فیش روضه امام حسن مجتبی علیه السلام
السلام علیکم یا ائمه البقیع علیهم السلام
السلام علیک یا حسن بن علی علیه السلام
همیشه سفره اش وا بود، با ما مهربانی کرد
هزاران بار ازردیمش،اما مهربانی کرد
دلش اندازه ریگ بیابان بی وفایی دید
ولی اندازه آغوش دریا مهربانی کرد
نگاهش شرح نابی بود از((الجار ثم الدار))
اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد
چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردی که با دشنام گوی خویش حتی مهربانی کرد؟
چرا دنیا به کامش رخته زهر غصه و غم را؟
چرا با مهربانی های او نامهربانی کرد؟
یا امام حسن شما همون اقایی هستی که مرد شامی خدمتتون رسید بهتون دشنام داد
ولی شما سکوت کردی فرمودید تو این شهر غریب هستی؟اگر منزل نداری،منزل من متعلق به توست.. اگر بدهکاری؟ من بدهکاری تو را قبول میکنم
یا امام حسن قربون کرامتتون برم
آقاجان ما شما رو به کریم بودنتون میشناسیم، یه گوشه نظری هم به ما کنینــ
اما روضه ی امام حسن کجاست؟ شب جمعست مادرش دوست داره همراه اسم حسین اسم حسن رو هم به زبون بیاری..
ای زهر یاری کن مرا تا پر بگیرم
تا بار دیگر چادر مادر بگیرم
گرچه به ظاهر زهر بر جانم اثر کرد
این سینه پر غصه ام را شعله ور کرد
مادر کسالت داشت،دستش ناتوان بود
قدش کمی خم بود با آنکه جوان بود
ناگه هوای کوچه تاریک و سیه شد
آنکس که آتش زد به خانه سد ره شد
این جثه ی کوچک برایم دردسر شد
هرچه کشیدم قامتم را، بی ثمر بود
روزی علامه حسن زاده آملی در ضمن بیاناتشون برای لحظه ای جریان غصب فدک از حضرت زهرا سلام الله علیها رو بیان میکردند و آهی کشیدند، بعدش فرمودند نکته ای میگم که مبالغه نیست و حقیقت داره که دومی لعنت الله علیه شقی ترین اشقیا بر روی زمین می باشد..
وبعدجریان برخورد حضرت زهرا سلام الله علیها را با آن ملعون در کوچه بماند در کوچه چه گذشت اما زمانی که فاطمه ی زهرا سلام الله علیها شهید شدند
امام حسن علیه السلام بیشتر از امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها بیتابی میکردند.
عده ای خدمت امام حسن علیه السلام رسیدند و گفتند چرا اینقدر گریه و بی تابی میکنید شما فرزند بزرگید.. این گریه ی شدید شما باعث بی تابی بیشتر برادر و خواهرتان که کوچک تر از شمان میشود..
امام حسن علیه السلام فرمود اگر برادرم حسین علیه السلام نیز مانند من میدید که درکوچه چه گذشت و حادثه جگر سوز را میدید او هم مانند من بلکه بیشتر بی تابی میکردـ. چگونه برای مادرم نگریم در حالی که آن نانجیب چنان سیلی محکمی به صورت مادرم نواخت که به زمین افتاد
اگر هفتاد تیر کین بر روی تنم آید
خدا داند که با آن زخم میخ در برابر نیست
چهل سال است که میپرسی که در کوچه ها چه دیدم
اگر پاره جگر گشتم به جز از داغ مادر نیست.
گریز: جانم فدای کریم اهل بیت با همه این داغ ها لحظه آخر تا دید داداش حسین داره برا امام حسن گریه می کنه ( علیهما السلام) گفت داداش درسته من اینهمه داغ دیدم اما لایوم کیومک یا حسین...
یزدلف الیک ثلاثون الف رجل...
روزی که سی هزار نامرد دورت می کنن.
🔰نوحوعلی الحسین که آقا غریب بود
دربین سی هزار نفر بی حبیب بود
نوحوعلی الحسین که یک شاه بی پناه
تنها فتاده بود به چنگال یک سپاه
نوحو علی الحسین لبش تشنه وکباب
می گفت از عطش جگرم آب آب آب
نوحوعلی الحسین غریبانه کشته شد
نوحو علی الحسین چوبیگانه کشته شد
نوحوعلی الحسین هواگشت قیرگون
شدآسمان به رنگ کبودی و نیلگون
نوحو علی الحسین به سرزینبِ غمین
آمد دوان به خیمه گه زین العابدین
تا عمه جان پردهء آن خیمه را کشید
یعقوب کربلا چو هوا را به دیده دید
نوحوعلی الحسین سری روی نیزه هاس
سرازتنش جدا و تنش از سرش جداس
ازبس پراست تالب حلقوم نیزه ها
خونت چکان چکان شده ازبوم نیزه ها…
حمید عرب خالقی
باب المستضعف الغریب
یا امام حسن علیه السلام
السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا رحمت الله الواسعه.
مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست
قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست
خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم
🔰📑 آنقدر این مصیبت عظیمه که امیر المومنین می فرمایند: « قلّ يا رسول اللّه عن صفيّتك صبرى و رقّ عنها تجلّدى إلّا أنّ فى التّأسّى لى بعظيم فرقتك و فادح مصيبتك موضع تعزّ؛نهج البلاغه؛ خ 202. گرچه پيمانه صبرم از فراق دختر برگزيده ات لبريز شده؛ ولى مصيبت مرگ و رحلت تو به قدرى بزرگ بود كه ديگر مصيبت ها را در برابر من كوچك مى كند»🔰
خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم
گر آسمان خراب شود بر سرت رواست
گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم
زیرا عزای قافله سالار انبیاست
🔰📑پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «انّ اللّه تعالی فضّل انبیائه المرسلین علی الملائکة المقرّبین و فضّلنی علی جمیع الأنبیاء و المرسلین... 4؛ خدای متعال، پیامبران مرسل خویش را بر فرشتگان مقرّبش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و مرسلان...»🔰
خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود
عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست
اهل ولا به هوش که با رحلت نبی
شهر مدینه یکسره آبستن بلاست
قومی برای غصب خلافت شدند جمع
یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی، کجاست
دار الولا محاصره، زهراست پشت در
دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست
آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول
پاداش رنج های شب و روز مصطفاست
آزردن بتول پس از رحلت رسول
باللَّه قسم شروع جنایات کربلاست
از لحظه ای که غصب خلافت شد از علی
تا حشر حقّ آل محمد به زیر پاست
هرروز راس شاه شهیدان به نوک نی
هرشب صدای ناله ی زهرا به گوش ماست(۱)
(۱)شاعر استاد سازگار
حضرت زینب سلام الله علیها یک جمله ای دارند که نشان می دهد ریشه تمام بدبختی ها و مصائب اهل بیت روز سقیفه و غصب خلافت است. که دوشنبه بود.
«بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ نَهْباً» «...پدرم به فدای کسی که لشکرش در روز دوشنبه غارت شد». سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 133، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش
♦️از خانه رسول خدا شروع کنم، پیامبر در بستره یکی در زد حضرت زهرا سلام الله علیها رفت در رو باز کرد شخصی اجازه ورود گرفت ، حضرت زهرا تا نزد پیامبر آمد ، پیامبر فرمودند دخترم می دانی اون شخص کی بود؟ اون شخص برادرم ازرائیل بود ، فاطمه جان برادرم ازرائیل از کسی اذن نمی گیره ولی اجازه گرفت برای قبض روح من.
♦️عجبا این خانه چقدر احترام داره که حضرت قابض الارواح هم بی اجازه فاطمه وارد نشد،
اما چند روز نگذشت که یک عده با درب این خانه چه کردند.
♦️از یک طرف امیرالمومنین علیه السلام تنها شد مگه کسی جرأت داشت حق علی رو بگیره تا زمانی که پیامبر بود. چون همیشه کنار رسول خدا بود تولحظه های آخر سر پیامبر بر دامن امیر المومنین بود اما سر خود امیر المومنین چه بلایی آوردند.
♦️قبل شهادت رسول خدا هم حسنین رو سینه رسول خدا هستند یوم علی صدر المصطفی.
با یکی از این دوسینه کاری کردند خونابه بالا آورد.
«خونی که خورد در همه عمر از گلو بریخت»
یکی دیگر پر از نیزه و تیر و سنان شد.
شمر وقتی که روی سینه نشست
🔅 کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجره پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر می گشت
عرش مبهوت این عزا می شد
آه، ناموس حق در آن غوغا
صید صد چشم بی حیا می شد
ناله ی مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
صبح فردا و نعل تازه و اسب
بدنش مثل بوریا می شد(۲)
(۲)شاعر : رضا فراهانی
ناله بزن یاحسین...
#مناجات با امام زمان(عج) ویژه دعای ندبه
▪️▪️▪️▪️
بی تاب یارم هر صبح جمعه
دل بیقرارم هر صبح جمعه
با درد دوری ، ندبه بخوانم
شد گریه کارم هر صبح جمعه
تسبیح اشکم دانه به دانه
غم می شمارم هر صبح جمعه
تا پا گذاری بر چشمم آقا
چشم انتظارم هر صبح جمعه
این عادتم شد حرف دلم را
اینجا بیارم هر صبح جمعه
من بین راهت تنها نشستم
ای تکسوارم هر صبح جمعه
موی سپیدم باشد گواهم
بر غم دچارم هر صبح جمعه
باشند اگرچه مردم به شادی
من ناله دارم هر صبح جمعه
وقتی که مُردم حتما می آیی
پیش مزارم هر صبح جمعه
من روضه خوان کرب و بلایم
با قلب زارم هر صبح جمعه
زینب ببیند با قلب خسته
قاتل به روی سینه نشسته 😭
شاعر: حسین رحمانی
▪️▪️▪️▪️
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من زبونم بند اومده.. خودتون ببینید💚
دلتون شکست برا همه دعا کنید ...التماس دعا
😭شهادت امام رئوف تسلیت باد
شعر وفات حضرت سکینه سلام الله علیها
وقتی نشست در بر بابای بی سرش
چهره نهاد بر روی رگ های حنجرش
از آتش درون دلش شعله می کشید
اشکی که می چکید ز چشمان اطهرش
او کرده بود نذر رگ حنجر پدر
چشمی که بود چشمه جوشان کوثرش
دختر گرفته بود تنش را ببر ولی
بابا گشوده بود بغل بهر دخترش
از گوش پاره کرد فراموش تا که دید
این گوشوار عرش فتاده است در برش
تنها نمی گریست به گودال قتلگاه
آمد صدای ناله جانسوز مادرش
پرپر زد و نکرد پدر را رها، اگر
از ضرب تازیانه پر از زخم شد پرش
عمه به ناله گفت عزیز برادرم
باید که بوسه زد به گلوی مطهرش
با جوهری زاشک وفایی رقم بزن
دیدم پیام می چکد از خون حنجرش
سید هاشم وفایی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِالله وَ صَلَی اللهُ عَلی قَلبِ زینَب صَبور وَ لِسانَ شَکور..
کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود
کسی که عشق از او شد پدید زینب بود
کسی که فاطمه او را به دامن از اول
برای کرب و بلا پرورید زینب بود
نُخست روز به بازار عشق آن که ز جان
مَتاعِ جور و جفا را خرید،زینب بود
برادرش به سر اکبرش شتافت ولی
کسی که زودتر از او رسید زینب بود
*مصیبت ها دید، الهی بمیرم دردناک تر از همه گمان میکنم این بود
اومد گودی قتلگاه بدن برادر را پیدا کرد، گاهی صدا میزد: "أنتَ أخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد:"یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ...." داداش یه روز رو سینۀ پیغمبر جات بود؛ یه روز رو خاک کربلا...
یک وقت دیدن لحنش عوض شدصدا میزنه:
"یا جَدّاه هذا حُسَینٌ بِالعَراء، مُقَطَّعُ الْأَعْضاءِ،مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ" گفت و گفت تا به این جمله رسید یا رسول الله این همون حسینیه که زیر گلوش رومیبوسیدی... حسیـــــن..حســـــین.... جانم
این همه راه دویدم ز پی دلداده ام
به امیدی که در این دشت برادر دارم
تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم
فکر همراهی با شمر دهد آزارم
"صَلَی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْباکِینَ عَلَیکَ
یا ذَبیحَ الْعَطشان"
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س_به_شهر_مقدس_قم
ای ورودت به شهر قم برکت
وی قدومت برای دین نصرت
با شکوه آمدی به مُلکِ رضا
خواهرِ باوفا خدا قوت
نهضتِ او ز تو شکوفا شد
ای بنازم به اینچنین نهضت
این تو هستی که دین و قرآن را
داده ای با قیام خود قدرت
قم ز تو آشیانه ی قرآن
حرمت آستانه ی عترت
علم و دانش ز تو نمایان شد
عقل و عشق از تو یافته رفعت
بیشتر از نجف پرآوازه
حوزه قم به حرمتِ حرمت
طوس تا کربلا ز تو آباد
مکه شد تا مدینه در فَتحَت
همچو جدت رسول اکرم نیز
داشتی در رهِ خدا بعثت
همچو زهرای مرضیه بی کفو
ای فدای تو بانوی عصمت
زینتِ مرتضی علی، زینب
تو برای رضا شدی زینت
هست استادِ تو، دوتا زهرا
هست شاگردِ تو دوصد بهجت
حوزه ی علمیه به برکتِ توست
چقدَر کرده ای به دین خدمت
مرجعیت ز علم تو، پویا
فقهِ شیعه ست بر همه حجت
شجرِ فقه جعفری، پربار
یافت اسلام از تو این عظمت
شرق تا غرب محوِ دولتِ توست
طلبه پرور است این دولت
همه تحریمها ز تو بیرنگ
همه تهدیدها ز تو فرصت
پرچم شیعه از تو بالا رفت
ای بنازم به اوج این شوکت
راهِ روح خدا ز تو آغاز
انقلاب از تو یافت، حجیَت
درسِ عشق از برادرانِ تو بود
شهدا را قیام تو عبرت
هیجده لاله کرده ای، تقدیم
در مسیرِ ولی، چه با عزت
با وجودِ تمامِ سختی ها
روی نیزه ندیدی آقایت
نشدی لحظه ای اسیر ستم
نشدی دست بسته در غربت
ناسزا از کسی تو نشنیدی
زخمِ یک سنگ هم ندیده سرت
شهر قم کوچه کوچه استقبال
شام و کوفه کجا و این هیبت
نه به زندان، نه گوشه ی ویران
نه حقارت ترا شده قسمت
وای از حال عمه ات زینب
وای از ازدحام پر اذیت
وای از دستهای پر صدقه
وای از چشمهای بی غیرت
وای از خنده های بزم شراب
وای از گریه های پر محنت
وای از تهمت کنیزی، وای...
از لبِ خیزرانیِ جدت
وای از اشکهای صبح و مساء
از دو چشمِ امامِ در غیبت
محمود ژولیده
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
این نغمهها از عالم بالا میآید
باچه شکوهی دختر موسا میآید
دارد به سوی شهر قم زهرا میآید
معصومه دارد با برادرها میآید
صد طاقِ گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است
ای خاکِ خشکِ قم ببین باران رسیده
روزی رسان سفرهی ایران رسیده
ای اهل گریه! خواهر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده
قربان چشمانِ تر و شبزندهدارش
جانم فدای آن غم و حال نزارش
شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا...
شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا...
نشکست هر دو زیور او مثل زهرا
خونی نمیشد بستر او مثل زهرا
داغی مگر بر سینهی او ماند؟! اصلاً
از مَحرم خود رو نمیگرداند اصلاً
میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای
این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده
دامان این آتش به خیمه هم رسیده
✍ #رضا_دین_پرور
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
اشعار صلواتی حضرت معصومه سلام الله علیها
بر چشمۀ نور؛ دخت موسی صلوات
بانوی بهشــــت و روح والا صلوات
معصومه به قم نشان و یاد زهراست
تقــــدیم بدان نشـــــان زهرا صلوات
بر بانوی با شـــــــــــکوهِ ایران صلوات
معصومه؛ به روحِ دین و ایمان صلوات
آمد زِ مدینـــة النبـی ســـــــوی رضــــا
بر خواهر و آن امام از جـــان صلوات
بانوی کرامت و صفـــا را صلوات
آن خواهر و زائر رضا را صلوات
تقدیم بدان شفیعه در باغ بهشــــــت
معصومه؛ نشـــان اولیا را صلوات
بر دختِ امام هفتــم از جان صلوات
بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
تقدیم بر او چو آبشـــــــاران صلوات
بر خواهـــــــــرِ آفتــــاب تابان صلوات
معصومه، برآن شـــــکوه ایمان صلوات
بر طلعت نور و فخر قــــــم، دختِ امام
چون جاریِ چشمه ها چو باران صلوات
Mohammad Ali Qasemi - Donyiy Delger.mp3
7.18M
🎧 العجل دل بیقرارم...
🎤 حاج محمد علی قاسمی
#امام_زمان (عج)
#انتظار_فرج