#متن_بیانات در دیدار اعضای همایش بینالمللی حضرت حمزه سیّدالشّهدا (علیه السّلام) #همایش_حضرت_حمزه 14 #بهمن #1400
بسماللّهالرّحمنالرّحیم(۱)
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین.
حقیقتاً خیلی متشکّرم از شما آقایان محترم که به این فکر افتادید و این اقدام بزرگ را انجام دادید. البتّه این یک مقدّمه است؛ یعنی این اقدام شما و این بزرگداشت جناب حمزه (سلام اللّه علیه) یک زمینهسازی و منبعسازی است برای کارهای بعدی. کار اصلی را بایستی هنر انجام بدهد و حتماً بایستی هنرهای نمایشی، هنرهای زبانی و تجسّمی به کار برود برای این قضیّه تا مقصود از تکریم و بزرگداشت شخصیّتی مثل جناب حمزه حاصل بشود؛ وَالّا با صِرف بزرگداشت [به نتیجه نمیرسد]، خب حالا ممکن است چون در رسانهها پخش میشود، یک برههای از زمان اسم این بزرگوار پخش بشود؛ لکن آن کاری که شما میخواهید انجام بدهید و میخواهید فرهنگسازی بکنید و الگوسازی بکنید، جز با کار هنری به طور کامل انجام نمیگیرد و ناقص خواهد ماند. بنابراین، کارتان بسیار خوب است. هر چه میتوانید ــ همان طور که اشاره هم کردید و درست است ــ بر اتقان تکیه کنید و کیفیّت را بالا ببرید؛ این موجب میشود که آن کسی که میخواهد کار هنری بکند، منابع لازم و مستندات لازم را در اختیار داشته باشد.
امّا چند جملهای دربارهی جناب حمزه (علیه السّلام). واقعاً ایشان یکی از اصحاب غریب رسولاللّه (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است، آن هم با آن نقشی که ایشان داشته است. در هنگام ایمان آوردنش، آن کیفیّت ایمان آوردن این بزرگوار است که علناً فریاد میزند من مسلمان شدم و اعلامِ اسلام میکند، بعد از آنکه به گفتهی ابناثیر یک کتک مفصّلی به ابوجهل میزند ــ در اُسدالغابة،(۲) ابناثیر این جوری میگوید ــ بعد، مسئلهی هجرت، ورود در مدینه و تأثیراتی که شخصیّت ایشان داشته در بنای این عمارت باشکوه اسلامی که پیغمبر میخواهد در آن محیط کوچک انجام بدهد؛ بعد، بنا بر یک روایت، اوّلین سریّهای که پیغمبر میفرستند سریّهی جناب حمزه است که برای او پرچم میبندند و او را میفرستند به جنگ؛ بعد هم در جنگ بدر و آن حرکت عظیمی که ایشان و آن دو بزرگوارِ دیگر انجام دادند و بعد هم در جنگ اُحد. وقتی که جناب حمزه میجنگید، یک علامتی با خودش داشت؛ در لباسش و هیئتش یک علامتی داشت ــ ظاهراً در جنگ بدر است ــ یکی از آن اسرا میگوید صاحب آن علامت چه کسی بود؟ گفتند حمزةبنعبدالمطّلب بود؛ گفت هر چه به سر ما آمد به وسیلهی او آمد؛ او بود که در بدر پدر لشکر کفّار را درآورد! یعنی یک چنین شخصیّتی بود؛ با این وضعیّت، این بزرگوار ناشناخته است، اسمش مطرح نیست، شرح حالش مطرح نیست، خصوصیّاتش مطرح نیست، ایشان واقعاً غریب است.
و واقعاً خدا رحمت کند مصطفیٰ عقّاد را و باید تشکّر کنیم از او که در فیلم «الرّسالة»(۳) این شخصیّت بزرگ را در قالب یک اثر فاخر ــ انصافاً فاخر است؛ بخصوص بخش مربوط به حمزهاش که خب بازیگرش هم بازیگر فوقالعاده معروف و مهمّی است،(۴) حقیقتاً یک جلوهای دارد ــ توانسته تا حدودی زندگی این بزرگوار را به تصویر بکشد؛ البتّه تا حدودی. و این کار بایستی انجام بگیرد. البتّه این کار در مورد دیگر صحابهی پیغمبر هم باید انجام بگیرد: در مورد عمّار همین کار باید بشود؛ در مورد جناب سلمان باید بشود؛ در مورد جناب مقداد [باید بشود]. مقداد را چه کسی میشناسد؟ چه کسی میداند که او چه کرد؟ حتّی دربارهی بعضی از اصحاب درجهی یک دارد که بعد از پیغمبر «حاصَ حَیصَة»،(۵) مگر مقداد؛ فقط او بود که هیچ تکان نخورد؛ اینها خیلی مهم است؛ اینها را بایستی زنده کرد، احیا کرد. یا جناب جعفربنابیطالب همین جور؛ بخصوص که زندگی جناب جعفر، ظرفیّت هنری و ــ به تعبیر خودشان ــ ظرفیّت درامیاش خیلی زیاد است؛ آن سفر به حبشه و کیفیّت آن و رفتن و برگشتن و مانند اینها؛خیلی کار باکیفیّتی است و از لحاظ هنری میشود [روی آن] پرداخت خوبی انجام داد. بنابراین آنچه در درجهی اوّل میشود گفت، این است که این بزرگوار انصافاً غریب است.
1
#متن_بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش
#فرماندهان_نیروی_هوایی و #پدافند_هوایی_ارتش #1400
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، دوستان خوبِ نیروی فعّال و پُرتحرّک هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران! شرایط نامساعد کرونا نگذاشت که ما آن طوری که مایل بودیم این جلسه را برگزار کنیم. دوست میداشتیم جمع بیشتری از شما عزیزان را اینجا ملاقات کنیم و راحتتر و بهتر صحبت کنیم، منتها من مقیّدم به شیوهنامههایی که پزشکان اعلام میکنند؛ بنده تقیّد دارم، یعنی وظیفه میدانم برای خودم که آنها را عمل کنم، و عمل میکنم؛ اصرار روی ماسک دارند؛ و نوبت سوّم تزریق این واکسن را هم من انجام دادهام؛ البتّه مدّتها قبل -چند ماه قبل این کار را [انجام دادم]- یعنی هر آنچه پزشکان محترم مصلحت بدانند، لازم بدانند، بنده مقیّدم که انجام بدهم. توصیه هم میکنم به مردم عزیزمان که به حرف متخصّصین و صاحبنظران این رشته توجّه کنند و گوش کنند و آنچه آنها صلاح میدانند و لازم میدانند انجام بدهند. به هر حال جلسه به این شکلی که امروز هست، تشکیل شد. خیلی خوشآمدید؛ امیدواریم که انشاءالله خداوند همهی شما را موفّق بدارد.
خب، ایّام ماه رجب است. اوّلین عرض من به شما این است که قدر این ماه را و این روزها را بدانیم؛ ماه رجب، ماه توسّل است، ماه تضرّع است، ماه دعا است، ماه تصفیهی روانی و معنوی است؛ دلها را به خدا باید نزدیک کرد؛ بخصوص جوانهای شما، جوانهایی که در جلسه و در سطح نیرو هستید. به این تقویت ارتباط با خداوند همهی ما احتیاج داریم؛ در لحظهلحظهی عمرمان به این تقویت ارتباط با خدا احتیاج داریم و این ایّام ماه رجب متناسب با این [احتیاج] است و زمینهی فیوضات الهی و فیوضات معنوی است.
خب امروز روز نوزدهم بهمن است؛ یعنی روز بیعت شگفتیساز نیروی هوایی؛ روز یک حرکت تاریخی و نقطهی عطف از سوی نیروی هوایی. شاید از نسل کنونی نیروی هوایی هیچ کس در آن روز حاضر نبوده؛ بسیاری از جوانها که آن روز شاید به دنیا هم نیامده بودند ولیکن معتقدم که همهی آن کسانی که امروز در نیروی هوایی با احساس مسئولیّت کار میکنند، در آن اعلامِ پیوستگی شریکند؛ همین شماها که آن روز هم نبودید، یا شاید در نیرو نبودید -یعنی اغلب سابقهی کاریتان هم این مقدار نیست- لکن در آن حرکتی که آن روز انجام گرفت، در افتخار آن روز و در فضیلت آن روز شریکید؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آن روز آن جوانهایی که آمدند -افسر و درجهدار و عمدتاً همافران- و در آن جلسه و در آن دیدار عجیب شرکت کردند و بیعت کردند، این بیعت، بیعت با شخص نبود؛ این بیعت، بیعت با هدفها بود، بیعت با آرمانها بود؛ بیعت با آن جهاد مقدّسی بود که امام فرمانده مقتدر آن جهاد بود. اینها آمدند نیروی هوایی را آوردند زیر چتر این فرماندهیِ مقتدر و باعظمت و شگفتیآفرین. این کار یک کار معنوی بود، لذا این کار جریان دارد؛ این کار یک قضیّهای نبود که حالا آن روز اتّفاق افتاد و تمام شد؛ نه، این کار در جریان است. هر کس در هر دورهای در مسیر آن آرمانها حرکت کند، در واقع در این حرکت سهیم و شریک است. بنابراین، شما هم جزو کسانی هستید که از افتخارات نوزدهم بهمن بهرهمند هستید.
حرکت آن روزِ نیروی هوایی ضربهی آخری بود که بر پیکر پوسیدهی رژیم پهلوی وارد شد و خیمهی منحوس رژیم پهلوی را خواباند، نابود کرد. این حرکت، حرکت تأثیرگذاری بود؛ بسیار تأثیرگذار بود این حرکت. همان روز امام (رضوان الله علیه) در صحبتشان خطاب به همان جمعی که آمده بودند(۲) فرمودند که شما ارتش را آزاد کردید، ارتش را از خدمت طاغوت به خدمت اسلام درآوردید؛ تا امروز در خدمت طاغوت بودید، حالا آوردید در خدمت امام قرار دادید. آنها شعار میدادند «ما همه سرباز توایم»، امام فرمودند شما سرباز امام زمانید، سرباز قرآن و اسلام هستید و آمدهاید در این راه دارید حرکت میکنید. واقعش هم همین بود.
1
media_30592_[Leader.ir].mp3
31.1M
28 #بهمن__بیانات در ارتباط تصویری با مردم #آذربایجان_شرقی به مناسبت #سالگرد_قیام_بیستونهم_بهمن_مردم_تبریز در سال ۱۳۵۶(۱)
#1400
منبع صوت بیانات
28بهمن__بیانات در ارتباط تصویری با مردم #آذربایجان_شرقی
#متن-بیانات
به مناسبت #سالگرد_قیام_بیستونهم_بهمن_مردم_تبریز در سال ۱۳۵۶(۱)
#بهمن #1400
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
ای کاش امکان میداشت نَفَس گرم شما عزیزان تبریزی و آذربایجانی را مثل سالهای گذشته در این حسینیّه احساس میکردیم! امسال هم نتوانستیم شما را از نزدیک زیارت کنیم. امیدواریم خدای متعال به شما توفیق بدهد، کمک کند و تفضّلاتی را که بر مردم آذربایجان و مردم تبریز در طول زمان مبذول داشته است، به بهترین وجهی ادامه بدهد.
این جلسه به مناسبت بیستونهم بهمن سال ۵۶ است که این دیدارِ همهسالهی ما و شما است و این روز در واقع روز درخشش تبریز در تاریخ انقلاب است؛ روز بیستونهم بهمن یک روز پُرافتخار و مایهی درخشش تبریز است در طول تاریخ انقلاب ما.
قبل از اینکه وارد صحبت به مناسبت این بزرگداشت و یادبود بیستونهم بهمن بشوم، چون امروز روز نیمهی رجب و روز عمل و عبادت و تضرّع است، مناسب میدانم که عرض کنم جوانهای ما، عزیزان ما، به تقویت بنیهی معنوی نیاز دارند؛ همهی ما نیاز داریم، جوانها بیشتر و بهتر جذب میکنند عوامل معنویّت را. ممکن است اعمال امروز را یک کسی مثل بنده هم انجام بدهد، امّا وقتی یک جوان انجام میدهد، فیضی که او میبرد و استفادهای که او میکند از فیضی که امثال این حقیر میبریم بسیار بیشتر است؛ این خاصیّت جوانی است. جوانها را توصیه میکنم که فرصت ماه رجب را مغتنم بشمرند، فرصت امروز را که نیمهی ماه رجب است مغتنم بشمرند. البتّه اعمال امروز را متوقّف دانستهاند یا همراه کردهاند با سه روز روزه، لکن بدون روزه هم به قصد رجاء میشود عمل امّداوود را به جا آورد. این ارتباط با خدا به زندگی شما برکت میبخشد، به کشور هم برکت میبخشد، به آیندهی انقلاب هم برکت میبخشد.
امّا دربارهی بیستونهم بهمن، اوّلاً بیستونهم بهمن برای تبریز و برای همهی ما روز شکرگزاری است؛ بحث من مربوط به همین مقوله است که حالا انشاءالله ادامه خواهم داد. روز شکرگزاری است؛ چرا شکرگزاری؟ زیرا حادثهای که در این روز در تبریز به وجود آمد موجب ثمردهی انقلاب شد؛ این حادثه موجب شد که انقلاب و فعّالیّتها و تلاشهای میدانی و سیاسی قبل از انقلاب به ثمر بنشیند؛ این خاصیّت حادثهی بیستونهم بهمن تبریز بود؛ چرا؟ زیرا این حرکت، حرکت ابتکاریای بود، حرکت مهمّی بود که استمرار قیام نوزدهم دی قم را به همه یاد داد و نشان داد. اگر تبریز در روز بیستونهم بهمن آن حرکت عظیم را انجام نمیداد، سنّت چهلمگیری و استمرار مبارزه برای ملّت ایران راه نمیافتاد و باب نمیشد. وقتی که چهلم شهدای قم در تبریز با ابتکار تبریزیها به وجود آمد، این شد سرمشق. در شهرهای گوناگون دیگر -در یزد، در کرمان، در شهرهایی از استان فارس و در مناطق گوناگون دیگر- این حرکت به راه افتاد و این جریان، آحاد مردم را به میدان مبارزه و انقلاب کشاند و همین شد که [حضور مردم] به پیروزی انقلاب منتهی شد. پیروزی این انقلاب به خاطر حضور مردم در عرصه و در میدان و در خیابان بود؛ این انقلاب نه با تفنگ، نه با سیاسیکاری، نه با حزببازی پیروز نشد؛ با حضور مردم پیروز شد. حضور مردم ناشی از همین حرکتها بود، سرآغاز این حرکتها هم در تبریز انشاء شد و ابتکار شد. بنابراین، ما همه، از جمله خود شما تبریزیهای عزیز، بایستی خدا را شکر کنیم که این حرکت شما برکت پیدا کرد و به ثمردهی انقلاب منتهی شد.
خب، روز بیستونهم بهمن یک حادثه است. آذربایجان حوادث گوناگونی را گذرانده است و در طول تاریخ، از چند قرن پیش به این طرف -حالا آن مقداری که میتوان بجرئت گفت، از سه چهار قرن پیش به این طرف- آذربایجان پیشران وحدت ملّی و ایستادگی ملّی بوده؛ یعنی آذربایجان و تبریز یک نقطهی اساسی برای ایجاد اتّحاد ملّت ایران و یک مرکز مهم برای تعلیم ایستادگی مردم ایران در مقابل حوادث گوناگون، بوده. این افتخاراتی را برای این شهر و این استان به وجود میآورد و برای خود این استان و این شهر هم البتّه افتخار بزرگی است.
یکی از امتیازات بزرگ آذربایجان که این را هم خوب است عرض بکنیم، این است که همیشه پرچم ارادت به اهلبیت در دست مردم آذربایجان بوده؛ یعنی در این چند قرنی که اشاره کردم، هیچ وقت این پرچم در دست مردم آذربایجان از اهتزاز نیفتاده است. در بسیاری از شهرهای دیگر هم همین جور است، لکن آذربایجان در این مسئله یک خصوصیّتی دارد که این هم جزو افتخارات بزرگ آذربایجان است.
پس حرکت بیستونهم بهمن شد [موجب] استمرار مبارزه؛ من امروز میخواهم روی این «استمرار» چند جملهای عرض کنم.
1
10 #اسفند
#متن_ بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت #عید_مبعث #1400
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم عید سعید و بسیار بزرگ مبعث رسول اکرم را به همهی امّت بزرگ اسلامی و به ملّت عزیز ایران و به همهی آزادگان جهان. روز مبعث و شب مبعث، روز و شبی است که بزرگترین هدیهی عالم وجود -که از آن تعبیر شده است در دعای شب مبعث به «بِالتَّجَلِّی الاَعظَم»(۱)- به نبیّ مکرّم اسلام، برترین بندهی خداوند، اعطا شد و هدیه داده شد.
البتّه بعثت نبیّ مکرّم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هدیهی به همهی بشریّت هم هست. اگر ما در میان ارزشهای فراوان اسلام، سلسلهی ارزشهای اسلامی -که مجموعهی ارزشهای اسلامی خیلی گسترده است- فقط دو ارزش را در نظر بگیریم، یعنی عنصر «گسترش عقلانیّت» و عنصر «پرورش اخلاق» را که دو عنصر برجسته از این ارزشها است، اگر همین دو عنصر را در نظر بگیریم که اسلام نسبت به آنها چه تأکیدی کرده، تصدیق خواهیم کرد که اسلام عالیترین هدیه را و وسیلهی سعادت را به بشریّت عطا کرده.
اینکه اسلام به عقلانیّت و گسترش عقلانیّت دعوت میکند، چیز خیلی مهمّی است. در قرآن دهها مورد، و اگر کسی بشمرد شاید نزدیک به صد مورد وجود دارد که خدای متعال، با تعابیر مختلف، با تعبیر «تَعقِلون»، با تعبیر «تَتَفَکَّرون»، با تعبیر «اُولِیالاَلباب»، با تعبیر «یَتَدَبَّرون»، مخاطبان را و آحاد مردم را به تفکّر و اندیشه و عقل دعوت کرده.
در مورد گسترش مفاهیم اخلاقی و پرورش اخلاقی هم همین بس که در چند جای قرآن در صدر اهداف بعثت، اخلاق و تزکیه را ذکر کرده: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم؛(۲) اوّل، تزکیه است؛ هم چنین در آیات دیگر: لَقَد مَنَّ اللَهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم.(۳) چند جای دیگر هم در قرآن هست که هدف بعثت را «تزکیه» معیّن کرده است؛ در رأس اهداف [بعثت ]، تزکیه است.
پس بنابراین اسلام این دو ارزش متعالی و بینظیر را هدیه کرده به بشریّت و تحریص(۴) بر آن کرده و مؤمنینِ به خود را و به تبعِ آنها همهی آحاد بشر را دعوت به تعقّل و تفکّر و تزکیه و مانند اینها کرده که این بزرگترین هدیهای است که اسلام میتواند به بشریّت اعطا کند و اعطا کرده.
خب چند نکته در باب بعثت را به طور اختصار عرض میکنم، بعد هم یک نکتهای در باب قضایای جاری روز عرض خواهم کردم.
یک نکته در باب بعثت این است که بعثت رسول اکرم اسلام، چیزی را تحقّق بخشید که به نظر محال میآمد، ناممکن بود؛ و آن چه بود؟ این بود که از مردم جزیرةالعربِ دوران جاهلیّت -که حالا عرض میکنم خصوصیّاتشان چه بود- یک امّت بافضیلت مثل امّت اسلامیِ دورهی خود پیغمبر تشکیل داد؛ چنین چیزی با نگاه عرفی و عادّی محال به نظر میرسد. مردم عربستان در دورهی جاهلیّت، قبل از بعثت پیغمبر، خصوصیّاتی داشتند که بعضی از آنها در نهجالبلاغه [آمده] است، بعضی هم در تاریخ است: مردم گمراه، سرگردان، بیهدف، بشدّت نادان، دچار فتنههای بزرگ -فتنههای ناشی از عصبیّتها و جهالتهای بزرگ- در عین حال با همهی این صفاتی که عرض کردیم -نداشتن علم، نداشتن معرفت، نداشتن ذرّهای اخلاق، نداشتن هدف- بشدّت متکبّر، بشدّت خشن، حقناپذیر، لجوج؛ این خصوصیّات مردم عربستان [بود]؛ مردم مکّه و بقیّهی جاهایی که در آن وقت بودند، از بزرگان و کوچکانشان، رؤسا و زیردستانشان، این خصوصیّات را داشتند. پیغمبر اکرم آمد از همین مردم با یک فاصلهی کوتاهی -که عرض میکنیم- یک ملّتی ساخت متّحد، بافضیلت، باگذشت، فداکار و دارای عالیترین خُلقیّات؛ شما نگاه کنید به مسلمانان زمان پیغمبر -چه آن وقتی که منحصر بودند در مدینه و چه آن وقتی که گسترش پیدا کردند به مکّه و طائف و بعضی جاهای دیگر- [پیامبر] همان آدمها را تبدیل کرد به یک چنین انسانهایی. این به نظر نشدنی بود؛ با هیچ محاسبهای امکان این نبود که در یک مدّت کوتاهی، آنچنان مردمی تبدیل بشوند به اینچنین مجموعهای. بعد هم در کمتر از بیست سال آوازهی جهانی پیدا کردند؛ همین مردمِ با آن خصوصیّات اخلاقی، بعد از آنکه اسلام را قبول کردند، بیست سال نگذشته بود که آوازهی جهانی پیدا کردند و از طرف شرقشان، از طرف غربشان توانستند فکر خود را، اندیشهی خود را، عظمت خود را منتشر کنند و به تعبیرهای امروزی، هم از لحاظ سختافزاری، هم از جهت نرمافزاری توسعه پیدا کنند. این کاری بود که اسلام انجام داد، و این واقعاً یک کاری بود ناممکن؛ به نظر ناممکن میآمد ولیکن اسلام [آن را] تحقّق بخشید؛ بعثت [آن را] تحقّق بخشید.
1
15 #اسفند__ بیانات پس از کاشت نهال در #روز_درختکاری (فقط متن بیانات آقا در روز درختکاری رو متاسفانه پیدا کردم. فایل صوتی پیدا نکردم.)
#1400
به مناسبت روز درختکاری و هفتهی منابع طبیعی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
اوّلاً عید سعید ولادت حضرت اباعبداللهالحسین (علیه الصّلاة و السّلام) را به همهی ملّت ایران و همهی کسانی که این سخن ما را میشنوند تبریک عرض میکنم. وجود شریف حسینبنعلی (سلام الله علیه و صلوات الله علیه) کانون عشق ملّت ایران و همهی ملّتهای مسلمان، اعمّ از شیعه و غیر شیعه است و امیدواریم این روز برای ملّت ایران روز مبارکی باشد و انشاءالله نبیّ مکرّم اسلام و امیرالمؤمنین و صدّیقهی طاهره (سلام الله علیهم) به ملّت ایران و همهی ملّتهای مسلمان، امروز عیدی بدهند.
خب امروز روز درختکاری است؛ بحمدالله توفیق پیدا کردیم، مثل سالهای دیگر دو اصله نهال غرس کنیم و این کاری را که از ما در این مورد برمیآمد، انجام بدهیم. این را همهی برادران و خواهران عزیز ما بدانند که کاشت درخت یک حرکت دینی و انقلابی است؛ کاری است که منشأ دینی دارد و منشأ انقلابی دارد و امروز هر کسی که در این زمینه فعّال است، بداند که دارد یک کار انقلابی انجام میدهد و یک کار دینی انجام میدهد. البتّه کاشتن، مرحلهی اوّل کار است، نگهداری هم مرحلهی بعدی است؛ یعنی نگهداشتن درختان و حفظ درختان هم بسیار مهم است که بایستی رعایت بشود.
خدای متعال گیاه زنده را منبع رزقِ همهجانبهی آحاد مردم قرار داده؛ یعنی گیاه، هم منشأ خوراک است، هم منشأ دارو است، هم منشأ تنفّس است، هم منشأ جمال و زیبایی طبیعت و چشمنواز و دلنواز است؛ آسایشدهندهی روح و نگهدارندهی جسم انسان است؛ گیاه این [طور] است.
بنابراین ایجاد گیاه زنده و حفظ گیاه زنده یک وظیفهی عمومیِ همهی انسانها است، چون انسانها همه به گیاه وابسته هستند. به همین جهت است که تأکید میکنیم، همیشه هم تأکید کردهایم که تخریب جنگلها، تخریب محیط زیست و نابود کردن رویشهای گیاهی و درخت و سبزهی روی زمین، تخریب منابع ملّی است و ضربهی به منافع عمومی جامعه است؛ همه بدانند، این که یک بخشی از جنگل را تخریب کنند، ویران کنند برای اینکه فرض کنید یک ساختمانی، یک مرکزی بسازند، این قطعاً به ضرر است. در یک موارد اضطراری البتّه اشکال ندارد، امّا به طور طبیعی این بدون شک ضرر به ملّت و ضرر به منافع ملّی است.
این را باید همه توجّه داشته باشیم که مسئلهی محیط زیست یک مسئلهی تشریفاتی و تزئینی نیست؛ بعضی خیال میکنند مسئلهی محیط زیست یک مسئلهی تزئینی است و در حاشیهی کارهای بعد و در درجهی دوّم کارهای اساسی کشور است؛ این جور نیست. حفظ محیط زیست جزو اساسیترین و لازمترین کارهای کشور و مؤسّسات کشور است.
یکی از کارهای جدّیِ حفاظت از محیط زیست، مسئلهی آب و خاک است. خیلیها غافلند از اینکه آب و خاک دو ثروت عظیم ملّی است، دو ذخیرهی حیاتی همهی ملّتها است در همهی کشورهای عالم؛ نباید با اینها مسرفانه برخورد کرد و نباید خاک را تخریب و نابود کرد. بنابراین، رفتار مسرفانهی با آب و خاک مطمئنّاً ضربهی به منافع ملّی است. البتّه سیاستها و روشهای فراوانی وجود دارد برای استفادهی بهینهی از آب و استفادهی بهینهی از خاک؛ اینها معلوم است برای اهلش؛ کسانی که در این زمینه سررشته دارند بایستی مسئولین را هدایت کنند، کمک کنند و مسئولین به این مسئله توجّه کنند.
یک موضوع دیگری که در باب حفاظت از محیط زیست مورد نظر است، مسئلهی حفاظت از حیات وحش است. اینکه نسبت به حیات وحش و حیواناتی که در سرتاسر کشور در جنگلها، در بیابانها، در دشتها متفرّقند، بیتفاوت باشیم، قطعاً به ضرر منافع ملّی است. مسئلهی شکار غیر قانونی را باید جدّی گرفت. در شرع مقدّس اسلام، شکار فقط در صورتی که کسی برای تغذیه نیاز به شکار داشته باشد مجاز است؛ در غیر این مورد، اصلاً شکار مجاز نیست، شرعاً اجازهی شکار داده نشده. شما در کتابهای فقهی که نگاه کنید، میگویند نماز در سفری که برای شکار انجام میگیرد تمام است؛ یعنی سفر، سفر حرام است؛ معنایش این است دیگر؛ یعنی این کار یک کار خلاف است. این را باید توجّه کرد؛ بحث حیات وحش بسیار مهم است.
1
19 #اسفند__بیانات در #دیدار_اعضای_مجلس_خبرگان_رهبری (این یکی هم فقط متن بیانات در کانال موجود می باشد. #1400
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید آقایان محترم، برادران عزیز! این برای بنده جای خرسندی و خوشوقتی است که بحمدالله این جلسهی بسیار مهم در موعد مقرّر تشکیل میشود و همهی دوستان شرکت میکنید و آن طور که جناب آقای رئیسی گزارش کردند، بحثها با جدّیّت دنبال میشود. خداوند انشاءالله به شما کمک کند و این زحمات را از شما قبول کند. تبریک عرض میکنم اعیاد شعبانیّه را، بخصوص عید نیمهی شعبان را که روز شکوفایی آرزوهای همهی بشریّت در طول تاریخ است، که امیدواریم انشاءالله خدای متعال آن روز را، روز فرج را، روز ظهور را به ما نشان بدهد و هر چه زودتر انشاءالله اتّفاق بیفتد.
ماه شعبان با قطع نظر از این اعیاد هم ماه بسیار مهمّی است؛ اَلَّذی کانَ رَسولُ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یَداَبُ فی صیامِهِ وَ قیامِهِ فی لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخوعاً لَکَ فی اِکرامِهِ وَ اِعظامِهِ اِلیٰ مَحَلِّ حِمامِه؛ پیغمبر تا آخر عمر با این ماه این جور رفتار میکردند. بعد هم [از خدا میخواهیم] که «فَاَعِنّا عَلَی الاِستِنانِ بِسُنَّتِهِ فیه».(۲) خود این مناجات شورانگیزی هم که روایت شده است و نقل شده است در این ماه، شاهد بر عظمت این ماه است. این فقراتی که در این مناجات شریف و عزیز وجود دارد، در کمتر [جایی هست]. البتّه همهی دعاهای در اختیار ما که مأثور از ائمّه (علیهم السّلام) است، دعاهای پُرمضمونِ پُرمحتوای فوقالعاده است، همه فوقالعاده است ــ آنهایی که حالا مأثور است و معلوم است ــ لکن مثل این مناجات انصافاً کم داریم. من یک وقتی از امام (رضوان الله علیه) سؤال کردم، گفتم شما در بین این دعاهایی که هست، به کدام دعا بیشتر علاقه دارید یا بیشتر اُنس دارید ــ حالا تعبیر خودم یادم نیست؛ یک سؤالِ این جوری کردم ــ ایشان یک تأمّل مختصری کردند، گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیّه. اتّفاقاً این دو دعا ــ دعای کمیل هم واقعاً یک مناجات عجیبی است ــ خیلی نزدیکند به هم از لحاظ مضامین، حتّی از لحاظ بعضی از فقرات خیلی به هم نزدیک هستند؛ خود این دعا هم واقعاً یک فرصتی است. اِلٰهی هَب لی قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِساناً یَرفَعُ اِلَیکَ صِدقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّه. واقعاً این جور حرف زدن با خدای متعال و عرض حاجت کردن و عرض شوق کردن به حضرت حقّ متعال، چیز خیلی فوقالعادهای است، خیلی عالی است؛ یا این فقرهی «اِلٰهی بِکَ عَلَیکَ اِلّا اَلحَقتَنی بِمَحَلِّ اَهلِ طاعَتِکَ وَ المَثوَی الصّالِحِ مِن مَرضاتِک»؛ یا این فقرهی اوج این دعا که امام (رضوان الله علیه) مکرّر این فقره را در بیاناتشان ذکر میکردند: اِلٰهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّی تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور.(۳) ماها واقعاً چه جوری میتوانیم اینها را بگوییم؟ جلوی ما حجب ظلمانی هم یکی پس از دیگری هست؛ آن وقت درخواست این دعا این است که: حَتّیٰ تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور.
خب حالا اینها دیگر یک معالم(۴) فوقالعادهای است که خوشا به حال آن کسانی که دسترسی دارند و فهمشان، قلبشان، روحشان آشنای با این مضامین است و درست درک میکند این مفاهیم را؛ خوشا به حالشان! خداوند انشاءالله به ما هم بدهد. به هر حال این ماه پُربرکتی است و انشاءالله بتوانیم از این ماه هر چه میتوانیم و تا هر جایی که ممکن است استفاده کنیم.
1
9اسفند__ پیام رهبر معظم انقلاب اسلانی به مناسبت #حلول_سال_نو #1401 #اسفند #1400 #متن_بیانات
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین سیّما بقیة الله فیالأرضین
یا مقلّب القلوب والأبصار، یا مدبّر اللیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال حوِّل حالنا إلی أحسنِ الحال
تبریک عرض میکنم عید نوروز و آغاز سال نو و طبیعت نو و روز نو و روزگار نو را، که امسال مصادف است با ایام نیمهی شعبان که متعلّق است به خورشید فروزان عالم وجود، حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). تبریک عرض میکنم به ملّت بزرگ ایران و به همهی ملّتهای همدل و همسان. به طور خاص تبریک عرض میکنم به خانوادههای معظّم شهیدان، خاندانهای صبور و ارزشمند که انشاءالله خداوند سایهی این خانوادههای معظّم را از سر ملّت ایران، از سر ما کوتاه نکند و همچنین به جانبازان عزیز و خانوادههای باگذشت و صبور آنها و همچنین به ایثارگران و خدمتگزارانِ صمیمی ملّت ایران در میدانهای مختلف؛ چه در میدان سلامت، چه در میدان امنیّت، چه در میدان مقاومت، چه در میدان علم؛ و به همهی این عزیزان تبریک عرض میکنم این روز شیرین و عید مبارک را.
سال دیگری هم گذشت. سال ۱۴۰۰ هم به پایان رسید با همهی شیرینیها و تلخیها و فرازها و فرودها که در زندگی طبیعی است. زندگی مجموعهای از همین فراز و فرودها و شیرینیها و تلخیهاست. اشاره کنم به چند اوج از حوادث ملّت ایران، چند فراز، چند شیرینی بزرگ که یکی از آنها مسئلهی انتخابات بود. انتخابات حقیقتاً مهم بود، بزرگ بود. در عین شدّت بیماریِ همهگیر، بیماری کرونا در اوائل سال ۱۴۰۰، مردم آمدند پای صندوقهای رأی، و رأی دادند. خیلی مهم است. در حالیکه اجتماع دو نفر در یک نقطه خطرناک بود. آن روزهایی که ما صدها نفر در روز تلفات داشتیم، شاید پانصد، ششصد و شاید هم بیشتر. در یک چنین شرایطی انتخابات برگزار شد. مردم آمدند شرکت کردند و خب دولتی تازهنفس به میدان آمد که آنطوری که قرائن نشان میدهد، دولتی مردمی و علاقهمند به حرکتها و هدفهای مردمی و دارای ریل جداگانهای غیر از دولت محترم قبلی در حال حرکت هستند و امیدهایی را در مردم زنده کردهاند بحمدالله. این یکی از فرازها و اوجهای حوادث ملّت ایران بود.
یک مورد دیگر مقابلهی جدّی با بیماری همهگیر کرونا بود که به معنای واقعی کلمه مبارزه شد، مقابله شد. تلفات این بیماریِ خطرناک از روزی چند صدتا رسید در یک برههای به روزی بیست تا، هجده تا مثلاً؛ به اینجاها رسید. اگرچه باز یک مقداری بالا رفته، اما تفاوت بین این وضعیتی که خب بحمدالله واکسن در اختیار همه قرار گرفت با آن وضعیت آن روز تفاوت زیادی است.
یک اوج دیگر پیشرفت علم و فنّاوری بود. تولید چند نوع واکسن در کشور که بعضی مورد تأیید جهانی هم قرار گرفت؛ و حرکتهای مختلف علمی و فنّی از واکسن بگیرید تا ماهواره، در همهی جهات بحمدالله کشور کارهای مهمی داشت. اینها اوجهای بزرگِ سال ۱۴۰۰ بود. در داخل کشور حوادث گوناگون دیگری هم بود. شیرینیهای دیگری هم بود.
در عرصهی جهانی هم همین جور. یکی از مهمترین حوادث شیرین سال ۱۴۰۰ این بود که آمریکاییها، در همین اواخر البته، آمدند اعتراف کردند، به زبان خودشان گفتند که ما در فشار حداکثری علیه ایران شکست خفّتبار خوردیم. تعبیر «خفّتبار»، تعبیر خود آمریکاییهاست. حادثهی مهمّی است. ملّت ایران پیروز شد. ملّت ایران توفیق پیدا کرد. هیچ کس نمیتواند این را به خودش نسبت بدهد. ایستادگی ملّت ایران به یک چنین پیروزی بزرگی رسید. حوادث متعدد دیگری هم رخ داد؛ چه در نزدیکی ما، چه در دوردستها که همه ثابت کرد درستی راه ملّت ایران در مقابل استکبار را. نشان داد که راه درست همین راهی است که ملّت ایران در مقابل استکبار دارد حرکت میکند. خب اینها شیرینیها بود.
تلخیهایی هم داشتیم، که از بین همهی تلخیها آنی را که از همه به نظر من سختتر و مهمتر است عرض میکنم و آن تنگی معیشت مردم، مسئلهی گرانیها و تورّم و این چیزها بود که خب باید حتماً علاج بشود. [اینها] چیزهای علاجپذیری است، مشکلات اقتصادی است که ما امسال امیدواریم بخشی از اینها برطرف بشود، چون همهی اینها دفعتاً برطرف نمیشود، به تدریج برطرف خواهد شد. این که آدم عجله کند، بگوید نهخیر، به همین زودی، واقعبینانه نیست. لکن انشاءالله امیدواریم بعضی از اینها در طول ۱۴۰۱ که سال اول قرن هم هست، ــ قرن پانزدهم هجری شمسی ــ انشاءالله برطرف بشود.
1