.
#شهادت_امام_کاظم
در مرثیت امام موسی بن جعفر (ع)
--------
زندان گرفت بوی نفس های اشک تو
شرمنده گشت ناله ز نجوای اشک تو
وقت نماز با دل لبریز داغ تو
لبریز ناله گشت مصلای اشک تو
از فیض عشق آینه هم بی نصیب نیست
گل چیده با نسیم ز صحرای اشک تو
از دود آه جای تنفس دگر نبود
افتاده بود شعله به دریای اشک تو
دشمن سپرد چشم تو را گر به تیرگی
دارد هنوز دیده تمنای اشک تو
زنجیر درد گرچه دو دست تو بسته بود
گردیده لیک ناله مداوای اشک تو
در پشت این قفس که فتادی ، ببین که ماه
بگشوده چشم خود به تماشای اشک تو
ای طایر فتاده به زندان چه دردناک
می بارد آسمان به تسلای اشک تو
ای باغبان درد که دور از شقایقی
در خون نشسته است شکوفای اشک تو
چون "یاسر" از شکوه محبت لبالبیم
داریم عاشقانه تولای اشک تو
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
#امام_کاظم
.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
--------
ای پرتوت قمر یا ثامن الحجج
وی جلوه ات سحر یا ثامن الحجج
در گلشن ولا خورشید قامتت
زیباترین شجر یا ثامن الحجج
سرچشمه ی وجود روشنگر قضا
آیینه ی قدر یا ثامن الحجج
مثل ستاره ها چشمان پاک تو
رخشنده چون گهر یا ثامن الحجج
شب ها ز روضه ات با شوق می شود
مهتاب رهگذر یا ثامن الحجج
پروانه ی دلم بر شمع تربتت
بگشوده بال و پر یا ثامن الحجج
گردیده حسن تو در پرده ی خیال
با عشق همسفر یا ثامن الحجج
زیبا گل نبی دردانه ی علی
بر فاطمه پسر یا پامن الحجج
همچهره با حسن همپایه با حسین
از پای تا به سر یا ثامن الحجج
دارالشفای تو سینای عاشقان
هم موسی ات پدر یا ثامن الحجج
ای بهترین دوا بر قلب خستگان
وی درد را اثر یا ثامن الحجج
مصداق " هل اتی " بر نخل پاک دین
نیکوترین ثمر یا ثامن الحجج
گلزار عارفان همچون شقایقی
دارد تو را به بر یا ثامن الحجج
ای صاحب کرم بر خیل رهروان
یک لحظه کن نظر یا ثامن الحجج
مهر تو ای رضا هرگز نمی رود
از قلب ها به در یا ثامن الحجج
ای آیت خدا گفتم به مدحتت
این چامه مختصر یا ثامن الحجج
"یاسر" بگو چنین در محفل امید
ای نور هر بصر یا ثامن الحجج
***
محمود تاری «یاسر»
#امام_رضا
.
.
#نوحه
یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)
------
صحن عتیق تو برده دل مرا
بنشسته مرغ جان بر گنبد طلا
کردم تجسمت ، با عطر کربلا
مولا رضا رضا .....
دارالضیافه ات باشد بهشت من
مهرت عجین شده با سرنوشت من
لایق نبوده ام ، کردی به من عطا
مولا رضا رضا .....
آقا به عشق تو قلبم تپیده است
آهوی جان من سویت دویده است
تا آن که ضامنم ، گردی در این سرا
مولا رضا رضا .....
دارم به دوش خود گر بار خجلتت
بستم دخیل من بر لطف و رحمتت
بگذر ز من کنون ، دارم اگر خطا
مولا رضا رضا .....
----
حاج محمود تاری "یاسر"✍
#امام_رضا
👇
.
#امام_رضا
السلام علیک یا ثامن الححج
----
گرچه دل شکسته ام مقصد تو نمی شود
بام عروج من بجز گنبد تو نمی شود
گر که به من نظر کنی جانب دل سفر کنی
جز حرم دو چشم من مسند تو نمی شود
بیت خدا بجای خود ، کرب و بلا بجای خود
هیچ کجا برای من مشهد تو نمی شود
گفته دلم به احترام جلوه ی مسجدالحرام
مروه و مشعر و منا مرقد تو نمی شود
باز گره به کار من فتاده ای نگار من
بازکننده ی گره جز ید تو نمی شود
"یاسرم" و گدای تو ، فتاده ام به پای تو
گرچه دل شکسته ام مقصد تو نمی شود
*
#حاج_محمودتاری «یاسر» ✍
.
نذر مولایم امام رضا (ع)
......
رسد به جان من نسیم گل از طوس
تو مرحمت کردی که آمدم پابوس
ز چهره ی زایر غبار بر گیرند
تمام خدام ات ز شهپر طاووس
برای دیدار ضریح چشمانت
به هر مژه دارم ز اشک خود فانوس
چقدر دل تنگم برای تو مولا
چقدر دلتنگ زیارت مخصوص
من آمدم آقا برای چندین روز
کبوترت باشم ، کبوتری مانوس
کسی ز درگاهت نمی شود نومید
کسی ز درگاهت نمی رود مایوس
تمام حالاتم نشان ز مهرت داشت
نشان دلجویی که می شود ملموس
بود ضریح تو بهشت " یاسر ها "
خوشا دلی کز شوق شود در آن محبوس
***
#حاج_محمودتاری «یاسر» ✍
#امام_رضا
.
.
#زائر_امام_رضا
نذر مولایم امام رضا (ع)
......
رسد به جان من نسیم گل از طوس
تو مرحمت کردی که آمدم پابوس
ز چهره ی زایر غبار بر گیرند
تمام خدام ات ز شهپر طاووس
برای دیدار ضریح چشمانت
به هر مژه دارم ز اشک خود فانوس
چقدر دل تنگم برای تو مولا
چقدر دلتنگ زیارت مخصوص
من آمدم آقا برای چندین روز
کبوترت باشم ، کبوتری مانوس
کسی ز درگاهت نمی شود نومید
کسی ز درگاهت نمی رود مایوس
تمام حالاتم نشان ز مهرت داشت
نشان دلجویی که می شود ملموس
بود ضریح تو بهشت " یاسر ها "
خوشا دلی کز شوق شود در آن محبوس
***
حاج محمود تاری «یاسر»✍
#امام_رضا #زائر
.
.
#امام_رضا
السلام علیک یا ثامن الحجج
-----------
در دیده ی من نقش رخ یار کشیدند
یک منظره از لحظه ی دیدار کشیدند
تا آن که شوی ضامن این خسته ، دلم را
در پیش تو آهوی گرفتار کشیدند
تا دست تهی در برت ای شاه نیایم
این اشک مرا گوهر شهوار کشیدند
تصویر مرا بُرده و در صحن عتیق ات
در پنجره فولاد تو بیمار کشیدند
هر ذَره که بنشست به دامان ضریح ات
از تابش آن جلوه ی گلزار کشیدند
چندی ست ازین قافله داران حریمت
در راه حرم زائر بسیار کشیدند
از خیل جگر سوختگان حرم تو
در کوی تو یاران وفادار کشیدند
ای شمس شموس از همه دلباختگانت
در دامن شب دیده ی بیدار کشیدند
ای آن که غریب الغربایی تو رضا جان
بر غربت تو دیده ی خونبار کشیدند
تا آن که به زردی نرود چهره ی «یاسر»
از خون جگر بر گل رخسار کشیدند
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
باز گشت از حریم رضوی علیه السلام
-------------
خسته ی راه آمدم خُرم از آن می روم
لطف رضا دیده ام لاله فشان می روم
تربت مولا رضا جنت اعلای ماست
من که بهشتی شدم ، گر ز جنان می روم
بس که دمد بوی عشق از حرم با صفاش
پیر رسیدم ولی مثل جوان می روم
ظهر ز تهران روان جانب مشهد شدم
وقت اذان آمدم ، وقت اذان می روم
جانب سلطان عشق آمده ام غرق غم
ناله کنان آمدم ، خنده کنان می روم
من که طلب می کنم زائر مولا شوم
باز به مشهد روم ، گر چه روان می روم
آمده ام خسته جان ، رفته ام آسوده دل
باز چنین آمدم باز چنان می روم
دست تهی آمدم نزد امام رئوف
از کرمش بر دلم مانده نشان می روم
فرق ندارد بدان مُلک جهان مُلک اوست
من ز حریمش کران تا به کران می روم
«یاسرم» و با شعف مهر امامم به دل
نام رضایم کنون ورد زبان می روم
**
محمود تاری «یاسر»
.
#امام_کاظم
خورشید زندانی
امام موسی بن جعفر علیه السلام
----------
هفتمین امام ما یا اَبَاالْحَسَن موسی
عطر گلش طاها یا اَبَاالْحَسَن موسی
مرد عرصه ی پیکار جان حیدر کرّار
نور دیده ی زهرا یا اَبَاالْحَسَن موسی
ای سپیدِ ظلمت کُش ای عزیزِ ذلّت کُش
آسمانی از تقوا یا اَبَاالْحَسَن موسی
تو طلوع تکبیری گرچه زیر زنجیری
ای رهاترین نجوا یا اَبَاالْحَسَن موسی
ای زلال بیداری ای تلاطم جاری
ای تداوم دریا یا اَبَاالْحَسَن موسی
ای امام حق باور ، ای به دین حق یاور
دین حق ز تو احیا یا اَبَاالْحَسَن موسی
صالح و امین باشی جلوه ی یقین باشی
ای تجلّی طوبا یا اَبَاالْحَسَن موسی
کاظم اَستی و صابر بر خدای خود ذاکر
ای به ذکر حق گویا یا اَبَاالْحَسَن موسی
ای نسیم بارانی گرچه کنج زندانی
این تویی رها امّا یا اَبَاالْحَسَن موسی
مهربان و کاظم تو خصم هرچه ظالم تو
در جهاد بی پروا یا اَبَاالْحَسَن موسی
سنگر تو شد زندان تیغ تو در این میدان
اقتدارت ای مولا یا اَبَاالْحَسَن موسی
قَعْرِ فی السُّجون بودی نخل لاله گون بودی
ای حقیقت تنها یا اَبَاالْحَسَن موسی
در جهادِ با دشمن سلسله تو را جوشن
دشمنت شده رسوا یا اَبَاالْحَسَن موسی
ای تمام فریاد و ، سدِّ راه بیداد و
رهگشای بی همتا یا اَبَاالْحَسَن موسی
پای تو به زنجیر و ، داغ تو نفس گیر و
حنجرت پراز آوا یا اَبَاالْحَسَن موسی
«یاسر» از غمت گریان شمع سینه اش سوزان
خون ز داغ تو دلها یا اَبَاالْحَسَن موسی
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
#شهادت_امام_کاظم
.
.
#امام_کاظم
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
به روی تخته ی در جسم تو را می بردند
چار حمال تنت را به کجا می بردند
تخته ی در شده تابوت تنت واویلا
خون تازه به روی پیرهنت واویلا
دخترت نیست ببیند بدنت آقا جان
که سرت هست از آن تخته ی در آویزان
مثل تشییع تنت دیده ی تاریخ ندید
به روی تخته ی در هیچ کسی میخ ندید
سلسه بود ولی نیزه به پهلوت نخورد
باز هم شکر خدا چنگ به گیسوت نخورد
غیر زنجیر کسی بهر تو پابوس نبود
شکر حق دور و برت صحبت ناموس نبود
به تن زخمی تو نیزه و خنجر نزدند
به سر و گردن تو ضربه مکرر نزدند
دخترت را بخدا بزم حرامی نبرند
به اسیری سفر کوفه و شامی نبرند
ساق پای تو گر از سلسه ساییده شده
زیر گلها بدن پاک تو پوشیده شده
همه اعضای تو از ضرب لگد گشت کبود
بازهم شکر تنت زیر سم اسب نبود
#محمود_اسدی_شائق ✍
#شهادت_امام_کاظم
.
