eitaa logo
امامزاده‌حسن(ع)نسیم‌شهر
986 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
733 ویدیو
49 فایل
┅═✧❁﷽❁✧═┅ آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر •┈••✾••┈• ارتباط با مدیر: @grow14 پشتیبان: @ofogh_emamzadehasan
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ اشک معاویه بر وصف علی علیه‌السلام «ضِرار بن ضمره» از شاگردان و یاران باوفای امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود که به آن حضرت ارادت فراوان داشت. او پس از شهادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، سفری به شام کرد. معاویه او را به نزد خود فراخواند و از او خواست که از علی علیه‌السلام برای او بگوید. (صِفْ لِی عَلِیّاً) ضِرار که این کار را خارج از توان خود می‌بیند از معاویه می‌خواهد که او را از این کار معاف بدارد. اما معاویه تقاضای او را نمی‌پذیرد و منتظر می‌ماند تا ضرار لب به سخن بگشاید. ضرار که می‌بیند معاویه عذرش را نمی‌پذیرد رو به او کرده و می‌گوید: 🌺 به خدا قسم که علی دور اندیش بود و سخت نیرومند. گفتارش قاطع بود و قضاوتش عادلانه. علم از چشمه پرفیض وجودش می‌‌جوشید و حکمت از ابعاد وجودیش به سخن درمی‌آمد. از دنیای فریبنده وحشت داشت و از شکوفه‌­های بی ثمرش برحذر بود؛ در عوض با شب و تنهایی‌اش مونس بود و دمساز. 🌺 به خدا سوگند اشک فراوان می‌ریخت و در تفکر و اندیشه، یَدِ طولایی داشت. دست، پشت دست می‌کوبید و با خودش نجوا می‌کرد. با خدایش خلوت کرده و به مناجات او می‌پرداخت. لباس زبر و خشن او اعجاب برانگیز بود و غذای بی‌خورش و ساده اش شگفت‌آور. 🌺 قسم به خدا که همانند ما بود و مثل ما زندگی می‌کرد. هرگاه که به محضرش شرفیاب می‌شدیم به ما نزدیک می‌شد و در حلقه ما می‌نشست؛ سوالاتمان را پاسخ می‌گفت و درخواستهای ما را اجابت می‌کرد. با اینکه به ما نزدیک بود و ما هم دمخور او بودیم؛ با این حال، در برابر هیبت علوی‌اش توان حرف زدن نداشتیم و عظمت شخصیتی‌اش ما را از نگاه مستقیم به جمالش بازمی‌داشت. هرگاه لبخندی بر چهره دلربایش می‌نشست تو گویی مرواریدهای منظمی را بین دولب مطهرش مشاهده می‌کنی. اهل دین را بسیار احترام می‌کرد و نسبت به درماندگان و بیچارگان، محبت فراوانی داشت. قدرتمندان جامعه، امیدی نداشتند که بتوانند به ناحق از او بهره ببرند و قشر ضعیف همواره به عدالتش امیدوار بودند. 🌺 خدا را شاهد می‌گیرم در نیمه شبى كه تاریكى همه جا را فراگرفته‌بود و ستارگان هم به غروب خود نزدیك می‌شدند و از پایان شب خبرمی‌دادند او را دیدم كه در محرابش ایستاده، محاسن مبارك را در دست گرفته و چون مار گزیده‌‏اى به خود می‌پیچد و صداى گریه و ناله‌ای جانسوز از او بلند است؛ صدای آسمانی‌اش هنوز در گوشم است كه می‌گفت: 🌺 «اى دنیای پَست! آیا خودت را بر شخصى مانند من عَرضه می‌دارى یا نسبت به من اظهار علاقه می‌كنى؟ هیهات! هیهات! برو غیر مرا فریب بده؛ من هیچ نیازى به تو ندارم. من تو را سه مرتبه طلاق داده‏‌ام كه بعد از آن دیگر، رجوع جایز نیست. عمر تو كوتاه است و ارزشت کم و امید داشتن به تو تنها ذلّت است و خوارى. آه! آه! از كمى زاد و توشه و دورى سفر و تنهایی و وحشت راه و عظمت آنچه بر ما وارد خواهد شد». ☘ وقتی سخنان ضرار به اینجا رسید، قطرات اشک از چشمان معاویه بر ریشش جارى شد. او با آستینش آنها را خشك می‌كرد. اطرافیان نیز تحت تاثیر این سخنان، گریه گلوگیرشان شد. آنگاه معاویه گفت: به خدا سوگند! كه ابوالحسن همین‌گونه بود كه تو می‌گویى. فقط بگو بدانم که چقدر او را دوست دارى؟ 