معرفی کتاب خداحافظ سالار👀🕊
سردار سرلشگر شهید حاج حسین همدانی یکی از اعضای موسس لشکر انصار الحسین(ع) و از اولین فرماندهان سپاه استان های کرمانشاه و همدان در دوران دفاع مقدس است. ایشان از سال 59 و روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی در جبهه استان کرمانشاه، تا زمان شهادت در شهر حلب سوریه، در تمام جبهه های جهاد و نبرد علیه دشمنان و فتنه گران حاضر بوده اند. شهید حاج حسین همدانی در سال های اخیر به عنوان فرمانده سپاه محمد رسول الله استان تهران مشغول به فعالیت بودند و در نهایت به عنوان فرمانده راهبردی نیروهای ایرانی در سوریه؛ هنگام نبرد با تروریست های تکفیری داعش به فیض شهادت نائل آمدند.🕊🥀
📔کتاب خداحافظ سالار نوشتهی حمید حسام است. این کتاب خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی است💐. کتاب خداحافظ سالار به زندگی و فراز و نشیب این زن بزرگ پرداخته که از کودکی شروع شده و درنهایت به شهادت سردار همدانی در سال ١٣٩٤ ختم میشود.☘📚
#یه_فنجون_کتاب ☕️
#واحد_رشد🖊
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
سلام سلام 😎🌿
معرفی کتاب این هفته 👇🏻
کتاب سیزدهسالهها نوشته هادی شیرازی خاطرات نوجوانان رزمنده است.🌼 سیزده سالهها؛ حکایتی است از نبرد و حماسه آفرینی نوجوانانی که هنوز طعم تکلیف را نچشیده بودند ولی به بهترین نحو، تکلیف خود را ادا کردند و بلوغشان با رسیدن به شهادت بود، بلوغ خونین🥺❣
. سیزده سالهها؛ روایاتی است از حضور قاسمهای خمینی کبیر(ره) ، بزرگ مردانی که به جایی رسیدند که رهبرشان آنان را رهبر نامید.💝
#واحد_رشد🌸
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
بسمه تعالی🌸
کتاب تو شهید نمیشوی روایتهایی از زندگی شهید مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی به قلم احمدرضا بیضایی؛ برادر شهید است.
درباره کتاب تو شهید نمیشوی
این کتاب پر است از فراز و فرودهای زندگی با برکت محمودرضا بیضایی. کودکی و نوجوانی، مسجد و مدرسه تا دانشگاه و پادگان، تبریز تا تهران و از تهران تا شام.
محمودرضا که به آرمان جهانی امام خمینی(ره) یعنی تشکیل حکومت جهانی اسلام میاندیشید، مطالعات دینی و سیاسیاش تعطیل نمیشد و با زبان عربی و لهجههای عراقی و سوری آشنایی داشت. با آغاز جنگ در سوریه از سال ۱۳۹۰ برای یاری جبهه مقاومت و دفاع از حریم آلالله(ع) عازم سوریه شد. او در آخرین اعزامش که دی ۱۳۹۲ بود، به یکی از یاران نزدیکش گفته بود این سفرش بیبازگشت است.
سرانجام در ۲۹ دی ۱۳۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام جعفرصادق(ع) در منطقه «قاسمیه» دمشق در مقابله تروریستهای تکفیری به شهادت میرسد.
خواندن کتاب تو شهید نمیشوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟!☺️🧐
علاقهمندان به ادبیات پایداری و سرگذشتنامههای شهدا😇
#واحد_رشد🌸
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
معرفی کتاب از چیزی نمی ترسیدم
کتاب «از چیزی نمیترسیدم»، زندگینامه خودنوشت سردار سلیمانی است که توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر شده است. این کتاب که شامل دستنوشتههای شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانهٔ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است. کتاب ازچیزی نمیترسیدم، شرح زندگی مردی از دل روستایی دورافتاده در کرمان است که چند دوره از زندگی ساده و کوتاهش را روایت کرده و نشان می دهد که چگونه از چوپانی به جایگاه بلندی رسید. آنان که سردار سلیمانی را فقط با لباس نظامی دیدند خوب است ببینند که او چگونه پرورش یافته است.
#واحد_رشد
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
🌼✨
معرفی کتاب این هفته 👇🏻😍
اسم تو مصطفاست
در کتاب اسم تو مصطفاست، زندگینامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده را به روایت همسرش، سمیه ابراهیمپور و قلم راضیه تجار میخوانید.
خلاصه کتاب اسم تو مصطفاست
راضیه تجار با قلم شیوا و زیبای خود داستان زندگی این شهید بزرگوار را از زبان همسرش نوشته است. از زمانی که مصطفی و سمیه که یکی زاده شمال و دیگری زاده جنوب بود باهم در تهران آشنا شدند و پیمان عشق بستند تا زمانی که روح یکی آنقدر بزرگ شد تا دیگر در پوست خودش نگنجید و به معراج رفت.
#واحد_رشد
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
پایی که جا ماند...🌱🌸
کتاب پایی که جا ماند را سید ناصر حسینی پور یکی از جانبازان جنگ میان ایران و عراق نوشته است.🌿
سید ناصر حسینی پور وقتی ۱۴ سال داشت به جبهه رفت و وقتی ۱۶ سال داشت، در آخرین روزهای جنگ و در «جزیرهٔ مجنون» به اسارت عراقیها درآمد. ابن اتفاق در حالی افتاد که او در سمت دیدهبان قرار داشت و در واحد اطلاعات فعالیت میکرد.🥺
وقتی نویسندهٔ این کتاب اسیر میشود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. بااینحال تصمیم میگیرد در دورهٔ پس از اسارت باز هم دیدهبان اتفاقات و حوادث باشد، اما اینبار بدون دوربین و دکل. او دیدهها و شنیدههایش را در کاغذهای کوچکی که از حاشیهٔ روزنامهها و کتابهای ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمعآوری کرده بود، با رمز، مینوشت و در لولهٔ عصایش جاسازی میکرد.✌️🏻❤️🩹
#واحد_رشد
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
2.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"گویا به پرستارها اعلامکردند که سردار سلیمانی برای دیدن مصطفی آمده.یکیازپرستار ها آمد پیش مصطفی و گفت«من میدونم تو شخصیت مهمی هستی!» مصطفی هم بابیتفاوتی جواب داد:«من وتو مثل همیم و هیچفرقیبابقیهنداریم.»پرستارگفت:«ولیمیدونمکهسردارسلیمانی بهدیدنت اومده!» مصطفی هم جوابداد:«ایشونم یکیه مثل من و شما!»همیشه همین طوری بود.نه فقط آن موقع،قبل از آن هم برایش مهم نبود که آدم شناخته شده ای باشد یا نه.اگر کاری انجام میداد اسم و رسم برایش مهم نبود..."
قسمتی از کتاب قراربیقرار از فاطمه سادات افقه درمورد شهید مصطفی صدرزاده که مربی عزیزمون این کتاب های زیبا رو بهمون هدیه دادن
#واحد_رشد
#حلقه_سرگروه_ها
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
ببین! عباس من....
نسبت تو و فرزندان فاطمه نسبت برادر با برادر و خواهر نیست همچنان که نسبت من با علی نسبت زن و شوهر نیست.
نمیدانم دست تضرع کدام دخیل بستهای یا دعای نیمهشب کدام دلشکستهای یا نفس اعجازگر کدام رسول کمر به کرامت بستهای، خدا لباس کنیزی این خاندان را بر تنم پوشاند.
این لباس آنقدر بر تن من گشاد بود که من در آن گم میشدم اگر خدا دست مرا نمیگرفت. این وصلت هزاران پا از سر من زیاد بود اگر خدا دست مرا از زمین بلند نمیکرد.
تو مبادا گمان کنی که ما همسان و همشأن این خانوادهی بینظیریم اینها تافتهی جدا بافتهی عالمند. اینها زمینی نیستند، آسمانیاند، خاکی نیستند افلاکیاند. اینها جانشینان و کارگزاران خدا در زمیناند.
خدا به اهل زمین منت گذاشته که این دردانههای خود را چند صباحی راهی زمین کرده است.آسمان و زمین و ماه و خورشید از صدقهی سر اینها آفریده شده است.
پدرت معلم مسیح بوده است در گهوارهی نور ومنادای کلیم بوده است در کوه طور
مبادا پدر را به لفظ پدر صدا کنی!
مبادا حسن و حسین را برادر خطاب کنی!
مبادا زینب و ام کلثوم را خواهر بخوانی!
آقای من ! و بانوی من!
این صمیمانه ترین خطاب تو باشد باسروران و موالی ات. مبادا از پشت سرشان قدمی فرا پیش گذاری!
مبادا پیش از آنها دست به غذا ببری!
مبادا پیش از آنها آب بنوشی!
#واحد_رشد
#یه_فنجون_کتاب
#سقای_آب_وادب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
کتاب «از چیزی نمیترسیدم»، زندگینامه خودنوشت سردار سلیمانی است که توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر شده است. این کتاب که شامل دستنوشتههای شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانهٔ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است. کتاب ازچیزی نمیترسیدم، شرح زندگی مردی از دل روستایی دورافتاده در کرمان است که چند دوره از زندگی ساده و کوتاهش را روایت کرده و نشان می دهد که چگونه از چوپانی به جایگاه بلندی رسید. آنان که سردار سلیمانی را فقط با لباس نظامی دیدند خوب است ببینند که او چگونه پرورش یافته است.
#واحد_رشد
#یه_فنجون_کتاب
#از_چیزی_نمیترسیدم
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
معرفی کتاب
کتاب مجید بربری از نشر دارخوین روایت زندگی پرماجرای«حر» مدافعان حرم است؛ که با قلم شوا و جذاب کبری خدابخش دهقی نگاشته شده است.
کتاب زندگی نامه مجید قربانخانی، در قهوهخانههای یافت آباد و دعواهای خیابانی و شرارتهای جوانی شروع میشود اما در ادامه داستان ورق برمیگردد و با عنایتی ویژه گامهایش به سوی میدانهای نبرد در سوریه کشانده میشود.
و قصه «مجید بربری» قصهای از جنس زندگانی شاهرخ ضرغام حر انقلاب است. کسی باور نمیکند مجید به یک باره عوض شود. نماز بخواند، تیپش را ساده کند، ریش بگذارد، خوش رفتار و آرام شود، قلیان را کنار بگذارد و برای آمادگی جسمانی ساعتها بدود. همه اینها باعث شد در کنار تغییر درونی و اعمال او نیز متفاوت شود و در نهایت به آن چیز که لیاقت پیدا کرده بود برسد.
چرا باید کتاب مجید بربری را بخوانیم؟
با خواندن زندگی این شهید بزرگوار، میشود تلنگری به خود زد که هر کجا باشیم میشود به دامان اهل بیت بازگشت.
#واحد_رشد
#یه_فنجون_کتاب
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabaniha
شهید ابراهیم هادی در اردیبهشت سال 36 متولد شد، وی در عملیات والفجر مقدمّاتیِ منطقه فکه، در 22 بهمن سال 61 به شهادت رسید و پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.
این کتاب زندگینامه و خاطرات پهلوان و شهید جاویدالاثر، ابراهیم هادی را دربرگرفته است.
در کنار زندگینامه، در این کتاب 69 خاطره نیز به قلم درآمده که پس از پنجاه مصاحبه با خانواده، دوستان و همرزمان این شهید، به ثمر رسیده است.
ویژگیهای منحصر بهفرد این شهید و خاطراتی اعجابانگیز، از جمله نکاتی است که باعث شده این کتاب در سال 1395، به چاپ صدم و در مجموع به پانصد هزار نسخه منتشر شده دست یابد.
علت تقسیم این کتاب به دوجلد، باقی ماندن تعدادی از خاطرات شهید ابراهیم هادی بود که در جلد اول چاپ نشدند، از آن جهت که تعدادی از این راویان خاطرات، در دسترس نویسنده نبودند، بنابرین جلد دوم در تکمله جلد اول به رشته تحریر درآمد.
#یه_فنجون_کتاب
#سلام_بر_ابراهیم
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
@emame_mehrabanihaا
برشی از کتاب «نمیری دختر»:
هیچوقت نشنیده بودم که حاج قاسم جایی یا از چیزی ترسیده باشد، حتی اسم کتابی که از نوشتههای خودش چاپ شده هم «از چیزی نمیترسیدم» است. ولی لابهلای جملههای آن نامه قشنگ حاج قاسم از ترسش برای حسین پورجعفری نوشته بود: «حسین میدانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. میدانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب میدانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظهای رهایم نمیکند. اما نه ترس از دشمن و نه از نداشتن، نه ترس از مقام و مکان. تو میدانی! چون پارهای از وجودم بودی. ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم!»
حاج قاسم از شهید نشدن میترسید. مگر شهادت با مرگ چه فرقی داشت؟
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها
#یه_فنجون_کتاب
#نمیری_دختر
@emame_mehrabanihaا