امام حسین ع
. #زائر_امام_رضا نذر مولایم امام رضا (ع) ...... رسد به جان من نسیم گل از طو
.
#کُلَّمَا_دَخَلَ_عَلَیْهَا_زَکَرِیَّا_الْمِحْرَابَ_وَجَدَ_عِندَهَا_رِزْقاً ...
یک ساعتی از شب هست که نه نیمه شب به حساب می آید نه سحر. مثلاً دو ساعت مانده به اذان صبح.
توی صحن های حرم امام رضا علیه السلام این ساعت لحظات شیرینی دارد. زائرها معمولاً با یکی دو نفر همراه یا بیشتر روی فرش ها و گوشه و کنار صحن ها نشسته اند. بعضی ها قرآن و دعا و نمازهایشان را خوانده اند و عبادتشان تمام شده. بعضی ها هم تازه آمده اند. مهر و قرآن و مفاتیح هم با خودشان آورده اند اما هنوز بساط عبادتشان را پهن نکرده اند. خب هنوز خیلی وقت دارند تا اذان... خوب که نگاه کنی همه مشغول صحبت و تعریف با همراه هایشان هستند. من این صحنه را به طور غیرقابل وصفی دوست دارم.... حس فضولی ام حکم می کند از هر جا که عبور می کنم گوشم را تیز کنم برای شنیدن تعریف ها و صحبت ها...
زن و شوهرهای جوان.... خانواده های چند نفره... دوست های صمیمی.... هیئتی ها... اجتماعات شلوغ فامیلی.... همه و همه در حال تعریف کردن هستند.. از زندگی... از خاطرات... از عقاید... یاد آنهایی که جایشان خالی ست... شوخی های با نمک...قربان صدقه ی هم رفتن...حرف های معمولی معمولی...
انگار یک دستی از پشت پرده همه ی قرآن و مفاتیح ها را بسته و به اینها گفته بنشینید و با هم صحبت کنید و از با هم بودنتان لذت ببرید... از برق نگاه ها و خنده های روی لب ها پیداست که همه یک نشاط خاصی دارند...
شاید برای بعضی از خانواده ها در صورت عادی هیچ وقت دیگر چنین فرصت و فراغتی پیش نیاید که دور هم بنشینند و سر فرصت و سیر همدیگر را ببینند و با هم حرف بزنند و بخندند... از کارهایشان برای هم تعریف کنند... از برنامه هایشان بگویند...با هم تصمیم های خوب بگیرند و ...
بعضی از دوست ها مهمترین صحبت ها و درد دلهایشان را توی همین فرصت با هم می کنند...
شاید هیچ جای دیگر مثل اینجا به بزرگترها و کوچکترهای یک فامیل این طوری دور هم خوش نگذرد...
نزدیک سحر که می شود آنها که از سر شب آمده بودند؛ قرآن و مفاتیح ها را برمی دارند و به #امام_رضا سلامی می دهند و با ته مانده ی لبخندی که از شیرنی صحبت ها روی لبشان مانده برمی گردند به خانه هایشان...
آنهایی هم که برای نماز صبح آمده اند کم کم تعریف ها و صحبت ها را تمام می کنند و قرآن و مفاتیح ها را باز می کنند که سحر را دریابند...
#زائر_امام_رضا
.
.
