#شعر
🥀 صلیاللهعلیکیااباعبدالله
کرونا هست ولی پرچم تو پابرجاست
نَفَسی هست اگر، از اَثر ذِکر شماست
نکند فکر کنی سینهزنانت مُردند
مجلس روضهی تو باز محرم برپاست
این محرم عَلَمَت مثل همیشه بالاست
بِأبی اَنتَ و اُمّی به لب نوکرهاست
ما مَریضیم که ذکر تو شِفای دل ماست
اِسمت اَربابِ شهیدم به خدا رَمز بَقاست
مرگ ما با کرونا نیست به وَالله حسین
آن زمانیست که گویند زِ ارباب جداست
مرگ ما هم وسط روضه بیاید عشق است
لحظهای که سر ما باز به دامان شماست
روز محشر همه حَسرَت زَدگان میبینند
که حسین بن علی آمده دنبال گداست
یادمان هست ولی مَحض تَذکر گویم
اِذن برپایی این روضه فقط با زهراست
🏴 التماس دعا عزیزان
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 حضرت رقیه سلاماللهعلیها
امشب که با تو انس به ویران گرفتهام
ویرانه را به جای گلستان گرفتهام
امشب شب مبارک قدر است و من تو را
بر روی دست خویش چو قرآن گرفتهام
از میزبانیام خجلم سفرهام تهیست
نان نیست، جان به مقدم مهمان گرفتهام
پاداش تشنهکامی و اَجر گرسنگی
گلبوسهای است کز لب عطشان گرفتهام
از بس که پابرهنه به صحرا دویدهام
یک باغ گل ز خار مُغیلان گرفتهام
بر داغدیده شاخهی گل هدیه میبرند
من جای گل، سرِ تو به دامان گرفتهام
زهرا به چادرش ز علی میگرفت رو
من از تو رو به موی پریشان گرفتهام
🍀 شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤حضرت رقیه سلاماللهعلیها
بی تو بیتابم و بیمار کجایی بابا؟
خستهام از تبِ بسیار کجایی بابا؟
آب میخواستم اما چه لگدها خوردم
شدم از غصه گرفتار کجایی بابا؟
مُتورم شده از ضربۂ سیلی صورت
لُکنت افتاده به گفتار کجایی بابا؟
زجرکُش کرده مرا زجر! کشیدهست به خاک
شده هر بار که بیکار کجایی بابا؟
اشک میریزم از اینکه شده سرتاسر-زخم
کفِ پاهای من از خار کجایی بابا؟
تا که دلتنگِ تو شد عمّه؛ مرا بوسید و...
گفتم از داغ تو هر بار: کجایی بابا؟
مینوازند دف و یکسره میبارد سنگ
ما کجا و سرِ بازار؟ کجایی بابا؟
🍀شاعر:
مرضیه عاطفی
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 طفلان حضرت زینب سلاماللهعلیها
باید که راه بر دل تو واکنم حسین
تا کِی به غربتِ تو مُدارا کنم حسین
یک گوشه مینشینم و هِی گریه میکنم
شاید میان قلب تو غوغا کنم حسین
حالا که از غم علی اکبر، تو تا شدی
باید به محضر تو کمر تا کنم حسین
موی سیاه، بعد علی در سرت نماند
هر غُصّهی تو را به دلم جا کنم حسین
پیش زنان و اهل حرم خجلتم نده
پیش تو من چقدر تَقلّا کنم حسین
من حاضرم به جای تلافی خندهها
با خون، دوای غربتت امضا کنم حسین
طفلان خانهزاد مرا هم قبول کن
خواهم که سر به پیش تو بالا کنم حسین
وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست
مجبورم اینکه صحبت زهرا کنم حسین
راضی مشو که همره طفلان بیایم و
در زیر سنگ، جسم تو پیدا کنم حسین
راضی مشو که ببینند بر سرت
با قاتلان مست تو دعوا کنم حسین
راضی به مو کشیدنِ من پیششان مشو
دیگر چگونه درد خود افشا کنم حسین
پیش پسر کشیده به مادر زدن رواست؟
آیا دوباره فاشِ مُعمّا کنم حسین
☘ شاعر:
مجتبی صمدی شهاب
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 حر ریاحی
کِی شود حُر شَوَم و توبهَی مردانه کنم؟!
سینهام را ز چه مَنزلگهِ بیگانه کنم؟!
سینه ویران شدهی توست به ولله حسین
گنج را من طلب از سینهی ویرانه کنم
ای تو مستانگی من! چه لزومی دارد
عشقِ تو باشد و من باده به پیمانه کنم
میروم هیئت و در بَدو ورودَم زین پَس
مشکلی نیست اگر نیّت میخانه کنم
خندهای کُن بوَزَد بویِ خوشِ سیبِ حرم
وَ اناری بده تا با دل و جان دانه کنم
آه اگر شمع تویی تا به اَبد شرمَم باد
خنده بَر حالِ پُر از گریهی پروانه کنم
ای سَرِ نیزهنشین کاش نسیمی بودم
تا که گیسویِ پریشانِ تو را شانه کنم
بارها توبه شکستَم تو ولی بخشیدی
کِی شَوَد حُر شَوَم و توبه ی مردانه کنم؟!
☘شاعر:
محسن کاویانی
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤عبدالله بن حسن علیهماالسلام
ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
گرچه طفلی کوچکم امّا قبولم کن عمو جان
بر سر دست تو من قربانی ششماهه دیدم
کس نداند جز خدا کز غصّۀ مظلومی تو
با چه حالی از کنار خیمه تا مقتل رسیدم
تا بُرون از خیمهگه رفتی دل من با تو آمد
تو به رفتن رو نهادی من ز ماندن دل بُریدم
دست من افتاد از تن گو سرم بر پایت اُفتد
سر چه باشد؟ تیر عشقت را به جان خود خریدم
بانگ "وا اماه" سر دادم چو بازویم شکستند
سوختم تا آه زهرا را دم آخر شنیدم
جای بابایم امام مجتبی خالی است اینجا
تا ببیند من به قربانگاه تو آخر شهیدم...
☘ شاعر:
استاد غلامرضا سازگار
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 قاسمبنالحسن علیهماالسلام
من برایت پدرم پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
یاد شبهای مناجات حسن میافتم
میوزد از سر زلف تو نسیم سحری
همه گشتیم ولی نیست به اندازهی تو
نه کلاهخوودی و نه یک زرهای نه سپری
من از آنجا که به موساییات ایمان دارم
میفرستم به سوی قوم، تو را یک نفری
بیسبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد
نیست ممکن بِروی و دل ما را نَبَری
قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی
دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری
بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو رد شده هر رهگذری
جابهجا میشود این دنده تکانت بدهم
وای عجب درد سری وای عجب درد سری
☘شاعر:
علی اکبر لطیفیان
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 حضرتعلیاصغرعلیهالسلام
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را
چه کنم مشکلِ این حنجر خونریزان را
به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد
رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را
دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی
پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را
بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست
من چسان دفن کنم پارهای از قرآن را
مشکل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد
اهلِ غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را
من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب
آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را
بعد از این است که بر سینۀ من جا داری
نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را
گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت
وسط هلهلهها بدرقه کن یاران را
تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست
ای عجب داغ تو کَردَست بپا طوفان را
سند مستند کرب و بلا حنجر توست
بُرد مظلومیِ تو آبروی عُدوان را
عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم
و خدا مُهر قبولی زند این قربان را
شاعر :
☘محمود ژولیده
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 حضرتعباسعلیهالسلام
تا خیمهها عباس دارد غم ندارم
پشتم به تو گرم است ای کوه وقارم
مَن رحمتالله و تو پرچمدار فضلی
بوسیدن دستان تو شد افتخارم
سلطانیام در کربلا از توست عباس
در سایهی قد تو ، صاحب اقتدارم
تنها تویی که سه حرم داری در عالم
دست جدایت را به چشمانم گذارم
تا که صدا کردی برادر یاریام کن
بند دلم را پاره کردی ای نگارم
هر جا نظر کردم تو را دیدم به صحرا
گِرد تنِ پاشیدهی تو بیقرارم
بوی مدینه میدهد خون لبانت
حس میکنم مادر نشسته در کنارم
شمشیر تیز است و عمود آهنین پهن
آشفته در هم گیسوانت ای بهارم
بر خیمهها چشم طمع دارد دشمن
جان خودت صاحب علم دلشوره دارم
ترسم شود زینب اسیر بیحیایی
در فکر آن طفلان در حال فرارم
شاعر:
☘ قاسم نعمتی
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
✅ نماز آیینهی عشق خدایی ...
نماز آور بهجا، دانی که آن چیست؟
خدا را زین عمل محبوبتر نیست
نماز از قید ظلمتها رهاییست
نماز آیینهی عشق خداییست
دل خود را به این آیینه بسپار
که ننشیند بر این آیینه زنگار
بیا ای دل خدا را بندگی کن
خدایی شو، خدایی زندگی کن
خدا را در نماز آری توان یافت
معطر شد دلی کز گُل نشان یافت
☘ محمود تاری
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan
#شعر
🖤 ببار ای بهاران
به چشمان نرگس، به یاس غروب
به گلبرگ مریم، به احساس خوب
به اشک یتیمان دنیا قسم
رها کن تو ما را ز طوفان غم
تو نور دو چشمان این مردمی
چرا پس ز چشمان مردم گمی
عیانِ عیانی و ما در نهان
تو خورشیدی و ما چو ابر زمان
ببار ای بهاران ببار ای بهار
به این قلب خسته، به این شورهزار
قسم بر زمین و قسم بر زمان
قسم بر دل خستهی مردمان
قسم بر کبوتر که بالش شکست
به کشتی آتش که در یم نشست
به ویرانی خانههای خراب
به دلهای از غصه گشته کباب
به بابای دل خستهی مهربان
به اشک دو چشم تر مادران
به سوز جوانی که افتاده شد
گرفتار افیون و در باده شد
به این بیکسیها به این سادگی
به دل های عاشق، به دلدادگی
به حبی که از عترتت پیش ماست
به چشمی که در انتظار شماست
ببار ای بهاران، ببار ای بهار
به این قلب خسته، به این شورهزار
فدای تو ای پادشاه وجود
فدای رکوعت فدای سجود
فدای قنوت نماز شبت
فدای دل پر غم و ماتمت
ببار و جهان را تو زیبا نما
به نور عدالت مصفا نما
ببار و لطافت بده سینه را
و عید غریبان کن آدینه را
دل صد چو «سبزی» تو احیا نما
جهان را گلستان زهرا نما
شاعر:
☘ ابوالفضل سبزی
☘🖤☘🖤☘
•┈••✾••┈•
آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیمشهر
@emamzade_hasan