eitaa logo
امامزادگان عشق 🏴
4.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
رزقت‌روازشهدابگیر😍شمابه‌مهمانی‌لاله‌هادعوت شدی ازقافله‌ی‌شهداجانمونی‌رفیق🙂اینجادورهمیم برای شهیدانه زیستن ادمین @Sadat_Yas کپی مطالب فقط برای کسانی که عضوکانال هستندجایزاست اونم باصلوات برای سلامتی امام زمان عج‌ ودعای خیر کپی بنروریپ ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤✋ 🍁بیا مهدی که دلها بی قراره 🍂محرم یک مدینه ناله داره 🍁بیا مهدی که آمد موسم غم 🍂مه اشک و دعا ماه 🍁بیا مهدی که دل در شور و شین است 🍂عزای جد عطشانت است السلام‌علیک‌یا‌ابا‌صالح‌المهدی ≽ ✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 ◽️هر شهید کربلایی دارد که خاکِ آن کربلا، تشنه‌ی خون اوست و زمان، انتظار می‌کشد تا پای آن شهید بدان رسد؛و آن‌گاه ، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود..! ◽️روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودنِ آن هیچ راهی جز، شهادت وجود ندارد..:) ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
سفره ے این خٰانواده شیر مِیدان پَروَر است قٰاسِم و اڪْبر ند‍‌ارَد،اصغَرَش هم حیدر است 😭 💔🥀 ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🕊 ✋سلام برشما همسنگران و دوستداران شهـــــداء 🍃 روزمان راباسلام و به شهدا کنیم. سلام برشهدایی‌که مردانه جنگیدندتاما امروز در آرامش وامنیت کامل زندگی کنیم. رزق‌امروزراازاین‌شهیدبزرگواربگیریم👇 امروزهرچی کارخیراز دستمون برمیاد ازطرف رفیق شهیدمون ﴿﴾ برای امام زمان جانمون انجام میدیم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تولد:۱۲ آبان ۱۳۴۶ سراب شهادت: ۱۵ اسفند ۱۳۶۴ فاو ✍ بخش‌هایی از وصیت نامه این شهید عزیز ✅ از مسؤولین عزیز می خواهم که در کارهای خود دقیق باشند ✅ طرفدار راستین اسلام و امام باشند و موجب آزردگی روح شهداء و خانواده آنان نشوند ✅ به کسانی که در خط مقدس اسلام منحرف شده اند ، توصیه می کنم که به سوی حق رو بیاورند ….. 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی‌ازصلوات به نیابت ازامام‌شهدا،شهدایی که امروز سالگردشهادتشان میباشدو این شهیدوالامقام هدیه میکنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حجت‌الاسلام 💢 این را به خاطر بسپار... 🔸 کوتاه و شنیدنی👌 ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊 مصاحبـه شنیدنی با شهید شاهرخ ضرغام: مکتب ما شهادت است 🔹️شهید شاهرخ ضرغام ملقب به حُرّانقلاب در این مصاحبه با اشاره به شرایط جنگ و اوضاع منطقه می گوید: 🎤 به فرموده امام حسین مکتب ما شهادت است... 📌 پیشنهاد دانلود به مناسبت ایام محرم 🔹️ شهید شاهرخ ضرغام اول دی ۱۳۲۸ در تهران به دنیا آمد و یکی از فرماندهان دفاع مقدس است که در منطقه شمال آبادان به شهادت رسید . 🔸️ ضرغام ورزشکار ملی و با اخلاقی بود که سابقه دو دوره قهرمانی کشور را داشته وی همچنین سابقه دعوت به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی را نیز داشت. 🔹️ شهید ضرغام پیش از انقلاب به جاهل مآبی و لات گری معروف بود و در کاباره کار می‌کرد. ◇ شاهرخ به یکباره متحول شده و سرانجام در ۱۷ آذر ۱۳۵۹ در عملیات آزادسازی جاده آبادان به ماهشهر به شهادت می‌رسد و از ایشان به عنوان ﴿حرّ انقلاب﴾ نام برده می‌شود. ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