🌐 ما فقط یک ملتایم: ایرانی
👈🏿 با اقوام و زبانها و گویشهای مختلف
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
💠 در سرزمین پهناور ایران و حوزه فرهنگی و تمدنیمان، ما یک ملتایم: ایرانی . . . چیزی به نام ملت مازندرانی، ملت گیلک، ملت بلوچ، ملت کرد، ملت لر، و . . . وجود ندارد.
💠 این ادعا را نهتنها مطالعات تاریخی، بلکه حتی پژوهشهای زبانشناختی نیز تأیید میکند. زبانهای ایرانی، به شاخه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند که خود عضوی از خانواده زبانهای هندواروپایی است.
💠 بنابراین، همه زبانها و گویشهایی که در ذیل شاخه زبانهای ایرانی قرار میگیرند، با هم خویشاوند هستند و به یک خانواده واحد تعلق دارند.
💠 تقسیمبندی خانواده زبانهای ایرانی اینگونه است. البته، این خانواده چنان بزرگ و پرشمار است که در هر زیرشاخه، فقط چند نمونه محدود را آوردهام. بقیه را میتوانید خودتان از منابع معتبر پیدا کنید.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
💠 شاخه شمال غربی:
مانند: دیلمی، گیلکی، مازندرانی، تالشی، کردی، گورانی، زازاکی، بلوچی (تعجب نکنید).
💠 شاخه جنوب غربی:
مانند: لری، بختیاری، کُمزاری، دری، فارسی، تاتی، تاجیکی، هزارگی.
💠 شاخه شمال شرقی:
مانند: خوارزمی، یغنابی، سکایی، آسی، سُغدی.
💠 شاخه جنوب شرقی:
مانند: تخاری، هفتالی، بلخی، پشتو، وزیری، شُغنی، روشانی، یزغلامی، یدغا.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
💠 و اما چند نکته قابل توجه:
▫️آیا میدانستید ما ایرانیان چنین تنوع قوم و خویشی داریم؟ آیا تاکنون نام سریکلی، یعنی شرقیترین زبان ایرانی که در ترکستان چین بدان سخن میگویند، به گوشتان خورده بود؟
▫️آیا برایتان جالب نیست که بلوچی، زبان قوم عزیز بلوچ، جزء زبانهای شاخه شمال غربی است، اما این قوم دلاور امروزه در جنوب شرقی ایران ساکناند؟
▫️آیا جالب نیست که حتی پشتو هم از زبانهای ایرانی است؟ طالبان تلاش میکند که فارسی را از افغانستان کنار بگذارد و پشتو را رواج دهد؛ اما طفلکیها نمیدانند که باز هم دارند به یک زبان ایرانی سخن میگویند!
▫️آیا میدانستید که خود کردی دارای چند زیرشاخه است (از جمله کرمانجی و سورانی) و گاهی از یک شهر به شهر دیگر، چنان این شاخه متنوع است که تفاوتهای چشمگیری دارند؟
▫️آیا میدانستید مازندرانی از شرق به غرب چنان تنوعی دارد که اگر مثلاً روزی مازندرانیها ادعا کنند که میخواهند در مدارس، به زبان مادری خود تدریس کنند، باید برای سارویها و کلاردشتیها و رامسریها و . . . کتابهای درسی جداگانه تدوین کرد؟
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
💠 ما ملت بزرگی هستیم، با تنوع قومی و زبانی شگفتانگیز. ایران سرزمین ماست، و فارسی چونان چسبی است که برای همه اقوام ایرانی امکان گفتوشنود را فراهم میآورد.
💠 دشمنان ما این انسجام ملی و هویت دیرپا (ملیت ایرانی) و این امکان تفاهم دوسویه (زبان فارسی) را هدف گرفتهاند تا یک بلوچ نتواند در دانشگاه کردستان درس بخواند، یک تبریزی موفق نشود در شرکت نفت آبادان شغلی بیابد و یک گیلک از ازدواج با همدانشگاهی بختیاری خود بازبماند.
💠 . . . و آن وقت است که این ملت یکپارچه فروخواهد ریخت؛ گرچه دشمنان ایران و تمدن آن، هزاران سال است که این آرزو را به گور بردهاند و خواهند برد و نه سرزمین استوار ایران، بیدی است که با نسیمی بلرزد، نه غنای ادبی و فرهنگی زبان فارسی به دشمنانش امکان حذف آن را میدهد.
👈🏿 راستی، برادر و خواهر عزیزم، شما که توانستهاید در مرزهای ایران پهناور و در فراسوی آن، این متن فارسی را بخوانید، اهل کدام قوم و تبارید؟! من که ایرانیام و به آن میبالم.
الحمدلله
.
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
اهلعالم بههوش،دل در تلاطم شدهست
موسمِ ماتمِ ، امام هفتم شده ست...
رَختِ مشکی تنِ، ملیکهی قم شدهست
تسلیت یا رضا
ناله کن زین عزا
آه و واویلا(۴)
فاطمه در جنان، محزون و نالان بُوَد
در غمِ كاظمش، هر ديده گریان بُوَد
شيعه در اين عزا، ديگر پریشان بُوَد
آسمان غم ببار
شد رضا سوگوار
آه و واویلا(۴)
کُنج زندان شده، قلبش پُر از تاب و تب
قوتِ او سیلی است، بِجای نان و رطب
او به قعر سجون ، جانش رسیده به لب
پور جعفر ببین
در اسارت حزین
آه و واویلا(۴)
سندی نانجیب، او را مرتب زَنَد
سیلی از روی کین،هرروز و هرشب زَنَد
بر تنش تازیانه یادِ زینب زَنَد
گوید او ناسزا
بر ولیِ خدا
آه و واویلا(۴)
شیعه در هر مُصیبت یادِ کرببلاست
بیقرار حسین،آن کشتهی سر جداست
با غمِ حضرتِ، خون خدا آشناست
همه جا کربلاست
همه جا نینواست
حسینِ مظلوم(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#نوحه #حضرت_موسی_بن_جعفر
#موسی_بن_جعفر #امام_کاظم
.👇
.
#فاتح_خیبر_امیرالمومنین
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بیعشق را میريخت اين طوفان عشق
ای که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعاً با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دور سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن "اِنّا فَتَحنا" خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری...
قاسم صرافان✍
#فضائل #امیرالمؤمنین علیه السلام
#معجزات_امام_علی علیه السلام
#فتح_خیبر
.
.
#فتح_خیبر
ذات رب العالمین نازد به جان حیدرش
طعنه زد بر شوکت مریم مقام مادرش
غیر دستِ مرتضی دستی ندارد رب من
می زند بوسه به دستِ حیدری پیغمبرش
نغمه ی یا هو شده ذکر لبِ ارض و سما
یا علی گوید علی هنگام فتح خیبرش
با فرار و پشت کردن بر عدو بیگانه است
گر میان معرکه از تن جدا گردد سرش
طوری از جا کنده درب قلعه را که دشمنش
در تحیر مانده که قلعه کجا رفته درش
با نوای "لا فتی" زهرای اطهر هر شبه
میزند بوسه به تیغ ذوالفقار همسرش
تا به سر دستمال زردش را ببندد شیر حق
لرزه می افتد به جان دشمنان ابترش
مایه ی فخر و مباهات خدا در خلقت است
هردوعالم چون صدف باشد علی هم گوهرش
سجاد احمدیان✍
#فضائل #امیرالمؤمنین علیه السلام
#معجزات_امام_علی علیه السلام
.
.
#امام_زمان
بيا دوباره پاك كن زجادهها غبار را
به عاشقان نويد ده رسيدن بهار را
ببين دلم گرفته و بهانه ميكند تو را
به من بگو كه ميرسي، زدل مبر قرار را
ظهور كن نگار من بيا كه از سر شعف
فداي قامتت كنم دو چشم اشكبار را
چه زود از تمام جادهها عبور ميكني
و من نظاره ميكنم شكوه يك سوار را
تمام لحظههاي من فداي يك نگاه تو
بيا و پاك كن زدل حديث انتظار را
#سعيد_صفايي
.