🌺 ضرار گفت: آن‌طور كه مادر موسى علیهماالسّلام او را دوست می‌داشت. هر چند می‌دانم كه حق آن حضرت بیش از این حرفهاست. از این رو عذر تقصیر به درگاه الهى می‌برم. معاویه گفت: اى ضرار! چگونه در فراق او صبر می‌‏كنى؟ ضرار پاسخ داد: همانند مادرى كه فرزندش را بر روى سینه‏‌اش سر بریده باشند كه چنین مادرى هرگز اشكش خشك نخواهد شد و حرارتش آرام نخواهد گرفت. در اینجا ضرار برخاست و در حالى كه گریه می‌كرد از مجلس خارج شد. کنز الفوائد، ج ۲،ص ۱۶۰. ☘🌺☘🌺☘ •┈••✾••┈• آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر @emamzade_hasan
🔴 بر فرض غدیر نبود... فرض کنید غدیر اصلا نبوده که پیامبر مقابل هزاران نفر امیرالمؤمنین را به جانشینی منصوب کند. 🌺 یکی از احادیثی که در فضیلت امیرالمؤمنین بوده و شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند، حدیث منزلت است. حتی معاویه‌ای که دستور به لعن امیرالمؤمنین علیه‌السلام داده بود، این حدیث را نقل کرد و نتوانست انکار کند. چون اکثر مردم بارها از زبان پیامبر در جاهای مختلف شنیده بودند. 🌺 متن حدیث چنین است: (یاعلی) أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لا نَبیّ بَعدی.1 پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: (ای علی) تو نسبت به من به‌منزله‌ی هارون نسبت به موسى هستی، جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد بود. ☘ حال چند آیه‌ای که درباره‌ی حضرت موسی(ع) و هارون(ع) در قرآن وجود دارد را می‌آوریم، و به‌ جای هارون، نام امیرالمؤمنین رو جایگزین می‌کنیم. ببینیم معنی چطور می‌شود. ✅ آیه اول: (موسی از خدا خواست) از اهل بیت من وزیر و معاونی برایم قرار بده، هارون برادرم را، پشتم را به او گرم کن و او را شریک امر من(پیامبری) کن. (طه، 29) در همین آیه به‌ جای موسی و هارون، پیامبر(ص) وعلی(ع) رو قرار می‌دهیم: ☘ پیامبر از خدا خواست، از اهل بیت من وزیر و معاونی برایم قرار بده، علی برادرم را، پشتم را به اون گرم کن و او را شریک امر من کن. ✅ آیه دوم: ای موسی به زودى بازویت را به [وسیله‏] برادرت هارون نیرومند خواهیم کرد. (قصص35) ای محمد بزودی بازویت را به(وسیله) برادرت علی نیرومند خواهیم کرد. ✅ آیه سوم و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را نیز به او(موسی) عطا کردیم.(مریم53) و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش علی را نیز به او(محمد) عطا کردیم. ✅ آیه چهارم (دقت کنید): و موسی به برادرش هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش. (اعراف142) و محمد(ص) به برادرش علی گفت: تو اکنون جانشین من در قوم باش. جالب اینجاست که وقتی حضرت موسی به ملاقات خدا در کوه طور رفت و هارون را جانشین قرار داد، مردم از هارون فاصله گرفته و جانشینی‌اش را نادیده گرفتند و به سراغ «سامری» رفتند. آنها بعد از کلی معجزه، گوساله‌پرست شدند. وقتی موسی از کوه طور برگشت، از هارون پرسید: چرا جلوی کفر اینها را نگرفتی؟ هارون گفت: من تلاش خود را کردم، ولی این قوم نزدیک بود مرا بکشند.(اعراف150) و ترسیدم که تفرقه بین امت بنی اسراییل به‌وجود آید. (طه 94) ☘ چقدر این اتفاق آشناست. وقتی پیامبر به ملاقات خدا می‌رفت، قبلاً علی علیه‌السلام را به‌عنوان جانشین معرفی کرد. ولی مردم از علی علیه‌السلام فاصله گرفتند و به سمت شخص دیگری رفتند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز برای اینکه تفرقه در امت به وجود نیاید و اسلام از بین نرود، صبر کرد. در قرآن ۲۰ آیه‌ درباره هارون داریم که اکثرا جانشینی موسی مدنظر است. 🌺 اَسناد حدیث شریف منزلت: 1. بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۰۸، ج۵، ص۱۲۹ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار احیاء‌التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۰و۱۸۷۱. حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷ سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۷ باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۵۷ قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۸ خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۴، ص۴۶۵ فخر رازی، البراهین در علم کلام، ج۲، ص۲۵ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۶  منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۲۶ میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۶ مفید، الارشاد، ص۸۱-۸۴؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۸ سبط ابن جوزی، ص۲۷-۲۸؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۱ جوینی خراسانی، فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، ج۱، ص۱۲۲ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۱ ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۵۰۹ سیوطی، تاریخ الخلفاء، همانجا؛ حلبی، ج۳، ص۱۸۷-۱۸۸ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، ۱۳۷ حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۳۴۷-۳۶۴ خضری، اتمام الوفاء فی سیرةالخلفاء، ص۱۶۹ ☘🌺☘🌺☘ •┈••✾••┈• آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر @emamzade_hasan
«ـ﷽ـ» 🌺 سفر امیرالمؤمنین علیه‌السلام به چین و سخنرانی در جمع شیعیان... ☘ روزی امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه در مسجد کوفه نشسته بودند که غلامی از طرف معاویه لعین آمد و ادعاهای نامربوطی مطرح کرد... ☘ حضرت به عمار امر کردند که مردم کوفه را در مسجد جمع کند تا حق و باطل و حلال و حرام را برای مردم بیان کنند. ☘ مسجد کوفه پر از جمعیت شد، امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة‌والسلام بر فراز منبر رفتند و فرمودند: 🌺... مَنْ یَزْعُمُ أَنَّهُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ؟! وَ الله لَا یَکُونُ الْإِمَامُ إِمَاماً حَتَّی یُحْیِیَ الْمَوْتَی! أَوْ یُنْزِلَ مِنَ السَّمَاءِ مَطَراً ! أَوْ یَأْتِیَ بِمَا یُشَاکِلُ ذَلِکَ مِمَّا یَعْجِزُ عَنْهُ غَیْرُهُ وَ فِیکُمْ مَنْ یَعْلَمُ أَنِّی الْآیَةُ الْبَاقِیَةُ وَ الْکَلِمَةُ التَّامَّةُ وَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ... ✨ چه کسی گمان می‌کند امیرالمؤمنین است؟! (کنایه به معاویه ملعون) به خدا امام، امام نیست تا اینکه مرده زنده کند، یا از آسمان باران نازل کند، یا کاری کند مانند این‌ها که جز او از آن درمی‌ماند. در میان شما کسانی هستند که می‌دانند منم آیت باقیه و کلمه تامه، و حجت بالغه پروردگار.... 