eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سبک السلام السلام زمینه شهادت امام حسن -(لحظه ی آخرم، خون دل می خورم) لحظه ی آخرم، خون دل می خورم از غم و غصه ها دیگه دل می بُرم غصه ی من سیلی و رخ کبود غصه ی من مادرم تو کوچه بود غصه ی من شعله ی آتیش و دود منم که غصه خوردم، منم که هرلحظه مردم منم این غم عظیم و تو سینه ی خودم بردم «حسن غریب مادر .... » هیچ کسی مثل من درد و رنجی ندید از غم مادرم موی من شد سفید وقتی سیلی خورد از اون لعین پست من می دیدم زهرا قامتش شکست من می دیدم مادرم به خون نشست پاشو بریم تا خونه، ببین حسن گریونه چی می بینم تو این کوچه فقط خدا میدونه « حسن غریب مادر ....» شاعر: مشابه سبک زیر خوانده میشود 👇👇 @emame3vom .
Mohammad Hossein Poyanfar - Asalam Asalam Saken Karbala.mp3
14.56M
🎧💔🎧 🎧 #نواهنگ👆 🎧 #سبک_زمینه👆 (السلام السلام ــ ساکن کربلا) 🎤کربلایی محمدحسین #پویانفر👌 📝 #متن_نوحه👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السَّلام السَّلام .. ساکنِ کربلا السَّلام السَّلام .. روحِ قالوا بلی اُدخلوها ، بسلام آمنین اومدم باز ، اشک چشممو ببین وعدۀ ما ظهر روزِ اربعین .. هزار و چهارصد ساله ، میاد صدایِ ناله! هنوزم انگار زهرا ، کنار اون گودال 🏴 حبیبی یا ثارالله… حبیبی یا ثارالله 🏴 با هزار آرزو ، اومدم این شبا تا بشم اربعین ، زائرِ کربلا .. این شبا من ، خیلی یاد کربلام … کاشکی بازم ، قسمتم کنی بیام تویی امیر عالم ، تو روز ماه و سالم اضافه کن اسمم رو ، تو ارتشِ امسالم 🏴 حبیبی یا ثارالله… حبیبی یا ثارالله 🏴 پر شده عالم از ، بویِ کرب و بلا راهی اند تا حرمِ ، لشکرِ عاشقا وعدۀ ما آی امام حسینا بازم امسال موکبِ امام رضا .. همه میان پا بوست ، دلا میشه مانوست جوون و پیر و خوب و بد ، میان تو اقیانوست 🏴 حبیبی یا ثارالله… حبیبی یا ثارالله 🏴 السَّلام السَّلام .. ساکنِ کربلا السَّلام السَّلام .. روحِ قالوا بلی اُدخلوها ، بسلام آمنین اومدم باز ، اشک چشممو ببین وعدۀ ما ظهر روزِ اربعین .. هزار و چهارصد ساله ، میاد صدایِ ناله! هنوزم انگار زهرا ، کنار اون گودالِ 🏴 حبیبی یا ثارالله… حبیبی یا ثارالله 🏴 ➖ #اربعین 🏴 ➖ #کربلا🏴 ➖ #امام_حسین ع🏴 @emame3vom #حب_الحسین_یجمعنا #الاربعین_مقدمه_ظهور
💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠 مدینه کارواني سوي تو با شيون آوردم ره آوردم بود اشکي که دامن دامن آوردم مدينه! دربرويم وامکن چون يک جهان ماتم نياورد ارمغان با خود کسي تنها من آوردم مدينه، يک گلستان گُل اگر در کربلا بُردم ولي اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم اگر موي سياهم شد سپيد از غم ولي شادم که مظلوميت خود را گواهي روشن آوردم اسيرم کرد اگردشمن، به جان دوست خرسندم که پيروزي به کف در رزم با اهريمن آوردم مدينه، اين اسارت ها نشد سدّ رهم بنگر چه ها با خطبه هاي خود به روز دشمن آوردم مدينه، يوسُف آل علي را بردم و اکنون اگر او را نياوردم، از او پيراهن آوردم مدينه، از بني هاشم نگردد باخبر يک تن که من ازکوفه پيغام سرِ دور از تن آوردم مدينه، گربه سويت زنده برگشتم مکن عيبم که من اين نيمه جان را هم به صد جان کندن آوردم شاعر: جواد غفورزاده - شفق @emame3vom .
🏴🕯 بازگشت کاروان اسرا از شام به کربلا پس از هفت روز كه اهل بيت در شام بودند، به دستور يزيد نعمان بن بشير وسائل سفر آنان را فراهم نمود و به همراهى مردى امين آنان را روانه مدينه منوره كرد(۱) در هنگام حركت، يزيد امام سجاد عليه السلام را فرا خواند تا با او وداع كند و گفت: خدا پسر مرجانه را لعنت كند! اگر من با پدرت حسين ملاقات كرده بودم هر خواسته ‏اى كه داشت، مى ‏پذيرفتم!! و كشته شدن را به هر نحوى كه بود، گرچه بعضى از فرزندانم كشته مى‏ شدند از او دور مى ‏كردم!! ولى همانگونه كه ديدى شهادت او قضاى الهى بود!! چون به وطن رفتى و در آنجا استقرار يافتى، پيوسته با من مكاتبه كن و حاجات و خواسته ‏هاى خود را براى من بنويس! (۲) آنگاه دوباره نعمان بن بشير را خواست و براى رعايت حال و حفظ آبروى اهل بيت به او سفارش كرد كه شبها اهل بيت را حركت دهد و در پيشاپيش آنان خود حركت كند و اگر على بن الحسين را در بين راه حاجتى باشد برآورده سازد و نيز سى سوار در خدمت ايشان مأمور ساخت و به روايتى خود نعمان بن بشير را و به قولى بشير بن حذلم را با آنان همراه كرد. (۳) و همانگونه كه يزيد سفارش كرده بود به آهستگى و مدارا طى مسافت كردند و به هنگام حركت، فرستادگان يزيد بسان نگهبانان گردا گرد آنان را مى ‏گرفتند و چون در مكانى فرود مى ‏آمدند از اطراف آنان دور مى ‏شدند كه به آسانى بتوانند وضو سازند. 📚منابع: (۱): قمقام زخار ؛ ص ۵۷۹ (۲): تاريخ طبرى؛ ج ۵؛ ص ۲۳۳ (۳): قمقام زخار ؛ ص ۵۷۹ @emame3vom
29 جمادی الثانی وفات حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) حضرت ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد. صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید: امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند. آنچه در مورد ازدواج  ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است. پس از عاشورا  که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد. سرانجام بعد از چهار ماه از با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص 110) 
در حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید می‌گریست و این اشعار را می‌خواند: مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا اى مدینه جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه ها بازگشتیم؛ الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا(ص) خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم؛ خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست؛ و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شدهایم؛ و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم؛ و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم؛ فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم؛ و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟ و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت خوى سوار کردند؛ و نَحنُ بَناتُ یس و طه و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم؛ وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم؛ و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم؛ الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما؛ لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا «حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند» 📚 الدمعة الساکبه 📚 نفس المهموم 📚 سوگنامه آل محمد(ص) _____________ @emame3vom
. ◾️ روز شمار واقعه عاشورا محرم تا صفر ◾️ سال ۶۰ قمری : ۱۵ رجب : مرگ  ۲۸ رجب : خروج امام حسین (ع) از . ۳ شعبان : ورود امام(ع) به . ۱۰ رمضان : رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع). ۱۲ رمضان : رسیدن ۱۵۰ نامه از به امام(ع) توسط  بن مُسْهِر، عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی. ۱۴‌رمضان : وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی. ۱۵ رمضان : خروج مسلم از مکه به سوی کوفه. ۵ شوال : ورود مسلم بن عقیل به کوفه. ۸ ذیحجه : خروج امام حسین(ع) از مکه. ۸ذیحجه : بن عقیل در کوفه. ۹ ذیحجه : شهادت مسلم بن عقیل در کوفه. ◾️ سال ۶۱ قمری : ۱ : یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی مقاتل ۲ محرم : ورود (ع) به کربلا ۳ محرم : ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری. ۶ محرم : یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت ۷ محرم : بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش. ۷ محرم : پیوستن  به امام حسین(ع) و یارانش. ۹ محرم : ورود  بن ذی الجوشن به کربلا. ۹ محرم : امان‌نامه شمر به فرزندان . ۹ محرم : اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد. ۱۰ محرم : واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش. ۱۱ محرم : محرم به سوی کوفه ۱۱ محرم : دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه) ۱۲ محرم : دفن شهدا بنابر نقلی دیگر ۱۲ محرم : ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه. ۱۹ محرم : حرکت کاروان از کوفه به شام. ۱ صفر : ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام. ۲۰ صفر : ۲۰ صفر : ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا ۲۰ صفر : بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال. @emame3vom
ع: خدایا با تدبیر خودت مرا از تدبیر خودم بی نیاز گردان ناب 💎 ❣گاهی یه چیزی رو از خدا می‌خوایم و یک شرایطی رو طلب می‌کنیم که برامون خوب نیست یا به مصلحتمون نیست، اما این‌قدر اصرار می‌کنیم که خدا به ما می ‌ده. ❣ بعد که اون رو گرفتیم می‌بینیم که شرایط برای گناه‌نکردن، خیلی سخت شده؛ یعنی در فضایی قرار گرفتیم که نمی‌تونیم از عهدۀ امتحاناتِ اون فضا، بر بیاییم... ❣ مثل اهل‌بیت دعا کنیم: خدایا با تدبیر خودت مرا از تدبیر خودم مستغنی(بی نیاز) کن البته خودمون هم باید فکر کنیم و برنامه‌ریزی کنیم اما از خدا بخوایم که برای ما تدبیر کنه... 👌👌یادت باشه برای خالق رنگ های پاییز تدبیر زندگی من و تو کاری نداره...
8805291_698.mp3
7.9M
🏴💔🏴 🎧 👆 🎤حاج سیدمجید 👌 🚩وای ، بی یار و بی حبیبی 🚩 📝 👇 غصه ش که یکی دوتا نیست  غربت از حسن جدا نیست خیلی خیلی غریبه  هیچکس شبیه مجتبی نیست وای ، بی یار و بی حبیبی  وای ، تو خونه تم غریبی  نشده خنده رو لبات بیاد  مگه میشه کسی تورو نخواد  الهی من فدات بشم حسن  آقا دوست دارم خیلی زیاد بخون ای گریه کن  بخون ای سینه زن  غریب یعنی حسین  کریم یعنی حسن وای ، بی یار وبی حبیبی  وای ، تو خونتم غریبی  ــــــــــــــــــــــــــــــ توی قلبشه‌همیشه‌داغ‌ماجرای‌کوچه  خیلی‌وقته شهیده‌ بعد کربلا‌یه‌کوچه وای ،تو کوچه چی کشیده  وای ،محاسنش سپیده  گوشواره ی شکسته رو زمین  یه کاری کرده خون جگر بشه مادرشو زدن جلو چشاش  ولی نشد براش سپر بشه  بخون ای گریه کن  بخون ای سینه زن  غریب یعنی حسین  کریم یعنی حسن  ــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهرش چه بی قراره لحظه های احتضاره حتی بین بسترش  غصه ی حسین و داره   وای چه ماتمی به پا شد  وای مدینه کربلا شد خوبه نبود ببینه خواهرش با چه مصیبتی اسیر میشه  خوبه غارت ِ خیمه رو ندید  ندید حسین یه روزه پیر میشه   بخون ای گریه کن  بخون ای سینه زن  غریب یعنی حسین  کریم یعنی حسن 🏴 ع🏴 ع🏴 ♻️ 💯 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
: . ‍ ▪️🎤سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر حضرت_فاطمه_عزابپامیکند 🌴🌴▪️🌴🌴_____ _ حضرت فاطمه عزا به پا می‌کند گریه در ماتم سه مقتدا می‌کند ریزد از دیدۀ، شیعه اشک عزا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ درمدینه عیان نشانۀ محشر است آسمان تیره درماتم پیغمبر است بسته شد دیدۀ، خاتم الانبیا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ شیعه دست اَلم به سینه و سر بزن تیرباران شده پیکر پاک حسن گریه کن گریه کن، در غم مجتبی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ فاطمه ناله از غم پسر می‌کند قاسم بن الحسن پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش،خون دل مصطفی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴_ _ وامصیبت که در آخر مـاه صفر کُشته گردد رضا زادۀ خیرالبَشر قلب او می‌شود، خون ز زهر جفا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ __ _ در خراسان به پا محشر کبری شده تازه داغ دل حضرت زهرا شده کشته شد کشته شد،نجل خیرالنّساء یا نبی یا حسن، یارضایا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا
. 🔰ثواب استقبال از زائرین قبور ائمّه علیهم السلام ✨معلّی بن خنیس می گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: 💠هنگامی که فردی از برادران شما از ما یا زیارت قبور ما باز می گردد ، به استقبال او روید ، بر او سلام دهید ، و به آنچه خداوند به او بخشیده است شادباش و تبریک بگویید. با این عمل ، ثوابی مثل ثواب او برای شما منظور خواهد شد ، و به واسطه رحمت الهی ثوابی مثل ثواب او شما را در بر خواهد گرفت ؛ زیرا فردی به زیارت ما یا به زیارت قبور ما نمی آید مگر آنکه رحمت(الهی) او را در بر گرفته و گناهانش آمرزیده می شود. 📚(بحارالأنوار، ج 102، ص302)
خُرده فُروش نیستم ،هَمہ را عُمده میدَهَم یڪ جا جَوانے اَم هَمہ نَذر تو یا حسن ❣
از عوامل موثر در روضه هست . بغض یعنی حالت های درونی گریه و سوز رابه کلام خود منتقل کنیم ، یعنی حالتی ایجاد بکنیم که مستمع حالت گریه پیدا بکند وتاثیر مستقیمی روی سوز و گداز مجلسمون داشته باشد . در مداحی معمولا" دو نوع بغض داریم: الف ـ بغض متنی ب ـ بغض تنفسی الف : یعنی ما بعضی از کلمات را در یک جمله خاص با حالتی ازگریه بیان کنیم و این نیاز به تمرین داردما در بغض متنی ، احساس خودمان را روی یک کلمه بیان میکنیم .به عبارت دیگر، بغض نوعی تاکید و برجسته سازی کلمات با آهنگی خاص و حالت گریه گونه است. ب : یعنی جمله ما تموم شده و میخواهیم نفس بگیریم،بعد یک حالت گریه در نفس کشیدنمان ایجاد میکنیم . 📚 ┅┅❅ 🍃🌹🌹🍃 ❅┅┅
با تمرین زیاد مهارت پیدا میکنید. بغض شما به نظر بیاید. تا تاثیرگذار باشد ، در غیر این صورت اثری منفی خواهد داشت ! و نه تنها به سوز و گداز و گرمی مجلس کمک نمیکند بلکه باعث حواس پرتی مردم میگردد ! و یا حتی ممکن است موجب تبسم مستمعین شود. توجه کنید اگر بغض زیاد باشد، دست شما خونده میشود. نباید روی همه کلمات و جملات بغض ایجاد کنیم ! فقط در جاهایی که میخواهیم ،جملات عاطفی بخوانیم و یا در روضه های سخت و سنگین از این فن استفاده میکنیم. در پایان بدانیم که : در مداحی است. و با تمرین میتوان برای ادای طبیعی آن مهارت کافی را بدست آورد. 📚
▪️مدح بانو با وجود او غم و غصه به آخر می رسد لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد زودتر با دست پر از پیش زینب می رود محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد مطمینم در شلوغی های روز واقعه چادر بانو به داد اهل محشر می رسد مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست از ازل دستان این سایل دخیل زینب است تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است اولین گلبانوی دامان زهرا و علی دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است انتظام شعر های دفتر اشعار من متشکل از همان فرم شکیل زینب است کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است در میان روضه های جانگداز کربلا گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری گریه می بارم به یاد لحظه های آخری.... که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟ مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟ تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟ می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی... بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟! بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟ از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟" زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟ وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود "کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود" ☘اسماعیل شبرنگ
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد بعدِ تو حرمت کاشانه ی حق حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار... خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد خبر پر زدن فاطمه حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند... ولی عاشورا تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارت معجر ز سر زن ها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو... گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بردند زره اش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد هرچه زینب پی انگشتر او گشت، نبود عاقبت دست کسی خاتم او پیدا شد اجرِ پیغمبری ات بود که مردم دادند ظلم هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد
. ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار ای در غم تو چشم سماوات، اشکبار اسلام در مصیبت تو می شود یتیم دین در فراق روی تو بی تاب، بیقرار ما را در اوج گنبد خضرای خود ببر تا روی گنبدت بنشینیم چون غبار هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی رود چشمی که شد ز ماتم تو ابر نوبهار رفتی و از مدینه ی تو رفت دلخوشی کوچید مرغ عشق و محبت از آن دیار سر زد پس از تو ای به همه خلق مهربان از امت تو آنچه نمی رفت انتظار هرچند از تو غیر محبت ندیده بود اما به اهل بیت تو بد کرد روزگار گلچین رسید و بعد تو خشکید پشت در یاسی که مانده بود ز باغ تو یادگار گر می گرفت آتش کینه به خانه و می رفت سمت پهلوی گل دست های خار آن دست که به بازوی زهرا قلاف زد انداخت دور گردن مولا طناب دار در بین کوچه باز همان دست آمد و دیوار کوچه خون شد و افتاد گوشوار
. دعا كنید شب گریه‌آورش نرسد و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد هنوز هم كه جوادش نیامده از راه دعا كنید نفس‌های آخرش نرسد بدون سرفه‌ی خونین جگر نمی‌ریزد دعا كنید كه زخمی به حنجرش نرسد هزار شكر كه معصومه با برادر نیست وگرنه داشت دعایی كه خواهرش نرسد چنان به رویِ زمین می‌خورَد قدم به قدم گمان كنم كه به حجره به بسترش نرسد نفس‌نفس‌زدنش سخت‌تر شده ای داد خداكند كه صدایش به مادرش نرسد جوادش عاقبت آمد... گریز روضه رسید پسر رسید كه روضه به آخرش نرسد.... *** حسین بر سرِ زانو، جوانش اُفتاده نمی‌شود نزند داد، بر سرش نرسد بغل كشیده تنش را ولی زمین می‌ریخت به خیمه‌گاه گمانم كه اكبرش نرسد چقدر هلهله دارند ارازلِ كوفه دعا كنید كه ای كاش خواهرش نرسد علی كه رفت عمو رفت دختری ترسید دوید آتشِ خیمه به پیكرش نرسد دوید عمه كه پیش از سنان به او برسد كه دست‌هایِ حرامی به معجرش نرسد
تسلیت به فاطمه معصومه یگانه بانوی قم ! کوکب امام رضا فدای گریه ات ای زینب امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره ای برادر تو آهای فاطمه قم ! سرت سلامت باد برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایین پاش گریه کنی میان حجره بیایی براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند * امان ز خواهر سلطان کربلا ؛ زینب رسید پیش سلیمان کربلا ؛ زینب رسید و دید که انگشتر برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعلها کفن کردند
. کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی معصومۀ مظلومه، کجا بود رضا جان بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها این زهر، برای تو شفا بود رضا جان از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان روزی که نبودیم در این عالم خاکی در سینۀ ما، سوز شما بود رضا جان از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان
4_6014633830080578389.mp3
11.43M
به تو سلام میدم درمون دردامی... به تو سلام میدم تویی که آقامی... 🎤 🎧 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ✅ @emame3vom 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
چون در لحدم نكير و منكر ديدند يك يك همه اعضای مرا بوئيدند ديدند ز من بوی مي آيد از آمدن خويش خجل گرديدند...
