eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
12.3هزار ویدیو
665 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @HD57_65
مشاهده در ایتا
دانلود
وداع جانسوز ابی‌عبدالله و حضرت عباس علیهماالسلام : و در روایتی [حضرت عباس] گفت به اطفال : من می روم آب می آورم این قدر گریه و ناله نکنید و دعا کنید که من صحیح و سالم برگردم آن اطفال سر خود را از روی خاک برداشتند و دست ها را بلند کردند به درگاه خداوند عالم که : یا حمید متعال! عم بزرگوار ما عباس را صحیح و سالم برگردان که آب از برای ما بیاورد که جگر ما از تشنگی کباب شده است. پس حضرت عباس روانه شد به امیدی که بر می گردد ؛ به این سبب با برادر خود مثل سایر شهدا وداع نکرد. پس حضرت به علم امامت می دانستند که حضرت‌عباس شهید می شود ؛ همین که چند قدم راه برفت دید از عقب سرش صدای گریه می آید و کسی او را صدا می‌زند چون نگاه کرد دید امام مظلوم گریه کنان می آید و آهسته آهسته صدا می زند: ای برادر عباس! صبر کن تا تو را سیر ببینم....💔 حضرت عباس چون این را شنید گریست و عرض کرد : ای برادر! مگر من کشته می شوم؟ حضرت گریست و آن دو برادر دست ها را به گردن یکدیگر درآوردند و اینقدر گریستند که نزدیک بود مدهوش شوند ، پس بعد از وداع ، حضرت عباس روانه فرات شد...💔 📚انوار الشهاده فی مصائب عتره الطاهره، ملا محمد حسن بن علی یزدی کثنوی(متوفی ۱۲۹۷ه.ق)، انتشارات حق بین قم چاپ اول زمستان ۱۳۷۴ خورشیدی، ص ۷۸ 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
1_12748789194.pdf
934K
📕 📜 واقعه کربلا به روایت بلاذری 📎 از کتاب انساب‌الاشراف 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
‌ 📚کتاب مقتل ۳ جلدی 📜 عنوان: مقتل رمز المصيبة ✍مرحوم علامه سید محمود دهسرخی 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀‌علامه مجلسی به نقل از شیخ صدوق می‌فرماید: اباصلت می‌گوید: 🥀 حضرت رضا علیه‌السلام به من فرمود: فردا من به این ظالم (مامون) وارد میشوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر نداشتم با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد، دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مامون وارد شد و گفت: مامون تو را می‌خواند. 🥀 امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من دنبال او رفتم تا حضرت داخل به قصر مامون شد و در جلوی مامون ظرفی بود که انگور و میوه‌های دیگر داشت و مامون در حال خوردن انگور بود. 🥀 وقتی چشمش به امام علیه‌السلام افتاد به سمت امام علیه‌السلام آمد و با امام معانقه کرد و صورتش را بوسید و امام علیه‌السلام را با خود نشاند بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله از این انگور بهتر ندیدم. 🥀 امام علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی است که از بهشت آمده است. 🥀 به امام علیه‌السلام گفت: از آن بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مامون گفت: باید بخوری چرا نخوری شاید تو ما را متهم به چیزی می کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس امام علیه‌السلام انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد... 🥀 مامون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که مرا فرستادی... 🥀دو در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد و من با او صحبت نکردم تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد و سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام جوانی زیبا که شباهت بسیاری به امام رضا علیه‌السلام داشت وارد شد به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است فرمود: 🥀 همان کس که من را از مدینه اورده است می‌تواند از درب بسته وارد کند. 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی (جواد) هستم. 🥀 سپس امام جواد علیه‌السلام به سمت امام رضا علیه‌السلام رفت و فرمود: من هم وارد شوم من هم وارد شدم. 🥀 وقتی وارد شد امام رضا علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و او را به سینه چسباند و او را بوسید و و بعد او را به سمت بستر خود کشید و امام جواد علیه‌السلام خود را به صورت به روی امام رضا علیه‌السلام انداخت و او را میبوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم و در دهان امام رضا علیه‌السلام چیزی سفیدتر از برف خارج شد که امام جواد علیه‌السلام آنها را پاک میکرد. 🥀 بعد امام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به گنجشک خارج کرد که امام جواد علیه‌السلام آن را گرفت و امام رضا علیه‌السلام به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir