه گفتن حسین جان داده
اومد کنار جوانش نشست...
سر علی اکبرش رو به دامن گرفت...
دلش طاقت نیاورد...
سر جوانش رو به سینه چسباند...
دید دلش طاقت نمیاره...
لحظات آخره...
خدایا... ابی عبدالله چکار کنه...
علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭
یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند...
هی صدا میزنه...
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان... بابا...
اُف بر این دنیا بعد از تو علی...
تسلای دل ابی عبدالله...
ناله بزن یاحسین...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#روضه_امام_رضا
.