eitaa logo
دوستان امام زمان(عج)
423 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3هزار ویدیو
41 فایل
اۍڪــاش‌ڪـه‌انتخاب‌مان‌مهدی‌بود هرپرسش و هرجواب‌مان مهدۍ بود شادمانترین مردم ،بهترین چیزها ندارند،بلکه بهترین برداشت از زندگی دارند. هر هفته با موضوعی اخلاقی ارتباط با مدیر @Y_a_r_a_h_m_a_n لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3961127018C539fa8bf02
مشاهده در ایتا
دانلود
از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده: مشورت تحقق نمی‌گیرد مگر با شرائطش و اگر كسی آن شرایط را نداند در مشورت ضرر می‌كند. پس اولین آنها عبارت است از اینكه مستشار عاقل باشد و دومین شرط این است كه آزاد مرد و متدین باشد و شرط سوم عبارت است از اینكه مستشار دوست حقیقی باشد و شرط چهارم عبارت است از اینكه بتوانی او را آگاه كنی از امور پنهانی خود و علم آن نسبت به موضوع مانند علم خودت باشد كه به افراد دیگر نرسد.
از امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ نقل شده كه فرمود: (با سه طایفه مشورت نكن) با افراد بخیل مشورت نكن زیرا تو را از بخشش و كمك به دیگران باز می‌دارند و از فقر می‌ترسانند (و نیز) با افراد ترسو مشورت نكن زیرا آنها تورا از انجام كارهای مهم باز می‌دارند (و همچنین) با افراد حریص مشورت نكن كه آنها برای جمع آوری ثروت و یا كسب مقام، ستمگری را در نظر تو جلوه‌گر می‌سازند.»
🔴 ۲ 🍃🍂 همــان اعمــالــت است 🍃🍂 ✨🌸شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، مےخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالِم اظهار کرد، ولی عالِم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ✨🌸ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که به مناقشه انجامید.... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: ✨🌸«پسرم! مےبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد←《همان اعمالت است.》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ‌ادم ها تو دنیا تبدیل به سه دسته میشن دسته اول: عاشق واقعی امام زمان هستن که تکلیف شون مشخصه و سرباز اقان😍 دسته دوم: کسایی هستن که کلا هیچی رو قبول ندارن و کافر محسوب میشن که این دسته هم اوضاع شون مشخصه 👊 و اما با دسته سوم خیلی کار داریم چون این دسته کسایی هستن که عاشق امام زمان هستن اما گناه کارن 😞 با گروه سوم حرف داریم ‌
‌ اگه جز دسته سومی باید بدونی که:👇 تو احکام نمازجماعت امده که امام باید رعایت ضعیف ترین مردم رو بکنه، پس چطور مـیشه گفت امــام معــصوم هوای اونایی‌ که از نظـر معنوی ضعیف هستن رو نداشته‌ باشه؟👀🤨 ‌
‌ البته یادت باشه! این حرفا نباید باعث بشه خیالت راحت شه! نبایدبگی خب منکه امام زمان رو دوست دارم پس گناه میکنم 😳❌ تو تحت هرشرایطی باید تلاش کنی🏃‍♂🏃‍♂ یا پیروز میشی یا شکستت مقدمه پیروزیت میشه پس با قدرت ادامه بده 😍✌️✌️ ‌‌و به هر فکری که باعث توقفت میشه بها نده ‌
استاد پناهیان میگه: عالم‌ منتظر‌ امام‌ زمان عجل الله و‌ امام زمان‌(عج) منتظر آدمایی که بلند بشن ‌و خودشون رو بسازن...🚶🏻‍♂
اگه بیقرارِ امام‌ زمان هستیم این نشانه ی سلامتی‌ روحی ماست!
‌ تا حالت بد شد سریع باید پاشویهٔ روحی بشی...😇✋ ‌
‌ اگه از چیزای ساده حالت خوب نمیشه🤷🏻‍♀🤷🏻‍♂⚠️ و مدام دنبال بهونه‌های مختلف هستی تا حالت رو خوب کنی و خوب نگه داری ینی سیستم درونیت خراب شده و باید یه چکاپ کامل انجام بدی و عیب یابیش کنی 😎🔧⚙ توی مبحث حال خوب ان‌شاءالله به لطف و یاری خدا سعی میکنیم این اتفاق بیفته🤲🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه چيز است كه هركس دارا باشد پشيمان نمى شود : 🌷* پرهيز از عجله و شتاب * مشورت در كارها * توكل بر خدا وقتى تصميم به انجام كارى گرفت.
