📝 #تاخداوندان_شماییدوگدایانیم_ما
🖊 #مدح | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #ولادت_امام_رضا_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما
در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما
پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما
سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما
زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما
دست ما خالی که باشد زود بالا می رود
پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود
غالبا ” لن ” که بیاید صحبت از ” لا ” می رود
لا الهِ ما اگر دنبال الّا می رود
علتش این است که با تو مسلمانیم ما
نیست ما را پیش دریا منت جو هیچ وقت
با طبیبان نیست ما را میل دارو هیچ وقت
غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هیچ وقت
گر میسر نیست ما را قرب آهو هیچ وقت
تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما
سجده هایم یا رضا و ربنایم یا رضا
می زنم هر شب صدایت کن صدایم یا رضا
می شود آمین دعایت با دعایم یا رضا
دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یا رضا
ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما
سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت
دسته ی سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم با خودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
رفته رفته نالهی مظلوم دارد می رسد
مادری با کودکی معصوم دارد می رسد
آه آه خواهری مهموم دارد می رسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد می رسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب
آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما
#محمدجواد_پرچمی
#مخمس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📁 کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ
#امام_رضا #صلوات الله علیه تیرماه۹۸
📝 متناشعار حاجمحمودکریمی
.
واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت
📝 #تاخداوندان_شماییدوگدایانیم_ما
🖊 #مدح | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #ولادت_امام_رضا_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما
در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما
پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما
سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما
زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما
دست ما خالی که باشد زود بالا می رود
پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود
غالبا ” لن ” که بیاید صحبت از ” لا ” می رود
لا الهِ ما اگر دنبال الّا می رود
علتش این است که با تو مسلمانیم ما
نیست ما را پیش دریا منت جو هیچ وقت
با طبیبان نیست ما را میل دارو هیچ وقت
غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هیچ وقت
گر میسر نیست ما را قرب آهو هیچ وقت
تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما
سجده هایم یا رضا و ربنایم یا رضا
می زنم هر شب صدایت کن صدایم یا رضا
می شود آمین دعایت با دعایم یا رضا
دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یا رضا
ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما
سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت
دسته ی سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم با خودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
رفته رفته نالهی مظلوم دارد می رسد
مادری با کودکی معصوم دارد می رسد
آه آه خواهری مهموم دارد می رسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد می رسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب
آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما
#محمدجواد_پرچمی
#مخمس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📁 کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ
📝 حاجمحمودکریمی
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#مخمس
سردر این خانه ها با ما، و پرچم با خودت
دسته سینه زنی با ما، ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم با خودت
واقعاً دلواپسیم آقا، محرم با خودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
*
رفته رفته نالۀ مظلوم دارد میرسد
مادری با کودکی معصوم دارد میرسد
آه آه خواهری مهموم دارد میرسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
*
چکمهای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل میزد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالاسرش یابن شبیب
آه آه از ضربههای آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمیمانیم ما
#محمدجواد_پرچمی
#امام_حسین
#امام_حسن #مناجات_امام_حسن
جانم فدای آن بنایی... که نداری
قربان آن گلدستههایی... که نداری
هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
دلتنگی گنبدطلایی... که نداری
بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
با یاد بابالمجتبایی... که نداری
قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
نذر تو و صحن و سرایی... که نداری
من هر شب جمعه سلامی میدهم به
ششگوشهی کرببلایی... که نداری
ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
در مجلس دارالبکایی... که نداری
دردی که داری در خودت میریزی آقا
حق میدهم درد آشنایی... که نداری
🔸شاعر:
#محمدجواد_پرچمی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمدجواد_پرچمی
@emame3vom
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دارم به خاطر حَرَمَت گریه می کنم
از شوق سفره یِ کرمت گریه می کنم
در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم
وقتی برای درد و غمت گریه می کنم
حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند
در خانواده ات همه خوشحال میشوند
دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تو را
سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را
دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را
یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تو را
تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر
زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر
پایِ غریبی تو به پا برنخواستند
یا دشمنت شدند و یا برنخواستند
مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند
وارد شدی به پایِ شما برنخواستند
اهل مدینه ناز شما را کشیده اند
یک عده جانماز شما را کشیده اند
با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند
اهل مدینه سر به سرت میگذاشتند
گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند
یک کوزه سَمّ کنار سرت میگذاشتند
تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی
از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی
در کوچه میروی ، غم مادر نشسته است
قنفذ در این مسیر مُکَرَر نشسته است
در پیش تو مُغیره به منبر نشسته است
درخانه پایِ قتل تو همسر نشسته است
این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند
تو طرز دست و پا زدنت فرق میکند
زانو بغل مکن چقَدَر آه میکشی
تو در جوابِ اهل گذر آه میکشی
با راز خویش تا به سحر آه میکشی
داری به جای چند نفر آه میکشی
در آه آهِ خویش تو مویت سفید شد
در کوچه ای امیدِ دلت نا امید شد
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست
تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست
تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست
تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست
گیرم که دست تو سپر مادرت نشد
تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد
بیرون بریز این جگر پاره پاره را
بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را
زینب رسیده است بگو راهِ چاره را
خونابه هایِ دور لبِ پُر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک میکند
این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند
خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده
آلاله وقت آمدنت ریخته شده
هفتاد تیر در بدنت ریخته شده
هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده
دارد حسین پیش تو از حال میرود
او از کنار تو تهِ گودال میرود
شکر خدا که پیرُهنت در نیامده
با زور خاتم یمنت در نیامده
دیگر لباسهایِ تنت در نیامده
یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده
شکر خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد
سرنیزه ای میانِ گلویِ تو جا نخورد
اما حسین صورتِ از خون خضاب داشت
در دل برایِ خواهرِ خود اضطراب داشت
یک کوه غُصه داشت ولیکن رباب داشت
جا در میانِ مجلس و بزمِ شراب داشت
با چوبدست رویِ لبش مینواختند
یک عده مست رویِ لبش مینواختند
〰〰〰〰〰〰〰〰
***:
@emame3vom
#اشک
از سرور هر دو عالم نزد ما غم بهتر است
گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است
واقعا اشك براى روضه چیز دیگرى است
در سلوك ما فرات از آب زمزم بهتر است
گریه هایم را بگیری بی گمان دق میكنم
مردن از دنیاى بی گریه برایم بهتر است
در جواب اینکه شأن گریه کن های تو چیست
از برای این سوال «الله اعلم» بهتر است
هر كه به جایی رسید از نوكری تو رسید
نوكری تو ز آقایی عالم بهتر است
نوحه دم دادیم و با این دم مسیحا دم شدیم
از دم روح القدس واللهِ این دم بهتر است
یازده ماه از خدا ماه شما را خواستیم
از تمام ماه ها ماه محرم بهتر است
رتبه پیرِغلامان تو نزد فاطمه است
چون غلامی شما با قامت خم بهتر است
انبیا در آخر خط میشوند عبدالحسین
آخر این راه از آغاز آن هم بهتر است
گر به زیر ناودان کعبه هم باشم ولی
معتقد هستم که باشم زیر پرچم بهتر است
گفته بودند اربعین صحن تو چیز دیگریست
رفتم و با چشمهاى خویش دیدم بهتر است
🔸شاعر:
#محمدجواد_پرچمی
📝 #تقصير_تو_نبود_كه_مادر_پرش_شکست
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_هفتم_صفر_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست
تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست
تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست
تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست
گیرم که دست تو سپر مادرت نشد
تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد
بیرون بریز این جگر پاره پاره را
بیرون بریز غصه ی این گوشواره را
زینب رسیده بگو راه چاره را
خونابه های دور لب پر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک میکند
این خاک گیسوان تو را پاک میکند
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
#امام_حسن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.☑️ @emame3vom
#حب_الحسین_یجمعنا
#الاربعین_مقدمه_الظهور
#الحسین_یجمعنا
.👇👇
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمدجواد_پرچمی
▶️
دارم به خاطر حَرَمَت گریه می کنم
از شوق سفره یِ کرمت گریه می کنم
در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم
وقتی برای درد و غمت گریه می کنم
حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند
در خانواده ات همه خوشحال میشوند
دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تو را
سائل ندید جز خودت آقاتر از تو را
دستی ندید دستِ بفرماتر از تو را
یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تو را
تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر
زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر
پایِ غریبی تو به پا برنخواستند
یا دشمنت شدند و یا برنخواستند
مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند
وارد شدی به پایِ شما برنخواستند
اهل مدینه ناز شما را کشیده اند
یک عده جانماز شما را کشیده اند
با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند
اهل مدینه سر به سرت میگذاشتند
گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند
یک کوزه سَمّ کنار سرت میگذاشتند
تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی
از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی
در کوچه میروی ، غم مادر نشسته است
قنفذ در این مسیر مُکَرَر نشسته است
در پیش تو مُغیره به منبر نشسته است
درخانه پایِ قتل تو همسر نشسته است
این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند
تو طرز دست و پا زدنت فرق میکند
زانو بغل مکن چقَدَر آه میکشی
تو در جوابِ اهل گذر آه میکشی
با راز خویش تا به سحر آه میکشی
داری به جای چند نفر آه میکشی
در آه آهِ خویش تو مویت سفید شد
در کوچه ای امیدِ دلت نا امید شد
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست
تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست
تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست
تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست
گیرم که دست تو سپر مادرت نشد
تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد
بیرون بریز این جگر پاره پاره را
بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را
زینب رسیده است بگو راهِ چاره را
خونابه هایِ دور لبِ پُر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک میکند
این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند
خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده
آلاله وقت آمدنت ریخته شده
هفتاد تیر در بدنت ریخته شده
هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده
دارد حسین پیش تو از حال میرود
او از کنار تو تهِ گودال میرود
شکر خدا که پیرُهنت در نیامده
با زور خاتم یمنت در نیامده
دیگر لباسهایِ تنت در نیامده
یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده
شکر خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد
سرنیزه ای میانِ گلویِ تو جا نخورد
اما حسین صورتِ از خون خضاب داشت
در دل برایِ خواهرِ خود اضطراب داشت
یک کوه غُصه داشت ولیکن رباب داشت
جا در میانِ مجلس و بزمِ شراب داشت
با چوبدست رویِ لبش مینواختند
یک عده مست رویِ لبش مینواختند
@emame3vom
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_چهارم_فاطمیه_اول_۱۳۹۸
بزرگ مدینه بزرگ همه
دعاى قنوت شب فاطمه
بیا خانه را آب و جارو زدم
به عشقت خودم پشت در آمدم
خودم آمدم تا سلامت کنم
به جای همه احترامت کنم
بیا احترامت فقط با من است
جواب سلامت فقط با من است
تو خورشید زهراى این خانهاى
عزیزم تو آقاى این خانهاى
مُهیای تو خانه را ساختم
علی جان بیا سفره انداختم
بیا سیر امشب نگاهت کنم
تماشاى رخسار ماهت کنم
نگاه تو را از خدا خواستم
من از دار دنیا تو را خواستم
تمناى دستان سرد منى
تو دلگرمى من، تو مرد منى
بیا چاره حال پروانه کن
بیا گیسوان مرا شانه کن
اگر گیسوانم بهم ریخته
کمى کارِ خانه سرم ریخته
سرم را اگر پیش تو بستهام
اگر گریه کردم، کمى خستهام
خیال تو راحت رویم زرد نیست
اگر گریه هم کردم از درد نیست
که اینگونه دلگیر کرده تو را؟
چه کس اینچنین پیر کرده تو را؟
به امر پیمبر عمل میکنى
بمیرم که زانو بغل میکنى...