🌺 ... حضرت ادامه دادند و خدا را سپاس گفتند و بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله درود و سلام فرستادند، سپس با دست خود به آسمان اشاره کردند و با صدای بلند چیزی گفتند. ☘ میثم می‌گوید: ابری برآمد و بالا گرفت، و صدایی از آن شنیدیم که می‌گفت: 🌺 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَا سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ وَ یَا إِمَامَ الْمُتَّقِینَ وَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ یَا کَنْزَ الْمَسَاکِینِ وَ مَعْدِنَ الرَّاغِبِینَ ✨ درود بر تو ای امیرالمؤمنین، و ای سید اوصیاء و ای امام متقین و ای دادرس دادجویان، و ای گنج مستمندان و معدن شیفتگان. ☘ امام به ابر اشاره کرد و نزدیک شد. میثم می‌گوید: دیدم همه مردم از هوش رفتند، و امام پای برداشته و بر آن ابر سوار شدند و به عمار فرمودند: بگو «بِسْمِ الله مَجْراها وَ مُرْساها» و با من سوار شو. عمار هم سوار شد و از دیده‌ی ما پنهان شدند. ساعتی گذشت و ابری آمد و بر مسجد جامع کوفه سایه افکند و من متوجه شدم که مولایم بر دَکَّةُالقضا(محلی در مسجد کوفه) نشسته و عمار در برابر اوست و مردم گرد او ایستادند. سپس برخاسته و به منبر آمدند و خطبه معروفه شقشقیه را ایراد کردند، و چون به پایان رساندند، مردم پریشان شدند، و درباره او سخن‌های گوناگون گفتند. در برخی موجب بیشتر شدن ایمان و یقین شد و در برخی دیگر کفر و طغیان بیشتر شد. ☘ عمار گفت: آن ابر ما را در فضا پرواز داد، و طولی نکشید که به سرزمینی بزرگ رسیدیم که اطرافش درخت‌ها و نهر‌ها بودند. آن ابر ما را فرود آورد، و به ناگاه به شهری بزرگ رسیدیم و مردمش به زبانی غیر عربی سخن می‌گفتند. همه گرد آن حضرت آمدند و به او پناهنده شدند. آن‌ها را به زبان خودشان پند داد و بیم داد و سپس گفت: ای عمار سوار شو! سوار شدم و به مسجد کوفه رسیدیم. ✨ سپس فرمود: ای عمار! شهری را که در آن بودیم می‌شناسی؟ عرض کردم: خدا و رسول و ولیّ او داناتر هستند. 🌺 فرمودند: ما در جزیره هفتم چین بودیم، و من چنانچه دیدی سخن می‌کردم. به راستی خدای تبارک و تعالی پیغمبرش را به سوی همه مردم فرستاده و بر او است که همه آن‌ها را به سوی خدا دعوت کند و مؤمنان را به راه راست هدایت نماید. تو قدر نعمتی که به تو دادم بدان، و از نااهلان پنهان بدار که خدای تعالی الطافی در آفرینش خود دارد که جز او و پیامبری که از او خشنود باشد، آن را نمی‌داند. ☘ مردم که چنین معجزه‌ای دیده بودند، به حضرت گفتند: خداوند به تو چنین نیرویی داده و تو مردم را برای نبرد معاویه برمی‌انگیزی؟! 🌺 حضرت فرمودند: خداوند می‌خواهد مردم را به جهاد با کفار و منافقین امتحان کند؛ ولی به خدا قسم، من اگر بخواهم از همین فاصله دور (در شهر کوفه) دستم را دراز می‌کنم و در شام، به سینه معاویه می‌زنم و موی صورت او را می‌کَنم. 🌺 پس حضرت دست مبارکشان را دراز کردند و سپس جمع کردند؛ در حالیکه مقدار زیادی مو در دستشان بود. مردم از این حادثه تعجب کردند. ☘ پس از مدتی از شام خبر رسید که در همان روز و لحظه‌ای که حضرت این عمل را انجام دادند، معاویه از روی تختش به زمین افتاده و بیهوش شده، و وقتی به هوش آمده، مقداری از موهای صورتش کَنده شده بود. 📚 بحارالانوار ج ۵۴ ص ۳۴۴ ح ۳۶ ☘🌺☘🌺☘ •┈••✾••┈• آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر @emamzade_hasan
مطلُوبِ کُلِّ طالِبٍ.pdf
1.73M
✅ جزوه فضایل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام (بسیار مفید) 🌺 هشتاد حدیث برگزیده ازکتاب شریف بحارالانوار در فضیلت مولی‌الموحدین علیه‌أفضل‌ُالصَلواة‌ِالمُصَّلین ❤️عیدی ما به شما❤️عیدتان مبارک❤️ ☘🌺☘🌺☘ •┈••✾••┈• آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر @emamzade_hasan
✅ ماجرای عجیب جانباز جنگ صفین ☘ مرحوم علامه مجلسی (ره) نقل می‌کند که شخصی به نام محیی الدین اِربلی می­‌گوید: من و پدرم در یک قهوه‌خانه‌ای نشسته بودیم. فردی مقابل ما نشسته بود و در حال چرت زدن بود که کلاه از سرش افتاد و زخمی بزرگ روی سر او ظاهر شد. ☘ از او سؤال کردیم این زخم کاری روی سر شما جریانش چیست؟ گفت: این زخم یادگار جنگ صفین است! ☘ ما خنده‌مان گرفت. (از جنگ صفین قرن‌ها می­‌گذرد، تو کجا و جنگ صفین کجا؟) ☘ او گفت: حق دارید که باور نکنید، اما من برای شما تعریف می­‌کنم: در سفری که به مصر داشتم، در راه همسفری پیدا کردم و از هر دری صحبت می­‌کردیم. در بین حرف‌ها متوجه شدم او دشمن حضرت علی علیه‌السلام است! چرا که گفت: اگر من در جنگ صفین بودم شمشیر خود را با خون علی و یارانش سیراب می­‌کردم! من هم گفتم: اگر در جنگ صفین بودم شمشیر خود را به خون معاویه و یاران او سیراب می‌کردم. ☘ با همدیگر درگیر شدیم، شمشیرها را کشیدیم و به جان هم افتادیم. جنگ و دعوای شدیدی درگرفت، تا اینکه ضربه‌ای به سرم اصابت کرد و بی‌هوش شدم!  ☘ در آن حِین متوجه شدم شخصی مرا با نوک نیزه‌اش بیدار می‌کند. وقتی چشم گشودم، از اسب فرود آمد و دست روی زخم‌های بدن و سرم کشید. فوراً بهبودی یافت. به من فرمود: همین‌جا بمان. ☘ سپس ناپدید شد و پس از لحظاتی در حالی که سر بریده‌ی همسفرم را در دست داشت، ظاهر شد و فرمود: این سر دشمن توست. تو به یاری ما برخاستی، ما هم تو را یاری کردیم. چنان‌که هر کس خدا را یاری کند، خدا او را یاری می‌نماید. ☘ پرسیدم: شما کیستید؟ فرمودند: صاحب الأمر (علیه‌السلام) 🌺 سپس فرمودند: هر کس از تو پرسید این زخم چه بوده؟ بگو: این ضربه‌ای است که در جنگ صفین برداشته‌ام. 💠 بحارالانوار جلد ۱۳ صفحه ۸۲ از کتاب کشف الغمه. ☘🌺☘🌺☘ •┈••✾••┈• آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر @emamzade_hasan
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شیخ نادی البدری از علمای مشهور اهل سنت در دانشگاه الأزهَر مصر: ☘ امیرالمؤمنين علی علیه‌السلام ولیِ خدا و منتصب الله سبحانه و تعالی بود و آیه ۵۵ سوره مائده در شأن ایشان نازل شده است و... ☘🌺☘🌺☘ •┈••✾••┈• آستان مقدس امامزاده حسن(ع) نسیم‌شهر @emamzade_hasan