حاج ابراهیم همت دو بار تماس گرفته بود با حاجیه خانم.
یک بار قبل عملیات بیت المقدس:
+حاج خانم درست گرفتم؟ ورامینه؟! منزل آقا رضا کارور؟!
_بله بفرمایید.
+با محمدرضا کار داشتم. دم عملیات هستیم. باید باشد کنار دستم. بگوئید خودش را برساند منطقه که ابراهیم همت به او نیاز دارد.
دفعه دوم اما نزدیک دو سال بعد بود. وسط عملیات خیبر. صدای حاج ابراهیم می لرزید. زینب خانم تاج الدین پیش دستی کرد.
_نگویید که تماس گرفتید تا خبر شهادت اقارضا را بدهید؟
_حاج خانم شرمنده م کاش فقط خبر شهادت بود. دو روزی هست با چهل نفر از بچه ها داریم پی ش می گردیم اما پیکرش نیست که نیست!
حاج خانم همان جا پشت گوشی پاهایش کم رمق شد و زمین افتاد. چیزی نمی توانست بگوید. فقط یک قول گرفت از حاج ابراهیم همت....
چه قولی گرفت و آیا حاجی ماند سر قولش یا نه!
بماند برای امشب...
برای برنامه ی به وقت حاج قاسم و #ایستگاه_روایت
✍ روایتگر جناب آقای #حاج_علی_قشقایی
مکان: گلزار شهدای حسین رضا.
زمان: پنج شنبه، ۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت:۲۴
🔷حضور مجازی هم داریم.
این هم لینک کانال برای حضور آنلاین در مراسم👇
https://eitaa.com/joinchat/1328218778Cbb7fa8a410