ببینم تو را رو براهى علی؟!!
بمیرم برایت الهى علی...
غمت را روى شانهام بردهام
نگو از غریبى مگر مرده ام!!
مدینه اگر نیست، گریان تو
من و بچههایم به قربان تو
به دنیا پرستى عمل میکنند
شنیدم تو را کم مَحل میکنند
اگر بى قرارى به مسجد نرو
اگر غصه دارى به مسجد نرو
کنار من و بچههایت بمان
همین جا نماز جماعت بخوان
تو مولاى والا مقام منى
بدان تا قیامت امام منى
اگر چه در خانهات هم شکست
على خانهی تو بهشت من است
یل خیبر اینقدر گریه نکن
جلوى در اینقدر گریه نکن
من از اشک مردانه دق میکنم
همین گوشه خانه دق میکنم
مگر مرده باشم تو گریه کنى
زمین خورده باشم تو گریه کنى
تو به حد کافى پریشان شدى
همان کوچه بس بود گریان شدى
زمین خوردن من فداى سرت
کتک خوردم اصلا فداى سرت...
بر آن خون دیوار خیره نشو
به تیزى مسمار خیره نشو
به جان على پهلویم بهتر است
عزیز دلم بازویم بهتر است
تو حرف از مدینه شنیدى على
سر من خجالت کشیدى على...
حلالم کن از غم شکستى على
تو آیا ز من راضى هستى على؟
ببین رفتنىام به زحمت نیفت
جواب کسى را نده هر چه گفت
نمىمانم اینقدرها همسرم
بزودى از این کوچه ها می پرم
همین صبح تابوتم آماده شد
لباس حسینت هم آماده شد
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
جواب:
ببین میشود میتوانی بمانی بمان
اگر راه دارد بمانی بمان...
چه کم دارد ابن زندگانی بمان...
عزیزم تو خیلی جوانی بمان...
#فاطمیه
.
.
فقیر کرببلای #رجب کنید مرا
به مناسبت #حلول_ماه_رجب
#مناجات_با_خدا
#محمدجواد_پرچمی
▶️
فقط اجازه بده پای شمع بنشینم
اگر نسوختم امشب ادب کنید مرا
حرام باد به چشمم شب جدایی خواب
گدای فیض سحر شب به شب کنید مرا
بتاب، خامی این روسیاه پخته شود
بد است کال بمانم رطب کنید مرا
قد و قوارهام اندازهی لجاجت نیست
اگر قبول نداری وجب کنید مرا
بنا نبود كه اينقدر زابراه شوم
بنا نبود همش جان به لب كنيد مرا
ترا بهجان عزیزت معطلم نکنید
سحر نيامده امشب طلب كنيد مرا
عبادتی که بلد نيستم به غیر حسین
فقیر کرببلای #رجب کنید مرا
@emame3vom
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین ع #مناجات
#محمدجواد_پرچمی
▶️
دل آشفته اگر حسین میگه
درد داره که انقدر حسین میگه
پر پروانه میخواد بسوزه که
پای شمع تا به سحر حسین میگه
گرچه نخ نماس ولی خیلی ساله
پرچمه سرِ گذر حسین میگه
روز محشر چندقدم جلوتره
نوکری که بیشتر حسین میگه
کار استجابت دعاش یقینیه
هرکسی با چشم تر حسین میگه
@emame3vom
این چه رسمیه پدر که میمیره
جلو تابوتش پسر حسین میگه
این چه عشقیه پسر که جون میده
پشت تابوتش پدر حسین میگه
ما توی سینهزنی حسین میگیم
مادرش هم دم در حسین میگه
ماها دست به سینه اسمشو میگیم
مادرش دست به کمر حسین میگه
خواهرش نفس نفس نفسزنان
داره روبروی سر حسین میگه
.
.
