eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
(علیه السلام) تبریک تبریک آمد گل پیغمبر اکرم به به به به شد محو جمالش همه عالم نام او حسین است شاه عالمین است در ولادت او دل به شوروشین است ارباب ارباب ارباب ولادتت مبارک(۴) زهرا زهرا با دیدن خنده هاش میخنده حیدر حیدر با چرخشه یک نگاش میخنده فطرس از نگاهش آبرو گرفته حاجتارو میده یک کلام نگفته (نام او حسین...) ارباب ارباب ارباب ولادتت مبارک(۴) عشق است عشق است سائلی درب خونش عشق است فخر است فخر است هرکسی که سائل حسين هست عاشقی قشنگه توی هیئتايش عمریه که هستیم جلد کربلایش (نام او حسین...) ارباب ارباب ارباب ولادتت مبارک(۴) جانها جانها جانها به فدای اصغر اوست آقا آقا آقا شده هرکی نوکر اوست در شب ولادت کربلاش چه غوغاست راهی بشیم اونجا خیلی خیلی زیباست (نام او حسین...) ارباب ارباب ارباب ولادتت مبارک(۴) ملتمس✍ https://eitaa.com/emame3vom/57955 👇
. سه ولادت اول ماه شعبان... ۱- شعبان شد و در پیکرمان جان آمد در سوم ماه، آیتِ قرآن آمد بفرست به حیدر و به زهرا صلوات چون سید و سالار شهیدان آمد ٢- بر تشنه لبان ساقی و سالار رسید بر خون خدا یار و مددکار رسید بفرست به ماهِ رُخ مولا صلوات چون بر حرمش میر و علمدار رسید ٣- تاجِ نبوی نگینش آمد از راه مولای اَمین، اَمینش آمد از راه بفرست به خاتم النبیین صلوات چون زینت عابدینش آمد از راه ٤- بر شیعه سه تا نور دو عین آمده اند مهر و مَه و شمسِ حرمين آمده اند در اول شعبان به سه ختم صلوات سجاد و اباالفضل و حسین آمده اند ملتمس✍ https://eitaa.com/emame3vom/57957 .
. (علیه السلام) می خونم اسم تو رو به زبونی ساده رحمت بر اونی که اسمتو یادم داده شب بارونه و باز به دلم افتاده مستی کنم با نام تو باده به باده مستم و شادم و سرخوشم و مجنونم من کیم که بخوام از مدح تو بدونم؟ باید که خودمو به قرآن برسونم یا که دیوان باز کنم تا ازت بخونم من بی عشقت میمیرم کرده عشقت اسیرم برای از تو خوندن فالِ حافظ می گیرم "گر دست دهد خاک کف پای نگارم بر لوح بصر، خط غباری بنگارم پروانه او گر رسدم در طلب جان چون شمع همان دم به دمی جان بسپارم ای باد از آن باده نسیمی به من آور کان بوی شفابخش بود دفع خمارم حافظ لب لعلش چو مرا جان عزیز است عمری بود آن لحظه که جان را به لب آرم" جانم جانم جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم آرامش میگیرم وقتی که با تو هستم تو همونی که از ازل گرفتی دستم بالای بالام وقتی پایین پا نشستم از می ناب ضریح تو مست مستم آرزومه که واسه ی تو پرپر باشم توی حرمت باشم و کبوتر باشم مشمول دعای زهرا و حیدر باشم خاک پای علی اصغر و اکبر باشم من گدا و فقیرم حسین نعم الامیرم برای از تو خوندن فالِ حافظ می گریم "یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا چشم دارم که سلامی برسانی ز منش هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال سر ما و قدمش یا لب ما و دهنش شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش" جانم جانم جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم شب مستیه و هوای ساقی دارم ساقی مددی کن که خیلی بی قرارم مست جام کوثرم و آروم ندارم از خماری به میخونه پناه میارم ساقی عباس و میخونه کربلا باشه خیلی خوبه که نوکر الان اونجا باشه مست شاه و ساقی باشه و شیدا باشه به راهِ ساقی کربلا فدا باشه... فدا ماه منیرم محضرش با سر میرم برا از ساقی خوندن فالِ حافظ می گیرم "به مژگان سیه کردی، هزاران رخنه در دینم بیا کز چشم بیمارت، هزاران درد برچینم جهان فانی و باقی، فدای شاهد و ساقی که سلطانی عالم را، طفیل عشق می‌بینم اگر بر جای من غیری، گزیند دوست حاکم اوست حرامم باد اگر من جان، به جای دوست بگزینم حدیث آرزومندی، که در این نامه ثبت افتاد همانا بی‌غلط باشد، که حافظ داد تلقینم" جانم جانم جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم 👇
. (علیه السلام) "این کیست این این کیست این در حلقه ناگاه آمده این نور اللهی است این از پیش الله آمده این لطف و رحمت را نگر وین بخت و دولت را نگر در چاره ی بَد اختران با روی چون ماه آمده" شاه آمده شاه آمده شاه آمده شاه آمده... ای شاه، جلال کبریاتو عشقه ای شاه، جمال دلرباتو عشقه ای شاه، فقط برق چشاتو عشقه نگاتو عشقه نگاتو عشقه ای شاه اباعبدالله ای ماه اباعبدالله نزدیک ترین راه به الله اباعبدالله اباعبدالله (۴) "لیلیِ زیبا را نگر خوش طالب مجنون شده و آن کهربای روح بین در جذبِ هر کاه آمده از لذت بوهای او وز حسن و از خوهای او وز قل تعالوهای او جان‌ها به درگاه آمده" شاه آمده شاه آمده شاه آمده شاه آمده... ای شاه، قیام اعظمت رو عشقه ای شاه، خروش پرچمت رو عشقه ای شاه، فقط محرمت رو عشقه دمت رو عشقه دمت رو عشقه ای شاه اباعبدالله ای ماه اباعبدالله نزدیک ترین راه به الله اباعبدالله اباعبدالله (۴) "صد نقش سازد بر عدم از چاکر و صاحب علم در دل خیالات خوشش زیبا و دلخواه آمده از چاهِ شورِ این جهان در دَلوِ قرآن رو بَرآ ای یوسف آخر بهر توست این دلوْ در چاه آمده" شاه آمده شاه آمده شاه آمده شاه آمده... ای شاه، جنون نوکراتو عشقه ای شاه،خودتوبچه هاتو عشقه ای شاه، هوای کربلا تو عشقه صفاتو عشقه وفاتو عشقه ای شاه اباعبدالله ای ماه اباعبدالله نزدیک ترین راه به الله اباعبدالله اباعبدالله (۴) *شعر ملودی اول هر بند شور، از شمس تبریزی ست. https://eitaa.com/emame3vom/57960 👇
. این چه اسمیه که اینقدر خاطرخوا داره هر کسی میگه حسین دل ما پر می گیره تو بیابون بدون هیچ آب و علف هم.. تو بگی حسین درختاشم ثمر می گیره حسین..معنی اسم خدا حسین..نامشه گره گشا حسین..میده دردارو دوا حسین حسین حسین.. اربابه عالمه رو لبها زمزمه ضربانه قلبمه یاحسین تسبیح هر ملک واسه زهرا نمک رو ساقِ عرشه حک یاحسین مولانا یاحسین... یاحسین سربندِ شهیدا رو اگه ببینی حتماً روش نوشته یاحسین مدد باخطِ قرمز این نامیه که پیمبرا بودن دخیلش پس جدایی بین منو حسینه هرگز حسین..آبروی عالمه حسین..نقش روی پرچمه حسین..هر چی هم بگم کمه حسین حسین حسین ذکرِ ربانیه شور طوفانیه اسمِ قرآنیه یاحسین سامونه هر دله حلاله مشکله ذکر هر سائله یاحسین مولانا یاحسین... یاحسین تو مشهد و قم یاکه مدینه یاکه مکه توی سامرا یاکه نجف یا کاظمینی اصلاً اگه هرجای جهان هستی بدون که وقتی که بگی حسین، تو بین الحرمینی حسین..هم به دلها میشینه حسین..ذکر تو اربعینه حسین..اسمشم چه شیرینه حسین حسین حسین.. فریاده آخره آغازه محشره دلها رو میبره یاحسین تلقین مرگمه حک رو تابوتمه رو سنگ قبرمه یاحسین مولانا یاحسین... یاحسین 👇
. علیه‌السلام اي شمع ِ من بسوز كه پروانه مي‌رود زين آستان، صاحب اين خانه مي‌رود اي شهر ِجدِّ اَمجَد و والا تبار من بنگر حسين چگونه از اين خانه مي‌رود مادر به پاي خيز و دعا كن به كاروان موساي تو اگر چه دليرانه مي‌رود مادر ببوس ديدۀ گريان دخترم نازش بكن رقيه به ويرانه مي‌رود بنگر به اكبرم كه چه تعجيل مي‌كند عباس را ببين كه چه مردانه مي‌رود اي باغبان دگر بنشين در عزاي گل فصل خزان رسيده و پروانه مي‌رود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. علیه‌السلام حسين قافله‌ات نيّتِ سفر دارد تو مي‌روي و خدا از دلت خبر دارد براي بدرقه اُمّ‌البنين هم آمده است به جاي مادرتان دست بر كمر دارد مسير جاده زیاد است و دخترت كوچك براي دختر تو اين سفر خطر دارد براي قاسم از اينجا زره ببر آقا براي پيكر او سنگ‌ها شرر دارد ميان قافله‌ات جا كه هست با زينب بگو كه چادر و معجر اضافه بر دارد بيا حسين عوض كن تو ساربانت را گمان كنم كه به انگشترت نظر دارد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. ۳۷ رجب یال شصت هجری قمری ✅در این روز مروان بن حکم که در آن روزها، در مدینه به سر می برد، و حاکم معزول مدینه از طرف معاویه بود، با ولید بن عتبه به شور نشست. و پیشنهاد داد که امام حسین(ع) را به دارالاماره فراخوانَد و با اینکه می دانست، امام حسین(ع) اهل بیعت دادن با یزید نیست، پیشنهاد داد، بدون معطلی امام(ع) را از بین ببرد. شیخ مفید می نویسد : 📋《فَأَنْفَذَ اَلْوَلِيدُ إِلَى اَلْحُسَيْنِ(ع) فِي اَللَّيْلِ فَاسْتَدْعَاهُ فَعَرَفَ اَلْحُسَيْنُ(ع) اَلَّذِي أَرَادَ فَدَعَا جَمَاعَةً مِنْ مَوَالِيهِ وَ أَمَرَهُمْ بِحَمْلِ اَلسِّلاَحِ》 ♦️پس وليد شبانه كسى را به نزد امام حسين(ع) فرستاد و حضور او را خواست. امام حسين(ع) جريان را دانست و گروهى از نزديكان خود را خواست و به آنان دستور داد سلاحهاى خويش را بردارند. امام حسین(ع) به یاران خود فرمود : 📋《إِنَّ اَلْوَلِيدَ قَدِ اِسْتَدْعَانِي فِي هَذَا اَلْوَقْتِ وَ لَسْتُ آمَنُ أَنْ يُكَلِّفَنِي فِيهِ أَمْراً لاَ أُجِيبُهُ إِلَيْهِ وَ هُوَ غَيْرُ مَأْمُونٍ فَكُونُوا مَعِي فَإِذَا دَخَلْتُ إِلَيْهِ فَاجْلِسُوا عَلَى اَلْبَابِ فَإِنْ سَمِعْتُمْ صَوْتِي قَدْ عَلاَ فَادْخُلُوا عَلَيْهِ لِتَمْنَعُوهُ مِنِّي》 ♦️همانا وليد در چنين شبى مرا خواسته، و من آسوده خاطر نيستم مرا مجبور به كارى كنند كه من نتوانم آن را بپذيرم، و از وليد نيز ايمن نمي توان بود، پس شما همراه من باشيد. وقتی من بر او وار شدم، شما پشت درب دارالعماره منتظر بمانید، و اگر صدای مرا شنيديد كه بلند شد داخل شوید تا از من دفاع كنيد. به این ترتیب؛ امام حسین(ع) وارد دارالعماره مدینه شد. در این هنگام ولید خبر مرگ معاویه را به امام حسین(ع) داد و سپس نامه یزید را برای او قرائت کرد، که در آن از ولید خواسته شده بود از حسین بن علی(ع) برایش بیعت بگیرد. امام حسین(ع) به ولید فرمود : 📋《إِنِّي لاَ أَرَاكَ تَقْنَعُ بِبَيْعَتِي لِيَزِيدَ سِرّاً حَتَّى أُبَايِعَهُ جَهْراً فَيَعْرِفَ اَلنَّاسُ ذَلِكَ》 ♦️آیا تو راضی می‌شوی که من در پنهانی با یزید بیعت کنم؛ به گمانم هدف تو این است که بیعت من در حضور مردم باشد. ولید جواب داد : نظر من نیز همین است. حضرت(ع) فرمود : 📋《فَتُصْبِحُ وَ تَرَى رَأْيَكَ فِي ذَلِكَ》 ♦️پس تا فردا به من فرصت بده تا نظر خود را اعلام کنم. اما مروان همچنان بر ولید پافشاری می کرد که بیعت هر چه زودتر انجام شود و حسین(ع) را رها نکند و گفت : 📋《وَ اَللَّهِ لَئِنْ فَارَقَكَ اَلْحُسَيْنُ اَلسَّاعَةَ وَ لَمْ يُبَايِعْ لاَ قَدَرْتَ مِنْهُ عَلَى مِثْلِهَا أَبَداً حَتَّى يَكْثُرَ اَلْقَتْلَى بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ اِحْبِسِ اَلرَّجُلَ فَلاَ يَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى يُبَايِعَ أَوْ تَضْرِبَ عُنُقَهُ》 ♦️به خدا قسم! اگر حسين(ع) اينك از تو جدا شود و بيعت نكند ديگر هرگز بر او دست نخواهى يافت تا كشتار بسيارى ميانۀ تو و او صورت گیرد! او را نگهدار تا اينكه يا بيعت كند يا گردنش را بزنى! اما ولید به حرفهای مروان اعتنایی نکرد.(۱) ابن شهر آشوب می نویسد : این بار مروان خود ایستاد و خطاب به امام حسین(ع) گفت : 📋《بَايِعْ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ!》 ♦️با امیر المومنین یزید بیعت کن! امام حسین(ع) فرمود : 📋《كَذَبْتَ وَيْلَكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ مَنْ أَمَّرَهُ عَلَيْهِمْ》 ♦️دروغ گفتی! وای بر تو در قبال مومنین! چه کسی یزید را بر آنان امیر کرده است؟ در این هنگام مروان خشمگین شد و شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید و به ولید گفت : 📋《مُرْ سَيَّافَكَ أَنْ يَضْرِبَ عُنُقَهُ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدَّارِ وَ دَمُهُ فِي عُنُقِي》 ♦️شمشیر زنانت را حاضر کن و به آنان دستور بده تا گردن حسین بن علی(ع) را قبل از اینکه از دارالعماره خارج شود، بزنند و خون او بر گردن من است! پس در این هنگام؛ 📋《وَ ارْتَفَعَتِ الصَّيْحَةُ فَهَجَمَ تِسْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ قَدِ انْتَضَوْا خَنَاجِرَهُمْ فَخَرَجَ الْحُسَيْنُ مَعَهُمْ》 ♦️صدا و فریادها بالا گرفت و نوزده نفر از یاران امام حسین(ع) که پشت درب دارالعماره به انتظار نشسته بودند آماده حمله شدند و خنجرهای خود را آماده پیکار کردند که امام حسین(ع) در این هنگام با عقب نشینی مروان، به همراه یاران از دارالعماره مدینه خارج شدند.(۲) 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۳ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۸ .