eitaa logo
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
1.2هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
588 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان 🔹سایت : 🔹www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین 🔹@hamidam
مشاهده در ایتا
دانلود
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
برگی از تاریخ #استعمار قسمت پنجم: #پاپ زمین را تقسیم می‌کند در قسمت های گذشته خواندیم که پرتغال
برگی از تاریخ قسمت ششم جایی که همه ما مست و سرخوشیم دیدیم که اسپانیایی ها در آغاز تلاش کردنـد بـا ملایمت و مهربانی با سرخپوست ها رودررو شوند. شیره قند از خوراکی های دلپذیری بود که سرخپوست ها پیش از آن مـزه آن را نچشیده بودند و ظرف های آن را با اشتیاق و اشتهای فراوان از دست اسپانیایی ها می گرفتند ؛ اما جذاب ترین سوغات سفیدها برای سرخپوستها « » بود . بومی ها که تا پیش از ورود سفیدپوستان با آشنا نبودند، با نوشیدن اندکی از آن به سرعت مست و سرخوش می شدند و برای نوشیدن اندکی بیشتراز آن دنبال سفیدها به راه می افتادند . اعتـیـاد ســـرخپوست ها به الکل باعث شکستن مقاومتشان در برابر سفیدها می شد و بعضی از قبایل آنها آن قدر در نوشیدن این « » افراط کردند که رو به از هم پاشیدگی و انقراض گذاشتند . ورود سفیدها به بعضی مناطق ، در حالی که شیشه های شراب را برای توزیع در میان سرخپوست ها در دست داشتند ، باعث نامگذاری خـاص این نواحی شـد . « مان هاتان » ، منطقه ای که امروز بخشی از شهر نیویورک است چنین معنی می دهد : « جایی که همه ما مست و سرخوشیم . سفیدها می توانستند معامله های پرسودی با سرخها بکنند . آنها گاهی در برابر یک شیشه مشروب ، یک گاری پر از پوست از سرخپوست ها می گرفتند . اسپانیایی ها روبه رو شدن با بومی ها در آن روزها را اینگونه توصیف کرده اند : در یک دست داشتیم و در دست دیگر یک بطری ؛ تفنگی را هم به پشت انداخته بودیم . 📚سرگذشت استعمار جلد اول ص 128 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان ✅
برگی از تاریخ #استعمار قسمت پانزدهم : نصیحت دوستانه به نوشندگان شراب در داستان قبل خواندیم که چطور
برگی از داستان قسمت شانزدهم رسم آدم گول زنی خواندیم که شراب و مشروبات الکی چقدر در استعمار برخی از جاها نقش اساسی داشت اما این تنها اول ماجرا است.... ادامه داستان.... تجار انگلیسی به هر قیمتی به دنبال اعزام مردان انگلیسی به مهاجرنشینها بودند کار به جایی رسید که درکافه ها و کوچه ها به کمین انگلیسی می نشستند ، در کافه ، کنار دست جوانی می نشستند و با او شروع به صحبت و شوخی می کردند. بعد پی درپی سفارش می دادند و هنگامی که جوان کاملا هوشیاری اش را از دست می داد زیر بغل او را می گرفتند و از کافه خارج می شدند. از نزدیک ترین راه خود را به ساحل می رساندند و جوان را به یکی ازکشتی هایی که عازم بود می بردند. جوان مست هنگامی به خودش می آمد که کشتی کیلومترها را روی اقیانوس پیموده بود. آنها قراردادی را نشانش می دادند که در مستی امضا کرده بود و متعهد شده بود در برابر حقوق مشخصی برای شخص تاجر در مهاجرنشین ها کار کند. پس از مدتی حکومت انگلستان این کار را ممنوع اعلام کرد ؛ اما تجار دست بردار نبودند مأموران آنها حتی گاهی زحمت کافه نشینی را هم به خودشان نمی دادند و در یکی ازکوچه پس کوچه های خلوت بندر ضربه ای را از پشت به سرجوان بیچاره می کوبیدند و او را در بیهوشی به کشتی می کشاندند. انگلیسی ها به این شیوه استخدام « رسم آدم گول زنی » می گفتند . 📚سرگذشت استعمار ج2 ص52 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir