🌟فراز دوم دعای هشتم صحیفه سجادیه 🔺وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى ، 🔺وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى ،🔺 وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ ، 🔺وَ تَعَاطِي الْكُلْفَةِ ، 🔺وَ إِيثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ ، 🔺وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ ، 🔺وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِيَةِ ، 🔺وَ اسْتِكْبَارِ الطَّاعَةِ . 🔺 و پیروی از هوای نفس 🔺و ناسازگاری و تجاوز از هدایت و 🔺خواب غفلت و 🔺انجام کار سخت و پرمشقّت و 🔺برتری دادن باطل بر حق و🔺 پافشاری بر گناه و🔺 کوچک شمردن نافرمانی و گناه و 🔺سنگین دانستن طاعت #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه 💚🍃 #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی @emameraouf

﷽ 🌟فراز دوم دعای هشتم صحیفه سجادیه_قسمت اول_۱ 🔺وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى ، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى 🔺 و پیروی از هوای نفس و ناسازگاری و تجاوز از هدایت ✍ما به نهمین و دهمین مهلکه رسیدیم که از آن باید به خدا پناه برد. این دو مورد مثل یک دوگانه‌ به هم پیوسته و دوقلو‌های هماهنگ هستند. «و متابعه الهوی و مخالفه الهدی» که به اذن الله تعالی ما باید این را برعکس کنیم تا بشود: ⬅️«و مخالفه الهوی و متابعه الهدی». هلاک انسان و سقوط او یا صعود او در پرتو مخالفت و متابعت از نفس است. 🤔📖تدبر قرآنی سوره‌ی مبارکه تین شناسنامه‌ی انسان است ⬅️ اینکه 1⃣انسان بر اساس چه هدفی آفریده شده و2⃣ چه سرشتی دارد. خدای متعال به انسان گفته است که تصمیم با خود تواست.براین اساس انسان ، دوراهی سعادت یاشقاوت را انتخاب می‌کند. ✨«لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ إِلّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ؛(تین ۴-۸ )  🍃براستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم. سپس او را به پست‏ ترين [مراتب‏] پستى بازگردانيديم؛ مگر كسانى را كه گرويده و كارهاى شايسته كرده ‏اند، كه پاداشى بى‏ منّت خواهند داشت. پس چه چيز، تو را بعد [از اين‏] به تكذيب جزا وامى‏ دارد؟ آيا خدا نيكوترين داوران نيست؟». ✅همیشه یک نوع کشمکش درونی وجود دارد که انسان را در معرض ابتلا قرار می‌دهد و تصمیم هم با خود انسان است که کدام جنبه را بر جنبه‌ دیگر غلبه دهد. روایاتی که این آیات را تفسیر می‌کنند، ⬅️این دو قطب را عقل و هویٰ معرفی می‌کنند. یعنی یک قطب که قطب هدایت است می‌شود ⬅️عقل و قطب دیگر که قطب ضلالت است،⬅️ می‌شود هویٰ. نفس در وسط قرار گرفته و شما به هر سمت که بروید، نفس جذب همان سمت می‌شود. 💠اندکی تامل وانگه عمل ما دو فراخوان درونی به صورت دائمی داریم 1⃣ فراخوان عقل 2⃣ فراخوان هویٰ باید دید نفس تابع کدام می‌شود. ✅ بر اساس طراحی قرآنی، جوهر و گوهر انسان در مخالفت هوا و متابعت هدی است که بروز و طلوع می‌کند. #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه #هوی_نفس #وَ_مُتَابَعَةِ_الْهَوَى_وَ_مُخَالَفَةِ_الْهُدَى @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه 💚🍃 #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی @emameraouf

#داستان_راستان ﷽ #هوی_نفس #داستان_های_قرآنی #وَ_مُتَابَعَةِ_الْهَوَى_وَ_مُخَالَفَةِ_الْهُدَى #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍قرآن می‌گوید این قصه‌ها را برای اینها بگو: ✨«فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (۱۷۶-اعراف) پس اين داستان را براى آنان‏حكايت كن، شايد كه آنان بينديشند». داستان حضرت نوح و قومش ، داستان حضرت یوسف و برادرانش ، داستان حضرت ایوب و هود و مشرکین مکه و....بسیاری دیگر ❓ چرا خدای متعال در بیان داستان های قرآنی از ما تفکر خواسته است؟ چون خدا به ما می‌گوید که ماجرای ما هم همین است و باید حواسمان را جمع کنیم. کسی ایمن نیست. این جاده، جاده‌ لغزنده‌ای است که هر چه جلوتر می‌رویم، لغزنده‌تر می‌شود. ✅انتخاب‌های جاری یا کاربردی ما دائماً باید با انتخاب اصلی ما که توحید است، تطبیق و هماهنگ شود. ❇️لغزش‌گاه مؤمن در عمل است و از اینجا است که می‌لغزد. لغزش‌گاه‌ها به طور دقیق‌تر همین دوراهی‌ها است که دلم می‌خواهد یا خدا می‌خواهد؟! ❓آیا هوای ما با هوای خدا مطابق است؟ مؤمن باید مهارت نه گفتن را بیاموزد. @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه 💚🍃 #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #هوی_نفس #روایت_های_دفاع_مقدس #وَ_مُتَابَعَةِ_الْهَوَى_وَ_مُخَالَفَةِ_الْهُدَى #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍صبح راه افتادیم و تویوتا را تجهیز کردیم تا برویم تدارکات و غذا را بگیریم و بین خط غذا را توزیع کنیم. مأموریت ما توزیع غذا در خطوط بود. شهید محمدرضا علیجانی شخصیت بزرگی بود. ایشان گفت: شنیدم امروز جایی می‌خواهید بروید! گفتم: بله، ما در هوای ۵۰ درجه تدارکات را انجام می‌دهیم و غذای خط را می‌دهیم. تا اینجا آمده‌ایم، حالا خط مقدّم نرویم؟! گفت: بله! ولی مگر من به شما یاد نداده بودم که هر وقت خواستید کاری انجام دهید، از خودتان بپرسید که: هویٰ می‌گوید یا خدا؟! گفتیم:مأموریت ما تا اینجا است. گفت: پس اگر از این خط پایتان را آن طرف گذاشتید، دیگر تحت امر خدا نیستید و تحت امر هوی هستید. شما می‌خواهید وقتی برگشتید پشت جبهه، تعریف کنید که خط مقدّم بودیم. جالب است که شما پلاک هم ندارید. تیم ما پلاک نداشت، چون یک حکم دسته جمعی گرفته بودیم و به حکم دسته جمعی پلاک نمی‌دادند. آن شهید گفت: می‌روید و یک خمپاره هم می‌خورید و همگی کشته می‌شوید و هیچ خبری از شما نخواهد بود . کار سخت است. این انتخاب در زندگی ما جاری است و دائم باید تصمیم بگیریم. «آمنّا» در زندگی جاری است! این کنم یا آن کنم؟! بخورم یا نخورم؟! امضا کنم یا نکنم؟ خدا یا هویٰ؟ راه سخت است؛ مگر اینکه لطف خدا یار شود. @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #خواب_غفلت #درمان_انبیاء #اللَّهُمَّ_إِنيِّ_أَعُوذُ_بِكَ_مِنْ_سِنَةِ_الْغَفْلَةِ #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه 💎✨ انبیاء در پی مداوای چه دردی بودند؟ ✍مولانا می گوید پیامبری نوعی طبابت است و پیامبران، طبیبانند. طبیب و مداواگر فعل و قول ما. طبیبانی که "شاگردان حق" اند و الهام گرفته از "پرتو نور جلال "خدا. ❓اما آن بیماری معنوی و باطنی که پیامبران در پی مداوای آنند، کدام است؟ مولانا می گوید آن بیماری، بیماریِ "عادت" است. می شود به جای "عادت" از تعبیرِ " خواب رفتگی"، " غفلت" و " عدم حضور" استفاده کرد. بیماری این‌ است که تازگی و سرشاری چیزها را نمی یابی. به جای غوطه خوردن، سرسری عبور می کنی. راه چاره، مداوای بیماری است: دفع علت کن چو علت خو شود هر حدیثی کهنه پیشت نو شود بیماری ات که علاج شود، هر آنچه قبلا در چشمان تو بی ذوق، کهنه و تمام شده بود، تازگی و سرشاری خود را باز خواهد یافت. 🌟پیامبران، با نفس گرم و صدای منورشان، با داستان هایی که برای ما می گویند، می خواهند ما را از آفتِ " عادت" و غفلت برهانند. 💠 " ذکر" که نام دیگر قرآن است و ماموریت پیامبر ⬅️(انما انت مذکّر) یعنی همین. درمانِ غفلت و عادت. 📚 #دینداری_خوب ✍️ #صدیق_قطبی @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #خواب_غفلت #نعره_شوریده_دل #اللَّهُمَّ_إِنيِّ_أَعُوذُ_بِكَ_مِنْ_سِنَةِ_الْغَفْلَةِ #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه 👈 نعره شوريده دل 🌘يک شب از آغاز تا انجام، همراه کاروانی حرکت می کردم. سحرگاه کنار جنگلی رسيديم و در آنجا خوابيديم. در اين سفر، شوريده دلی همراه ما بود، نعره از دل برکشيد و سر به بيابان زد، و يک نفس به راز و نياز پرداخت. هنگامی که روز شد، به او گفتم: اين چه حالتی بود که ديشب پيدا کردی؟ در پاسخ گفت: بلبلان را بر روی درخت و کبکها را بر روی کوه، قورباغه ها را در ميان آب، و حيوانات مختلف را در ميان جنگل ديدم، همه می ناليدند، فکر کردم که از جوانمردی دور است که همه در تسبيح باشند و من در خواب غفلت. 🍂دوش مرغی به صبح می ناليد 🍂عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش 🍂يکی از دوستان مخلص را 🍂مگر آواز من رسيد بگوش 🍂گفت: باور نداشتم که تو را 🍂بانک مرغی چنين کند مدهوش 🍂گفتم: اين شرط آدميت نيست 🍂مرغ تسبيح گوی و من خاموش 📗 #گلستان_سعدی

﷽ #داستان_راستان #تَعَاطِي_لْكُلْفَةِ #عطار_نیشابوری #تذکرة_الأولیاء #مشقت_های_بی_جا #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍یکی از عارفان نامی ،شخصی است به نام ابوحفص حداد (ره) که جناب عطار نیشابوری (ره) در توصیف ایشان که با موضوع مقاله در نکوهش «تکلّف» و توصیه قرآن و رسول بزرگوار اسلام حضرت محمد مصطفی ﷺ به «همواری و بی تکلّفی» است، در تذکرة الأولیاء می نویسد:👇👇 ✍«نقل است که شبلى چهار ماه ابوحفص را مهمانى مى‏ کرد و هر روز چند گونه طعام و چند گونه حلوا آوردى. آخر چون به وداع او رفت، گفت: «یا شبلى! اگر وقتى به نیشابور آیى، میزبانى و جوانمردى به تو آموزم». گفت: «یا اباحفص! چه کردم؟». گفت: «تکلّف‏ کردى و متکلّف‏ جوانمرد نبود. مهمان را چنان باید داشت که ⬅️خود را به آمدن‏ مهمان گران نیایدت⬅️ و به رفتن شادى نبودت، ⬅️و چون تکلّف کنى، ⬅️آمدن او بر تو گران بود ⬅️و رفتن آسان، و هر که را با مهمان حال این بود، جوانمرد نبود!. #عطار_نیشابوری #تذکرة_الأولیاء @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #امام_علی #حق_و_باطل #مولانا #ايثارِ_الْباطِلِ_عَلَى_الْحَقِّ #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍ریشه و داستان ضرب المثل « از حق تا باطل چهار انگشت است» ✍می گویند که امیر مؤمنان علی علیه السلام روزی با مردم سخن می گفت، و در باره رشد اخلاقی آنان صحبت می كرد، تا اینكه فرمودند: ⚠️مراقب باشید آنچه را مردم پشت سر افراد می گویند، نپذیرید ( از شنیدن غیبت، برحذر باشید) ⛔️سخنان باطل فراوان است، ولی سخنان باطل از بین رفتنی است،💯 و آنچه می ماند كردار انسان است.چرا كه خدا شنوا و شاهد است،✅ بدانید كه بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست. یكی از حاضران پرسید: ⁉️چگونه بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت فاصله نیست؟ امام علیه السلام 🤚انگشتان را كنار هم گذارد و بین 👂گوش و 👁چشم خود قرار داد، سپس فرمودند: 🔆«الباطل ان تقول سمعت، والحق ان تقول رایت؛ ؛باطل آن است كه بگوئی شنیدم، و حق آنست كه بگوئی دیدم» 🍃یعنی شنیدنی ها را مثل دیدنی ها كه با چشم دیده ای، باور مكن و تا یقین نكردی، سخن این و آن را، درباره افراد نپذیر. این روایت را مولانا هم در مثنوی معنوی به شکلی آورده است👇 کرد مردی از سخن‌دانی سال/حق و باطل چیست ای نیکو مقال گوش را بگرفت و گفت این باطلست/چشم حقست و یقینش حاصلست @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #امام_علی #حق_و_باطل #ايثارِ_الْباطِلِ_عَلَى_الْحَقِّ #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍در جریان جنگ جمل هنگامی که امام علی علیه‌السلام به نزدیک بصره رسیدند، گروهی از اهل آن دیار، عربی را نزد آن بزرگوار فرستادند تا حقیقت حال دو طرف جنگ برایشان روشن شود. ✨ آن مرد با دیدن امیرالمؤمنین علیه السلام و شنیدن سخنان او دانست که وی بر حق است. ⬅️ اما وقتی امام علیه السلام به او فرمودند: با من بیعت کن 🔹گفت: من باید با قوم خود مشورت نمایم. امام علی علیه‌السلام فرمودند: 🌟 «اگر کسانی که از طرف آنها نزد من آمده ای تو را بفرستند که زمین حاصلخیز برایشان پیدا کنی و تو آنها را از چنین زمینی خبر دهی اما آنها از تو پیروی نکنند چه خواهی کرد»؟ 🔹آن مرد گفت: آنها را رها می کنم و به زمین حاصلخیز می روم. 🌟امام فرمودند : «پس دستت را برای بیعت با من دراز کن» ✅بدین ترتیب امیرالمومنین علیه السلام به او فهماندند که ⬅️ وابستگی به قوم و قبیله نباید مانع پذیرش حق گردد. @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #جوان_و_گناه #اصرار_بر_گناه #وَ_الْإِصْرَارِ_عَلَى_الْمَأْثَمِ #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍راه حلی برای گناه نکردن جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نمي توانم خود را از 👀نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟ عالم🍯 كوزه‌اي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد... 🕺به يكي از طلبه‌هايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همه‌ي مردم او را كتك بزند.