#امام_زمان_عج
#مناجات_پایان_سال
#محمدجواد_پرچمی
ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﺁﺷﻔﺘﻪﺍﻡ ﮐﻪ ﻣﺎﻩ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻭﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﺳﺪ
ﺍﻣّﺎ ﻃﺒﯿﺐ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﻤﯽﺭﻭﺩ
ﺣﻖ ﻣﯽﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪ
ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻌﻪ ﻭ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﻣﻦ ﭼﻪ ﻏﺮﻭﺏﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ
ﺁﯾﻪ، ﻗﺴﻢ، ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ
ﺷﮑﺮ ﺧــــــﺪﺍ ﺯ ﻣﺎ ﻧﻈﺮ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ
ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺭﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻭ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﺍﻭ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﺍﺑﺮ ﮐَﺮَﻡ ﺯ ﻋﺒﺪ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﺍﺻﻼً ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﻬﺎﺭﯼ؟ ﭼﻪ ﻟﺬّﺗﯽ؟
ﺑﯽ ﺍﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﻫﻢ ﺳﻮﯼ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﺗﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﯾﻢ
ﻣﺮﺛﯿّﻪﺧﻮﺍﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﻣﺴﻤﺎﺭ برنگشت
ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ، ﺳﺎﻝ ﻓﺮﺝ، ﺳﺎﻝ ﮐﺮﺑﻼ
ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#محمدجواد_پرچمی
▶️
منى كه هيچ كسى را ندارم الا تو
دوباره آمده ام درد دل کنم با تو
همینکه با تو کمی درد دل کنم خوب است
فقط برای توخود را خجل کنم خوب است
كنار سفره خودخلوتى به من دادى
چه خوب فرصت هم صحبتى به من دادى
چقدر حرف نگفته برای گفتن هست
تو هم همیشه حواست به گریه من هست
پناه بر تو از این خشکسالی آوردم
برای عرض ادب دست خالی آوردم
دلم گرفته، برایم نشانه ای بفرست
برای بغض گلویم بهانه ای بفرست
دوباره آمده ام سربزیر گریه کنم
نشسته ام بگذارید سیر گریه کنم
دوباره مثل همیشه مرا بغل کردی
همیشه مشکل من را فقط تو حل کردی
اگرچه خسته ای و گرچه دلخوری از من
همیشه مطمئنم دل نمی بُرى از من
مرا ببخش اگر نامه ام سیاه شده
بیا بگو به ملائک که اشتباه شده
گدا رسیده بیا و کرم فروشی کن
برای بنده خود باز پرده پوشی کن
مرا ببخش اگر سمت معصیت رفتم
بلد نبودم اگر راه را غلط رفتم
هنوز نیستم از کرده خودم راضی
قبول کن اجلم را عقب بیندازی
اگر كه توبه نكرده اجل فرا برسد
خدا كند كه به دادم امام رضا برسد
اگر بناست بميرم چه حسرتى دارم
هنوز من دو سه تا كربلا طلبكارم
منى كه لحظه افطارها نوا كردم
دم غروب همش ياد كربلا كردم
هميشه خواسته ام زير پرچمش باشم
غروب اول ماه محرمش باشم
غروب اول ماه و غروب روز دهم
بمیرماز غم آن ضربه دوازدهم
⏹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متن مناجات
تقدیم به #مدافعان_سلامت
یه ساعته که از اذون گذشته
هنوز هم روزشو وا نکرده
دستای مهربون این فرشته
نبض مریضشو رها نکرده
شبيه چند شبه گذشته بايد
سرد بنوشه چاییِ افطارشو
چشمشو بسته رو خودش ببینه
گرمی خنده های بيمارشو
شايد ندونيد ولى اين پرستار
سه ماهه که مادرشو ندیده
سخته بگم يه مدته كه هرشب
فقط صدای بچشو شنیده
رضايت خدا كه باشه ديگه
سفرهی عشقه افطارىِ سادش
پَر ميزنه كبوتر خيالش
دم اذون كنار خونوادش
دم اذونا یاد سال قبله
زنده میشه دوباره خاطراتش
خونه همین ساعتا پر میشه از
عطر گلاب و زعفرونْ، حیاطش
دم اذون با چندتا نون تازه
باز ميشه در و پدر ميرسه
همسايه ی قديمى كوچشون
با ظرف آش نذرى سَر ميرسه
زلال ميشه هر دلى مثل آب
چراغ مهربونيا روشنه
فلسفه اصلى ماه خدا
شايد همين كنار هم بودنه
دلش براي مجلس مناجات
اگرچه عاشقونه پرميگيره
كنار تخت آخرين مريضش
قرآن جیبیشو به سر ميگيره
حس ميكنه حقيقت دعا رو
به «يا مَنْ اِسْمُهُ دَوا» رسيده
قانون دنيا اينه : هركسيكه
گذشته از خودش خدا رو ديده
