D1738069T14761626(Web)-mc-mc.mp3
2.86M
#قصه_هایی_از_امام_علی_و_یارانش
🌤از صبح زود مردم شهر مدائن در کوچه ها و خیابان ها و جلوی دروازه ی شهر ایستاده بودند همه منتظر بودند تا حاکم جدیدشان را ببینند.
✨هرکس چیزی می گفت و همه از حاکم جدید می گفتند
⭐️حضرت علی(ع) که مرد شجاع میدان های نبرد بودند، پدر یتیمان بودن، یعنی همه ی کودکان بی سرپرست شهر ایشان را می شناختند، اما این محبت فقط شامل کودکانی که پدرشان را از دست داده بودند نمی شد، ایشون با همه ی کودکان مهربان بودند.
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd
D1738069T14804723(Web)-mc.mp3
5.7M
🔹فقط دو روز به عید قربان مانده بود.خیلی ها گوسفندهایشان را آماده کرده بودند تا در آن روز قربانی کنند و بسیاری از مردم مهمانی و جشن داشتند....
🔹حضرت علی(ع) که مرد شجاع میدان های نبرد بودند، پدر یتیمان بودن، یعنی همه ی کودکان بی سرپرست شهر ایشان را می شناختند،
اما این محبت فقط شامل کودکانی که پدرشان را از دست داده بودند نمی شد، ایشون با همه ی کودکان مهربان بودند.
🔺 کتاب ۱۲ قصه از امام علی(ع) و یارانشون درباره حضرت علی(ع) و رفتارشون با کودکان، خانواده و یارانشون هست که به روایت مژگان شیخی توسط انتشارات قدیانی با همکاری پایگاه کتاب کودک ایران صدا در قالب صوتی تولید شده است
#قصه_هایی_از_امام_علی_و_یارانش
برای عضویت در کانال #امام_زمان_و_من کلیک کنید.👇
@emamezaman_va_man
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/3571581185Cf545822cdd