4_507224140030149153.ogg
447.3K
این حسین کيست که درقلب همه جا دارد این  همه عاشق دیوانه  و شیدا دارد این حسین کيست که نام کرمش در دو سرا این چنین پیش خدا رتبهٔ اعلا دارد این حسین کيست که از کشتن او چشم خدا اشک خون از حرم عالم بالا دارد این حسین کيست که در قتلگه کربُبَلا رقص او در بر شمشیر تماشا دارد این حسین کيست همان زینت دامان نبی ازلب پاک نبی بوسهٔ زیبا دارد این حسین کيست که در سلسلهٔ عرش خدا این همه از غم این داغ مُعَزّا مقدمه مجلس یحیی طالبی #فارسی @emame3vom
متن شعر روضه شب اربعین حضرت سیدالشهدا علیه السلام - حاج منصور ارضی: سرخاک تو بی خبر آمدم عزادارمو خون جگر آمدم درست است بی بال و پرآمدم به شوق تو اما به سر آمدم سرآمد غم هجر ،دوری بس است صبوری صبوری صبوری بس است رسیدم که با یار صحبت کنم شه بی سرم را زیارت کنم نگاهم کنی و نگاهت کنم اگر اذن دادی شکایت کنم به نیزار قلبم جزآتش نبود سفر رفتی ای یار، رسمش نبود تو رفتی و دنیا به من بد گذشت وهرلحظه هرجا به من بدگذشت در این روز و شبها به من بدگذشت خلاصه که آقا به من بد گذشت نگو گریه کافیست، صبرت کجاست؟ عزیز دلم سنگ قبرت کجاست؟ چهل روز یاد تنت سوختم به یاد زمین خوردنت سوختم ز داغ به نی رفتنت سوختم و با کهنه پیراهنت سوختم همینکه دلم سمت گودال رفت دوباره زغم زینب از حال رفت خبر داری اصلا که حیران شدم؟ چو موی تو بر نی پریشان شدم؟ پدر مادر این یتیمان شدم به من شمر خندید گریان شدم قدم از فراغ تو خم شد حسین لباس اسارت تنم شد حسین چه آمد سر خواهرت بین راه. نشستم به پای سرت بین راه شدم یک تنه لشگرت بین راه دویدم پی دخترت بین راه زمین خورد و از قافله بازماند ز سنگینی سلسله باز ماند نبودی و اشکم سرازیر شد پرو بال من گیر زنجیر شد حرم کوچه در کوچه تحقیر شد ازین غصه ها خواهرت پیر شد غریبانه ماه شبت سنگ خورد به پیشانی زینبت سنگ خورد من از شهر کوفه چه ها دیده ام غمی بدتراز کربلا دیده ام عجب لطفی از آشنا دیده ام به گوشت رسیده که را دیده ام؟ کنیز قدیمی من ایستاد به من نان و خرمای خیرات داد گذشتیم از شهر در ازدحام میان حرامی،خطر،ازدحام نه یکجا که در هرگذر ازدحام مرا نیمه جان کرد اگر ازدحام نگاه همه سوی ما خیره بود به ذریه مصطفی خیره بود نمیگویم از شام،نامش بد است شلوغی هر پشت بامش بد است سلامش بد است انتقامش بد است محل یهود انتقامش بد است نمیپرسی از حال و احوال من تورا جان عباس حرفی بزن بگو حق زینب که آزار نیست. پریشان شدن پیش انظار نیست عبور از هیاهوی بازار نیست سزاوار گل خنده ی خار نیست دراین شهر غوغای پوشیه بود ولی دست من جای پوشیه بود خبر داری از ضعف دردانه ها؟ بوی نان که می آمد از خانه ها؟ کبودی شلاق بر شانه ها؟ پذیرای ما بود ویرانه ها همه دست بسته به پیش عوام بدون تو رفتیم بزم حرام شراب و شراب و شراب و شراب نگاه حزین رباب و شراب دل سنگ چوب و عذاب و شراب سرت بود در پیچ و تاب و شراب.. فرود آمد و ناگهان خون چکید خودم دیدم از خیزران خون چکید ز داغ سرت مادرت گریه کرد به اشک دوچشم ترت گریه کرد به بی تابی خواهرت گریه کرد چقدر از غمت دخترت گریه کرد به او حق بده غم مریضش کند کسی خواست آنجا کنیزش کند