🤌پیشنهاد میشه که:
✍ اگر #هدیه ای از سمت همسرتان دریافت میکنید هیچ وقت از همان اول شروع به #انتقاد نکنید:
⁉️ چرا رنگ قرمزش را نگرفتی؟
⁉️چرا کوتاه ترش را نگرفتی؟
⁉️ چرا فلان مدل را نگرفتی؟
⁉️ چرا ....
💠 #اخلاق_اسلامی حکم میکند که با کمال میل هدیهی همسرتان را بپذیرید.
✅سعی کنید حتی اگر خوشتان نیامد از آن استفاده کنید تا نتایج آن را ببینید!
📛 هیچ وقت هدیهی همسرتان را به کسی نبخشید؛ فکر اینکه بخواهید بروید مغازه و آن را تعویض بکنید را از سرتان بیرون کنید.🖐
💞 با کمال میل و با هیجان، هدیهی همسرتان را قبول کنید. این رفتار، شما را به شدّت #محبوب میکند.☺️
💠 حتی اگر روزی همسرتان فهمید که برخی خصوصیات این هدیه، مورد پسند شما نبوده به او بگویید بخاطر علاقهام به تو از آن استفاده کردم و چون #انتخاب تو بود برایم #شیرین و #لذت_بخش بود.👌😍
#همسرداری
http://eitaa.com/emamrezaeeha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌧️ #باران
بساز حال بده این بی پناه رو
که بیرون حریم تو اصن جایی نداره
#قرار_روزانه
وَ هُوَ الَّذي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَميدُ (شورى آیه 28)
و اوست كه باران را بعد از آنكه نوميد شدند فرو مى فرستد و رحمت خويش را مىپراكند و او سرپرستى ستوده است
┏━ ____ 🕊━┓
@emamrezaeeha
┗━ ____🕊 ━┛
🕗 #وقت_سلام
بهشت است و نور است در این فضا
که سوء القضا گشت حسن القضا
سراپا پرم از دمی جان فزا
چه امشب، چه فردا، چه روز جزا
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی
•❁꧁-•° 🕊°•-꧂❁•
@emamrezaeeha
•❁꧁-•° 🕊°•-꧂❁•
#داستان_آموزنده
🔆حاج آقا مجتهدى
حاج آقاى هاشمى كه خدارحمتش كند ايشان از دوستان مرحوم آشيخ جعفر مجتهدى رضوان اللّه تعالى عليه بود ايشان تعريف كردند:
ما يك روز مشهد با حاج آقا مجتهدى بوديم . و براى سوار شدن ماشين و تاكسى خالى سر خيابان ايستاده بوديم ،
اتفاقا يك تاكسى خالى آمد و جلوى ما ايستاد، آقاى مجتهدى يك نگاهى كرد بعد فرمود: خير حواله نداريم توى اين تاكسى سوار شويم ، تاكسى رفت .
دوباره يك تاكسى خالى ديگر آمد، به آن ايست دادم دوباره آقا فرمود: توى اين هم حواله نداريم سوار شويم .
من توى دلم گفتم آخر تاكسى سوار شدن هم حواله مى خواهد؟!
يك وقت رويش را به من كرد و فرمود: بله آقاى هاشمى توى يك بنز مشكى حواله داريم .
من خودم را جمع كردم ، ناگهان يك بنز مشكى آمد جلوى پاى حاج آقا جعفر مجتهدى ترمز كرد و گفت : آقا بفرمائيد سوار شويد، رفتيم سوار ماشين شديم .
راننده گفت : كجا مى رويد؟
آقا فرمود: برو نخريسى ، مانزديك نخريسى كه رسيديم ديدم آقا يك دسته اسكناس از جيب در آورد و گذاشت پهلوى هم و يك كش هم دورش پيچيد. وقتى پياده شديم اين دسته اسكناس را به راننده داد و بعد پياده شد.
راننده گفت : آقا اين همه پول مال كيست .؟!
فرمود: مال شما است .
گفت : يك تومان كرايه اش است . اين همه پول نيست . آقا فرمود: مگر شما امروز از حضرت على ابن موسى الرضا عليه السلام پول نخواستى ؟
گفت : چرا.
فرمود: خُب اين هم هزار تومان كه مى خواستى .
راننده حيران مانده بود، آقا هم راهش را كشيد و رفت . راننده به من گفت : آقا ايشان امام زمان هستند. گفتم : خير.
گفت : ايشان از كجا مى دانست ، من امروز توى حرم امام رضا (علیه السلام) گفتم آقا من هزار تومان لازم دارم ، از كجا فهميد؟
گفتم : پولها را گرفتى ؟ گفت : آره ، گفتم : ماشينت را سوار شو و برو، كارى به اين كارها نداشته باش ايشان هم امام زمان نيست .
مرحوم حاج آقا مجتهدى يكى از مردان خدا و اهل مكاشفه بود كه كسى او را نشناخت .
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
•❁꧁-•° 🕊°•-꧂❁•
@emamrezaeeha
•❁꧁-•° 🕊°•-꧂❁•