eitaa logo
حوزه علمیه حضرت امام جواد علیه‌السلام_مشکات، قم
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
99 فایل
حوزه مبارکه حضرت امام جواد علیه السّلام (مـشـکـات) ادمین کانال @mapm65
مشاهده در ایتا
دانلود
. با دست خزان اگرچه زخمی شد باغ هرچند که غرق ماتمیم از این داغ پا پس نکشیم هرگز از راه امام گشته است چراغ راه ما شاهچراغ ✍️، ۱۴۰۱/۰۸/۰۷ 🌷 🇮🇷 بسیج مدرسه علمیه حضرت امام جواد علیه السلام
. 🍃 در میلاد حضرت اباعبدالله‌الحسین سلام‌الله‌علیه 🌸 معشوق عالم ای عاشقان ای عاشقان، ماه دو عالم آمده دل را چراغانی کنید آن یارِ محرم آمده از خُمّ کوثر آمده آن می که مستی آورد طی شد خماری سرخوشان جام دمادم آمده دیگر نمانَد درد و غم، دیگر چه باک از بیش و کم بر دردهای ما دوا، بر زخم مرهم آمده مژده که کشتی نجات از عرش اعلی می‌رسد نوحی در این طوفان غم با عزمِ محکم آمده آمد خلیل دیگری تا عشق‌بازی‌ها کند موسی رسید از طور یا عیسی‌بن‌مریم آمده آن لطف سرمد می‌رسد گویی محمد می‌رسد مستی بی‌حد می‌رسد چون اسم اعظم آمده نور هدایت را ببین غوغای وحدت را ببین تفسیر عزّت را ببین شاه محرّم آمده نور خدا شد منجلی، آمد حسین‌بن‌علی برگو به آوای جلی معشوق عالم آمده ✍️ 🇮🇷 مدرسه علمیه حضرت امام جواد علیه‌السلام
. ▪️صلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیدَنَا العَطشان بانگ شادی و هلهله برخاست چون به میدان نشست گرد و غبار غرق خون بود هستی زینب زخم‌های تنش هزارهزار سوی مقتل دوید مویه‌کنان تا خودش را سپر کند زینب اندکی دیر گر رسد باید خاک ماتم به سر کند زینب غرق در خون نفس‌نفس می‌زد حضرت عشق بی‌کس و تنها رمقی چون نداشت با چشمش از خودش دور کرد خواهر را پس‌ازآن شمر سوی مقتل رفت رفت تا کار را تمام کند کار او که تمام بود! خدا رحم بر خواهر امام کند می‌برید از حسین سر ظالم نبرید از حسین دل زینب به سر و سینه می‌زد و می‌کرد خاک‌ها را به اشکْ گِل زینب مویه می‌کرد زینب و برخاست نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال در زمین و در آسمان پیچید نالۀ مادری پریشان‌حال ناله می‌کرد و پیش چشم ترش سر برید از حسین شمر لعین با سر از قتلگاه بیرون رفت پیکر شاه ماند روی زمین تشنه بود و سرش جدا کردند پیش چشمان مادرش، ای وای! نکند دشمن ازسرِ کینه بکند قصد پیکرش، ای وای! پس‌ازآن ده حرامی ملعون سوی آن شاه سرجدا رفتند اسب‌ها را که نعل تازه زدند سوی فرزند مصطفی رفتند پس‌ازآن شد سری به نیزه بلند نالۀ اهل‌بیت افزون شد پیرهنْ کهنه هم از او بردند دل سنگ از مصیبتش خون شد ▪️▪️▪️؛ بوسه بر رگ نداشت سابقه‌ای زینب این بوسه از کجا آموخت؟ چون‌که لب بر رگ حسین گذاشت دل دشمن به حال زینب سوخت... ✍️ 🏴 مدرسه علمیه حضرت امام جواد علیه‌السلام
. 🌷برای به خون نشستن دوبارۀ شاهچراغ می‌پرد آرتین هنوز از خواب باز هم خواب جنگ می‌بیند می‌پرد بی‌قرار و آشفته خواب تیر و تفنگ می‌بیند خواب می‌بیند آسمان خونی است نشده وحشتش تمام هنوز غرق خون گوشۀ حرم مانده تن بابا و آرشام هنوز باز تیری نشست بر دستش باز جنگی به‌پاست در سر او پر کشیدند پیش چشم ترش پدر و مادر و برادر او... گرچه سالی نرفته است هنوز حرمت این حرم دوباره شکست در دل آرتین غمدیده آتشی از صفیر تیر نشست دست آلودۀ حرامی‌ها باز آتش فکند در این باغ در محرّم، حرم به سوگ نشست خون شده چشم و قلب شاهچراغ با شهادت اگرچه خو کردیم مقصد ما اگرچه عاشوراست باید آماده و مراقب بود راحت و خواب در نبرد، خطاست ✍️، ۱۴۰۲/۰۵/۲۳ 🏴 مدرسه علمیه حضرت امام جواد علیه‌السلام
‌ 🏴 ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكينَ عَلَى الْحُسَيْن ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید صد شکر که زنده‌ایم و این ماه رسید ای گریه‌کنان، بهار اشک آمده است ای سینه‌زنان، محرّم از راه رسید ✍️ 🇮🇷 حوزه علمیه حضرت امام جواد علیه‌السلام
‌ 🏴 وامُحَمَّداه، صَلّیٰ عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ، هٰذَا حُسَینٌ بِالعَراءِ مُرَمَّلٌ بالدِّماءِ مُقَطَّعُ الأعضَاءِ، وَاثَکلاه وَبَنَاتُكَ سَبَایَا... بوی تو دارد این بدن، اما نقشی از تو در آن نمی‌بینم! خوانده‌ای تو مرا کنار خودت از تو اما نشان نمی‌بینم! من صدا می‌زدم: حسین... حسین تو "اُخَيَّ إلَيَّ" می‌گفتی من فدای صدای محزونت ای گل من چرا به خون خفتی؟ ای تن بی‌سر رها در خون تو حسینی؟ تویی برادر من؟! باورم نیست ای تن بی‌سر! تو حسینی؟ عزیز مادر من؟! این تویی سایۀ سر زینب که روی خاک مانده‌ای بی‌سر؟ این تویی جان حیدر و زهرا؟ این تویی نور چشم پیغمبر؟ هرچه در پیکر تو می‌نگرم اثری از حسین پیدا نیست! زینت شانه‌های پیغمبر جای تو روی خاک صحرا نیست آتشی در دلم به‌پاست حسین پیرهنْ کهنه‌ات کجاست حسین؟! تن تو مانده روی خاک، ولی سر تو روی نیزه‌هاست حسین دارم از غصۀ تو می‌میرم پاره‌پاره چرا شده بدنت؟ هرچه می‌گردم ای برادر نیست جای یک بوسه در تمام تنت! دیدم از دور می‌زدند تو را این شیاطین به‌قصد قرب خدا دم‌به‌دم بر سر تو می‌بارید تیر و تیغ و سنان و سنگ و عصا دیدمت نیمه‌جان و لب‌تشنه من بمیرم برای غربت تو! تکیه بر نیزه‌ای شکسته زدی قامتم خم شد از مصیبت تو! من بمیرم! سر تو را بردند کفش و انگشتر تو را بردند اسب‌هایی که تازه نعل شدند بخشی از پیکر تو را بردند ▪️▪️▪️؛ حَرَمت پر شد از حرامی‌ها در حرم هرچه بود غارت شد قسمت تو شهادتی جان‌کاه قسمت خواهرت اسارت شد... 🏴 حوزه علمیه حضرت امام جواد علیه‌السلام