شب دوم محرم 1399.pdf
833.2K
#اشعار_شب_دوم_محرم_1399
#ورود_کاروان_به_کربلا
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
.
💥سبک: #واحد
🎤مداح: #مهدی_رعنایی
🏴 #واحد احساسی #محرم
همین که گریه میکنم برام بسه
همین که سینه میزنم برام بسه
فقط یه آرزو دیگه دارم اونم مردن تو کربلای مقدس
من چی دارم غیر پیراهن سیاه
من چی دارم غیر شال عزات
من چی دارم غیر این تربت اعلا مال کربلات
من چی دارم غیر گریه برات
من چی دارم غیر این هیئتات
من چی دارم غیر دستی که سینه میکوبه برات
یا ثارالله یا ابا عبدالله
کسی که گریه نکنه برای تو چه بی محبت
چه بی سعادت
به هرکسی که رزق اشک و نمیدن
گریه برات نشونه لیاقت
گریه کردن مستی بی صداست
گریه کردن فیض بی انتهاست
گریه کردن یعنی که ریشمون تو آب و خاک کربلاست
گریه کردن روزی نوکراست
گریه کردن ارث اجداد ماست
گریه کردن اربعین سهم جاماندهای کربلا
یا ثارالله یا ابا عبدالله...
بالای خونه ها دوباره پرچم شده در و دیوار دیدنی
تا اینکه خوب برا تو نوکری کن دور باشه از بلاها هر سینه زنی
سینه زن هات همه سینه سپرن
سینه زن هات لشکر یک نفرن
سینه زن هات تو دم و دستگاهات اسم حسین میبرن
سینه زن هات همه پای علَم اند
سینه زن هات توی راه حرم اند
سینه زن هات وقت سینه زدن یاد دست قلم اند
یا ابالفضل یا ابوفاضل
.👇
.
#شب_ششم_محرم
|⇦• #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
امشب صاحب عزا حضرت مجتبی صلواتُ الله علیهِ .. ببینید اینا چه درسی دادن به بشریت .. شبِ عاشورا شد سیدالشهدا با اصحاب صحبت کرد بیعتُ برداشت ؛ اینا بال بال زدن ، قمربنی هاشم شروع کرد به صحبت کردن بعد ظهیر حرف زد وقتی حضرت دید اینا نمیرن (البته بگما از همین جمعِ شبِ عاشورا ، یکی دو نفر فردا رفتن) الله اکبر یعنی هیچ لحظه ای لایمنُ مکرالله الا القوم الخاسرین .. کسی که خیال کنه دیگه تموم شد ، دیگه من در خطر نیستم ، حضرت میفرماید خسارت میبینه . دو تا از اینا روزِ عاشورا رفتن . یکی شون لحظاتِ آخرِ سیدالشهدا که تنها شد گفت آقا من کشته ام که بشم دیگه نمیتونم جلو کشته شدنِ شما رو بگیرم اجازه بدید من برم.. چقدر فرق بین این آدم با حضرت عبدالله سلام الله علیه .. سیدالشهدا تو قتلگاه بود ضربه ام نمیزدن لحظاتی بعد کار تمام بود ولی گفت یه ضربه رم به جون بخرم من این کارُ میکنم .. این والله لا افارق عمی .. یعنی من از بُنِ دندان قبول دارم سیدالشهدا اولی بالمومنین من انفسهم ولو هیچی سپر ندارم ، دست که دارم .. توانِ جنگیدن ندارم ، سپر که میتونم بشم! ..
یک لحظه دنیا دیرتر از وجودِ سیدالشهدا محروم که میشه ؛ اون یکی کسیِ که شبِ عاشورا دیده ، جاهاشون رو تو بهشت دیدن ولی گارانتی نکرد سیدالشهدا کسی رو .. یعنی ما لحظه به لحظه باید بترسیم به حالتِ آخرتمون ، خدا یه لحظه ما رو از این مجالس دور نکنه .. به خدا بودن کسانی که تو مجلس سیدالشهدا شرکت میکردن الان نزدیکه محرم که میشه برا دستگاه سیدالشهدا بازی در میارن ..
یه جمله دیگه ام بگم و روضه بخوانیم ، رفقا میخواید انصار سیدالشهدا باشید؟! یکیش همین مشکی که به تن کردید ، یکیش اینه که مجالسش رو گرم کنید خبرش به دیگران برسه .. کمک کنید صدایِ مظلومیتش به دیگران برسه .. یکی از مصادیق بارزِ جهاد کنید با اموالتون ، با نفستون اینجاست نزارید دستگاه سیدالشهدا کم رنگ بشه .. امام حسین به ما احتیاج نداره .. معاذالله خودمون رو محروم نکنیم از یاری او .. او صدای هل من ناصر ش داره میاد ..
