با چــایِ روضِــه بود که دل ها جلا گرفت،
حال و هوای هیئتتان خوش تر از بهشت...✨🖤
#دهه_محرم🏴
#گزارش_تصویری📷
#سقاخونه☕️
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
کاروان #حسین این روزها
در مسیر کربلاست
کاروانی که عباس دارد
علی اکبر دارد
و صدای طفل شیرخوارهای از میان آن
هنوز به گوش میرسد
#محرم
#دلنوشته
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
( الهی که چراغِ روضه هات روشَن باشه ، زیر پرچم تو یه دُنیا سینه زن باشه…!!!!||♫♪♩
میده بویِ تو رو هر کی که دوسِت داره ، با تو خوشبختَم و بی تو یِه آواره
سینه زن هات یکی از یکی آقا تره ، خدا نوکَرات برات نِگهداره||♫♪♩
خدا نگهدار گریه کُناتو خدا نگهداره سینه زَناتو!!!
خدا نِگهدار زائرای کرب و بَلات و ) 2بار تکرار||♫♪♩
میدونی که من از عالَم و آدم دِلگیرم ، نیام امسالم آقا حُرمت من میمیرم
عاقبت جونمو پایِ علم میدم ، دوباره آومدم تو رو قَسم میدم||♫♪♩
شَبا خواب میبینم ؛ که یه شب جمعه یه سَلام به شما دم حَرم میدم!!!!

آره دوست دارم این شالِ عزاتو آره ، دوست دارم این پیرهَن سیاهتو||♫♪♩
آره دوست دارم این حال خوشِ مُحرماتو!!
خدا نگهدار گریه کنات و خدا نِگهداره سینه زَنات و||♫♪♩
خدا نگهدار زائرایِ کرب و بَلات و
حُسین حسین حسین ، حسِین حسین ، حُسین حسین||♫♪♩
مَنو یادت نره لَحظه آخر اربابم ، آخه هر کی باشَم اسمَم نوکر اربابم!!
نفس آخرم تو رو که میبینَم ، نشونیِ منه کبودیه سینم||♫♪♩
میدونی که ازت یه خواهِشی دارم ، کنارم باش آقا موقِع تلقینم
منو یادِت نره بی کس و کارم ، مَنو یادت نَره بی کس و کارم||♫♪♩
میشه پرچَم تو سنگ مزارم ، جای شهادتین اسمِ تو رو تَنها میارم!!!!
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
الهی که چراغ روضه هات روشن باشه حسین سیب سرخی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🥀•
آلوده تر ز من نبود بر درت ولی
آقا تری از اینکه بدانی مرا حسین(ع)🙂❤️🩹
#خادمی_آنلاین📷
#محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکر خدا را که در پناه حسینیم،
عالم از این خوب تر پناه ندارد...🥺🖤
#محرم🏴
#هیات_آنلاین📹
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
srt0010043.mp3
3.06M
⁉️چرا امام حسین وقتی خبر شهادت مسلمبنعقیل رو شنیدن برنگشتند؟!
🎧 پژوهشگر عاشورا استاد سنگری
#محرم_خوانی
سوار گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
شبیه کشتی نوحی، نه! مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! می گفتم اشتباه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
بگو چرا نشوم آب که دست یخ زدهام را
دویدی و نرسیده به خیمه گاه گرفتی
چنان تبسّم گرمی نشانده ای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی
رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشد که برگردی مدینه کاش ای کاش
حالا که خیمه میزنی نزدیک شط باش…🖤
#محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
•بســم الله الرحمن الرحیم•
_گزارش تصویری شب دوم محرم۱۴۴۶🖤_
#دهه_محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
زیر عــلمت
اَمـــن تـرین جای جهــان است...🖤
#دهه_محرم🏴
#گزارش_تصویری📷
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
❤️🩹«عزیزدلم؛ حسین«ع»
به قفا و مقابلت خوب نگاه کن؛
عباس«ع» را مقابلِ خیمهی رباب درحالیکه علیِ صغیرت را زیرِ سایهبان با احتیاط در آغوش دارد، میبینی؟
منتظر است رباب اثاثیهاش را زمین بگذارد و گهواره را سامان ببخشد تا طفل را به مادرش برگرداند.
قاسم «ع» را دوشادوش علی اکبر «ع» میبینی؟
دارند عمود خیمهات را در خاک میزنند.
رقیه «س» همین اطراف بود، اطرافِ ذوالجناح میدوید..
جاٰنِ خواهر«س»!؟
هنوز هم فرصت هست.
برای بازگشتن دیر نیست...
شُکــر خـــدا ما هنوز تورا داریم...»🖤
_[ به قلـمِ خادم الحسین(ع)📝✨ ]
#دهه_محرم🏴
#گزارش_تصویری📷
#ارتباطات✍
#دیوار_نگار📜
#سقاخونه☕️
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی رسان دست ها حسین(ع) است...!
دست هایم توانی نداشت،
گویی شوق حرکت ، سلب شدهای بود از دستانم...
دست هایم را به قافله رساندم،
به قافلهی عشق...
آن ها را روانه سمت و سوی حضرت عشق کردم...
حضرت عشق نگاهی کرد،
نگاهش نور بود!
نگاهش روح بود،
توان بود،
جلا بود...
دستم هایم نور گرفت،
توان گرفت،
جلا گرفت...
شوق حرکت در شریان های دستم روانه شد...
عشق،محرک دستان تهی من شد...❤️
با ذکر یا حسین(ع)،دست هایم را برای تو آماده کردم حضرت اباعبدالله...
با ذکر خودت،
دستهایم شد خادم خودت،
و اینگونه داستان عاشقیام آغاز شد:)❤️
#حکایت_دستها✨
#محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🥀•
گر دخترکی پیش پدر ناز کند،
گره کرببلای همه را باز کند🙂❤️🩹
#خادمی_آنلاین📷
#محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره،
من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی..💔
#محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
45.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_بعد تو ضرب المثل شد
دختران بابایی اند...🙂❤️🩹
#دهه_محرم🏴
#گزارش_ویدیویی📹
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
قافله رفته بود و من تنها
مضطرب، ناتوان ز فریادی
ماه گفت: ای رقیه چیزی نیست
خواب بودی ز ناقه افتادی
قافله رفته بود و دلتنگی
قلب من را دوباره رنجانده
باد در گوش ماه دیدم گفت:
طفلكی باز هم كه جامانده
قافله رفته بود و تاول ها
مانعی در دویدنم بودند
خستگی ، تشنگی، تب بالا
سد راه رسیدنم بودند
قافله رفته بود و می دیدم
می رسد یك غریبه از آن دور
دیدمش – سایه ای هلالی شكل –
چهره اش محو هاله ای از نور
از نفس های تند و بی وقفه
وحشت و اضطراب حاكی بود
دیدم او را زنی كه تنها بود
چادرش مثل عمه خاكی بود
بغض راه گلوی من را بست
گفتمش من یتیم و تنهایم
بغض زن زودتر شكست و گفت :
دخترم ، مادر تو زهرایم
🆔 @bibliophil
بالٰانشین❤️🩹
بالاٰ نشین بود؛ با خار و خاک و خاشاک غریبه. از دنیا سه بهارش را دیده و اغراق نبود اگر میگفتند از آن سه بهار، دو نوبتش را بر دوشِ عباٰس «ع» گذرانده. سرِ تاب دادنش در آغوشِ سجاد «ع» یا شانه زدنِ زلفش به دستِ علی اکبر «ع» رقابتی برادرانه بود. آخر هم حسین «ع» سر میرسید و همانطور که میگفت: «نازِ دختر کشیدن را فقط پدرش میداند..» روی کنده زانو مینشست، دو دست را چون دو درخت، چون دو سپر، چون دو مَلَکِ نگهبان دورِ جثهی دردانه میگرفت و باغِ کوچکِ یاس را در آغوش میکشید.
بالا نشین بود؛ با خار و خاک و خاشاک غریبه. دست به دست، از سینهی زینب «س» جدا میشد و به دامن رباب میرسید. بندهای نعلین چرمیِ کوچکش را به نوبت سکینه «س» و لیلا دورِ پاهایش کیپ میکردند و میگفتند:« در حیاط میدوی احتیاط کن…»
بالا نشین بود؛ با خار و خاک و خاشاک غریبه! تا آنکه فصلِ آشنایی رسید؛ ماه بر بالای دیوار نشست و بلبل خرما شهادتین خواند. نعلینهایش چند منزل آن سوتر از خرابه گم شد و آتش زلفِ معطر به دستهای علی اکبر «ع» را چید. طبقی آوردند، پوشیده با حریر و ابریشم که از آن بوی خاکستر و شوریِ خون به مشام میزد. سرخ بود اما سرخی از آنِ ابریشم نبود. دست بُرد و پردهی افتاده بر طبق را کنار زد.
دست برد و حسین «ع» را مرتب کرد، دست برد و شکستگی را بند زد، دست برد و شنِ بیابان را از دندان و دهان پاک کرد، دست برد و با خار و خاک و خاشاک آشنا شد. دست برد و نازِ پدر را خرید، دست برد و دو دست را چون دو ساقهی نحیف، چون دو مَلِکِ نگهبانِ کوچک دورِ باقی ماندهی پدر کشید، دست برد و سَرِ حق را به سینهی ترسیدهاش چسباند، دست برد و با خاک عجین شد، دست برد و در میانِ خاک تپید. دست برد و از خاک پرید..
بالا نشین بود بلاخره..
_[به قلم خادم الحسین(ع)🖤✨]
#محرم🏴
#کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها✨
@emame_mehrabaniha
سلام و عرض ادب
الحمدلله امسال با عنایت مادر سادات حضرت زهرا (س) قصد داریم بیرق عزای سیدالشهدا را به مدت ده شب در شهرمان علم کنیم.
امیدواریم با کمک شما عزیزان بتوانیم به بهترین نحو روضه را برگزار کنیم...
جهت مشارکت در برگزاری مراسم،کمک های خود را به شماره حساب زیر واریز کنید
۶۰۳۷۷۰۱۵۴۲۱۴۹۲۰۵(با نگه داشتن روی شماره کارت کپی میشود) شماره تماس: ۰۹۳۸۵۰۳۶۴۴۶ #محرم #کانون_فرهنگی_امام_مهربانی_ها @emame_mehrabaniha