68.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾ روایت احساسی و تکاندهنده تحول مداح جوان #بابلسری در حرم امام حسین{علیه السلام}؛ حسینیه معلی شبکه سه
🔹 زندگیم رو مثل یه فیلم بهم نشون دادن
🔹 حضرت عباس به مادرم گفت ما بخشیدیم شما هم ببخشید
يکشنبه، ١٧ تیر ۱۴۰۳.
✅ #لطفا_به_اشتراک_بگذارید
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
کانال عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس:
ازاونجایی که تو این ایام اشعار زیادی به مناسبت محرم در کانال ارسال میشه، اشعارمناسبتهای هرشب رو جدا جدا توی یه کانال مجزا قرار دادیم.
هر کانالی مخصوص یکی از شبهای محرم تشکیل شده لطفا عضو شوید
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/725549338Cf37bd0da2c
اشعار و نوحه محرم
https://eitaa.com/joinchat/373424593Cded6a9b38c
مدح امام حسین و امام زمان علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1563492821C0671b137e6
اشعار شب اول محرم
https://eitaa.com/joinchat/1564869077C4f07be97a6
اشعار شب دوم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1565852117Cc20501974e
اشعار شب سوم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1566835157Cf63678ba51
اشعار شب چهارم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1553531349C44b48c92db
اشعار شب پنجم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1555235285Ca102c18758
اشعار شب ششم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1556218325Cce06961151
اشعار شب هفتم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1558249941Ca6f8b751ad
اشعار شب هشتم محرم
https://eitaa.com/joinchat/1559560661Cfe23106c93
اشعار شب تاسوعا
https://eitaa.com/joinchat/1455686104C7e60d684a1
شب عاشورای حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1561985493C773f277e30
شب شام غریبان
#روز_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#میثم_مطیعی
السلام علیک یا حسن بن علی المجتبی
و السلام علیک یا عبدالله بن حسن
میبینی عمه، تو قتلگاه افتاده
به زیر دست و پای سپاه افتاده
من عبداللهم و وَاللهِ
بابای من اباعبدالله ست
آخه این رسمشه؟ من زندهام، ولی اون تنهاس!
دارم میام یه ذره دیگه صبر کن
عمه با گریه داره میگه صبر کن
ولی من میرم...
*به امام حسین می گفت: بابا
از وقتی این بچه چشمش رو باز کرد زیر سایه امام حسین بود...
دووم بیار یه خرده دیگه بابا
تا من نیومدم نزن دست و پا
برات میمیرم
«اگر که من شهید نشم میمیرم
شهیدت میشم»
*سیدبن طاووس نوشته:"ثُمَّ خَرَجَ عَبدُاللهِ اِبن حسن."اومد از خیمه ها بیرون.
"وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ"هنوز بالغ نشده بود.نوشته "مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ.یعنی کنار زن ها بود.اگر تو خیمه مردها بود که شهید شده بود.کسی باقی نمانده بود جز زین العابدین.
"يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام"دوید اومد کنار عمو ایستاد..."
فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَه"زینب سراسیمه می دوید سمت قتلگاه بچه رو نگه داره.
"فَأَبَى وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً"امتناع کرد، خودش رو از دست های عمه رها کرد.
صدا زد"وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي"از عموم جدا نمیشم.
دارن شمشیرا بالا و پایین میرن
مدام رو زخمای قبلی جا میگیرن
پاشو با هم بجنگیم بازم
اومده پسرِ کوچیکت
دستام میشه شبیه عباس
سپرِ کوچیکت
*چرا دستش سپر شد؟"فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ بِالسَّيْفِ"اون ملعون شمشیر رو بالا آورد.نوجوون صدا زد:"يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ"ای پسر زن ناپاک!
"أَتَقْتُلُ عَمِّي؟"تو میخوای عموی من رو بکشی؟
"فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ"شمشیر رو به نیت امامحسین پایین آورد.
"فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ"دست رو سپر کرد"فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ"دست به پوست آویزان شد.
"فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا عَمَّاهْ"صدا زد عمو..بعضی مقاتل نوشتن صدا زد:"یا اُمّاه"بابام می گفت برامون، چنان به بازوی مادرش زدن.
"فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ علیه السلام"افتاده وسط قتلگاه،بچه رو به سینه چسبانید.
"وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ "برادرزاده صبر کن.
"وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ"به حساب خدا بذار.
"فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ..."
دستای من فقط به یه مو بنده
دشمن به نالههای من میخنده
عموی خوبم
منو تو آغوشت بگیر و ناز کن
درِ شهادتو به رو من باز کن
عموی خوبم
«اگر که من شهید نشم میمیرم
شهیدت میشم»
دارم میبینم، بابا حسن رو اینجا
کنارش رو خاک، مادربزرگم زهرا
بابام خیلی هواشو داره
گرفته زیرِ شونههاشو
یاد کوچه به مادر میگه
از رو خاک پاشو
هرچی تا حالا قصه شو میشنیدم
دمِ شهادتی به چشمام دیدم
دارم میسوزم
هنوز خمیده قامتش وای مادر
هنوز کبوده صورتش وای مادر
دارم میسوزم
«اگر که من شهید نشم میمیرم
شهیدت میشم»
برادر زاده داشت با عمو حرف میزد
که با تیری راه حنجرش بند اومد
حرمله با یه تیر ذبحش کرد
خونش پاشید به روی مولا
دست و پا زد تو آغوش عشق،
رسید به بابا
جسمش رو با نیزه کنار زد دشمن
دوباره به جون حسین افتادن
حسین زجرکش شد
دیگه چیزی باقی نموند از اون تن
آقای ما رو ذره ذره کشتن
حسین زجرکش شد
*این بدن رو کنار انداختن انقدر به آقای ما ضربه زدن"وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذ"بدن مطهرش مثل خارپشت شد...
همه صدا بزنید:
یا حسن
یا حسین
شاعر: سید مهدی سرخان
👇👇👇
@rasaa1
33127-attachment-Shab05Moharram1401[02].mp3
13.6M
زمزمه و روضه عبدالله بن حسن علیه السلام
میثم مطیعی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین
وسلام صلوات علی سیدنا ونبینا ابالقاسم واهل بیته
ولعن دائم علی اعدائهم اجمعین
السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِينَ نَادَى الْحُسَيْنَ
آیینۀ روی مجتبایی قاسم
مستغرق ذات کبریایی قاسم
مثل علی اکبری برای ارباب
چشم تو کند گره گشایی قاسم
تو وارث تکسوار جنگ جملی
الحق حسن کرب و بلایی قاسم
گردن زده ای ازرق و اولادش را
زیرا نوه ی شیر خدایی قاسم
ای وای گرفتند همه دورت را
چون گل به میان خارهایی قاسم
پهلوی تو ضربه خورده مثل مادر
افتاده میان دست و پایی قاسم
زیر سم اسب نرم شد پیکر تو
بر داغ عظیم مبتلایی قاسم
السلام علی قاسم بن حسن
وقتی خواست اذن میدان بگیره اومد پیش عمو اما هرچه اصرار کرد نشد که نشد
رفت گوشه خیمه زانویِ غم بغل گرفته بود. مادرش اومد گفت عزیزم چی شده؟ گفت مادر رفتم عمو اجازه نداد برم میدان .. گفت صبر کن یه کاری می کنم الان دیگه نتونه عمو نه بیاره .. دیدن از تو یه بقچه ای یه نامه ای رو درآورد گفت اینو بابات داده گفته یه روزی کربلا قاسمم خواست بره این نامه رو بده دست برادرم ابی عبدالله ..
همچین که نامه رو گرفت خوشحال اومد خدمت عموجان (عزیز دلم قربونت برم، تو یادگار برادر منی ، تو عزیز منی، تو بمون با این زن و بچه برگرد مدینه ) گفت عموجان این نامۀ بابامه تا اسم باباشُ آورد ابی عبدالله زد زیر گریه نامه رو باز کرد دید دست خط داداش حسنِ هی نامه رو ، رو چشمش می کشید میگفت حسن جان کجایی ببینی حسینتُ غریب گیر آوردن
تو نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا ، اما قاسمم عوض من میدان بره ابی عبدالله راضی شد فرمود عزیزمُ آماده کنید . اومد بره سید جعفر شوشتری رحمه الله علیه میگه انقدر ابی عبدالله عاشقِ قاسم بود ، همدیگرو بغل گرفتن انقدر گریه کردن تا دیدن ابی عبدالله غش کرد حالا قاسم رفت وسط میدان عمه زینب داره براش دعا می کنه ، زنهای خیمه همه دارن براش دعا می کنن ابی عبدالله هی میگه ان شالله داغتُ نبینم نگاه کن ببین چقدر قشنگ شمشیر می زنه مثل داداش حسنم تو دل دشمن می زنه اما این خوشحالی زیاد طول نکشید یه وقت یه صدایی به گوش ارباب رسید ، یه ناله ای بلند شد عمو! عمو بیا قاسمتُ کشتن
(راحت تر روضه بگم؟) عمو استخونایِ بدنم ..
پسری که پاهاش به رکاب اسب نمی رسید ،راوی میگه تا ابی عبدالله اومد بالا سرش دید بچه بدنش زیرِ سم اسبا .. قاسمُ بغل گرفت .. اومد بیاد سمت خیمه ها ، یه وقت دیدن پاهایِ قاسم رو زمین کشیده میشه ،شیخ جعفر میگه دو تا دلیل داره ، یا انقدر مصیبت سنگین بوده ابی عبدالله قاسمُ خمیده آورد ،ولی دلیل اصلی این بچد که انقدر بدن قاسم زیر سم اسبان بود ...
ای حسین ...
پرده ها افتاد تا چیزی نفهمیم از غمت
ما نمی میریم چون لطف عظیمی میرسد
رحمتت در این مجالس خوب و بد را جمع کرد
حتم دارم بر سرم دست رحیمی میرسد
الا لعنت الله علی القوم ظالمین
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
🔻منابع🔻
سلام⬅️⬅️ کامل الزیارات
شاعر⬅️ قاسم نعمتی
با سلام و احترام خدمت برادران و خواهران گرامی ،، فیش های مرثیه و روضه ی مستند و معتبر مربوط به ماه محرم همراه با سبک اشعار در کانال موسسه آموزشی پژوهشی زفرات هر روز بارگذاری می شود از طریق لینک زیر میتوانید وارد شوید و همچنین به دیگران معرفی کنید تشکر فراوان https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
هدایت شده از مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
مرثیه حضرت قاسم(ع).pdf
542.6K
▪️ مرثیههای مکتوب ▪️
📓 متن مرثیههای محرم
✔️ مرثیه حضرت قاسمبنحسن(ع)
🏴جان دادنم عمو جان، دارد بسی تماشا
🏴پا میکشم ز غربت، بر روی خاک صحرا
🏴این جملهام عمو جان، گردیده ذکر دائم
🏴دیگر کسی نباشد، دیده به راه قاسم
📎#مرثیه_محرم
📎#مرثیههای_مکتوب
📎#مرثیه_حضرت_قاسمبنالحسن
📎#فن_رثاء
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
مرثیه حضرت علیاصغر(ع).pdf
449K
▪️ مرثیههای مکتوب ▪️
📓 متن مرثیههای محرم
✔️ مرثیه حضرت علیاصغر(ع)
🏴تا عرش رفته مرثیه سرخ حنجرش
🏴جبریل روضه خواند و خدا هم عزا گرفت
🏴از شرم چشمهای پر از حسرت رباب
🏴قنداقه را به زیر عبا در بغل گرفت
📎#مرثیه_محرم
📎#مرثیههای_مکتوب
📎#مرثیه_حضرت_علیاصغر
📎#فن_رثاء
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام شعر اول.mp3
6.34M
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹شعر مرثیه محرم
📎#نغمه_خوانی
📎 #سبکهای_مرثیه
📎 #شعر_مرثیه
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام شعر دوم_1.mp3
7.14M
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹شعر مرثیه محرم
📎#نغمه_خوانی
📎 #سبکهای_مرثیه
📎 #شعر_مرثیه
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام شعر سوم اوج.mp3
1.13M
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹شعر مرثیه محرم
📎#نغمه_خوانی
📎 #سبکهای_مرثیه
📎 #شعر_مرثیه
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
206.2K
🎙سبکهای آوایی🎙
🔹سبک #نوحهشهادتحضرتعلیاصغرع
🔹🔹
ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد
خواهد که آب گوید اما زبان ندارد
دیشب به گاهواره تا صبح ناله میزد
امروز روی دستت دیگر توان ندارد
هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد
اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد
ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را
این برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد
شمشیر اوست آهش فریاد او تلظی
جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد
منت به من گذارید یه قطره آب آرید
بر کودکی که در تب جز نیمه جان ندارد
با من اگر بجنگید تا کشتنم بجنگید
این شیرخواره بر کف تیغ و سنان ندارد
تا با خدنگ دشمن روحش زند پر از تن
جز شانهی امامش دیگر مکان ندارد
📎#مداحی
📎#نوحه_خوانی
📎#اشعار_مداحی
📎#سبکهای_مداحی
📎#شهادت_حضرت_علیاصغر_ع
┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄
☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗
🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
╚══════🍃🏴🏴🍃══╝