خوش به حال اون کسی که پول خرج میکنه ، مایه میزاره کاری بلده میاد تو دستگاه سیدالشهدا خرجش میکنه .. این انصارالحسینِ .. کسی میخواد بگه یا لیتنی کنت معکم زمینه ش اینه که فعلا این استعدادی که دارم رو خرجش میکنم بعد یا لیتنی .. اقازاده های امام مجتبی روحی له الفدا اینطوری هستند.
حضرت قاسم عقب ایستاده انقدر اقا مودبِ .. عزیز دوردونه ی امام حسینِ ولی انقدر ادب کرد خودشُ جزء اصحاب قرار نداد گفت اینا مجاهدن .. یه گوشه وایساده بود .. به به به این ادب .. اونایی که ادعای اقازادگی میکنن باید بیان آقازاده ی حقیقیِ عالمه وجود رو ببینن ..
چون توان جنگیدن مثل رزمنده ها رو نداره و نوجوانِ یه گوشه ایستاد ..
حضرت جایِ بقیه رو بهشون نشون داد خلوت شد رفتن ..اومد جلو عرض کرد که عمو فردا عاقبتِ من چی میشه؟!..
ناامیدانه ، بدونه اینکه ادعا کنه .. (ادب داره) سیدالشهدا یه لبخندی زدن فرمودن مرگ در نظر تو چگونه است؟! عرض کرد اهلی من العسل .. (جونم رو فدای شما کنم .. اهلی من العسل ..) خوش به حالِ کسی که جونشُ فدای تو کنه ..
سیدالشهدا یه نگاهی کردن یتیم امام حسنُ فرمودن فردا به یه بلایِ عظیمی گرفتار میشی .. یا صاحب الزمان .. حضرت فرمود نه فقط تو به بلای عظیمی گرفتار میشی این طفلِ شیرخوارِ ما هم کشته میشه .. حضرت قاسم وارثِ امام حسنِ تا فرمود شیرخوارِ ما هم فردا شهید میشه ، بلافاصله عرض کرد مگه به خیمه ها حمله میکنن؟!.. قربونِ غیرتت برم ... اینجا سیدالشهدا فرمود فداک عمک .. عموت فدات بشه با این غیرتت ..
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
👇
|⇦• #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
گذشت با اینکه این وعده رو شنید بازم روز عاشورا مودب یه گوشه وایساده تا این سرداران هستند(رفقا نورِ چشم رسول خدا هستا) یکی یکی رفتن میدان علی اکبر که رفت میدان ، سیدالشهدا بدنِ مبارکش رو برگردوند آورد خیمه دارالحرب راوی دشمن میگه هنوز یادمه این صحنه
یه نوجوانی اومد مقابل حسین ابن علی قرار گرفت بند کفش ها باز بود ، لباسِ عربی تنش بود ، لباسِ رزم نداشت .. صورتش مثلِ ماه پاره میدرخشید ..
اومد مقابل حضرت قرار گرفت ، اجازه گرفت بره میدان .. سیدالشهدا به شدت امتناع کرد .. ولی بلد بود قاسم .. قربونِ همتت برم .. خم شد دستِ سیدالشهدا رو بوسید .. دید آقا راضی نمیشه (او بلده ..) میدونه امام حسین در مقابلِ یتیم امام حسن مقاومتش کمه . افتاد رو پایِ سیدالشهدا .. تا افتاد رو پای اقا ، حضرت بغلش کرد .. سینه ش رو به سینه چسباند وجعلا یبکیان حتی غُشیّ علیهمـا .. کان امام حسن رو میدان میخواد بفرسته ..
رفت میدان .. صورتش خیسِ اشک بود .. وقتی رفت میدان ، جمله ای گفت که اونها رو تحریک کرد .. إن تنکرونی فأنا ابن الحسنِ .. دورش کردن .. کار به جایی رسید که صداش بلند شد یا عماه ..