مثل لباس خدمتش سفيده
نامهی بندگيش توى قيامت
شونه به شونه ی همن تو بهشت
مدافعان حرم و سلامت
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
#شب_قدر
📋 #آمدیمازتوبگوییموبباریمحسن
#سبک_واحد
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آمدیم از تو بگوییم و بباریم حسن
ما تعصب به تو و نام تو داریم حسن
کاش در صحن شما پا بگذاریم حسن
کَرمی کن که بیاییم و بیاریم حسن....
سنگ و سیمان که بقیعِ غمَت آباد کنیم
صحن خاکی تو را مثل گوهرشاد کنیم
نزد ما غم از سرور هر دو عالم بهتر است
گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است
واقعا اشک براى روضه چیز دیگرىست
در سلوک ما فرات از آب زمزم بهتر است
گریههایم را بگیری بیگمان دق میکنم
مردن از دنیاى بیگریه برایم بهتر است
در جواب اینکه شأن گریهکن های تو چیست
از برای این سوال «الله اعلم» بهتر است
هرکه به جایی رسید از نوکری تو رسید
نوکری تو ز آقایی عالم بهتر است
*شاعران :
#حسین_ایمانی #محمدجواد_پرچمی
@emame3vom
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇👇👇
.
متن #تاخداوندان_شماییدوگدایانیم_ما
🖊 #مدح | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #ولادت_امام_رضا_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما
در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما
پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما
سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما
زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما
دست ما خالی که باشد زود بالا می رود
پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود
غالبا ” لن ” که بیاید صحبت از ” لا ” می رود
لا الهِ ما اگر دنبال الّا می رود
علتش این است که با تو مسلمانیم ما
نیست ما را پیش دریا منت جو هیچ وقت
با طبیبان نیست ما را میل دارو هیچ وقت
غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هیچ وقت
گر میسر نیست ما را قرب آهو هیچ وقت
تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما
سجده هایم یا رضا و ربنایم یا رضا
می زنم هر شب صدایت کن صدایم یا رضا
می شود آمین دعایت با دعایم یا رضا
دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یا رضا
ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما
سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت
دسته ی سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم با خودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
رفته رفته نالهی مظلوم دارد می رسد
مادری با کودکی معصوم دارد می رسد
آه آه خواهری مهموم دارد می رسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد می رسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب
آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما
#محمدجواد_پرچمی
#مخمس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حجاب فاطمی حجاب برتر
https://eitaa.com/emame3vom/25552
👇
[WWW.FOTROS.IR]ma98071302.mp3
6.89M
🎵 #بشنوید
نوحه های #امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#روضه (تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست )
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
📝 #تقصير_تو_نبود_كه_مادر_پرش_شکست
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_هفتم_صفر_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست
تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست
تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست
تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست
گیرم که دست تو سپر مادرت نشد
تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد
بیرون بریز این جگر پاره پاره را
بیرون بریز غصه ی این گوشواره را
زینب رسیده بگو راه چاره را
خونابه های دور لب پر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک میکند
این خاک گیسوان تو را پاک میکند
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