.
#حضرت_مسلم
#زمینه
مِنَ الْمُسلِم إلیٰ
غَریبِ کَربَلا
کجایی یاحسین؟..
نیا کوفه نیا
نیا که حرمله چشم انتظاره
ترحم کن به طفل شیرِخواره
غریب آقا ، ای حسین جان حسین جان...
مِنَ المُسلِم إلیٰ
غریب بن غریب
نیا تا صورتت
نشه شیب الخضیب
میترسم که روی در مقتل از حال
خضاب از خون کنی دربین گودال
غریب آقا...
مِنَ المُسلِم إلیٰ
غریبِ أرْضِ طَف
به جای گل همه
سنان دارن به کف
میبینم از تنت در بین میدون
زره رو میکِشَن با نیزه بیرون
غریب آقا...
مِنَ المُسلِم إلیٰ
غریبِ نینوا
میبینم میرسه
سرت رو نیزه ها
دم دروازه ی کوفه ، پریشان
میمونم منتظر با سر حسین جان
غریب آقا...
#محمدعلی_انصاری✍
#شب_اول_محرم #مسلمیه
.👇
.
#غدیر_سرود
#سرود #غدیریام
«به صف شدند انبیا و اولیا»
برای بیعت با امیرمومنین
هلهله میکشه فرشته توی عرش
گل میریزه روی سر اهل زمین
فاطمه میخنده همینکه میبینه/خندانِ علی
میخونه زیر لب الهی که برم/قربانِ علی
میخونه «لا حَوْلَ» به نور ازلی
یا مولانا یا مرتضی علی
.......
ولوله ای شده میون آسمون
بین ملائکه پیچیده این خبر :
وقتی علی میره رو دست مصطفی
دیدنیه چهره ی درهمِ عُمَر
میگیره از دست نبی بوسه علی/شادِ مصطفی
پر میشه از صدای تکبیرِ مَلَک/تا عرش خدا
به مصطفی وصی و بر همه ولی
یا مولانا یا مرتضی علی
.......
روایت از امام هشتمِ: خُدا
به احترام گل رُخسارِ امیر
چند برابر شب قدرِ خودش
میبخشه شیعه ها رو تو عید غدیر
برات آزادی از جهنمّه/حبّ مرتضیٰ
دین خدا کامله با ولایتِ/شاه لافتی
ذکر جلا دهنده بر «زنگِدلی»
یا مولانا یا مرتضی علی
........
غدیر یعنی که دوباره بزنیم
چنگ به ریسمان مرتضی علی
غدیر یعنی که تو این زمونه ما
دوباره بیعت بکنیم با علی
بیعتِ باعلی همون بیعتِ با/صاحب الزمان
دعا کنیم وارث علی بیاد/رخ بده نشان
برمیگرده با ذکر یاعلی
یا مولانا یا مرتضی علی
#محمدعلی_انصاری✍
#غدیریه #امیرالمؤمنین
#کوتاهترین_راه_نجات_است_غدیر
.👇
.
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
#شور
حبیبهی اهل بیت ، سیدتی شریفه
طبیبهی اهل بیت ، سیدتی شریفه
بسوی بارِگاهت
نگاه مستمندان
حریمِ تو پناه و
امیدِ نا امیدان
سیدتی شریفه...مولاتی شریفه...
