eitaa logo
امام محله ستایشگر
176 دنبال‌کننده
202 عکس
199 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
35.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: روضه عطش اباعبدالله الحسین(علیه السلام) 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
محتوای روضہ های غــــــــــــزھ و کـــــــــربلا🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم 😭روضه های غزه (تطبیق با کربلا) 🎞موضوع: روضه شرمندگی 🎤حجةالاسلام‌ 📲استفاده رایگان از محتوای بسته کنشگری فریاد مظلوم در کانال موسسه روایت سیره شهدا👇 🆔 @revayatesirehshohada_ir ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کعبه ی عشق هر دلی با کاروان کربلا همراه نیست از مقام کعبه ی عشق و شرف آگاه نیست تا رسیدن ، آه و درد و تشنگی باید کشید راه عشق و معرفت آن قدر هم کوتاه نیست رهنمایی دل ما کار مصباح الهداست مهر چون باشد نیازی بر فروغ ماه نیست فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم بر لبان تشنه اش جز ذکر یا الله نیست درمیان ناله هایی که ز داغش شد بلند ناله ای جان سوز تر از ذکر وا اماه نیست تاچهل منزل سری بر نیزه می تابد ، ولی در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست با نگاه آل یاسین چشم ها گریان شود ای «وفایی» گریه بر او هیچ گه دلخواه نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
| حاج آقای انصاری اینطوری روضه میخوندن رسیدن به یه جایی بی بی زینب بشیر رو صدا زدن.. بگین بشیر بیاد. بله بی بی جان. بشیر! اینجا کجاست؟ برا چی بی بی جان؟ میخوام ببینم دقيقاً اینجا کجاست..گفت: خانم جان! دقيقأ دو راهی کربلا و مدینه است. این ور میره کربلا این ور میره مدینه..بی بی حالش منقلب شد.می بینم بوی حسین داره میاد. بشیر ما رو ببر کربلا..اومدن تا رسیدن کربلا همه خودشون رو انداختن پایین، هر یکی کنار یه قبری نشستن. عمهٔ شما سیدا آمد کنار قبر داداش..* حسین چهل روزه غم چهل ساله دیدم حسین جان غم و اندوه دیدم ناله دیدم داداش نمیدونی چی به روزم آمد.داداش پاشو ببین مثل مادرت شدم..دادش ببین کمرم تا خورده..داداش اگه نامحرما اینجا نبود.حسینِ من یادته همینجا نشناختمت اگه حالا بلند شی نگاه کنی منو نمیشناسی مُردم داداش...کنار قبرا نشستن بی بی هم کنار مزار حسینه.. تو ای حس و حال ديدن رباب سرگردونه. چیه رباب؟ بی بی جان علی کوچولوی من کجاست؟ شش ماهه من کجاست؟..* گو رباب آید اصغرش اینجاست قبر او روی سینه ی باباست *دادش همه اومدن حسین جان از یکی سوال نکن شرمنده ام داداش رقیه جا مانده..* یاس ها را جوهر نیلی زدن بچه ها را یک به یک سیلی زدن *شب اربعین خودمون که نشد بریم صدا ناله ها مون برسه کربلا..* دیدی از نی دست خواهر بسته بود گوییا دستان حیدر بسته بود حبل، بر حبلُ المتین انداختن با لگد ما را زمین انداختن بابا معجرم رو با خودت بیار زَر و زیوََرم رو با خودت بیار حالا که داری میای اگه میشه داداش اصغرم رو با خودت بیار معجر ندارم عمو عباسم کجاست؟ خبر ندارم گریم گرفته آخه من یه چادری به سر ندارم *هی دست میکشه رو سر بابا..* چشام دیگه نمیبینه تا که تو رو نگاه کنم لبام دیگه جون نداره تا که تورو صدا کنم دلم میخواد سر تو رو بغل کنم داد بزنم از سر شب تا به سحر بابا بابا بابا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» چه شبا که رو پای تو با ذکر لالات خوابیدم امشب تو رو پاهام بخواب من واسه تو لالا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا یه وقتا نصفه شب میترسم از خواب میپرم فکر میکنم زجر اومده باز خدا خدا کنم بابا نبودی ببینی چجور موهامو می کشید هنوز سرم درد میکنه نمیدونم چیکار کنم *جانم شب اربعین اینجا رو کربلا کن از اربعین موندی اینجا رو کربلا کن* «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا جونم! نمیتونم راه برم و زخم پاهام تیر میکشه هی میخورم زمین بابا، چیکار با زخم پام کنم بابا! با دستای بزرگشون سیلی تو صورتم زدن بابا گوشم درد میکنه دستای سنگین عدو ردش رو صورتم نشست یه جوری زد منو بابایی دندونم شکست حس میکنم بابای من جا خوردی تا منو دیدی حسین.... خواب دیدم جان به جسم اطهرت برگشته تا که برخیزی به روی تل سرت برگشته «ای رقیه جانم قربون حرمت» ↫『
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ( علیه‌السلام) آسمان زیر پَرت بود زمین افتادی یک عبا روی سرت بود زمین افتادی نه صدای تو به گوش کسی آن روز رسید نه کسی دور و برت بود زمین افتادی صورتت خاکی و دَستار و عبایت خاکی آخه مادرت در نظرت بود زمین افتادی زَهر از جانِ تو آقا جگرت را می خواست آتشی بر جگرت بود زمین افتادی ناله می کرد جوادت به سرش می زد اشک در چَشم ترت بود زمین افتادی مثلِ یک مار گزیده به خودت پیچیدی خوب شد که پسرت بود زمین افتادی *اباصلت نگاه کرد دید جواد الائمه اومده حضرت را به حجره ی امام رضا راهنمایی کرد. ...آقا رو خاکا افتاده بود هی به خودش می پیچید.. آدم‌ تو غریبی باشه و مدتها خانوادشو ندیده باشه، هرچقدرم که حالش بد باشه وقتی نگاش به قد وبالای جَوونش ( یا یکی از عزیزاش) بیوفته جون‌ میگیره...من بمیرم برای اون آقایی که نمیدونم‌ جَوانش رو در چه حالی دید.. ابی عبدالله از اسب پیاده شد این چند قدم رو راه بره. یه وقت دیدن هی زمین می خوره..خیلی هلهله کردن‌، خیلی دست زدن، هر چی حسین بلند بلند ناله میزد، اینا بلند بلند هلهله می کردن .. انقدر افتادن جوونش توان رو از ابی عبدالله گرفت که دیگه توان نداشت خودشو حرکت بده تو مقتل داره آقا چندکاره کرد ♦️اول: ناله زد و لشکر دشمن رو لعنت کرد. «فصاح الحسين عليه السلام وقال: قتل الله قوما قتلوك ما أجرأهم على الرحمان وعلى رسوله، وعلى انتهاك حرمة الرسول» ♦️دوم: در بی وفایی دنیا آقا چندجا صحبت کرد، اما این جا یکی از بی وفایی های دنیا رو اشاره کرد، سخت لحظه برای پدر از دست دادن فرزند در دنیا قبل از خودشه، مصداقا گفت: بعد از تو وای بر دنیا و على الدنيا بعدك العفا. ♦️سوم: عجیبه! غیرت الله تا دید زینب کبری سلام الله علیها از خیمه بیرون آمد خود ابی عبدالله زیر بغل زینب رو گرفت، تا دم خیمه ها برد،«فجاء الحسين فأخذ بيدها فردها إلى الفسطاط » ♦️چهارم: اما سخت تر از همه، نتونست لحظه آخری که بالاسر علی اومد وداع آخر رو بکنه ، چون بدنی از علی اکبر علیه السلام نمونده بود ♦️پنجم: (یا صاحب الزمان آجرک الله) دیگه ابی عبدالله رمق نداشت لذا صدا زد جوانان بنی هاشم رو پیکر جوانشو به سمت خیمه ببرن« "یافتیان بنی هاشم! احملوا اخاکم الی الفسطاط"» واقعا بعضی از شعرهای قدیمی هنوز تازگی دارند عجب عنایتی به این شعر ها شد. ✅علی جانم، علی جانم، علی جان جوانان بنی هاشم بیاید علی را بر در خیمه رسانید خدا وندا که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم ــــــــــــــــــ النوار ج۴۵ ص ۴۴