😥 جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟ جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم. عالم هم گفت: 💠 حكايت انسان مؤمن هم همین است مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بی‌آبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد. @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #پیامبر_و_گناه #کوچک_شمردن_گناه #اسْتِصْغَارِ_الْمَعْصِيَةِ #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍نقل است پیامبر اکرم ﷺ با اصحابشان به بیابان بی آب و علف وارد شدند.... سپس به اصحابشان فرمودند که برای آتش🔥 درست کردن هیزم بیاورید. اصحاب گفتند: اینجا هیزمی یافت نمی‌شود. حضرت فرمودند: هر کدام شما هر چقدر توانست بیاورد. اصحاب رفتند و شروع به گشتن کردند و بعد از مدتی برگشتند و هر کدام در دامن خود مقداری هیزم آوردند. آنها را در مقابل حضرت ریختند. رسول الله ﷺ گفتند گنا‌هان هم همین طور جمع می‌شود. شما اصلاً فکر نمی‌کردید که در این بیابان هیزمی باشد، اما دیدید چقدر هیزم جمع شد. سپس حضرت فرمودند: ❌ بترسید از گناهانی که به چشم نمی‌آید. اینها هستند که جمع می‌شوند و انسان را بیچاره می‌کند. جالب است که برای تعبیر «اتّقوا» حضرت توضیحی هم دارند. فرمودند: 💯هر چیزی طالبی دارد و کسی که در آن روز سخت از شما طلب خواهد کرد، همه‌ی این کوچک‌ها را می‌نویسد و ناظر شما است و چیزی از قلم نمی‌افتد. @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf

﷽ #داستان_راستان #اسْتِکْبَارِ_الطَّاعَةِ #سختی_عبادت #مسلمان_و_همسایه_مسیحی #فراز_دوم_دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه ✍اعتدال در عبادات روزی امام صادق علیه‌السلام داستان زیر را برای یارانش نقل می کنند . مردی بود مسلمان و عابد، همسایه ای داشت مسیحی. با او رفت و آمد می کرد تا کم کم تمایل به اسلام پیدا کرد و به دست او مسلمان شد. این آدم به خیال خودش خواست او را خیلی مسلمان کند و خیلی به ثواب برساند. آن مرد که تازه مسلمان شده بود ،دید که قبل از طلوع صبح کسی در خانه اش را می زند. _کیستی؟ من همسایه مسلمان توام. _ چه کاری پیش آمده؟ من آمده ام که با همدیگر برای عبادت به مسجد برویم. مرد وضو گرفت و به مسجد رفت. پس از خواندن نمازهای نافله گفت: تمام شد؟ مرد گفت: نه، نماز صبحی هم هست. نماز صبح را هم خواند. _تمام شد؟ نه، بگذار نافله بخوانیم، مستحب است. آنقدر نافله بخوانیم که بین الطلوعین بیدار باشیم.خیلی ثواب دارد آفتاب طلوع کرد. مرد مسلمان گفت: من توصیه می کنم امروز را روزه بگیری نمی دانی چقدر پاداش دارد و حالا هم قرآن بخوانیم . کم کم نزدیک ظهر شد ظهر هم او را برای نماز نگه داشت و تا عصر نیز نگاه داشت تا به وقتش نماز بخوانند خلاصه او را تا دو ساعت از شب گذشته رها نکرد.و نماز مغرب و عشا را هم در مسجد خواندند. فردا صبح که رفت در خانه اش را زد، گفت: کیستی؟ گفت: برادر مسلمانت. برای چه آمده ای؟ آمده ام برویم برای عبادت. گفت: این دین برای آدم های بیکار خوب است، ما استعفا دادیم، رفتیم به دین اول. بعد امام صادق علیه‌السلام فرمودند: به اين ترتيب آن مرد عابد سخت گير٬ بيچاره اي را كه وارد اسلام كرده بود، خودش از اسلام بيرون كرد. بنابراين شما هميشه متوجه اين حقيقت باشيد كه بر مردم تنگ نگيريد و توانايي مردم را در نظر بگيريد. تا مي توانيد كاري كنيد كه مردم متمايل به دين شوند و فراري نشوند. @nooresahifeh_sajadieh #جهاد_عالمانه #خدمت_کریمانه #کانون_قرآن_و_عترت_خدمت_رضوی 💚🍃 @emameraouf