▪️اگر در مقام مشورت قرار گرفته‌اید، باید منصفانه، مشاوره بدهید ... یعنی؛ ✓ بدون اینکه محبت، یا کینه‌ی شخصی خود را دخیل کنید ؛ واقعیت را بگویید.
[ ] 📍وقتی برنامه ایی داریم که: - مطمئنیم باعث رشدمون🌿 میشه - در راستای اهدافمون هست - با جدیت کامل✔️ - برنامه ریزی دقیق🗒 - بعد از مشورت با دیگران👥 - و در نهایت توکل به خدا😇 - و توسل به امام زمان(عج)⭐️ 👈🏻شروعش رو به تعویق نندازیم🚫 و اونو اجرایی کنیم و مطمئن باشیم اگرم جایی از کارمون نقص داشته باشه، خدا بهمون کمک میکنه🤍 و اون نقایص برطرف میشه که بهش میگیم سنت امداد الهی که مخصوص مومنینه🥰🍃
کسانیکه همش از خودشون می‌پرسن: چرا این اتفاق همیشه برای من می‌افته؟ چرا فلان کس فلان چیز رو به من گفت؟ چرا نمی‌تونم با مسائل سازگار بشم؟🙄 به جای این سؤال‌ها و مدام چرا چرا گفتن، سعی کن با دید بازتری به مسائل فکر کنی✅ و تلاش کنی حداقل یک راه حل عینی برای مسئله توی ذهن خودت پیدا کنی🗯🤓 می‌تونی از دوستان و نزدیکانت هم برای حل مشکل مشورت بگیری👌🏻
✍هفت نكته درباره استخاره‏ 🔸️1. استخاره عبارت است از آن كه انسان در كارى كه قصد انجام آن را دارد از خداوند بخواهد كه او را به آنچه خير و صلاح اوست اعم از انجام فعل يا ترك آن راهنمايى كند. 🔹️2. استخاره براى رفع ترديد است نه براى پيشگويى‏[ و آينده نگرى مانند قبولى امتحان، رسيدن به حاجت، خوب شدن مريض و ... 🔸️3. استخاره در كارهاى مباح است نه در كارهاى واجب و حرام و مكروه. 🔹️4. استخاره بعد از فكر و مشورت كردن است. 🔸️5. عمل كردن به نتيجه استخاره واجب نيست، گر چه بهتر است بر خلاف آن عمل نشود. 🔹️6. تجديد استخاره صحيح نيست مگر اين كه مدت قابل ملاحظه ‏اى بگذرد و يا شرايط استخاره تغيير كند. 🔸️7. استخاره آدابى دارد همچون وضو داشتن هنگام استخاره، رو به قبله بودن، سخن نگفتن در بين استخاره، استخاره در زمان و مكان مقدس مانند روز جمعه و مسجد و مشاهد مشرفه و ...[ ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج#✨
💠(پیشنهاد مطالعه) 💎آیت الله حائری شیرازی 🔷فکر دیگران را به خودتان وابسته نکنید! 🔹 اگر شما در ضمن دادن به دیگران، چنان عمل کنید که او دفعۀ دیگر هر کاری که دارد، قبل از اینکه کند، بیاید از شما بپرسد، این نقض غرض است؛ این خدمت نیست. اگر شما چنان او را راهنمایی کنید که او هرگز نتواند بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد، خیال می‌کنید که به او خدمت کرده‌اید؛ اما شما به او خیانت کرده‌اید. 🔹 گاهی آدم لذت می‌برد از اینکه با او مشورت کنند! لذت می‌برد از اینکه از او کسب تکلیف کنند! اگر این‌طور شد، آن فرد را چنان بار می‌آورد که به او وابسته شود و دم به دم بیاید بگوید: «آقا! تکلیفم چیست؟ این کار را بکنم یا نکنم؟» 🔹 مثلاً کسی که دوست دارد چند نفر مثل موم در دستش باشند، یک بار که آنها بدون مشورت او عمل کردند و اشتباه کردند، می‌گوید: «نگفتم که بدون مشورت با من تصمیم نگیرید؟! من خیر شما را می‌خواهم. برای شما ضرر داشت که یک زنگ به من می‌زدید و کسب تکلیف می‌کردید و اطلاع می‌دادید؟!». 🔹 این تربیت اسلامی نیست! این سیستم تربیت نفسانی است. این برنامۀ بنده‌سازی انسان‌ها و وابسته کردن آنها به خود است. نفس، تشنۀ آقایی است، تشنۀ سیادت است، تشنۀ تسلط است؛ 🔹می‌خواهد یک فکر، دو فکر، سه فکر، چهار فکر وابسته به او باشند. نفس، تشنۀ معبود شدن است، تشنۀ این است که چهار تا بنده داشته باشد، چهار تا پرستنده داشته باشد.