بسم رب الحسین(علیه السلام) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ چهـل روزه داداش تـو رو صـدا کردم ســرت به نِــی دیدم فقــط دعا کردم که تــا ببــینم باز کــرب و بــلای تو بپــا کنـــــم بــزمِ عـــزا بـــرای تو غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمبـــارت مونده به دل،داداش،حسـرت دیدارت چــه غــــربتی داره کـــرب و بـلای تو خــواهــر گـریـونـت بشــه فـــدای تو غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ پاشـو ببیـن ، زیـنب خمیـــده از داغت جون به لب خــــواهر رسیده از داغت سفید شده از غـم، مـوی ســرم داداش آتیـــش زده داغـت بـر جـگــرم داداش غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ روی دلـم داداش یـه بغـض سنگــینـه دلخـوشـی من ایـــن پیــرهن خـونینه به غیــرِ پــــیراهن ، چیــزی نـدارم من ســرِ مــــزار تو هـــدیـــه بیـــارم من غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رسیــده ام امــا رقیـــه جــــا مــونده خــــرابه و داغــش دلم رو ســوزونده شبونه از بـس که تو رو صدا میکـــرد بـرای دیـدارت خــدا خــدا مـی کــــرد امــان از این غــربت (۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه خــرابــه روشــن شــد ز نــور ثــارالله شــدی همــون شب در خـرابه مهمونش ســـرِ تو رو دید و به لب رسید جونـش غریب خواهـــر وای(۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ چهــــل روزه اما دوباره عـاشـــور است توی دلـــم بازم کــرب و بــلا بر پاســت دوبــاره گـــودال و روضـــه و واویــلا بُنَـــیَّ می خــونـه مــادرمـــون زهــــرا غــریب مــادر وای (۴) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی (ڪیمیا)
اشعار اربعین حسینی(ع) http://sebteyn.blogfa.com/post/1012
64.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺| ویدئو 🎤| حاج منصور ارضی ▪️| زیارت اربعین
🏴 زیارت اربعین از راه دور ♦️شخصی نزد امام صادق(علیه‌السلام) رفت وپرسید ما که نتوانستیم اربعین به کربلا برویم چه می‌شود؟ 🌹امام زیارت اربعین را به او آموزش دادند و فرمودند:خداوند در روز اربعین فرشتگانی در عالم دارد که صبح سحر می‌آیند و تا غروبش در زمین هستند، حتی اگر از راه دور هرکس در قالب انجام دادن زیارت اربعین ارتباط دلی و قلبی برقرارکند، ملائک می‌آیند و آن زیارت را برمی‌دارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا(علیه‌السلام) می‌برند و حضرت به آنان امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند. غصه نخور که نرفتی فقط دراین روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی. آه که میتوانی بکشی؟ چه بسا این آه(حسرت) ثوابش بیشتر از آن زیارت می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📚 ۳۵ کتاب رایگان به مناسبت اربعین حسینی ۱. اربعین 👈 دانلود ۲. پا به پای ارباب 👈 دانلود ۳. ضیافت اربعین 👈 دانلود ۴. آداب کوی جانان 👈 دانلود ۵. توشه سفر اربعین 👈 دانلود ۶. به رهبری حسین 👈 دانلود ۷. بازی های اربعینی 👈 دانلود ۸. شرح زیارت اربعین 👈 دانلود ۹. کربلا، طریق الاقصی 👈 دانلود ۱۰. دائرة المعارف اربعین 👈 دانلود ۱۱. ره توشه اربعین 👈 دانلود ۱۲. اربعین، تابلوی ظهور 👈 دانلود ۱۳. غدیریان و زیارت اربعین 👈 دانلود ۱۴. اربعین، عاشورایی دوباره 👈 دانلود ۱۵. احکام فقهی سفر عتبات 👈 دانلود ۱۶. اربعین، اعتکاف در حرکت 👈 دانلود ۱۷. تحقیق درباره اول اربعین 👈 دانلود ۱۸. پژوهشی در اولین اربعین 👈 دانلود ۱۹. اربعین در فرهنگ شیعه 👈 دانلود ۲۰. منظر معنوی رویداد اربعین 👈 دانلود ۲۱. مجموعه مقالات اربعین (جلد ۱) 👈 دانلود ۲۲. مجموعه مقالات اربعین (جلد۲) 👈 دانلود ۲۳. دانستنی های اربعین (اکرمی) 👈 دانلود ۲۴. دانستنی های اربعین (جعفرپور) 👈 دانلود ۲۵. اربعین، جاذبه مغناطیس حسینی 👈 دانلود ۲۶. درسنامه عربی ویژه اربعین 👈 دانلود ۲۷. آموزش مکالمه عربی عراقی 👈 دانلود ۲۸. زبان‌یار اربعین (آموزش مکالمه) 👈 دانلود ۲۹. اربعین حسینی، آزمون بشریت👈 دانلود ۳۰. سی راهکار برای تجلی اربعین 👈 دانلود ۳۱. متن و ترجمه زیارتنامه اربعین 👈 دانلود ۳۲. همگرایی تمدنی در طریق زیارت 👈 دانلود ۳۳. اربعین، مقدمه پیوسته به ظهور 👈 دانلود ۳۴. تجربه‌های کاربردی کاروان اربعین 👈 دانلود ۳۵.اربعین حسینی، ظهور دولت مهدوی👈 دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 «عند قبر الحسین» در مواقع ازدحام در کربلا کجاست؟ 🔹انتشار بیانات کمتر شنیده شده آیت الله بهجت در این زمینه به مناسبت راهپیمایی میلیونی اربعین
اربعین حسینی امکان حضور در تاریخی دیگر.pdf
521.8K
‌‌ ● کتاب: اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر ● مؤلف: استاد اصغر طاهرزاده
▪️زمزمه شهادت رسول اکرم و امام حسین مجتبی و امام رضا علیهم السلام 🎙سبک: همه جا بروم به بهانه تو گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر در فراق پدر در غم دو پسر ابتاه ابتاه ابتاه گوید یا حسن یا حسن یا رضا گوید یا حسن مولا یا حسن مولا... رحلت حضرت خاتم الانبیاست اول غربت سیدالاوصیاست آسمان گشته خیمه ی ماتم خواجه ی عالم رفته از عالم یا رسول الله یا رسول الله... از نهاد علی خیزد این زمزمه غربت آورده رو بر من و فاطمه من که فتح بدر و احد کردم باید اکنون خانه نشین گردم یا رسول الله یا رسول الله... شیعیان طشت خون را نظاره کنید گریه بر جگر پاره پاره کنید به خدا این بر همه معلوم است که حسن بیش از همه مظلوم است یا حسن مولا یا حسن مولا... خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن همه ی عالم بر تو می گرید چشم قاتل هم بر تو می گرید یا حسن مولا یا حسن مولا... ای خراسان بسوز در عزای رضا گریه کن گریه کن در عزای رضا که رضا جان داده غریبانه مثل زهرا در گوشه ی خانه یا رضا مولا یا رضا مولا... ✍حاج غلامرضا سازگار
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت تکلیف بی‌قراری این دل چه می‌شود؟! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راه جمکران سر راهی ببینمت...
چندبیت روضه اربعین 😭😭ا😭😭 یک اربعین غم خوردن وهجران و دوری یک زینب و یک قافله تاکی صبوری ؟ یک اربعین سیلی و اشک و تازیانه یک اربعین زجر و هجوم وحشیانه یک اربعین باما ولی گویا که دوری گاهی به دیر راهب و گه درتنوری یک اربعین ناموس تو چشم حرامی بی حرمتی ها و جسارت مرد شامی 😭😭😭 یک اربعین تاقلب من یاد تومیکرد گفتندزینب هم دگرقالب تهی کرد یک اربعین راس تو و نیزه سواری یک زینب و یک مجلسی از میگساری 😭😭ا😭😭 ✍کربلایی مجیدمرادزاده
◀️ بـا سوزِ باد زمزمه‌‌ی آه می‌رسد آه از دمی که قافله از راه می‌رسد با اشک و آه، داغِ جهان تازه می‌شود غم می‌‌شود مُسافر و ناگاه می‌رسد ازبس که جانِ کاسته رفته‌است زیرِ خاک از زیرِ خاک ناله‌ی جانکاه می‌رسد افلاک را گرفته اگر ناله، شک نکن این ناله‌ها ادامه‌اش از چاه می‌رسد وقتی که قصه‌ی تو به "سر" می‌رسد، به شام_ هفتاد و چند قصه‌ی کوتاه می‌رسد دیگر به هیچ سلطنتی اعتماد نیست با دستِ بسته لشکرِ یک شاه می‌رسد حالا رسیده اهلِ حرم بر سرِ مزار عشق از ازل به مردُمِ آگاه می‌رسد بیم است تا به لرزه درآیَد تمامِ عـرش از جزر و مدِّ گریه که تا ماه می‌رسد با بوی اربعینِ تو خوش می‌شَود دلم دل میدهم به عشق که دلخواه میرسد | |
5033540131.mp3
1.28M
🎤 ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) (حسن ثابت جو)✍
به همه دست خداوند شرافت دادش شصت و سه سال به این خاک امانت دادش او شرافت به رسالت به نبوت‌ها داد او شرف را به تمامیِ عبادت‌ها داد هرکجا بود بلا سینۀ او طالب بود خیمه‌اش گوشه‌ای از شعب ابیطالب بود جز خدا غیر علی دید که همسایه نداشت مرتضی سایۀ او بود اگر سایه نداشت آسمان فتنه زمین فتنه ولی می‌خوابید چه غمی داشت به جایش که علی می‌خوابید شصت و سه سال فقط برکت از او می‌بارید هرکجا بود فقط رحمت از او می‌بارید جای هر زخم که می‌خورد تبسم می‌کرد رحمتش را همه جا قسمت مردم می‌کرد چهره‌اش وقت تبسم ملکوت محض است تا که او هست علی نیز سکوت محض است گرچه دنیا متوسل به عبایش میشد دل او شاد فقط با نوه‌هایش میشد کارش این بود در آغوش حسن را گیرد عادتش بود به یک دوش حسن را گیرد تا به مسجد برود نور در آغوشش بود عشق می‌کرد حسینش که قلمدوشش بود پشت او با حسین انس گل افشانی داشت موقع بازیشان سجدۀ طولانی داشت سر او بر روی دامان علی بود فقط مرکب بازی طفلان علی بود فقط سال‌ها برکت باران مدینه او بود مرکب بازی طفلان مدینه او بود گرچه در خانه فقط عطر سلامش می‌ریخت دست ملعونه شب زهر به کامش می‌ریخت نا کسی شب زده دشنام لیحجر می‌گفت او نفس دلشت که از آتش و چادر می‌گفت روضه‌ها را می‌دید ولی لب می‌بست دور از فاطمه می‌گفت علی لب می‌بست آنقدر فتنه و غم دید که از پا افتاد بسترش را علی انداخت و زهرا افتاد تب و لرزی به بدن داشت خدا می‌داند با علی حرف کفن داشت خدا می‌داند غش که می‌کرد علی بر جگر خود می‌زد او نفس می‌زد و زهرا به سر خود میزد لحظۀ رفتن او بود ولی غمگین بود پیرهن هم به روی سینۀ او سنگین بود عاقبت بر جگر فاطمه آتش افتاد حسن افتاد بر آن سینه حسینش افتاد پیرهن هم به روی سینۀ او سنگین بود محتضر بود ولی بودنشان تسکین بود خواست برداردشان گفت که زهرا جان نه صبر کن صبر من و دوریِ این طفلان نه آه امروز بر این سینه حسین است ولی وای از آن روز که تشنه است ولی باران نه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازهم حرف فراق است، جدایی سخت است شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من آری آری که از این بند، رهایی سخت است من دو ماه است که سینه زده‌ام، در زده‌ام وای اگر در به روی من نگشایی سخت است پدر سینه زنان! بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی، سخت است به همین تاول جامانده ز مشایه قسم گر ز دست تو نگیریم دوایی، سخت است :: سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است تو بگو جان جوادش نظری اندازد هر کجا جز در این خانه گدایی، سخت است ✍ 📝