خودشُ مثلِ بازِ شکاری رسوند به اون کسی که بالاسرِ قاسم بود .. ضربه ای به سرِ قاسم زده بود که کار رو تموم کنه .. سیدالشهدا خودش رو رسوند اون ملعون رو به درک واصل کرد .. گرد و غبار اسب ها که نشست راوی میگه وقتی غبار کنار رفت فإذا أنا بالحسين قائم على رأس الغلام بالاسرِ این آقازاده وایساد والغلام يفحص برجليه .. این آقازاده پا به زمین میکشید ..
اینجا نمیدونم با چه صحنه ای مواجه شد ولی فرمود : عز والله على عمك أن تدعوه فلا يجيبك أو يجيبك ثم لا ينفعك صوت .. به خدا سخته برا عموت این صحنه رو ببینه .. قاسم رو در آغوش کشید .. باز دوباره سینه رو سینه چسباند نمیدونم سیدالشهدا خم شده بود یا قاسم قد کشیده بود .. سینه ش رو سینه چسباند پاهایِ قاسم رو زمین بود .. لایوم کیومک یا اباعبدالله .. قربون سینه سنگینت بریم .. اون لحظه ای که والشمر جالس علی صدرک ..
↫
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
.
روضه شب ششم محرم 1397.mp3
2.41M
#روضه و توسل به #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی
742.9K
🎵زمزمه، زمینه،سینهزنی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
روزا گریونم، شبها بیخوابم
خیلی بیجونم، خیلی بیتابم
🔸از اونیکه تو رو رو نیزهها بُرد نمیگذرم
از اونیکه منو ازت جدا کرد نمیگذرم
از اونیکه منو خرابه آورد نمیگذرم
از اونیکه منو زد و رها کرد نمیگذرم
🔹چشمم روشن، لباتم که پارهست
چشمم روشن، سرت روبرومه
چشمم روشن، این از حال بابام
چشمم روشن، اونم که عمومه
بابا حسین، بابا حسین...
سخته تنهایی، دشمن بیرحمه
حالم رو تنها، عمه میفهمه
🔸از اونیکه منو از ناقه انداخت نمیگذرم
از اونیکه منو به غم اسیر کرد نمیگذرم
از اونیکه منو با کعبِ نی زد نمیگذرم
از اونیکه منو یهویی پیر کرد نمیگذرم
🔹چشمم روشن، موهاتم که سوخته
چشمم روشن، لبت غرق خونه
چشمم روشن، تو و چوب دشمن
چشمت روشن، من و تازیونه
بابا حسین، بابا حسین...
روضه میخونم، گریه میبارم
بابا من خیلی، از شام بیزارم
🔸از اونیکه زخممو نمک زد نمیگذرم
از اونیکه میزد ما رو هر بار نمیگذرم
از اونیکه منو خارجی خونده نمیگذرم
از اونیکه منو آورد تُو بازار نمیگذرم
🔹چشمت روشن، نمیبینه چشمام
چشمت روشن، پاهام جون نداره
چشمت روشن، همون زجر نامرد
هر وقت دیدم، منو زد دوباره
بابا حسین، بابا حسین...
شعروسبک/ حمید رمی
Alireza Esfandiari - Mikham Ke Torki Bekhoonam (128).mp3
7.64M
دل تو حرم مقیمه ارباب ما کریمه
اون که دلا رو برده نوحه های سلیمه
بارونه بارون چشمامون گریون
میخوام بخونم نوحه براتون
میخوام ک ترکی بخونم
میخوام از علی اکبر بخونم
ماه ملک بنزره باخ اکبر باخ اکبر باخ
آبنه داوره باخ اکبر باخ اکبر باخ
کنز ادب گوهری دی
گوهرده جوهری دی
اشبه پیغمبریدی
یوسف تاج سری دی
لیلیه بال و پری دی
عمه سینه چاکره دی
عمه باخ چاکره باخ اکبر باخ اکبر باخ
♫♪.ılılıllllılılı.♫♪
بارونه بارون چشمامون گریون
میخوام بخونم نوحه براتون
میخوام ک ترکی بخونم
میخوام از عروس قاسم بخونم
اورییمده سوسوزم گالدی
نه قلبیمده گوزوم گالدی
کج باخ آیلیردن سن
گوزلریونده گوزیم گالدی
وای عم اوغلی جان عم اوغلی
من سنه قوربان عم اوغلی
ارونه بارون چشمامون گریون
میخوام بخونم نوحه براتون
میخوام از زینب بخونم
زینب زینب کنز وفا زینب خان حیا زینب
آماج بلا زینب ای درد دوا زینب