مداحی_آنلاین_علی_اصغر_علیه_السلام_استاد_عالی.mp3
4M
🏴 علیه السلام 🎙حجت الاسلام آمــده جلــوه کنـد در گهواره را ریخت بهم خونِ گلوی پاره ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چهار عاشورا 🔹 صحنه دلاوری مردان بزرگی در رکاب (علیه‌السلام) بود. 🔸روایت شده در میان یاران حضرت چهار ایرانی نیز حضور داشتند؛ چهار ایرانی که هرکدام به‌نوعی مسیرشان به کربلا افتاده بود. ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀⃟🌸 چهار دستور العمل برای باز شدن گره های زندگی از آیت الله بهاءالدینی👇 https://eitaa.com/joinchat/2621374662C14ee52aa15
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 انگار همه بی تابی و پریشانی ام راهمان لحظه سرحاج اقا خالی کردم ... بدنم شل شد ، بی حس بی حس! احساس می کردم یکی ارامشم داد! جسمم توان نداشت ، ولی روحم سبک شد. مارا بردندفرودگاه .. کم کم خودم راجمع کردم. بازی ها جدی شده بود! یاد روزهایی افتادم که هی فیلم آن مادر شهید لبنانی را می گرفت جلویم که((توهم همین طورمحکم باش!)) حالا وقتش بود به قولم وفا کنم . کلی ادم منتظرمان بودند. شوکه شدند که از کجا باخبر شده ایم ... به حساب خودشان می خواستند نرم نرم به ما خبر بدهند! خانمی دلداری ام می داد بعد که دید آرام نشسته ام ، فکر کرد بهت زده ام .. هی می گفت:((اگه مات بمونی دق می کنی!گریه کن ، جیغ بکش ، دادبزن!)) با دو دستش شانه هایم را تکان می داد:((یه چیزی بگو!)) گفتند: ((خانواده شهیدباید برن .. شهید روفردا صبح زود یا نهایتا فردا شب میاریم!)) از کوره در رفتم. یک پا ایستادم که:((بدون محمد حسین از اینجا تکون نمی خورم!)) هرچه عزو جزکردند ، به خرجم نرفت زیر بار نمی رفتم ... با پروازی که همان لحظه‌ حاضر بود برگردم می‌گفتم:((قراربودباهم برگردیم!))💔 گفتند:((پیکر رو باید باهواپیمای خاصی منتقل کنن! توی اون هواپیما یخ می زنی! اصلا زن نباید سوارش بشه ، همه کادر پرواز مرد هستن!)) می گفتم:((این فکر رو از سرتون بیرون کنین که قراره تنها برگردم!)) مرتب ادم ها عوض می شدند. یکی یکی می امدندراضی ام کنند .. وقتی یک دندگی ام را می دیدند ، دست خالی برمی گشتند! ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 آخرِ سر خودِحاج آقا آمد و گفت : « بیا یه شرطی باهم بذاریم! تو بیا بریم ، من قول میدم هماهنگ کنم دو ساعت با محمدحسین تنها باشی!» خوشحال شدم ، گفتم : « خونه خودم هیچکسم نباشه!» حاج آقا گفت : « چشم!» داخل هواپیما پذیرایی آوردند . از گلویم پایین نمی رفت! حتی آب ... هنوز نمی توانستم امیرحسین را بگیرم! نه اینکه نخواهم ، توان نداشتم😔💔 با خودم زمزمه کردم : « الهی بنفسی انت! آفریننده که خود تو بودی..! نمیدونم شاید برخی جون ها رو با حساب خاصی که فقط خودت میدونی ، ارزشمندتر از بقیه خلق کردی که خودت خریدارشون میشی! » بعد از ۲۸ روز مادرم را دیدم! در پارکینگ خانه .. پاهایش جلو نمی آمد😭 اشک از روی صورتش میغلتید ، اما حرف نمی زد! نه تنها او ، همه انگار زبانشان بند آمده بود! بی حس و حال خودم را ول کردم در آغوشش💔😭 رفته بودم با محمدحسین برگردم ، ولی چه برگشتنی..! می گفتند : « بهتش زده که بر و بر همه رو نگاه میکنه!» داد و فریاد راه نمی انداختم ، گریه هم نمی کردم! نمیدانم چرا ، ولی آرام بودم! حالم بد شد .. سقف دور سرم چرخید! چیزی نفهمیدم .. از قطره های آب که پاشیده می شد روی صورتم ، حدس زدم بیهوش شده ام. یک روز بود چیزی نخورده بودم شاید هم فشارم افتاده بود ... شب سختی بود😭 همه خوابیدند اما من خوابم نمی برد! دوست داشتم پیامهای تلگرامی اش را بخوانم🙂😭 رفتم داخل اتاق ، در را بستم . امیرحسین هم را سپردم دست مادرم .. حوصله هیچ کس و هیچ چیز را نداشتم و می خواستم تنها باشم ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 بعد از این همه مدت به تلگرام وصل شدم.. وای خدای من! چقدر پیام فرستاده بود! یکی یکی خواندم: «بار اول که دیدمت چنان بی مقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت میشدم!» « جنگ چیز خوبی نیست ، مگر اینکه تو مرا با خود به غنیمت ببری» «شق القمری ، معجزه ای ، تکه ماه / لاحول ولاقوة الابالله» «خندیدی و بر گونه توچال افتاد / از چاله درآم دلم افتاده به چاه» «دوستت دارم ، بگو این بار باور کردی!» «عشق در قاموس من از نان شب واجب تر است!» « دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست / آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست» « تونیم دیگر من نیستی ، تمام منی!» «تنها این را میدانم که دوست داشتنت ، لحظه لحظهٔ زندگی ام را می سازد و عشقت ذره ذره ذرهٔ وجودم را!» «مرا ببخش و با لبخندت بهم بفهمان که بخشیده ای مرا، که من هرگز طاقت گریه ات را ندارم!» قبل از رفتن ، خیالم را راحت کرده بود . گفت : « قبلش که نمیتونستم از تو دل بکنم ، چه برسه به حالا که امیرحسینم هست ، اصلا نمی شه!» مطمئن بودم این آدم قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد . خیلی تکرار می کرد : « اگه شهید نشی میمیری!» ولی نه به این زودی😭😭 غبطه خوردم 😔 آخرین پیام هایش فرق می کرد . نمیدانم به خاطر ایام محرم بود یا چیز دیگری: «هیئت سیار دارم ، روضه های گوشی ام ...» « این تناقض شیرین ترین مرثیه است ، سر ترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت» 😭💔 ادامـہ‌دارد . . . بہ‌قـلم‌‌✍🏻⁩«محمدعلۍجعفرۍ🌿» 🌨 ❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
هر وقت چای☕️ می ریختم می آوردم، می گفت: [ بیا دو سه تا خط روضه بخونیم تا چایِ روضه خورده باشیم‼️😍 ] روحت شادشهیدگرانقدر ❤️ 📚 ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• ای یل کرب و بلا ای امید خیمه ها ای شبیه مصطفی خورشید ارض و سما هم خون خون خدا نور ایمان وفا ای علی اکبر حسین ثانی حیدر حسین با نوای
واژه های بدنت سخت به هم ریخته است سینه ات یـا جگـرت یــا که سرت را ببرم؟ مثل مــادر وسط کوچه گرفتــــار شدی تـــن پامـــال شـــــده در گذرت را ببرم مصطفی هاشمی نصب ╭🥀🕊 ┅────────┅╮ @emamzadeganeshgh ╰ ┅ ───────── ┅ ┅ ╯