کریم زادهای و ، خودت کریمه بانو
زده فرشته پیشَت ، به حُرمت تو زانو
ارث کَرَم بردهای
از پدرت مجتبی
فدای تو دخترِ
کریم آل عبا
تو دیدهای شد علی ، اکبر ارباً اربا
به خیمه آمد ولی ، تنش میانِ عبا
خون علی اکبر از
عبا سرازیر شد
کنار جسمِ جوان
عموی تو پیر شد
تو دیدهای کربلا ، خیام را غم گرفت
فاطمه بنت الحسین ، به خیمه ماتم گرفت
برادرت بین خون
عروسیاش عزا شد
خونِ تن قاسمت
به پیکرش حنا شد
تو دیدهای علقمه ، وا شده از هم جبین
بگو که سقا فتاد ، به صورتش بر زمین
لشکری از هر طرف
نیزه بر آن تن زدند
«به فرق نورانیَش
عمود آهن زدند»
کنار عمه زینب ، به روی تل رفتهای
دست به سر زدی و ، واعَلِیا گفتهای
«حسین را میزدند
به گودیِ قتلگاه
فِرقَةٌ بالسیوف
و فِرقَةٌ بالرماح»
رنجِ سفر دیدهای ، به کوفه از کربلا
دویدهای روی خار ، شراره شد تا به پا
دیدهای عمه زینب
از این جهان سیر شد
بازوی اهل حرم
بسته به زنجیر شد
کوفهی شوم دیدهای ، شام ندیدی ولی
آتش و خاکستر از ، بام ندیدی ولی
میان بازار شام
کار حرم زار شد
میان نامحرمان
عمه گرفتار شد
#محمدعلی_انصاری ✍
#بی_بی_شریفه
.👇
.
#شریفه_بنت_الحسن
#بیبی_شریفه
#زمینه
سیده و مولاتنا شریفه
طبیبهی آل عبا شریفه
ای حرم تو سر پناه نا امیدان
بی بی شریفه
اسوه و قبلهی تمامی کریمان
بی بی شریفه
هر کس که رو بر این بارِگه کرده
با دستای خالی بر نمیگرده
معجزههات فراتر از حدّ بیانه
بی بی شریفه
ارث کرم از پدرت اینجا عیانه
بی بی شریفه
آتش زده دلها رو غربت تو
عالم بمیره از مصببت تو
منزل به منزل همرکاب زینبینی
بی بی شریفه
«أیَّتُهَا الشَّهِیدَةُ الرَّکْبِ الْحُسَیْنِی»
بی بی شریفه
هرچه ما شنیدیم بی بی تو دیدی
عصر عاشورا تو صحرا دویدی
دست رقیه رو گرفتی تو شراره
بی بی شریفه
دیدی روی نیزه گلوی پاره پاره
بی بی شریفه
رو ناقهی عریان رفتی اسارت
در زندان کوفه دیدی جسارت
اگرچه بزم کوفه تو عذاب کشیدی
بی بی شریفه
بزم یزید و چوب خیزران ندیدی
بی بی شریفه
#بی_بی_شریفه
#محمدعلی_انصاری✍
.👇
.
#زمینه
.
#حضرت_معصومه_زمینه
بند ۱
«سلامٌ عَلَی الْمُعَذَّبِ فی ظُلَمِ المَطامِیر»
سلام خدا به دست و پای اسیرِ به زنجیر
ای غریب کاظمین
آجرک الله آقا
سفر کن به شهر قم
دیدن دختر بیا
فاطمه ی مظلومه
یا حضرت معصومه
بند ۲
(آرزو دارم تا زنده م بیای کنارم بشینی)
دیر اگه بیای باید برای من لحد بچینی
این همه راه آمدم
تو را ندیدم رضا
حالا تلافی بکن
عیادت من بیا
فاطمه ی مظلومه
یا حضرت معصومه
بند ۳
مانده یادگاری برای من نامه ات برادر
نامه ی تو را گرفتم به بَرْ لحظه های آخر
دوری پدر کم بود
فراق تو را دیدم
بیا ببین حالا من
غریبانه جان میدم
فاطمه ی مظلومه
یا حضرت معصومه
بند ۴
نامه ی تو را با دو چشم تر در بغل فشارم
جای نامه پاره پاره پیراهنت را ندارم
عمه ام به بر گرفت
پیرُهَنی پاره را
پاره پاره از دمِ
تیغ و تیر و نیزه ها
یا غریب ثارالله
یا اباعبدالله
بند ۵
لحظه های واپسین عمه ام یاد کربلا بود
یاد ازدحام و ده سوار و پیکری رها بود
زیر و رو شد از سُمِّ
اسب پیکر حسین
هر طرف کشیده شد
جسم بی سر حسین
یا غریب ثارالله
یا اباعبدالله
#محمدعلی_انصاری✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#حضرت_معصومه_زمینه
#زمینه
گرفته شهرِ قم
عزای فاطمه
ببارد اشکِ خون
برای فاطمه
بیا یا موسِیَ جعفر ز بغداد
ببین دور از رضا معصومه جان داد
.........
دلم تنگ و من از
تو دورَم یا اخا
بیا مثلِ قدیم
صدایم کن رضا
نشد آیم به دیدارت برادر
بیا مانده زمین تابوت خواهر
.........
مدینه با تو و
پدر یادش بخیر
چه زود آمد خوشی
به سر یادش بخیر
قرار قلب زارم را گرفتند
(همه دار و ندارم را گرفتند)
.......
نبودم من ولی
شنیدم از جفا
به زیر سلسله
شکسته ساق پا
دعا میکرده بابا ، با دلِ خون
خلاصم کن خدا از سجن هارون
.........
تو هم رفتی و شد
غم و دردم دو تا
نوشتی خواهرم
به دیدارم بیا
دعایم کن که در غربت نمیرم
بیایم تا تو را در بر بگیرم
.........
رسیدم قم ولی
ندیدم سنگ بام
نرفتم بزم مِیْ
امان از شهر شام
زنان بودند و چشمِ مردم شام
سرِ بر نیزه بود و سنگِ از بام
#محمدعلی_انصاری✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا
#تشییع_شبانه
خونمون پر از داغ و درده
جسم مادرم سرده سرده
روی نیلیِ زهرا رو تا
میبینه علی برمیگرده
چشماشو رو هم گذاشته مادر علی تنهاست علی تنهاست
میلرزه دل یل خیبر علی تنهاست علی تنهاست
میسوزه با دیدن بستر علی تنهاست علی تنهاست
بند ۲
تاریکه شب سردِ خونه
از غصه حسن نیمه جونه
بالای سر جسم مادر
زینب داره قرآن میخونه
روپوشه ، رو مادرم زهرا ، بمیرم من بمیرم من
میزاره با دیده ی دریا ، بمیرم من بمیرم من
مادر رو ، رو مغتسل بابا ، بمیرم من بمیرم من
بند ۳
با تابوت دلم زیر و رو شد
با تابوت...تمام هستم رفت
ای سلمان...بیا یاریمون کن
دیدی مادرم از دستم رفت
بابای غریب ما تنهاست، بیا سلمان بیا سلمان
غربت از حال علی پیداست بیا سلمان بیا سلمان
وقت دفن مادرم زهراست، بیا سلمان بیا سلمان
بند ۴
چشم مردم یثرب در خواب
با اشک و غم و قلب بی تاب
رو زخمای پر خونِ مادر
آهسته میریزه حیدر آب
زیر پیرهن به اشک و آه ، بسم الله و بالله
میده غسلْ زیر نور ماه ، بسم الله و بالله
«عَلَی مِلِّةِ رَسُولِ الله ، بسم الله و بالله»
بند ۵
یادِ من نرفته تا حالا
پشت در که افتادی از پا
با کینه لگد بر در خورد و
در افتاد روی جسمت زهرا
افتادی راه نفس سد شد ، حلالم کن حلالم کن
افتادی زیر در و بد شد ، حلالم کن حلالم کن
از رو در چهل نفر رد شد ، حلالم کن حلالم کن
بند ۶
قلبم رو سقیفه آزردن
یاسَم رو کوچه پژمردن
اونهایی که زهرامو کشتن
تو گودال حسینم رو بردن
خولی از راه که آمد میزد سنان میزد سنان میزد
جای هرکس که نمیزد میزد سنان میزد سنان میزد
قرآن منُ لگد میزد سنان میزد سنان میزد
#محمدعلی_انصاری✍
#حضرت_زهرا #فاطمیه
.👇
.
#میلاد_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_سرود
سلام بانو/سلام مادر
سلام ماه آسمون سلام مادر
سلام بانو/سلام مادر
سلام نور خونمون سلام مادر
-
بند اول؛
سلام بانو/سلام مادر
سلام روشنی خونه امامت
میرسی از راه /فرشته با شوق
ریسِه میبنده تا زمین از در جنت
مادرت امشب/دیده به راهه
میگه رسیده شادیمون سلام مادر..
بند دوم؛
سلام بانو/سلام مادر
اومدی و بهار آوردی تو زمستون
عالم فدایِ/قدوم پاکت
خوش اومدی پاتو بذار روی چشامون
به زندگیمون/صفا آوردی
سلام عشق هممون سلام مادر
بند سوم؛
سلام بانو/سلام مادر
سلام یاس باغ احمد و خدیجه..
دلیل خلق/احمد و حیدر
سلام ای خلقت دنیا رو نتیجه..
سلام احساس/سلام پاکی
سلام تاج سرمون سلام مادر
بند چهارم؛
سلام بانو/سلام مادر
بخند من برای خنده هات میمیرم..
با دست خالی/من اومدم که
ماه رجب یه کربلا عیدی بگیرم..
خدا میدونه/برای ارباب
چقدر تنگه دلمون سلام مادر
بند پنجم؛
سلام بانو/سلام مادر
بیین برات هدیه آوردم روز مادر
بگو کجایی/تا که بیاریم
سبد سبد گل برات ای یاس پیمبر
ولی چه حاصل!/نمیدونم که
کجاست قبر بی نشون سلام مادر
بند ششم؛
سلام حیدر/سلام بابا
چشم تو روشن ای عزیز جان مادر
خنده نشسته/به روی لبهات
کوثر اومد مبارکه ساقی کوثر...
به شادی تو/ببین که شادیم
عیدی بده به همَمون سلام بابا
بند هفتم؛
سلام مهدی/سلام مهدی
میشه دوباره ذوالفقارُ برداری
به انتقام/ مادرت آقا
از خاک جسم اون دوتا رو در بیاری
پیش نگاهِ/علی و زهرا
به یک درخت ببندیشون سلام مهدی
بند هشتم؛
بیا و دستِ/علی رو وا کن
نمیبری تو اون شب و روزا رو از یاد
داری میمیری/زبون میگیری
همش مادرم روی زمین می افتاد
کنارِ قبرِ/مخفیِ مادر
روضه برای ما بخون سلام مادر
#محمدعلی_انصاری ✍
#ولادت_حضرت_زهرا
.👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_هادی
#امام_هادی_زمینه
بند اول
آقای مارو نیمه شب از خانه بردن
با دست بسته از دل کاشانه بردن
این تازگی ندارد!
هرشب به هر بهانه
میریزد از سر بام
دشمن میان خانه
سیدنا المظلوم امام هادی
بند دوم
در عالم افتاده شرر از سوز آهت
قبرت رو کنده دشمنت پیش نگاهت
از ظلم این زمانه
غم به دلت نشسته
بمیرم اون بی حیا
حرمتتُ شکسته
سیدنا المظلوم امام هادی
بند سوم
نور الهُدی و گوشهی زندان تاریک؟
فرزند پیغمبر کجا؟ خانُ الصَّعالِیک؟
بهر مصیبتِ تو
قلب رضا گرفته
ابنُ الرضا میانِ
ویرانه جا گرفته
سیدنا المظلوم امام هادی
بند چهارم
در بین مستی بی حیا داده عذابت
کرده حرامی تعارف جامِ شرابت
آقای ما کجا و
این بد دهان و تحقیر؟
جام شراب کجا و
شان نزولِ تطهیر؟
سیدنا المظلوم امام هادی
بند پنجم
آتش گرفت از غصه ها قلب کبابت
پیش همه با طعنه کرد شاعر خطابت
کردی دعا بمیری
راحت شوی ز دنیا
میسوختی و میگفت
او ناسزا به زهرا
سیدنا المظلوم امام هادی
بند ششم
اما به بزم مِیْ ندیدی خواهرت را
در بین طشت زر ندید خواهر سرت را
یک کاروان اسیر و
مردان همه حرامی
گرد سرِ بریده
رقاصه های شامی
سیدنا المظلوم امام هادی
#محمدعلی_انصاری ✍
👇
.
#زمینه
#حضرت_زینب_زمینه
نزدیکه ظهره... زینب به زحمت
بستر رو برده... بیرونِ خونه
روی لبش «إنّ...نا راجِعُونه»
مثل حسینش...بی سایه بونه
غرقِ إض/طرابه
زندگیش/عذابه
سایه بون/نداره
زیر آ/فتابه
نزدیکه عصره...بی تابه زینب
میلرزه دستاش...میسوزه تو تب
روضه میخونه...با سوز آهِش
افتاده یادِ... گودال و مرکب
اشگ من/رو دیدن
رو جسمش/دویدن
من دیدم/تنش رو
تو صحرا/کشیدن
نزدیکه عصره...قاتل رسیده
-زهرا ببخشه-...خنجر کشیده
زینب روی تل...خیره به گودال
مونده نگاهش...رنگش پریده
زهرا می/ره از حال
روی خا/ک گودال
تا میشه/حسینش
زیر چ/کمه پامال
تنگه غروبه... زینب رسیده
از خیمه ها تا...مقتل دویده
دیده که جایِ...سالم نداره
بوسه زده رو...حلق بریده
ای شیب/الخضیبم
من بی تو/غریبم
بعد از تو/اسارت
میگردد/نصیبم
#محمدعلی_انصاری✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
.
#حضرت_زینب
#شور
خیلی دلم گرفته ــ از غصه های زینب
باید بمیره نوکر ــ با روضه های زینب
بریم همه با گریه ــ کنارِ زینب امشب
روضه بگیریم سرِ ــ مزارِ زینب امشب
ببین گرفته بیبی .... به سینه پیرهن رو
میگه خودم دیدم که .... زدن حسین من رو
یه سال و نیمه قلبش ــ محزون و بی قراره
هر شب برای زینب ــ شبای احتضاره
صحنهی تلخِ گودال ــ براش غم و عذابه
یاد تن حسینش ــ به زیر آفتابه
دور حسین مظلوم .... قیامته تو گودال
برهنه ، بی سر و پُر .... جراحته تو گودال
مأیوسِ از حیاته ــ دل از جهان بریده
از اون زمان که در طشت ــ سرِ بریده دیده
کاشکی ندیده باشه ــ این غصه و عذابُ
کجا میریزه نامرد ــ اضافیه شرابُ
طعنهی نانجیب و .... مخدرات محزون
آیهی کهف و چوب و .... لبای خشک و پر خون
#محمدعلی_انصاری✍
.👇
.
#زمینه
#امام_کاظم_زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
از زندان بان/دل من خونه
میاد دیدارم/با تازیونه
مونده جای ضرب دستش روگونم
من بر نمیگردم اینو میدونم
تا آخر عمرم اینجا میمونم
رضا بیا/زَهر تموم پیکرم رو آب کرد
رضا بیا/که تشنگی قلب منُ کباب کرد
رضا بیا/سلسله ها گردنمُ عذاب کرد
بند دوم
این زنجیرا/میده آزارم
از درد پام/تا صبح بیدارم
افتاده بر سلسله ها رد خون
هر شب میخونم با چشمای گریون
«خلِّصنی یا رب من السجن هارون»
خدا خدا/به پیکرم دیگه نمونده طاقت
خدا خدا/خسته شدم من از غم اسارت
خدا خدا/بس که شنیدم از همه جسارت
بند سوم
چارده ساله/تو این زندونم
روزا بی تاب و/شبا گریونم
با دستِ بسته،تو زندون،معذب
من روضه میخونم اما زیر لب
یادم نمیره اسیریِّ زینب
خدا رو شکر/خواهر من اسیر دشمنا نیست...
خدا رو شکر/تنم رو خاک کربلا رها نیست...
خدا رو شکر/شهر به شهر سرم رو نیزه ها نیست...
#شهادت_امام_کاظم
#محمدعلی_انصاری ✍
👇