.
#امام_کاظم
#واحد
خزون شده بهار من
سیاهه روزگار من
تنهای تنهام
یه دنیا غم تو دلمه
خسته شدم از زندگی
تو اوج غمهام
تو این روزای بی کسی
از ناسزا و طعنه ها
دل غرق خونه
کنج قفس افتادم و
بال و پرم شکسته زیر تازیونه
خدا می دونه آب خوش
نرفته پایین از گلوم
یه لحظه اینجا
وقتی که زیردست وپا
لگدزدن به پهلوهام زدن
گفتم یازهرا
کاش این دم آخر با دلی مضطر تنها نمونم
کاش تو این دقایق بیاد کنارم عزیز جونم
وای ( ازاین غریبی )۳
یه عمره از شکنجه ها
از اینهمه دردوبلا
به غم اسیرم
یارب شده ذکر لبم
شکر خدا امشب دیگه
دارم میمیرم
رمق نمونده به تنم
صدام دیگه در نمیاد
این شب آخر
با هرنفس میگم همش
با اضطراب و دلهره
کجایی مادر
کجایی که دلتنگتم
آروم میشم با دیدنت
ای مهربونم
میبینی مادر حالمو
یه گوشه ی زندون دارم
اشهد میخونم
وای به هر بهونه با تازیونه افتاد به جونم
وای حالم چه زاره دل بی قراره قدِّ کمونم
وای ( ازاین غریبی )۳
نایی نمونده تو تنم
می سوزم از تاب و تبم
عجل وفاتی
تو این شبای بیکسی
اینه دعای هرشبم
عجل وفاتی
زنجیر فرو رفت به گلوم
اشکم شده آب وضوم
خسته ترینم
زهر بلا شد مرهمم
دق می کنم از غصه و
غمِ تو سینم
معصومه جان بابات داره
مابین فحش و ناسزا
بی کس میمیره
لب تشنه یاد کربلا
با دست و پای بسته تو
قفس میمیره
آه بالب خشکم با دل پرغم فکر حسینم
آه خسته ی خسته به لب نشسته ذکرحسینم
وای ( ازاین غریبی ) ۳
#سعیده_کرمانی✍
#شهادت_امام_کاظم
👇
.
#زمینه
#امام_کاظم_زمینه
«یارَبِّ خَلِّصْنِی مِنَ السِّجْن» بخدا خسته شدم
من از عـذاب و اذیتِ این بی حیا خستـه شدم
آرزویِ مـــرگ میکنم
رسیــده جانم به لبـم
تو این سیهچالِ نمور
یکی شده روز و شبم
کسی نمیگیره خبر ز من بجز سندی چرا؟
خـدا کنــه که تازیـانـه بر نـداره بی حــیا
با این یهودیِ پلیــد
زندگی دشوار شده
نصیـب من تازیونه
بجـای افطار شـده
دختر مظلومهی من فدای غصه های تو
خدا می دونه چقــــدر تنگه دلم برای تو
خوب می دونم درد فراق
چقــــدر تو رو زجر میده
هــمــــــش دعاگوی توام
خدا بهـت صبــــــــر بده
کبوترِ زخمیه پر بسته تو کنج قفسم!
جامعـه دور گردنم گرفتـه راهِ نفسـم
سخته برام تو این قفس
اسیــــر این بنـــد بشـــم
به سجده که سر میذارم
نمیتونــم بلنـــد بشــــم
معــذبِ قـعـــر سیــهچالــم و گریـه میکنـم
حس میکنم منـم تو گودالم و گریه میکنم
تا سینــــه ام تنگ میشه
ابکی علی صدر الحسین
تا نَفَســـــــــــــم بند میاد
ابکی علی نحـــرالحسین
#محمدعلی_انصاری✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