♨️وقتی آیت الله بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد! 🔹در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند! به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه)می افتد که در حال گذر بودند. گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دوجوان را از تجرد درآورند. ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند. 🔹به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!! ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی! آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد! جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را! 🔹پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم! به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.
📕حکایت از چشمم بدی دیدم از شما ندیدم! در زمانهای قدیم یک روستائی جل و پلاسش را برداشت و به ده همسایه رفت و مهمان دوستش شد. نه یک روز نه دو روز نه سه روز بلکه چند هفته ای آنجا ماند. یک روز زن صاحبخانه که از پذیرائی او خسته شده بود به شوهرش گفت:بیا یک فکری کنیم شاید بتوانیم این مهمان سمج ر ا از اینجا بیرون کنیم. با همدیگر مشورت کردند دست آخر زن گفت امروز تو که از بیرون آمدی بنا کن به کتک زدن من و بگو چرا به کارهای خانه نمی رسی و هرچه میگویم گوش نمیکنیو من با گریه و زاری میروم پیش مهمان میگویم شما که چند هفته است منزل ما هستی و امروز هم میخواهی بروی آیا در این مدت از من بدی دیدی؟ شاید به این وسیله خجالت بکشد و برود. مرد قبول کرد و روز بعد که از سرکار به خانه آمد بنا کرد با زنش اوقات تلخی کردن و دست به چوب برد و بنا کرد به کتک زدن زن. زن گفت چرا مرا میزنی؟ شوهر گفت نافرمانی میکنی. زن گریه کنان به مهمان پناه برد و گفت ای برادر تو که چند هفته است منزل ما هستی و امروز دیگر میخواهی بروی آیا از من نافرمانی دیده ای؟ مهمان با خونسردی گفت: من چند هفته است اینجا هستم و چند هفته دیگه هم خواهم ماند، اما از چشمم بدی دیدم از شما ندیدم
🔴 واقعی... یکی از اساتید حوزه نقل میکرد:روزی یکی از شاگرداش بهش زنگ میزنه که فورا استاد واسش یه استخاره بگیره استاد هم استخاره میگیره وبهش میگه:بسیار خوبه معطلش نکن و سریع انجام بده. چند روز بعد شاگرد اومد پیش استاد وگفت میدونید استخاره رو برا چی گرفتم؟ استاد:نه شاگرد:تو اتوبوس نشسته بودم دیدم نفر جلوییم،پشت گردنش خیلی صافه وباب زدنه هوس کردم یه پس گردنی بزنمش دلم میگفت بزن.عقلم میگفت نزن هیکلش از تو بزرگتره میزنه داغونت میکنه خلاصه زنگ زدم و استخاره گرفتم وشما گفتین فورا انجام بده منم معطل نکردم وشلپ زدمش انتظار داشتم بلند شه دعوا راه بندازه امایه نگاهی به من انداخت وگفت استغفرالله. تعجب کردم گفتم:ببخشید چرا استغفار؟ گفت:دخترم یه پسر بیکار رو دوست داره و من با ازدواج اون مخالفت کردم ولی پسر همکارم که وضعیت مالی خوبی دارن به خواستگاریش اومده و میخوام مجبورش کنم که زن پسر همکارم بشه و الان توی دلم داشتم به خدا میگفتم خدایا اگه این تصمیمم اشتباهه یه پس گردنی بهم بزن که بفهمم تا این درخواستو کردم تو از پشت سر محکم به من زدی همیشه با خدا وعقلت مشورت کن. برای هرمسئله ای مخصوصا خیر وثواب قران بازنکنیم... خدابه ماقوه عقل واختیارداده... بعدشم باتوکل بخودش انتخاب میکنیم. درسته بهت پس گردنی میزنه ولی نمیذاره تصمیم اشتباه بگیری.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا