6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ماجرای اعتراض ساده چند فوتبالیست که ۶۰۰هزار نفر را کشت!!
📢 برای دیگران هم بفرستید.
📌یاوران امام مهدی(عج)
https://eitaa.com/joinchat/2242314333C294766a9ff
12.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴صلی الله علیک یا مولاتی يا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
📌یاوران امام مهدی (عج)
https://eitaa.com/joinchat/2242314333C294766a9ff
شب دوم فاطمیه اول 1401.mp3
15.25M
🏴مراسم سوگواری دهه اول فاطمیه شب دوم
🎤سخنرانی حضرت آیت الله قرهی مدظله العالی
۱۷ آذر ۱۴۰۱ مصادف با شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
📌یاوران امام مهدی (عج)
https://eitaa.com/joinchat/2242314333C294766a9ff
هدایت شده از یاوران امام مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف)
سخنرانی حضرت آیت الله قرهی (مدظله العالی) شامگاه چهارشنبه ۱۳ مهرماه با موضوع:
تبيين علت دین گریزی و ایجاد فتنه در جامعه
قسمت پانزدهم
علت دین فروشی و راه نجات و عبور از فتنهها
بعد حضرت فرمودید این فرصتها را برای کار نیک غنیمت شمارید که گاهی میشود وقتی فتنهها پیش میآید گاهی صبح فرد مومن است و شب کافر است و حتی دین خود را به دنیای قلیل میفروشند. اما اگر دیدید که فتن زیاد شده و اکثریت فتنهگر شدند، در چنین شرایطی کسی که عمل نیک ندارد سریع دینش را میفروشد.
حالا چکار کنیم که ما اینگونه نشویم؟ که پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «سَتَکُونُ فِتَنٌ یُصبِحُ الرجُلُ فیها مؤمِنا و یُمسِی کافِرا، إلاّ مَن أحیاهُ اللّهُ تعالی بالعِلمِ»، (کنز العمّال: ۳۰۸۸۳)، بزودی فتنههایی پدید خواهد آمد که بر اثر آنها انسان شب خود را با ایمان به صبح میرساند و روزش را در حالی به شب میرساند که کافر است، مگر کسی که خداوند متعال او را به دانش زنده کرده باشد.
در آینده فتنههایی میآید که کسانی که خداوند آنها را به علم زنده نگه داشته نجات مییابند، یعنی حقیقتا اهل علم است.
منظور از علم و دانش در این روایت
بارها بیان کردم و الان متوجه میشوید که سواد سوده و سیاهی است، اما علم بما هو علم نور است و این علم منظور سیاهی نیست و الا به صورت ظاهر خیلی از اهل علم در حوزه و دانشگاه هستند اما اصل فتنه هستند و عامل و باعث فتنه اند! به ظاهر با سواد و درس خوانده هستند اما این علم را نمیگویند و این نکته خیلی مهمی است.
حضرت فرمودند که فتنه ایی میآید که در اثنای این فتنهها فرد در ابتدای صبح مومن و شب کافر است، مگر اینکه علم داشته باشد و منظور هم سواد نیست.
حالا این علم چیست؟ که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء»، (بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۲۴)، علم، نوری است که خداوند به قلب هر کس که بخواهد، میافکند. و این علم را خدا به واسطه تقوا در قلب مومن قرار داده است. یعنی خواندن سواد باید باشد و اشتباه نشود که ما نباید درس بمومخوانیم بلکه باید درس را بخوانیم اما علم را خدا به تقوا به انسان میدهد. تقوا هم یعنی حب دنیا نداشته باشید.
الان دیدیم که بعضی از همین فتنه گرها با داشتن علم و سواد ولی با دشمن دستشان در یک کاسه است! که تعبیر عوامی است که از روی حسد و کینه که سبب فتنه بود اینها میگویند: حالا که ما را حذف کردید ما هم میرویم با فلانی که دشمن است اما اینگونه میخواهند انتقام حذف شدنشان را بگیرند!
همین افراد مدعی کاری میکنند که حق و باطل با هم قاطی میشود و امر بر مردم مشتبه شده و مومن از منافق شناخته نمیشود.
لینک متن کامل سخنرانی 👇
http://emammahdy.com/Content/Content.aspx?PageCode=34106
📌کانال یاوران امام مهدی(عج)
https://eitaa.com/joinchat/2242314333C294766a9ff
✨﷽✨
🔴اول باور نمیکردیم، بعد دیدیم آسان است!
✍ حضرت آیتالله بهجت(ره): خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند.
فرض کنید تطمیع و تهدید در ما اثر نکرد، فریبخوردن چطور؟ به خدا پناه میبریم! ما که معصوم نیستیم، مگر از طرف خدا الهام و هدایت شویم. خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند، و هر روز با وسایلی و نقشههایی علیه مسلمانان به میدان میآیند تا غافلان، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمیکردیم، ولی بعد دیدیم آسان است.
⚠️ دولت انگلیس شخصی را اجیر کرده بود تا در بازار کرمانشاه به انگلیس فحش و ناسزا بدهد، تا بدین وسیله دشمنهای انگلیس را بشناسد و از کارهای آنها مطلع گردد و اسرار دشمنان خود را کشف کند. آری، کفار تا به این درجه برای کار خود فکر میکنند!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٣٢
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📌 یاوران امام مهدی (عج)
https://eitaa.com/joinchat/2242314333C294766a9ff
📌توهین به رهبری در ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی جرم انگاری شده :
❗️هر کس به حضرت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی رضوان ا… علیه و مقام معظم رهبری به نحوی از انحاء اهانت نماید به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد...
...جناب آقای اژه ای به نظر شما این اهانت چگونه باشد شما با آن برخورد خواهید کرد؟؟؟؟؟
چرا در جامعه ما ولبریدیها این چنین ول و رها شده اند که هر مطلبی عنوان کنن و هر اهانتی به نظام و رهبری کنند کسی با آنان برخورد نمی کند.
از این تساهل و تسامح قرار است چه نتیجه ای بگیرید...
شاید قاضی القضات اطلاع ندارند؟؟؟؟؟
از شما عزیزان می خواهیم که این مطلب را به گوش ایشان برسانند..
📌یاوران امام مهدی (عج)
https://eitaa.com/joinchat/2242314333C294766a9ff
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود.
میرود محضر امیرالمؤمنین (ع) در حرم زیارت و به آقا امیرالمؤمنین میگوید:
آقا ما داریم برمیگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام، این الگو بشود برایم شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد، از امیرالمؤمنین(ع) همین خواسته را تقاضا میکرد.
سه ماه هم ایشان کربلا میماند.
جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشده که شاید آقا امام حسین(ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند، ایشان شب میخوابد،
خواب سیدالشهداء (ع) را میبیند. آقا میفرمایند:
"شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا.
میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی ولباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهدا و از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر. این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است "
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم.
طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین(ع) حواله کرده بود، نشسته است.
وارد شدم، قیام کرد و آمد در حرم، یک سلام به حضرت سیدالشهداء(ع)، یک سلام به حضرت علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء و سپس ازحرم خارج شد. آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن،صدایش زدم و گفتم: آقا،بایست من با شما کار دارم.
برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: "آقا! عمامهی من عاریتی است "و رفت.
از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم:
آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت:
"آقا! عبای من هم عاریتی است "؛ و رفت.
آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید:
دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانهی دو امام،بااین دو کلمه دارد میگذارد و میرود.
دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست.عبای من عاریتی است؛ عمامهی من عاریتی است یعنی چه؟
شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار دارم با شما.
یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید:
چه کسی من را به شما معرفی کرد؟
آقا شیخ عبدالکریم میگوید:
صاحب این بقعه و بارگاه حضرت سیدالشهداء(ع).
به حاج شیخ عبدالکریم میگوید: امروز چندمِ ماه است؟
حاج شیخ عبدالکریم روز را میگویند. میگوید: دنبال من بیا.
از کوچه پس کوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل،یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانهی من است، فردا طلوع فجر، وعدهی دیدار من و شما همین جا.
میرود داخل و در را میبندد.
مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا،این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا.چرا امروز نگفت؟!
آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آیندهی من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام.
ایشان میفرماید:
لحظه شماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا، روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای نالهی پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد:
وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم.در زدم، دیدم پیرزنی با چشمان اشکآلود در را گشود.
گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت اینجا خانهی من است و با من وقت ملاقات گذاشته.این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت.وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم.گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم.
یک روز حاج شیخ بر فراز تدریس کرسی درس خارج در قم، این خاطره را نقل کرده بود از دوران جوانی و بعد فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع) به من آموخت، درسِ عملی بود.
روز قبل به من گفت: آقا عمامهی من عاریتی است، عبای من عاریتی است
فردا جلوی چشمانِ من عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری! مرجعیت،عاریتی است. ریاست،عاریتی است. خانههایتان،عاریتی است.
پولهای حسابتان،عاریتی است. وجودتان،عاریتی است. سلامتیتان،عاریتی است.
هر چه میبینید،عاریه است و امانت است
دل به این عاریهها نبندید. اینها را یا از شما میگیرند و یا حوادث میبرد، یا وارث