.
#زمینه #تک_احساسی
#امام_حسین ۱۴۰۳
#ای_آنکه_بود_نام_تو
🔘🔘
بند1⃣
إی آنکه بُوَد عشق تو دُردانه و مُمتاز
با نام ملیح تو کنم این سخن آغاز
دوم قمرِ خانه ی مرتضی و زهرا
جان ها به فدایت که کُنَد ذکرِ تو اعجاز
.....
حسین جان
مثل آن فطرسی ام که پَر شکسته شده از فَرطِ گناه
این من و گریه و آه
صَفحاتِ نامه ی اعمال من پرشده اند از اشتباه
عمر من شده تباه
ای پناه بی پناهان بده به نوکر دل سوخته پناه
این من و لطف تو شاه
.......
سرچشمه ی حیات
مولای کائنات
نور هدایتی
ای کشتی نجات
مبَدِّلَ السَّیئاتِ بِالحَسَنات
جانم به فدات
🌸
بند2⃣
ای زنده شده از نفست حضرت عیسی
بر گنبدِ تو غبطه خورد جنت الاعلی
هرکس که به لب نام تو را زمزمه کرده
هر لحظه بُوَد در کنف حضرت زهرا
حسین جان
من و این دست تهی و تو و لطفِ تا همیشه بیکران
ای تو مافوق بیان
شده وابستهی لبخند ملیحت هر تپش هر ضربان
ای پناهِ بیکَسان
در میانِ هر بلا فقط تو را صدا زدم از دل و جان
هر دقیقه هر زمان
ای شافع صراط
ای سرِ مرسلات
شورآفرینِ عشق
ای کشتی نجات
مبَدِّلَ السَّیئاتِ بِالحَسَنات
جانم به فدات
به قلم :
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#علی_گلچین_پور
.👇
Shab 10 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
4.33M
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_منصور_ارضی
گرچه همیشه رازم پیش تو برملا بود
نشکن دل کسی که کارش خدا خدا بود
شرمنده ام به قرآن خیلی خراب کردم
ویرانه ی دل من یک روز خوش نما بود
ظرف پر از ترک را نقداً خودت خریدی
قلب شکسته ی من با اینکه بی بها بود
دست از تو تا کشیدم دنیا کشیده ام زد
عاشق بدون معشوق سهمش فقط بلا بود
تا گوشه ای نشستم پیشم نشستی انگار
پس راه اصلی وصل در کنج انزوا بود
حتی نگفته ای کیست من را بغل گرفتی
بخشایشت همیشه بی چون و بی چرا بود
چادر نماز زهرا مصداق یا مجیر است
در اوج بی پناهی مادر پناه ما بود
آب و غذای ما را شخص حسن رسانده
رزق از کریم خوردن خوشبختی گدا بود
بیچاره ام به حق حیدر الهی العفو
مهر قبولی من در دست مرتضی بود
قیمت گرفت تربت تا خاکی از نجف شد
ایوان طلای حیدر اعجاز کیمیا بود
نوکر دلش گرفته دلتنگی اش حسین است
ای کاش روزی ما امسال کربلا بود
افطار تشنه لب ها اشک است اشک روضه
یاد همان لبی که پامال چکمه ها بود
کهنه حصیر دِه هم جمعش نکرد آخر
آن جسم قطعه قطعه از بس جدا جدا بود
شعر: #بردیا_محمدی✍
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 11 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.42M
#مناجات_با_خدا
#حاج_منصور_ارضی
یک ذره التفات به چشم ترم کنید
من آمدم توبه کنم باورم کنید
حتی به زور راه ببندید روی من
پا سوز سالیانه پشت درم کنید
بیزارم از خودم خود لجباز سرکشم
من را عوض کنید کس دیگرم کنید
نزدیک خاک قبر شده صورتم دگر
تا وقت هست خاک حرم بر سرم کنید
گر حکم کرده اید بسوزم پس از عذاب
آب فرات قاطی خاکسترم کنید
زهرا به فکر گریه کنان حسین هست
خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید
من راضی ام سنگ سیاه علی شوم
در شوره زارهای نجف گوهرم کنید
جاروکش حیاط علی میشوم فقط
در آستان شاه نجف قنبرم کنید
امشب سفر به کرب و بلا مزه میدهد
ما را مسافران هوای حرم کنید
آقای من کفن نشده پس زمان مرگ
یک بوریا قواره ی این پیکرم کنید
ارباب ناله زد که سرم را جدا کنید
شرمی کنید و رحم به حال حرم کنید
شعر: #سیدپوریاهاشمی ✍
رمضان 1403
.
Shab 13 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
2.28M
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب
#حاج_مهدی_سلحشور
چه احساس خوبی دارم این شبا
چقدر بیشتر از قبل دلتنگتم
چقدر بیشتر از قبل دوست دارم
چقدر بیشتر از قبل همرنگتم
چقدر از تو ممنونم از مهربون
اجازه دادی با تو نجوا کنم
من از تو شلوغی شهر اومدم
خودم رو کنار تو پیدا کنم
حالا که کم آوردم از زندگی
همه چیرو دست خودت میسپارم
من از هرکی غیر خودت خستمو
من از هرکی غیر خودت دلخورم
یه جوری بیا دست من رو بگیر
که هیچکی نتونه جدامون کنه
یه جوری توی آغوشت جام بکن
که شیطون با حسرت نگامون کنه
قسم میدمت حق اون خواهری
که از روی تل ناله از دل میزد
همون خواهری که با چشماش میدید
داداشش رو با نیزه قاتل میزد
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 14 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
2.5M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمود_کریمی
عمریست گر چه خواندم با گریه ربنا را
هم توبه را شکستم هم حرمت خدا را
با این که جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت او حرمت گدا را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هر چند که گناهم بد بود و آشکارا
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
بالا نشسته بودم کبرم مرا زمین زد
یک بار هم نبردم فرمان کبریا را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
غفار بود و بخشید ستار بود و پوشاند
جایش چه کار کردیم بی عفتی ما را
یا ربی یا الهی یا ربی یا الهی
#رضا_دین_پرور✍
رمضان 1403
.
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (9).mp3
1.07M
#امام_حسین
#محمد_حسین_حدادیان
بی حیا نعره زد سرش با من
نفس گرم آخرش با من
سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من
بدنش با من پیرهنش با من
جلوی چشم دخترش زدنش با من
مادرش بی حال وسط گودال
میگه بچم بی کفنه کفنش با من
یا اباعبدالله آقای من
****
به سنان گفت آخرش با تو
سرو بردن حنجرش با تو
من دارم میرم از ته گودال
آخرین جیغ مادرش با تو
تو بزن نیزه عددش با من
تو بزن نیزه دست و پا نزدش با من
بریم از مقتل برسیم خیمه
تو بکش موی بچه رو لگدش با من
****
همونی که ازم پدرم رو گرفت
با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت
تو نبودی به زور معجرم رو گرفت
اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت
سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب قربون زخم دهنت
#ماه_رمضان 1403
.
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (8).mp3
1.37M
#امام_حسین
#محمد_حسین_حدادیان
مظلوم عریان مات الحسین عطشان
هیچکی یار نبود
روزشو وا کردن اما افطار نبود
سفرش جا نداشت
تیر و نیزه بود و نون و خرما نداشت
مظلوم عریان مات الحسین عطشان
****
قلبش تاب نداشت
واسه ی افطاری تو خیمه آب نداشت
جز غربت نداشت
توی این مهمونی مهمون حرمت نداشت
مظلوم عریان مات الحسین عطشان
#ماه_رمضان 1403
https://eitaa.com/emame3vom/94165
Shab 12 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
2.26M
#زمزمه
#امام_حسین
#امام_رضا
#سید_مهدی_حسینی
اینقده آبرو دارم چیزی ازت بخوام یا نه
چیکاره ام بهم بگو به کارِ تو میام یا نه
من که همیشه با تو ام تو میمونی برام یا نه
زیر لحد که برم وحشت میگیره منو
قول دادی ول نکنی دستای سینه زنو
هرچی تو برام ساختی تو دنیا خراب کردم
فردای قیامت من خیلی روت حساب کردم
جانم ابی عبدالله
****
یکی یکی همه میرن کی میمونه کنار من
زیارت اومدن میاد آخر یه روز به کار من
یه روزی ام امام رضا میاد سرِ مزار من
یک بار بیاد بسمه من راضی ام به کمش
دستامو باز بذارید میخوام بغل کنمش
من خاطره ها دارم از خونه ی آبادش
دستامو دخیل کردم به پنجره فولادش
یا امام رضا مولا
#ماه_رمضان 1403
.
.
#شهادت_امام_علی
#زمینه #شب_قدر
#فارسی #عربی
🏴🏴
🏴بند اول:
شب آه و گریه و شب هق هق بارونه
سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه
رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و
جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه
امشب توی دل بچه ها شده غوغا😭
افتاده توی بستر غریبونه مولا
میره با روی خونی زیارتِ زهرا
سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا
اما امشب، حیدر، شد حاجت روا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
🏴بند دوم: #عربی
حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ
غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ
بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ
قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ
يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء
مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء
وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء
ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ
ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
🏴بند سوم:
لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه
که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه
افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا
که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه
میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه
میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه
میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه
جسمش بی سر، روی، خاک کربلا
اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
شعر: #طاها_تحقیقی
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
سبک: #حسین_نوری
🔰 #ترجمه:
غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحملهور شد
خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم
بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست
به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت
حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند
مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را
و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را
قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد
اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد
بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند
#شب_بیست_و_یکم
شعر: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
ملودی: #حسین_نوری
👇