غم قهریمانی زهرا نشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
♫♪.ılılıllllılılı.♫♪
ترجمه فارسی مداحی اکبره باخ
ای ماه عالم این منظره رو ببین
اکبرو ببین اکبرو ببین
اکبر آینه ای عدالت است
اکبرو ببین اکبرو ببین
مثل گوهر و جوهر ادبه
شبیه پیغمبر، تاج سر یوسف
بال و پر لیلی ،چاکر عمه
عمه رو ببین ، چاکر رو ببین
ای ماه عالم این منظره رو ببین
اکبرو ببین اکبرو ببین
اکبر آینه ای عدالت است
اکبرو ببین اکبرو ببین
تو دلم حرفم مونده
نه تو قلبم تو چشمم مونده
قاسم کج نگاه کرد
چشمام مونده تو نگاهش
وای پسر عمو جان، وای پسر عمو جان
من به قربان تو پسر عمو جان
4_5868461859476080643.mp3
2.3M
#پیش_زمینه
#خسرو_جولافیان
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
یاحسین یاحسین
حیات ما ممات ما همین حسین حسینه
و کشتی نجات ما همین حسین حسینه
حسین جان حسین جان حسین جان
حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را
به خون نشانده دل دودمان آدم را
محبت تو بود کشتی نجات دلم
رها نمیکنم این ریسمان محکم را
لبیک یااباعبدالله
لبیک یا حسین ثارالله
4_5852968486510266378.mp3
1.76M
#شور
#وحید_خیری
#مهدی_قربانی
بند اول :
ارباً اربا بدنت، پاره پاره پیرَنت
پیرِمردا با سنگ می زَدَنِت
خون می ریخ از دَهَنت، خاک صحرا کَفَنت
بمیرم چندتا زخمه رو تَنت
خواهرت از رویِ تَل، داره می بینه تو رو
تو صدا می زدی، نیا برو
ای وای، حسین ای وای، حسین
بند اول :
کُشته یِ بی کفنی، شاهِ عریان بدنی
با غمت آقا آتیشم می زنی
تشنه یِ آب فرات، چشمه یِ آب حیات
جونِ عالم و آدم به فدات
پیشِ چشمِ مادرت، می بُریدن سَرِ تو
تو صدا می زدی، مادر برو
ای وای، حسین ای وای، حسین
بند سوم :
ناله یِ ارض و سما، یا امام الشهدا
یا ذبیح العشانِ کربلا
یا قتیل العبرات، یا حسین بابِ نجات
زندگیمون فدایِ بچه هات
دست و پا می زدی و، غرقِ خون پیکر تو
از قفا تا بُرید، شمر سَرِ تو
@madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلامالله
خواست بابا گفتنِ او بی صدا باشد نشد
عمه میکوشید از این سر جدا باشد نشد
خوب میدانست بابایش بیاید میرود
کاش میشد بینِشان قدری دوا باشد نشد
داد بر دیوار تکیه تا کمی بازی کند
عمه دستش را گرفته رویِ پا باشد نشد
با پدر میگفت با گریه عمویم پس کجاست
کاش میشد آرزوهایش دوتا باشد نشد
چند باری دخترک چرخاند سر را در بغل
گشت شاید که برای بوسه جا باشد نشد
آمد آهسته بگوید روسریهایم چرا...
مثل رگهای گلویت نخ نما باشد نشد
آه میبخشی که اینجا را بهَم من ریختم
هرچه کردم که سرت ویرانسرا باشد نشد
آرزویم بود با اصغر بخوابم باز هم
دخترت میخواست تا در بوریا باشد نشد
خواست گوید با همان وضعی که دارد سینهات
حتم دارم جا برای ما سه تا باشد نشد
زجر را گفتند اما باز در گوشش نرفت
ضربههای تو نباید بی هوا باشد نشد
(حسن لطفی ۹۹/۰۵/۳۱)
Alimi-Shab4Moharram1395[01].mp3
4.35M
اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه میکنی؟
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند چه میکنی؟
اصلا خیال کن که کسی دختر تورا
در بین جمعیت بکشاند، چه میکنی؟
یا که خدانکرده کسی روی صورتش
سیلی محکمی بنشاند، چه میکنی؟
یا فرض کن که دخترتو جای بازیاش
هرشب دعای مرگ بخواند چه میکنی؟
اَصلا کسی بیاید و با تازیانه اش
خاک از لباس او بتکاند چه میکنی؟
باصدای: حمید علیمی 😭😭😭